پایان نامه ارشد : پیاده سازی الگوریتم بهینه سازی کلونی مورچه
ازجمله مسائل مهم در مدیریت بحران حوادث غیرمترقبه طبیعی به ویژه زلزله، مکان یابی بهینه به منظور اسکان شهروندان در هنگام و یا پس از بروز حادثه میباشد. یكی از مشكلات بزرگ سازمانهای درگیر در مدیریت بحران شهری، فقدان یك مدل مكانی جامع به منظور اعمال مدیریت واحد در انتقال ساكنین شهر به مکانهای اسكان موقت از پیش تعیین شده پس از وقوع حادثه میباشد. بهینهسازی فرآیند اسکان موقت در سه فاز تعیین مکانهای بهینه امن، تعیین مسیرهای بهینه و تخصیص جمعیت به اماکن امن صورت می گیرد. هدف از انجام این تحقیق پیاده سازی و بررسی نتایج الگوریتم بهینه سازی کلونی مورچه (ACO ) در مکانیابی پناهگاه اسکان موقت با تعیین مسیرهای بهینه و تخصیص جمعیت به مکانهای امن در شهر کرمان بعنوان منطقه مورد مطالعه میباشد.
با ایجاد تغییرات لازم در اجرای الگوریتم ACO در حل مسئله فروشنده دورهگرد، مراحل مربوط به مکانیابی و تخصیص در قالب یک مدل مکانی طراحی شده است. این مدل بر اساس یک تابع هدف به منظور کمینه کردن هزینه انتقال جمعیت بلوک های ساختمانی و سه محدودیت میانگین سرریز/کمریز، حداکثر تعداد مکانهای انتخاب شده و میانگین تناسب مکانی، به گونهای طراحی شده است که قیود مسئله تضمین کننده کیفیت جوابهای مدل میباشد. برای تصمیم گیری در مورد بهینه بودن راه حل ها در ACO از روش ارزیابی چند معیاره استفاده شد.
به منظور بهبود نتایج، حساسیت مدل نسبت به تغییر پارامترهای فرومون و تابع ابتکاری الگوریتم ACO مورد ارزیابی قرار گرفت و مقادیر مناسب و بهینه آنها تعیین شد. با در نظر گرفتن قیود تعیین شده و همچنین نمودار همگرایی تابع هدف، بهترین عملکرد در کاهش نهایی تابع هدف توسط مدل مشخص شد و علاوه بر آن، نتایج حاصل از تست تکرارپذیری نشان دهنده پایداری و ثبات جوابهای الگوریتم مورد بررسی میباشد. نتایج تخصیص جمعیت به مکانهای امن، وابستگی انکارناپذیری به نحوه توزیع اماکن امن و ظرفیت آنها و همچنین پراکندگی و جمعیت بلوکهای ساختمانی دارد. میانگین فاصله طی شده تا نزدیکترین مکان امن در مدل نهایی تخصیص برابر با 1200 متر می باشد اما به دلیل عدم توزیع مناسب این مکانها با توجه به توزیع جمعیت در سطح شهر، بیش از 40 درصد جمعیت فاصله ایی بیش از 1500 متر را تا نزدیکترین مکان امن انتخاب شده باید طی کنند. در نتیجه جستجو و تاسیس مراکز امن جدید برای کاهش این فاصله ضرورت دارد. نتایج نشان میدهند که استفاده از الگوریتم ACO، قابلیتهای زیادی برای ترکیب با سیستمهای اطلاعات جغرافیایی برای حل مسئله مکانیابی و تخصیص که نیازمند محیط شبیهسازی پویا (تغییر ترکیب مکانهای امن – تغییر ظرفیت) میباشند، دارا می باشد.
کلمات کلیدی: مدیریت بحران، اسکان موقت، مکانیابی و تخصیص، الگوریتم بهینه سازی کلونی مورچه(ACO)، مسافت طی شده، مکان امن، شهر کرمان
1- فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- طرح مسئله
طی یکصد سال گذشته، سیزده زلزله به بزرگی بیشتر از هفت ریشتر در ایران اتفاق افتاده و این در حالی است که روستاهای ما در برابر زلزله 5 ریشتری و شهرهای ما در برابر زلزله 6 ریشتری به شدت آسیب پذیر هستند. کاهش اثرات جانبی زلزله یا به عبارت دیگر، کاهش آسیبهایی همچون اجتماعی و زیربنایی در زمان وقوع زلزله، زمانی به وقوع خواهد پیوست که فازهای مختلف مدیریت بحران در تمامی سطوح برنامهریزی مد نظر قرار گیرد. اما هر تصمیمگیری و برنامهریزی صحیح، نیازمند اطلاعات صحیح، دقیق و به روز و تحلیل آنها میباشد. به دلیل اینکه اکثر اطلاعات مورد نیاز در مقوله شهری و زلزله بیشتر ماهیت مکانی دارند، لذا علم و فناوری سیستم اطلاعات جغرافیایی با قابلیت جمع آوری دادههای مکانی و غیر مکانی، ذخیره سازی، بروزرسانی، آنالیز، مدلسازی و نمایش اطلاعات مکانی میتواند به عنوان علم و فناوری بهینه، در جهت ساماندهی و تجزیه و تحلیل جامع و سریع اطلاعات و کمک به اخذ تصمیمات مناسب در مدیریت بحران، مورد استفاده قرار گیرد(آقامحمدی، 1379). از طرفی باید توجه داشت که محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی، محیطی استاتیک میباشد و قابلیت شبیه سازی پویا را ندارد. هوش مصنوعی به ویژه عاملهای هوشمند قادر به رفع نقاط ضعف بوده و میتوانند در تعامل و حتی ترکیب با سیستمهای اطلاعات جغرافیایی نقشی موثر در مدیریت بحران ایفا کنند (رجبی، 1388).
