پایان نامه ارشد:بررسی تطبیقی شکنجه علیه زنان در کشورهای جهان سوم و پیشرفته و مسئولیت بینالمللی دولتها در این خصوص
شکنجه علیه زنان مانعی در راه دستیابی به برابری، پیشرفت و صلح، مصداقی از نقض حقوق بشر و آزادی های اساسی زنان و نمایشی از نابرابری تاریخی روابط قدرت میان زنان و مردان است. همچنین به سلطه کشیدن و تبعیض علیه زنان و پیشگیری از پیشرفت کامل زنان از جمله مکانیزمهای مهم اجتماعی است که زنان را به موقعیتهای فرودست در مقایسه با مردان سوق میدهد و برخورداری زنان را از حقوق و آزادیها به طور ناقص یا کامل نفی میکند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر در نابرابری علیه زنان و تأثیر تبعیضها و نابرابریها بر زنان و همچنین جمعآوری کنوانسیونهای بینالمللی موجود در زمینه شکنجه و خشونت علیه زنان و رویهی دولتها در این خصوص میباشد. مطالب ارائه شده در این تحقیق مطابق ترتیب ذیل در پنج فصل طبقهبندی شده است. در فصل اول به کلیات، فصل دوم تعاربف، فصل سوم نابرابریهای جنسیتی و مفاهیم مرتبط با آن، فصل چهارم مسئولیت بینالمللی دولتها در خصوص شکنجه علیه زنان و فصل پنجم به ذکر نتیجهگیری پرداخته شده است. جهت انجام این پژوهش، کنوانسیونهای مربوطه، کتب، مقالات، پایاننامهها، سایتهای معتبر و اخبار مرتبط جمعآوری و مورد مطالعه قرار گرفتهاند. پس از مطالعه منابع مورد بررسی، قوانین بینالمللی موجود با شرایط حاکم در کشورهای مختلف مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصله بیانگر تفاوتهای عمیق فرهنگی و اجتماعی کشورهای مختلف در زمینه زنان است. طبق نتایج بهدستآمده، کشورهایی که حقی در خور شأن زن برای او قائل نیستند، عموماً جزء کشورهای درحالتوسعه و توسعه نیافته می باشند. علیرغم وجود اسناد بینالمللی، دولتها خود را ملزم به رعایت قوانین بینالمللی در زمینه حقوق زنان نمیدانند و همچنان اعمال تبعیضها علیه زنان در بسیاری از کشورها ادامه دارد. اینگونه تفاوتها و تبعیضها موجب سلب اعتمادبهنفس، کاهش حضور زنان در جامعه، عدم پیشرفت آنان، ایجاد ناراحتیهای روحی و روانی، عدم تربیت صحیح فرزندان و پیامدهای سوء دیگری میگردد. در این تحقیق پس از بررسی قوانین بینالمللی در زمینه حقوق زنان به بررسی آثار سوء شکنجه و خشونت علیه زنان بر زنان، کودکان و جوامع انسانی پرداخته شده و در نهایت خلأهای قانونی ذکر و پیشنهاداتی جهت بهبود شرایط موجود ارائه شده است.
کلمات کلیدی: شکنجه ـ زنان ـ نابرابری ـ خشونت ـ تبعیض.
فصل اول: کلیات
تحقیق حاضر، تحقیقی از نوع نظری است. پژوهشی بنیادی که از روشهای استدلال و تحلیل عقلانی استفاده میکند و برپایۀ مطالعات کتابخانهای انجام میشود.
الف) بیان مسئله
احترام جهانی به حقوق زن و رعایت واقعی آن از اصول مهم و بنیادین جوامع بشری است. درنتیجه خشونت و تبعیض علیه زنان مبنایی بر نقض حقوق بشر و آزادیهای اساسی زنان محسوب میگردد. با توجه به تفاوت سطح زندگی، تفاوتهای اعتقادی، فرهنگی و اجتماعی در جوامع مختلف، مفاهیمی چون امنیت، آزادی، تمامیت و وقار تعریف متفاوتی دارند. در بعضی جوامع، برابری حقوقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به دلایلی از جمله خشونت و تبعیض محدود میشود. شکنجه علیه زنان، نقض اصول برابری حقوق و احترام به شخصیت انسانی است و این شکنجهها و تبعیضها مانعی است برای شرکت زنان در شرایط مساوی با مردان در زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای آنان و نیز از سعادت جامعه و خانواده جلوگیری میکند و باعث به وجود آوردن مشکلات بیشتر برای توسعه و قابلیتهای زنان جهت خدمت به کشور خودشان و جامعه بشری میشود. امروزه، با توجه به تغییر نقش سنتی مردان و زنان در جامعه و خانواده، دستیابی به برابری کامل بین مردان و زنان ضروری است ولی متأسفانه علیرغم وجود اسناد گوناگون و فراوان، هنوز شکنجه علیه زنان وجود دارد. دولتها برای رفع این تبعیضها، درصدد انعقاد معاهدات، کنوانسیونها و میثاقهایی برآمدند و ضمن پیوستن به معاهدات و کنوانسیونها، خود را به اجرای آن متعهد نمودند و متعاقباً در صورت نقض تعهدات ایجادشده از جانب دولتها، مسئولیت بینالمللی برای آنها متصور خواهد شد.
یکی از مسائل مبهم در این زمینه، وجود مسئولیت بینالمللی و ضمانت اجرای مؤثر برای دولتهاست. در پژوهش حاضر، سعی شده است مواد موجود در این مبحث جمعآوری و به بررسی کنوانسیونهای حاضر پرداخته شود.
مطالعاتی بسیار، ارتباط بین جنسیت و توسعه اقتصادی از اوایل دههی هفتاد را بررسی کردهاند. با مروری بر وضعیت زنان در جهان و مقایسهی آن با شرایط مردان، روشن میشود که زنان از دیدگاه برخورداری از امکانات و مشارکت فعال در توسعه از آسیبپذیرترین بخشهای جمعیت هستند. بر اساس یافتههای جدید، نابرابریهای جنسیتی عاملی مهم در ایجاد شرایطی هستند که با توجه به الزامات و محدودیتهای اجتماعی و قوانین و نرمهای اجتماعی و اخلاقی و آداب و رسوم، تبعیضهایی را علیه زنان نشان میدهند. به دلیل اینکه موقعیت زنان در جامعه عمیقاً تحت تأثیر شرایط و سطوح توسعه در کشورها است، هرچه کشورها توسعهیافتهتر باشند، شکاف بین توسعهیافتگی زنان و مردان کاهش مییابد. از این رو، بهبود وضعیت زنان جزء الزامات اصلی در بهبود شاخصهای توسعه در هر جامعه است. به عبارتی؛ بدون توجه به شرایط زنان، دستیابی به توسعه برای هیچ کشوری میسر نخواهد بود. با وجود این، آمارها نشان میدهد که هیچ جامعهای با زنان رفتاری برابر مردان ندارد.
ب) سؤالات تحقیق
با چنین رویکردی، پژوهش حاضر در پاسخ به سؤالات زیر تدوین شده است:
- تفاوت مفهوم شکنجه علیه زنان در کشورهای جهان سوم و توسعهیافته چیست؟
- مسئولیت بینالمللی دولتها در مورد شکنجه و تبعیض علیه زنان چیست؟
- عوامل مؤثر بر نابرابری جنسیتی کدامند؟
- وضعیت زنان در شاخصهای توسعه جنسیتی چگونه است؟
- آیا وضعیت زنان تأثیری بر توسعهیافتگی کشورها دارد؟
پاسخگویی به سؤالات فوق مستلزم شناختی دقیق از تعاریف شکنجه و تبعیض، کشور جهان سوم، کشور پیشرفته، مسئولیت بینالمللی، برابری و نابرابری جنسیتی، توانمندسازی زنان، شاخصهای توسعهیافتگی، رویکردها و نظریهها و قوانین موجود در این زمینه میباشد.
پ) بیان فرضیه
برای پاسخگویی به سؤالات فوق، فرضیاتی طراحی و برای آزمون آنها به منابع متعدد رجوع شد، از جمله اینکه:
- در مواردی، به دلیل تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، سیاسی و اقتصادی، تعریف متفاوت و بعضاً متناقضی از شکنجه زنان در کشورهای مختلف بیان شده است.
- کشورهای عضو کنوانسیونهای مربوط به حذف تبعیض و شکنجه علیه زنان، در صورت نقض تعهد، ملزم به جبران خسارت نیستند و مسئولیت بینالمللی متوجه آنها نخواهد گردید.
- زنان در شاخصهای توسعه جنسیتی از وضعیتی نامطلوب برخوردارند. به عبارتی؛ زنان نسبت به مردان از وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فردی بدتری رنج میبرند.
- عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و سطح توسعه بر ایجاد نابرابریها مؤثر است، اما اثرات عوامل اجتماعی به مراتب بیشتر و زمینهساز سایر انواع نابرابریهاست.
- توزیع نابرابریها در سطح جهان یکسان نیست. در کشورهای در حال توسعه یا جهان سوم نابرابری جنسیتی بیشتر به چشم میخورد و این نابرابریها در سطح اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و خصوصاً اجتماعی مشهود است.
ت) ضرورت انجام تحقیق
با توجه به مطالعات صورت گرفته، خلأیی در این زمینه مشاهده شد که ناشی از عدم جمعآوری منابع موجود به صورت تجمیعی بود که در این تحقیق سعی شده است منابع، کنوانسیونها، میثاقها و معاهدات با واقعیات جامعه بشری تطبیق داده شود.
ث) اهداف تحقیق
اهدافی از انجام پژوهش حاضر دنبال میشود از جمله:
- بررسی تفاوت مفهوم شکنجه در کشورهای مختلف،
- جمعآوری و بررسی اسناد و قوانین بینالمللی موجود در زمینه حقوق زنان و تبعیض و شکنجه علیه آنها،
- مطالعه تطبیقی مثالهایی از نمونههای شکنجه علیه زنان،
- جمعآوری گزارش توسعه انسانی و مقایسه کشورهای پیشرفته و در حالتوسعه،
- بررسی شاخص توسعه انسانی و توانمندسازی زنان،
- بررسی نظریات مرتبط با برابری زن و مرد، نابرابری جنسیتی و نقش زنان در توسعه،
- مطالعه در مورد مسئولیت بینالمللی دولتها در زمینه شکنجه علیه زنان،
- تعیین خلأهای قانونی موجود در این زمینه و پیشنهاد راهکارهای منطقی و عملی در این موضوع.
به منظور بسط و تحقیق در موضوع مذکور از روشهای ذیل استفاده شده است:
- جمعآوری و مطالعه مستندات موجود در زمینه شکنجه علیه زنان در کشورهای مختلف،
- پیگیری و جمعآوری اخبار مرتبط در این موضوع،
- طبقهبندی و نتیجهگیری از اطلاعات جمعآوری شده،
- جمعآوری و بررسی دقیق مفاد قوانین موجود و مرتبط در زمینه مسئولیت دولتها در این زمینه،
- نتیجهگیری از بررسیهای انجام داده،
- ارائه پیشنهاداتی در جهت بهبود شرایط.
ج) منابع کلی و پیشینه تحقیق
هر پژوهشی، جهت رسیدن به نتیجه و اهداف مفید، به منابع و روشی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات نیاز دارد. این روش در تحقیق حاضر شامل مواردی از قبیل:
- شبکههای اینترنتی جهت یافتن اسناد بینالمللی موجود
- یافتن گزارشات ارائهشده توسط سازمانهای بینالمللی، یافتن مقالات چاپشده در مجلات معتبر بینالمللی
- شبکههای ماهوارهای جهت پیگیری اخبار مرتبط
- بانکهای اطلاعاتی از جمله ژورنالهای معتبر حقوقی برای یافتن مقالات مشابه و مرتبط
میباشد. اسناد بینالمللی که معتبرترین و مهمترین منابع موجود در این زمینه میباشند، بدنهی اصلی تحقیق را تشکیل میدهند. این اسناد شامل:
- منشور ملل متحد
- منشور کوروش کبیر
- منشور حقوق بشر و ملل آفریقا (۱۹۸۱)
- اعلامیة كنفرانس بینالمللی حقوق بشر تهران،23 آوریل تا 13 مه1968
- اعلامیه حقوق بشر، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، مصوب ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ پاریس
- پیماننامة منع و مجازات شکنجه در قارة آمریکا (۱۹۸۵)، پیماننامة اروپایی منع شکنجه
- اعلامیه حذف خشونت علیه زنان قطعنامه ١٠٤/٤٨ مجمع عمومی سازمان ملل متحد مصوبه ٢٣ فوریه ١٩٩٤
- میثاق بینالمللی رفع تبعیض نژادی، مصوبه 21 دسامبر 1965 مجمع عمومی، شماره a – 2106 / قدرت اجرایی بنا بر ماده 19، 4 ژانویه 1969.
- میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگیمصوب 16 دسامبر 1966 میلادی (مطابق با25/9/1345شمسی) مجمع عمومی سازمان ملل متحد.
- کنوانسیونضدشکنجهورفتاریامجازاتخشن،غیرانسانییاتحقیرکننده مجمععمومیسازمانمللمتحد / مصوبه١٠دسامبر١٩٨٤ / قطعنامهشماره٤٦/ قدرتاجراییکنوانسیون،٢٦ژوئن١٩٨٧.
- میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسیمصوب 16 دسامبر 1966 میلادی(مطابق با25/9/1345شمسی) مجمع عمومی سازمان مللمتحد/ قطعنامه A 2200 قدرت اجرایی بنا بر ماده 49، 23 مارس 1976.
- کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان مصوبه 18 دسامبر 1979(27آذر 1358)- قطعنامه شماره 180/34 مجمع عمومی سازمان ملل متحد قدرت اجرایی بنابر ماده 27(1) سوم سپتامبر 1981(12 شهریور1360).
چ) کاربرد تحقیق
ایدهی آغاز و انجام پژوهش حاضر از مشاهده عینی نابرابریها، تبعیضها و متعاقباً شکنجه علیه زنان به ذهن آمد. پس از تکمیل مطالعات کتابخانهای و جمعآوری کامل منابع، به بررسی منابع مرتبط و تکمیل تحقیق پرداخته شد. این تحقیق، عوامل مؤثر در نابرابریها و تبعیضها ( که منجر به شکنجه میگردد) را بررسی و تحلیل میکند. عواملی ازجمله شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که تأثیر بهسزایی در تعیین نقش زنان و مردان در جوامع مختلف دارد. یکی از شاخصهایی که اخیراً به مجموعه عوامل مؤثر در شاخص توسعهیافتگی کشورها افزوده شده است، شاخص جنسیتی است که در تحقیق حاضر سعی شده است به بررسی دقیق برابری و نابرابری جنسیتی، شاخص جنسیتی در توسعهیافتگی و کنوانسیونها و اسناد بینالمللی مرتبط پرداخته شود.
ح) سازماندهی تحقیق
پژوهش حاضر در پنج فصل به انجام رسیده است.
فصل اول «کلیات»؛ که در این فصل به طور اجمالی به توضیح و تفسیر تحقیق پراخته شده است. مواردی از قبیل بیان مسئله، سؤالات تحقیق، بیان فرضیه، ضرورت انجام تحقیق، اهداف تحقیق، روش تحقیق، منابع کلی و پیشینه تحقیق و کاربرد تحقیق.
فصل دوم با عنوان «مفاهیم و تعاریف» نگارش شده است. در این فصل عبارات موجود در عنوان تحقیق به طور تفصیلی و جداگانه تعریف شدهاند. مفاهیم شکنجه، کشورهای جهان سوم، کشورهای پیشرفته و مسئولیت بینالمللی بررسی شدهاند. پس از آن به تاریخچه، تحلیل ریشهها، انواع، لزوم بررسی ( که در این مبحث به مواد مرتبط با شکنجه علیه زنان در کنوانسیونهای مربوطه اشاره شده است)، رویکرد قوانین در این زمینه، و مصادیق شکنجه علیه زنان در کشورهای پیشرفته و جهان سوم و مطالعه موردی آن در کشور ایران پرداخته شده است.
فصل سوم با عنوان « نابرابری جنسیتی و مفاهیم مرتبط با آن» نگارش شده است. در این فصل ابتدا به تعاریف برابری و نابرابری جنسیتی و نظریات مرتبط با آن و سپس به تفصیل به مفهوم «توانمندسازی زنان»، نظریات مرتبط با نقش زنان در توسعه، شاخص تبعیض جنسیتی زنان و مردان، چارچوب تحلیلی در مطالعات نابرابریهای جنسیتی در جهان و در آخر به نابرابری جنسیتی سرمایه انسانی در جهان پرداخته شده است.
«مسئولیت بینالمللی دولتها در خصوص شکنجه علیه زنان» عنوان چهارمین فصل پژوهش حاضر میباشد. در این فصل، ابتدا پیشینه تاریخی مسئولیت بینالمللی و نظریات مرتبط با آن بررسی شده است و سپس قوانین مرتبط با مسئولیت دولتها درخصوص شکنجه علیه زنان جمعآوری شده است.
پس از تحلیل منابع و اطلاعات جمعآوری شده، در فصل پنجم از آنان نتیجهگیری به عمل میآید. در این فصل، پس از نتیجهگیری از پژوهش حاضر، پیشنهاداتی جهت رفع نواقص و خلأهای علمی ـ پژوهشی از نظر نگارنده ارائه میگردد.
در انتهای این تحقیق، کنوانسیون «حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» و «اعلامیه حذف خشونت علیه زنان» که از مهمترین اسناد بینالمللی در زمینه حقوق زنان هستند، به پیوست آمده است.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نجفی زهرا در 1399/10/26 ساعت 03:35:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |