پایان نامه کارشناسی ارشد:بررسی رابطه آلکسی تایمیا، تیپ شخصیتیD با سبک‌های ابراز هیجان

مشکلات هیجانی و میان فردی در سر تاسر جهان در صدر لیست بیماری‌های روانی قرار دارد، به طوری که بیشتر از 46 میلیون نفر در آمریکا تنها از اختلالات هیجانی و خلقی رنج می‌برند (کسلر[1] و همکاران، 1994؛ به نقل از وکیلی عباسعلیلو، 1393). تأثیر بسیار زیاد این مشکلات بر روند زندگی افراد و جامعه (ازجمله؛ هزینه‌های بهداشتی و درمانی، از دست دادن شغل، مشکلات بین فردی و…)، موجب شده است تا تعداد قابل‌توجهی از تحقیقات معطوف به این موضوع شود. نتایج تحقیقات انجام شده شامل معرفی الگوی‌های شناختی، شخصیتی، روابط خانوادگی و…، برای درک و فهم علل مشکلات ذکر شده می‌باشد. عواطف و هیجان‌ها بخش مهم و اساسی زندگی انسان را تشكیل می دهند به گونه ای كه تصور زندگی بدون آن دشوار است. ویژگی‌ها و تغییرات عواطف، چگونگی ارتباط عاطفی و درك و تفسیر عواطف دیگران نقشی مهم در رشد و سازماندهی شخصیت، تحول اخلاقی و روابط اجتماعی، شكل گیری هویت و مفهوم خود دارد (لطف آبادی، 1379). هیجان احساسی ذهنی است كه بر افكار و رفتار و جسم تأثیر می گذارد و از آنها تأثیر می پذیرد (مسكن[2] و همکاران، 2000). ابراز هیجان نیز تأثیر زیادی بر روابط بین فردی دارد (كندی مور[3] و واتسون[4]، 2001). بطور کلی هیجان به دو شیوه قابل مطالعه است. 1. بررسی تأثیر محتوای هیجانی اطلاعات دریافت شده و 2. بررسی تأثیر حالت هیجانی فرد در هنگام یاد سپاری. ابرازگری هیجانی به عنوان یک مولفه اصلی هیجان‌ها به نمایش بیرونی هیجان بدون توجه به ارزش (مثبت یا منفی) یا روش (چهره ای، کلامی‌یا حالت بدنی) اطلاق می‌شود (لویس[5]، 2000). بر همین اساس، برخی از افراد هیجان‌های خود را آزادانه و بدون نگرانی از پیامدهای آن ابراز می‌کنند. این افراد دارای شیوه ابراز هیجان، از نوع ابرازگری هیجانی[6] هستند (ایمونز و کلبی[7]، 1995). برخی دیگر گرایش به بازداری در ابراز پاسخ های هیجانی خود دارند. این افراد دارای شیوه ابراز هیجان از نوع بازداری هیجانی هستند (کینگ[8] و ایمونز، 1990). در بررسی علل و عوامل تأثیر گذار بر سبک ابراز هیجان، تیپ های شخصیتی[9] از جمله متغیرهای مطرح در این زمینه بوده است که از میان تیپهای شخصیتی مختلف تیپ شخصیتی D اخیرا مورد توجه محققین قرار گرفته است (لیم[10] و همكاران، 2011).

تیپ شخصیتی D دارای دو مؤلفه ی عاطفه منفی و بازداری اجتماعی می باشد. عاطفه منفی با تمایل به بیان هیجانات منفی مشخص می شود. افراد دارای عاطفه منفی بالا، بیشتر تمایل به تجارب عاطفه منفی در همه اوقات، صرف نظر از موقعیت دارند (دنولت[11]، 1998). عاطفه منفی ممكن است هم به عنوان یك متغیر مداخله گر و هم به عنوان یك عامل خطر واقعی عمل كند (دنولت و همکاران، 2000).

بازداری اجتماعی با تمایل پایدار به بازداری تجربیات هیجانی و رفتاری در تعاملات اجتماعی مشخص می شود. افراد دارای بازداری اجتماعی بالا بیشتر تمایل دارند كه از طریق كنترل بیش از حد خود بیانگری (عدم ابراز و تصریح عقاید وخصوصیات خود) از واكنش های منفی دیگران جلوگیری كنند (ایمونسا[12] و همکاران، 2007) و همین رویکرد موجب ایجاد آشفتگیهای پایدار در این افراد میشود؛ بنابراین در این مبحث به بررسی ارتباطات بین الکسی تایمیا با سبکهای ابراز هیجان و تیپ شخصیتی D پرداخته شده است.

 

1-2- بیان مسئله

 

پایان نامه و مقاله

 

مهارت در ابراز هیجان مقابله با چالش‌های زندگی را آسان تر می‌کند و منجر به افزایش سلامت روانی در اینگونه افراد میشود (کینگ و امونز، 1990). افرادی که از نظر هیجانی توانمند هستند، در موقعیت‌های مختلف احساس‌های خود را تشخیص می‌دهند، مفاهیم ضمنی آن را درک می‌کنند و به گونه موثری حالت‌های هیجانی خود را برای دیگران بیان می‌کنند. این افراد در مقایسه با افرادی که توانایی درک و بیان حالت‌های هیجانی خود را ندارند، در کنار آمدن با تجربه‌های منفی از موفقیت بیشتری برخوردارند و سازگاری مناسب تری را در ارتباط با محیط و دیگران نشان می‌دهند (گلمن[13]،1995).

اصطلاح آلکسی تایمیا[14] (ناگویی خلقی)، اولین بار توسط سیفنوس[15] (1972، 1973) برای توصیف مجموعه ای از ویژگی‌های شناختی و عاطفی و در توصیف افرادی به کار برده شد که فقدان ظرفیت عاطفی آنها، منجر به شکست در توصیف هیجانات و به کلام در آوردن آنها می‌شد (میجر[16] و همکاران، 2006). آلکسی تایمیا به عنوان یک اختلال چند شامل دشواری در شناسایی احساسات[17]، دشواری در توصیف احساسات[18] و سبک تفکر بیرون مدار[19] میشود. درکل آلکسی تایمیا را می‌توان به عنوان نقص در بازنمایی هیجان ها، پردازش شناختی و تنظیم حالات هیجانی بین فردی در نظر گرفت (تیلور[20] و بگبی[21]، 2004). بنابراین آلکسی تایمیا یا نارسایی هیجانی بعنوان یک پدیده ی هیجانی شناختی به اختلال خاص در کارکرد روانی اطلاق می‌شود که در نتیجه ی فرآیند بازداری خودکار اطلاعات و احساسات هیجانی به وجود می‌آید. ناتوانی در ارزیابی و ابراز هیجان‌ها را با آلكسی تایمیا در ارتباط دانسته اند (بگبی و همکاران، 1994).

در ارتباط با آلکسی تایمیا، مؤلفه‌های مختلفی مطرح شده اند که از جمله‌ی آنها می‌توان به تیپ شخصیتی D و سبک‌های ابراز هیجان اشاره کرد. پژوهشگران آسیب شناسی روانی معتقدند که عدم توانایی به کارگیری و اصلاح مهارتهای تنظیم هیجانی، پیش بینی کننده آسیب‌های روانی فرد در آینده می‌باشد. به همین دلیل هنگامی كه فرد با یك موقعیت هیجانی روبرو می شود احساس خوب و خوش بینی برای كنترل هیجان كافی نیست بلكه وی نیاز دارد كه در این موقعیت‌ها بهترین كاركرد شناختی را نیز داشته باشد (رضوان و همکاران، 2006). در همین رابطه، پاركر[22] و همكاران (1993) و كوینتون[23] و واگنر[24] (2005) گزارش کرده اند كه آلكسی تایمیا با دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی رابطه دارد.

ابرازگری هیجانی از ابعاد مهم و تامین‌کننده سلامت روان است و نقش کلیدی در سلامت روان دارد؛ زیرا در صورت عدم ابراز هیجان خاطرات آسیب‌زا همراه با هیجانات سرکوب شده به مقاومتی ناهشیار و نشانگان آسیب‌زا منجر می‌شوند. از دیدگاه علوم شناختی، هیجان‌ها به عنوان دسته ای از طرحواره‌های مبتنی بر پردازش اطلاعات شناخته می‌شوند که شامل فرآیندها و تجسم‌های نمادین و غیر نمادین هستند. کاهش ابراز هیجانات اساسا بیانگر نوعی فقدان یا بدتنظیمی‌هیجانات است. به همین صورت آسیب در ظرفیت‌های پردازش هیجانی مبتنی بر نارسایی هیجانی ممکن است یک عامل خطر احتمالی برای انواع مشکلات سلامت روان باشند. دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، گرایش به ابراز هیجان داشتن ولی ناتوان از ابراز آن بودن، ابراز هیجان بدون تمایل واقعی، ابرازكردن و سپس پشیمان شدن می باشد (كینگ و امونز[25]، 1990). دوسوگرایی در ابرازگری هیجان ممکن است به عنوان احساس های هیجانی به سرعت متغیر یا به طور همزمان شدید و متضاد به یک موضوع تعریف شود (کینگ، 1998). كنترل هیجانی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، خود دو سبك از سبك های ابراز هیجان هستند. افراد توانمند از نظر کنترل هیجانی، احساس های خود را تشخیص می‌دهند، مفاهیم ضمنی آن را درك می‌کنند و به گونه مؤثرتری حالت های هیجانی خود را برای دیگران ابراز می‌دارند. برخی افراد هیجان‌های خود را آزادانه و بدون نگرانی از پیامدهای آن ابراز می‌کنند؛ برخی دیگر در انتقال حالت های هیجانی محافظه کارند و برخی هیجان های ناراحت کننده را در ذهن خود مرور می‌کنند و افرادی نیز ممکن است ابرازگر یا غیر ابرازگر باشند، ولی در عین حال در مورد سبک ابرازگری خود متعارض باشند (کینگ و کلبی، 1995).

نتایج پژوهشهای کاستلی[26] و همکاران (2013)؛ دالبداک[27] و همکاران (2013)، مظاهری و افشار (1389)؛ لی[28] و همکاران (2007) نشان داده است که بین آلکسی تایمیا و دو بعد دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات آن، با افسردگی و اضطراب همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد از طرفی اضطراب با ویژگی‌های شخصیت D رابطه تنگاتنگی دارد. نتایج تحقیقات ویلیامز[29] و همکاران (2011) و ماتن[30] و جنکاز[31] (2007) نیز موید همین نتیجه بوده است.

تیپ شخصیتی D به عنوان یك تیپ شخصیتی آشفته تعریف می شود كه شامل دو رویداد همزمان هیجان پذیری منفی (تمایل به تجربه ی هیجانات منفی) و بازداری اجتماعی (تمایل به بازداری از خود ابرازی در تعاملات اجتماعی) است (دنولت، 1998). هنگامی كه فردی این دو خصوصیت شخصیتی یعنی عاطفه منفی و بازداری اجتماعی را به طور همزمان و با شدت بالا دارا باشد، به عنوان تیپ شخصیت D یا شخصیت پریشان طبقه بندی می شود. به همین ترتیب، بازداری اجتماعی با تمایل پایدار به بازداری تجربیات هیجانی و رفتاری در تعاملات اجتماعی مشخص می شود. افراد دارای بازداری اجتماعی بالا بیشتر تمایل دارند كه از طریق كنترل بیش از حد خود بیانگری (عدم ابراز و تصریح عقاید وخصوصیات خود) از واكنش های منفی دیگران جلوگیری كنند (ایمونسا و همکاران، 2007).

مطالعه پژوهشهای پیشین اهمیت بررسی و تشخیص عوامل موثر بر الکسی تایمی که میتوانند نقش تشدید کننده یا متعادل کننده داشته باشند را آشکار میشود. از آنجایی که بیشتر ادبیات در این زمینه آلکسی تایمیا را با مؤلفه‌های اثر گذار بر آن به طور جداگانه بررسی کرده اند، شناسایی رابطه تیپ شخصیتی D، سبک‌های ابراز هیجان با آلکسی تایمیا، می‌تواند به روشن شدن همپوشانی این صفات با یکدیگر کمک کرده و نشان دهد که کدام دسته از متغیر‌ها به لحاظ همپوشی با این سازه می‌توانند در ابتلا به اختلالات، تداوم آنها و دشواری در درمان، تاثیرگذار باشند. از این رو پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین آلکسی تایمیا با تیپ شخصیتی D و سبک‌های ابراز گری هیجان پرداخته است تا به طور همزمان نقش ارتباطی این عوامل را مورد بررسی قرار دهد و از طریق فهم بیشتر این سازه، امکان اقدامات پیشگیرانه و تشخیص بهتری را فراهم آورد.

1 . Kesller

[2] . Mesken

[3] . Kenndey-Moore

[4] . Watson

[5] . Lewis

[6] . emotional expressiveness

[7] . Calbey

[8]    King

[9].  Distressed personality

[10] . Lim

[11] . Denollet

[12] . Emonsa

[13] . Goleman

[14] . alexithymia

[15] . Sifnouse

[16] .  Meiger

[17] . difficulty in indentifying feelings

[18] . difficulty in describing feelings

[19] . externally-oriented thinking

[20] . Taylor

[21] . Bagbey

[22]   Parker

[23] . Quinton

[24] . Wagner

[25] King& Emmons

[26] . Castelli

[27] . Dalbudak

[28] . Le

[29] . Williams

[30] . Motan

[31] . Gencoz

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.