الگوریتمهای هوشمند در GIS قابلیت آن را در قاعدهمند کردن تصمیمات به طور مناسبی ارتقاء بخشیدهاند که برنامه ریزی مکانی پیچیده و بهینه سازی منابع از آن جمله میباشند (Birkin, et al., 1996; Bong, et al., 2004). ازجمله روشهای هوش مصنوعی که از آن به عنوان یک روش فراابتکاری یاد میشود، الگوریتم بهینه سازی کلونی مورچه (ACO) میباشد. این روش اولین بار توسط دوریگو در رساله دکترا خود در سال 1992 به عنوان یک راه حل چند عامله برای حل مسائل پیچیده بهینه سازی توسعه داده شده است. اولین کاربرد موفق آن، حل مسئله فروشنده دوره گرد (TSP) میباشد(Dorigo, 1992) که سبب شد تا کارایی آن در حل سریع مسائل بهینهسازی ترکیبی اثبات شود. در سالهای اخیر کاربردهای فراوانی از بکارگیری در مسائل بهینهسازی پیچیده نظیر انتخاب اشیاء و تشخیص حالت چهره، مسیریابی وسایل نقلیه(White, et al., 1998)، تخصیص(Maneizzo, et al., 1994)، طراحی و بهبود شبکه حمل و نقل و تکنیکهای فراگیری ماشین(Parpinelli, et al., 2002) و… ارائه گردیده است.
با توجه به آنچه درمورد اهمیت و ضرورت توجه به بحران زلزله و لزوم برنامهریزی برای مقابله با پیامدهای بعد از آن بیان شد، در این تحقیق با استفاده از قابلیتهای سیستم های اطلاعات جغرافیایی و الگوریتم ACO، مکانیابی پناهگاههای اسکان موقت بعد از زلزله به منظور تخصیص جمعیت آسیب دیده، به عنوان یک مسئله بهینه سازی در دنیای واقعی انجام گرفته است.
1-2- ضرورت انجام تحقیق:
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت و تراکم جمعیتی در مناطق شهری علیالخصوص در شهرهای پر جمعیت و مستعد از نظر لرزهخیزی، لزوم نگرشی همه جانبه و فراگیر به حوادث طبیعی و فجایع ناشی از بروز آنها بیش از پیش جلوه نموده است. اثرات زیانبار ناشی از تمرکز بیش از اندازه جمعیت در محدودههای خاص شهری در کنار فقدان برنامهریزی پیشگیرانه و عدم آمادگی لازم جهت مقابله با حوادثی نظیر زلزله تهدیدی بسیار جدی و مهم برای جان شهروندان و تداوم حیات شهری به شمار میرود (باقرپور،1389).
ازجمله مسائل مهم در مدیریت بحران به ویژه در زمینه حوادث غیرمترقبه، مکانیابی بهینه به منظور اسکان شهروندان در مواجهه و یا پس از بروز حادثه میباشد. به دلیل دخالت عوامل و پارامترهای متعدد در این مسئله، مکانیابی این گونه اماکن دارای پیچیدگی زیادی است( صمدزادگان و همکاران, 1384). در ایران مکانگزینی برای اسکان موقت به طور تجربی پس از بروز سانحه و بدون در نظر گرفتن استانداردهای لازم توسط سازمانهای امدادرسان انجام میگیرد. تجربیات به دست آمده از موارد گذشته نشان میدهد که هنگام بحران اگر ضوابط برنامهریزی و اجرای اسکان موقت از قبل معین نشوند، در ایجاد سکونتگاه موقت و تخصیص بلوکهای جمعیتی به نواحی امن، عوامل غیرقابل پیشبینی دخالت کرده و به انواع مختلف بر کیفیت آن اثر میگذارند. عدم رعایت مکانگزینی صحیح ممکن است فاجعه دیگری به مراتب وخیمتر از سانحه اولیه به دنبال داشته باشد(اشراقی, 1385). در راستای مدیریت اضطراری بحران ناشی از زمینلرزه و جلوگیری از تلفات سنگین جانی با توجه به تراكم بالای جمعیتی و تنوع عوارض شهری، طراحی و پیاده سازی یك مدل بهینه سازی و جامع به منظور مكانیابی بهینه مکانهای اسكان و تخصیص جمعیت به آنها در چهارچوب یك سیستم اطلاعات مكانی از اهمیت بالایی برخوردار است( صمدزادگان و همکاران, 1384).
زمانی که بخواهیم مکانیابی را در فضای ترکیبی دادهها و با لحاظ کردن اهداف متعدد اجرا و فرآیند بهینهسازی مکانی را بروی اهداف انجام دهیم، به دلیل وجود محاسبات پیچیده و زمان بر و علما در بعضی مواقع غیر ممکن بودن اجرای مدل، روشهای مرسوم در این زمینه کارایی لازم را در ارائه نتایج بهینه نخواهند داشت. ورود روشهای هوش مصنوعی از جمله هوش جمعی به عنوان Geocomputation در GIS به منظور بهینه سازی هر چه بیشتر فرایند مکانیابی درحلاینمشکلکمکبسزایینمودهاند(LI, et al., 2009).
پیچیدگی موجود در توزیع مكانی جمعیت و ساختمانها در كنار خصوصیات مكانی و توصیفی دیگر عوارض شهری كه منجر به تعریف انواع مختلف سطوح دسترسی میشود، باعث شده است تا در این نوع مدلسازی با معیارهای بهینهسازی معمول در این نوع مسائل(فاصله تا کاربریهای سازگار و ناسازگار و همچنین حداقل کردن هزینههای بهینهسازی) درگیر شویم (صمدزادگان و همکاران 1384). با این وجود، یكی از مشكلات بزرگ سازمانهای درگیر در مدیریت بحران شهری، فقدان یك مدل مكانی جامع به منظور اعمال یك مدیریت واحد در انتقال ساكنین شهر به مکانهای اسكان موقت از پیش تعیین شده پس از وقوع حادثه میباشد. این مسئله، به نوبه خود وابسته به مكانیابی بهینه مکانهای اسكان موقت ساکنین با توجه به معیارهای مطرح بهینهسازی درگیر در مسئله تحت بررسی میباشد.
در مکانیابی پناهگاه اسکان موقت، به دلیل نیاز به مساحت زیاد جهت اسکان جمعیت، با مسئله متفاوتی نسبت به دیگر مسائل مکانیابی مواجه هستیم. چرا که مکانهای قابل استفاده و مجاز برای این منظور از قبل شناسایی شدهاند. بر خلاف قاعده معمول، هدف یافتن مکانهای جدید نیست بلکه بهینهیابی ترکیبی از مکانهای موجود میباشد. ولی با در نظر گرفتن جمعیت شهر و نسبت جمعیت نیازمند به اسکان موقت، نیازی به بکارگیری تمامی آنها نمی باشد. بنابراین انتخاب یک مجموعه از مکانهای موجود از بین حالتهای مختلف، مسئلهایست که نیازمند بکارگیری روشی مناسب، هدفمند و علمی میباشد. باتوجه به اینکه بهینهسازی فرآیند اسکان موقت در سه فاز تعیین مکانهای بهینه امن، تعیین مسیرهای بهینه و تخصیص جمعیت در اماکن هدف صورت می گیرد (Saadat seresht, et al., 2009)، هدف از انجام این تحقیق پیادهسازی و بررسی نتایج الگوریتم بهینه سازی کلونی مورچه در بهینه سازی مکانیابی پناهگاه اسکان موقت با در نظر گرفتن همزمان فاز دوم و سوم در اجرای آن می باشد. این نوع بهینه سازی با در نظر گرفتن هر سه مولفه اسکان موقت به طور همزمان در یک مدل و با استفاده از الگوریتم ACO، در ایران به صورت مدون و کامل کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. تحقیقات انجام شده بیشتر در فاز سوم اسکان موقت (تخصیص جمعیت) بوده و مرحله اول و دوم در بعضی موارد به صورت پیش فرض بهینه در نظر گرفته و در نواحی خاصی از تهران مورد تحقیق قرار گرفتهاند. در این تحقیق با ایجاد تغییرات لازم در اجرای الگوریتم ACO، مراحل مربوط به مکانیابی و تخصیص جمعیت طراحی شده است. این مسئله با تعیین یک تابع هدف هزینه و سه محدودیت میانگین سرریز/کمریز، حداکثر تعداد مکانهای انتخاب شده و میانگین تناسب مکانی طراحی شده است. تابع هدف، هزینه انتقال جمعیت بلوکهای ساختمانی را کمینه مینماید، ضمن اینکه میزان میانگین سرریز/کمریز مکانهای امن، تعداد مکانهای انتخاب شده و دارا بودن تناسب مکانی بالاتر از میانگین، به عنوان قیود، تضمین کننده کیفیت جواب های مسئله میباشد. استفاده از روش ارزیابی چند معیاره در ترکیب با الگوریتم ACO به عنوان تابع هیوریستیک، یکی دیگر از مواردی است که در این تحقیق اجرا شده است.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 10:57:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |