دانلود پایان نامه های آماده – ۲-۲-۷- ریزش مشتری – 10

بنابر تحقیقات انجام شده، جذب مشتریان جدید ۵ تا ۶ برابر حفظ مشتریان موجود هزینه براست. حفظ مشتریان یکی از مهمترین استراتژی های بازاریابی برای بقا در صنایع بشمار می رود (باتاچاریا، ۱۹۹۸). پیش از اتخاذ راهی برای حفظ مشتریان موجود، لازم است مشتریانی که احتمال ریزششان وجود دارد پیش‌بینی شوند. اخیراًً تکنیک های داده کاوی متعددی برای پیش‌بینی ریزش به کار گرفته شده است، که شامل روش های آماری سنتی مانند رگرسیون لجستیک، شبکه های عصبی، الگوریتم ژنتیک، درخت تصمیم و … می شود (لی و دنگ ، ۲۰۱۲).

 

۲-۲-۶-۱- مدیریت ارتباط با مشتری[۱۷]

 

مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری از دهه ۹۰ میلادی رونق یافته است( نگای ، ۲۰۰۵). اگرچه مدیریت ارتباط با مشتری به طور گسترده به عنوان یکی از راهبردهای مهم تجاری شناخته شده است، تعریف یکتایی که مورد تأیید همگان باشد برای آن وجود ندارد (نگای و همکاران ، ۲۰۰۹). در ادامه برخی تعاریف ارائه شده برای مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری، منعکس شده است. در یک تعریف مدیریت ارتباط با مشتری به صورت راهبرد سازمان در فهم و تأثیرگذاری روی رفتار مشتری از طریق ارتباطات با معنا به منظور بهبود جذب مشتری، حفظ و وفاداری وی و سودبخشی مشتری تعریف شده است. در تعریف دیگر، مدیریت ارتباط با مشتری استراتژی جامعی است که فرایند جذب، نگهداری و مشارکت با مشتریان انتخاب شده به منظور ایجاد ارزش افزوده برای سازمان و مشتری را دنبال می‌کند. این استراتژی شامل یکپارچه سازی فعالیت های بازاریابی، فروش، ارائه خدمات مشتری و فعالیت های زنجیره تأمین برای افزایش کارایی و بهینگی سیستم است(پروتیار و شس ، ۲۰۰۱).

 

۲-۲-۶-۲- اجزای مدیریت ارتباط با مشتری

 

اجزای اصلی مدیریت ارتباط با مشتری از قرار زیر می‌باشد(ریجیلسکی و همکاران ، ۲۰۰۲) :

 

۱٫ شناسایی مشتری

 

۲٫ جذب مشتری

 

۳٫ حفظ مشتری

 

۴٫ توسعه مشتری

 

همان‌ طور که در شکل ۲-۱ دیده می شود مشتری ابتدا برای جذب شدن شناسایی می شود، سپس شرکت به دنبال جذب وی بوده و بعدازینکه مشتری جذب شد باید رابطه برقرار شده با او حفظ گردد. نهایتاًًبایدرابطه شکل گرفته بین سازمان ومشتری را توسعه داد و ازین طریق سود سازمان را ارتقا بخشید.

 

 

 

نگاره شماره ۲- ۱- اجزای مدیریت ارتباط با مشتری

 

در ادامه توضیح مختصری راجع به هریک از اجزای مدیریت ارتباط با مشتری ارائه خواهد شد.

 

۲-۲-۶-۲-۱- شناسایی مشتری

 

مدیریت ارتباط با مشتری با شناسایی مشتری که در برخی مقالات با نام اکتساب یا تحصیل مشتری ذکر شده است، آغاز می شود. این مرحله افرادی را که احتمال مشتری شدنشان بیشتر است یا برای سازمان سودآورترند را مورد هدف قرار می‌دهد. همچنین شامل تجزیه تحلیل مشتریانی که در رقابت از دست رفته اندو این که چگونه می توان در آینده آن ها را بازگرداند، می شود.

 

شناسایی مشتری خود شامل دو مؤلفه می شود: تجزیه و تحلیل مشتریان هدف و بخش بندی مشتریان. تجزیه و تحلیل مشتریان هدف به جستجوی بخش های سودآور از طریق تحلیل ویژگی های اصلی مشتریان می پردازد، در حالی که بخش بندی مشتری تقسیم مجدد کل مشتریان به گروه ها یا بخش های کوچکتر که هریک شامل آن دسته از مشتریان است که نسبتاً بهم شبیه ترند، را در بر می‌گیرد.

 

۲-۲-۶-۲-۲- جذب مشتری

 

این مرحله در ادامه فاز آشنایی مشتری است. بعد از شناسایی بخش های مشتریان بالقوه، سازمان ها می‌توانند تلاش و منابع خود را برای جذب مشتریان هدف بخش ها جهت دهی کنند. یک مؤلفه جذب مشتری بازاریابی مستقیم است. بازاریابی مستقیم فرایندی ارتقایی است که طی آن مشتری ترغیب می شود سفارشات خود را از طریق کانال های گوناگون به انجام برسانند. ایمیل مستقیم یا توزیع کوپن مثال هایی از بازاریابی مستقیم هستند.

 

۲-۲-۶-۲-۳- حفظ مشتری

 

این جزء قلب مدیریت ارتباط با مشتری و از مسائل اصلی در این حوزه است. رضایت مشتری که به مقایسه بین توقعات مشتری و ادراک وی از راضی شدنش برمی گردد شرط اساسی برای حفظ مشتریان است(کرکلائر و همکاران، ۲۰۰۴). به طور کلی هدف اصلی در این قسمت این است که به دنبال تلاشی که در مراحل قبل برای شناسایی و سپس جذب مشتری انجام شده است، رابطه بین مشتری جذب شده و سازمان را حفظ نموده و قوت این رابطه را افزایش دهیم.

 

این مرحله از مدیریت ارتباط با مشتری بسیار حیاتی است، زیرا بر اساس تحقیقات انجام شده افزایش ۱% در نگهداری مشتریان ارزش سازمان را به طور متوسط تا ۵% ارتقا می‌دهد(گوپتا و همکاران، ۲۰۰۶). این مؤلفه شامل بازاریابی یک به یک[۱۸]، برنامه های وفاداری و مدیریت شکایات می شود. بازاریابی یک به یک به کمپین های بازاریابی شخصی سازی شده اشاره دارد که توسط آنالیز، اکتشاف و پیش‌بینی رفتارهای مشتری حمایت می شود. برنامه های وفاداری شامل کمپین ها و فعالیت های حمایتی است که حفظ یک رابطه بلندمدت با مشتریان را مورد هدف قرار می‌دهد. به ویژه تحلیل ریزش، اعتبارسنجی و کیفیت یا رضایت خدمات قسمتی از برنامه های وفاداری را شکل می‌دهند.

 

۲-۲-۶-۲-۴- توسعه مشتری

 

این مؤلفه توسعه پیوسته حجم تراکنش ها، ارزش تراکنش ها و بهره انفرادی مشتری را دربرمی گیرد. مؤلفه های توسعه، تحلیل ارزش بلندمدت مشتری[۱۹]، فروش متقاطع یا رو به جلو[۲۰] ( در برخی منابع فروش عرضی و فروش بیش تر هم ترجمه شده است) و تحلیل سبد بازار می‌باشند. تحلیل ارزش بلندمدت مشتری به پیش‌بینی مجموع درآمد خالص مورد انتظار سازمان از یک مشتری اطلاق می شود.

 

فروش متقاطع یا رو به جلو فعالیت های توسعه ای است که هدف آن تکمیل و افزایش خدمات مرتبط یا وابسته ای است که مشتری در شرکت مورد استفاده قرار می‌دهد. تحلیل سبد بازار سعی در حداکثرسازی حجم و ارزش تراکنش های مشتری دارد.

 

حفظ مشتری در بین اجزای مدیریت ارتباط با مشتری از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و یکی از مهمترین مؤلفه های آن، مدیریت ریزش است. در ادامه به تعریف ریزش و تبیین اهمیت آن پرداخته می شود.

 

۲-۲-۷- ریزش مشتری

 

۲-۲-۷-۱- تعریف ریزش

 

رویگردانی یا ریزش مشتری به موقعیتی اطلاق می شود که مشتریان سازمان تصمیم به ترک آن می گیرند و مدیریت ریزش مشتری بدین مفهوم است که بتوانیم این رفتار را پیش‌بینی نموده و از آن جلوگیری کنیم. همچنین در تحقیقات گذشته، حرکت مشتریان از یک سازمان به سازمان دیگر برای پیدا کردن محصولات و خدمات ارزان تر و بهتر نیز ریزش نامیده شده است. به طور کلی مسأله پیش‌بینی مشتریان در حال ریزش یک مسأله رده بندی دوتایی است که خروجی آن نشان دهنده احتمال ترک سازمان توسط مشتری موردنظر است(لمنس و کروکس، ۲۰۰۶). در این مسأله به طور معمول برچسب های موجود به صورت یک، به معنای ریزش کننده و صفر به معنای مشتری وفادار هستند(بصیری و همکاران، ۲۰۱۰).

فایل های مقالات و پروژه ها | ۲-۲۹- ویژگیهای سیستم گزارشات مدیریت را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد – 1

۲-۲۹- ویژگی‌های سیستم گزارشات مدیریت را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد

 

این سیستم از نظر داده کاملاً وابسته به سیستم‌های پردازشی تعاملی سازمان هستند .

 

گزارشات سیستم تامین اطلاعات ( تلفیقی ) جهت تصمیم گیری مدیران است ( صرافی زاده ، ۱۳۸۳: ۵۸-۵۹)

 

۲-۳۰- نقش فناوری اطلاعات در سازمان

 

تاثیر اتوماسیون در مرحله اول جایگزین کردن سرمایه به جای نیروی کار انسانی است .. تاثیر نظام اطلاعات پیشرفته این است که کارمندان و مدیران را در تصمیم گیری مؤثر تر یاری می‌دهد . اثر تغییر زمانی حاصل می‌شود که مؤسسه‌ تصمیم می‌گیرد تا فرایند خود را مهندسی مجدد کند تا به کارکرد بالاتری دست یابد ( صرافی زاده ،۱۳۸۳: ۳۰).

 

فناوری اطلاعات می‌تواند علاوه بر رشد در آمد ها و کاهش هزینه ها مزایای متعددی برای سازمان به همراه داشته باشد:

 

    • توانایی کسب اطلاعاتی که در گذشته مکان پذیر نبوده است .

 

    • کسب اطلاعات به هنگام و به موقع

 

    • بهبود عملیات سازمان

 

    • توانایی انجام محاسباتی که قبلاً میسر نبوده است .

 

    • بهبود در کیفیت و دقت در کار ها

 

    • بهبود تصمیم گیری

 

    • ارتباطات و هماهنگی بیشتر در سطح مؤسسه‌

 

    • بهبود خدمات مشتریان

 

    • ایجاد یپوند میان مشتریان و تدارک کنندگان کالا

 

    • کاهش زمان فرایند کار

 

    • پشتیبانی از ‌استراتژی‌های سازمان

 

    • بهبود رقابت

 

    • بهبود و طراحی مجدد فرایند‌های کار

 

  • سازماندهی و طراحی مجدد سازمان از طریق متغیر‌های فناوری اطلاعات ( صرافی زاده ، ۱۳۸۳: ۳۵)

ابعاد و جنبه‌های گوناگون فناوری اطلاعات

 

در عصر نوین سازمان‌ها در ابعاد و جنبه‌های مختلف به طور چشمگیر بر اطلاعات تأکید دارند . اطلاعات قدرت است و هر کسی از آن برخوردار شود ، صاحب قدرت است . شرایط متغیر محیطی نیاز به اطلاعات را بیش از پیش نشان می‌دهد و این امر ضرورت جمع‌ آوری ، ثبت ، پردازش و نیز توزیع اطلاعات را در سطوح مختلف سازمان دو چندان می‌سازد . اطلاعات مفهومی‌نسبی است و ویژگی‌های خاصی را به خود اختصاص می‌دهد . این ویژگی‌ها بسته به سطح سازمانی متفاوت می‌باشند . جدول ویژگی‌های اطلاعات و سطوح سازمان ( صرافی زاده ، ۱۳۸۳ ).

 

۲-۳۱- طبقه بندی سیستم‌های اطلاعاتی بر اساس نوع حمایتها

 

۱-۳۱-۱- سیستم‌های پردازش تعامل

 

از پردازش سطوح عملیاتی که ماهیتی تکراری و حجم عظیمی‌از داده را در بر می‌گیرد . حمایت می‌کنند

 

۲-۳۱-۲- سیستم‌های گزارشات مدیریت

 

از فعالیت‌های بخشی و نیز مدیران سطوح امنیت ازطریق ارائه اطلاعات و گزارشات تلفیقی حمایت می‌کند .

 

۲-۳۱-۳- سیستم کارکنان دانش

 

این سیستم‌ها جهت حمایت از کارکنان دانش و حرفه ا ی طراحی می‌شوند .

 

۲-۳۱-۴- سیستم‌های پشتیبانی تصمیم گیری

 

فرایند تصمیمات مدیران و از طریق تحلیل مسائل پشتیبانی می‌کنند .

 

۲-۳۱-۵- سیستم‌های اتوماسیون اداری

 

از طریق به کار گیری تکنولوژی اطلاعات مور دفتر را پشتیبانی می‌کند .

 

۲-۳۱-۶- سیستم‌های پشتیبانی مدیران ارشد ( اجرایی )

 

به منظور پشتیبانی کامل از فرایند تصمیمات به صورت هوشمند طراحی می‌شود .

 

۲-۳۱-۷- سیستم‌های خبره

 

به منظور پشتیبانی کامل از فرایند تصمیمات به صورت هوشمند طراحی می‌شود .

 

۲-۳۱-۸- سیستم‌های پشتیبانی تصمیمات گروهی

 

این سیستم‌ها به منظور پشتیبانی از افرادی که در تصمیم گیری‌های گروهی مشارکت دارند ، طراحی می‌شوند ( صرافی زاده ، ۸۳ )

 

۲-۳۲- اتوماسیون اداری

 

یافتن تعریفی مشخص سیستم‌های اتوماسیون اداری تعریف مشخصی ندارند بلکه تعریف آن ها منحصربه تعیین دیدگاه های کاربر است و این خود بدین معنی است که سیستم‌های اتوماسیون اداری دارای تعاریف بی شماری است . در اینجا به برخی از آن ها اشاره می‌کنیم .

 

اتوماسیون اداری ، مشتمل بر تمام سیستم‌های الکترونیک رسمی‌و غیر رسمی‌بوده که به بر قراری ارتباط اطلاعات بین اشخاص در داخل و خارج مؤسسه‌ و بالعکس مربوط می‌شود .کلمه اصلی که انوماسیون اداری را از داده پردازی ، سیستم اطلاعات مدیریت و سیستم پشتیبانی تصمیم متمایز می‌سازد و ارتباطات اتوماسیون اداری به منظور تسهیل انواع ارتباطات به هر دو صورت شفاهی و کتبی ( ۱۹۹۸، RAYMOND ) سیستم‌های اطلاعات اداری (OIS=PFFICE INFORMATION SYSTEM ) از امور اداری از طریق فناوری اطلاعاتی حمایت می‌کند . سیستم‌های اطلاعات مدرن از جمله اجزا سیستم اطلاعاتی مدیریت ( MIS ) است که ابزار هایی را برای ارتباطات و هماهنگی ما بین کارگران دانشی به وسیله ایجاد مدیریت اثر بخش اسناد و پیامها و جلسات الکترونیک فراهم می‌کند . ( ۱۹۹۲ ، ZWASS )

 

۲-۳۳- مزایا و معایب اتوماسیون اداری

 

مهمترین شرط کاربرد و استفاده از اتوماسیون در اکثر سازمان‌ها ، صرف نظر از موارد استفاده دیگر آن مربوط ، به لزوم سرعت و دقت و صحت در کار آن ها است . به خاطر توسعه دامنه عملیات سازمان است که این امر احتیاج به گسترش مجاری ارتباطات با سرعت بیشتر است و اتوماسیون اداری موجب می‌گردد که مجاری ارتباطی کوتاه و ارتباطات لازم به سهولت در اختیار مدیران قرار گیرد .

 

به طور کلی ، مزایای کاربرد سیستم‌های اتوماسیون اداری به دو دسته مزایای مستقیم و غیر مستقیم تقسیم می‌شود :

 

۲-۳۳-۱- مزایای مستقیم

 

صرفه جویی در وقت یا نیروی کار که قابل اندازه گیری بوده و باعث :

 

الف ) کنترل بهتر بر کار ، به خاطر تقسیم کمتر نیروی کار ؛

 

ب)تبدیل اطلاعات از شکلی به شکلی دیگر کمتر صورت می‌گیرد ، مانند نوشتن روی نوار که پس از آن روی کاغذ تایپ می‌شود ؛

 

ج) فعالیت‌های غیر مولد مانند بایگانی ، نگهداری سوابق و به هنگام رسانی کمتر می‌شود ؛

 

۲-۳۳-۲- مزایای غیر مستقیم

 

این مزایا غیر کمی‌هستند و ممکن است ازطریق سودآوری و رشد در بلند مدت سازمان را غنی سازند ،

 

الف ) وابستگی کمتر به ادارات دیگر برای تهیه کپی ، چاپ و امور مشابه دیگر ؛

 

ب) نیاز کمتر به تشریفات و کنترل جهت نظارت بر جریان کار بین ادارات .

 

ج) به دلیل افزایش اثر بخشی کارکنان در انجام کار‌های خاص ، رضایت شغلی آن ها افزایش می‌یابد ؛

 

د) به دلیل ارائه بهتر اطلاعات و خدمات به موقع ، ضرایت مشتریان بیشتر می‌شود ؛

 

ه ) رقابت بیشتر سازمان‌ها از طریق استفاده از منابع اطلاعاتی و قابلیت برای عکس العمل نسبت به فشارها و فرصت‌ها .

 

۲-۳۳-۳- معایب سیستم اتوماسیون اداری :

 

اما کاربرد سیستم‌های اتوماسیون اداری معایبی را نیز در بر دارد که عبارتند از : از ایجاد تغییرات در محیط انسانی، نادیده گرفته شدن برخی از روابط اجتماعی و انسانی در کار ها و به صورت مکانیزه درآمدن فعالیت‌ها ، پیچیده شدن و سختی کار با سیستم ها ، بروز اخلاق توجیه اشتباهات صورت گرفته و نسبت دادن آن ها به سیستم ، مشکلات جسمانی کارکنان در کار با رایانه ، نپذیرفتن سیستم‌های مکانیزه توسط مدیران یا کارکنان ، کم شدن امنیت اطلاعات هم از نظر دسترسی و هم از نظر تخریب .

 

انواع کاربرد ها یا زیر سیستم‌های اتوماسیون اداری :

دانلود پروژه و پایان نامه – احساس شایستگی و خود – اثربخشی: – 4

معنی دار بودن :

معنی دار بودن[۶۶] به معنی ارتباط اهداف و وظایف کاری با ایده ها و استانداردهای فرد است( اوگبورو و بنگ[۶۷] ، ۲۰۰۰). به دیگر سخن معنی دار بودن به معنی تناسب بین وظیفه یا شغل فرد با ارزش ها، عقاید و رفتار اوست( اسپریتزر[۶۸] و دیگران ، ۱۹۹۷، ۶۸۱ ). فعالیت در نظام ارزشی این افراد مهم تلقی می شود. افراد توانمند درباره آنچه تولید می‌کنند دقت می‌کنند و بدان اعتقاد دارند. آنان در آن فعالیت از نیروی روحی یا روانی سرمایه گذاری می‌کنند و با اشتغال خویش از نوعی احساس معنی دار شخصی[۶۹] برخوردار می‌شوند. فعالیت هایی که دارای چاشنی معنی داری هستند نوعی احساس هدفمند بودن، هیجان یا مأموریت داشتن برای افراد ایجاد می‌کنند و به حای اینکه اشتیاق و نیروی افراد را هدر بدهند منبعی از اشتیاق و نیرو برای آنان فراهم می آورند. تنها دستیابی به حقوق، کمک به یک سازمان برای کسب درآمد، یا دقیق انجام دادم یک شغل برای بسیاری ازافراد احساس معنی داری ایجاد نمی کند (وتن و کمرون ، ۱۳۷۱ ، ۳۱ ).

  1. احساس شایستگی و خود – اثربخشی:

احساس شایستگی[۷۰] به اعتقاد فرد به توانایی هایش برای انجام با مهارت‌های فعالیت هایش اطلاق می شود. افراد دارای حس شایستگی، احساس می‌کنند که می‌توانند وظایفشان را با مهارت بالا انجام دهند(سینگلر و پیرسون[۷۱] ، ۲۰۰۰). خود – اثربخشی[۷۲] (کفایت نفس) بر این نکرش تأکید دارد که فرد توانایی دارد کارها را به نحوی توانمندانه، ماهرانه، مؤثر و کارا به انجام برساند(بردینگ[۷۳] ، ۲۰۰۸، ۹۸).

 

باندورا در سال ۱۹۷۷، پیشنهاد ‌کرده‌است که سه شرط لازم است تا افراد احساس خود – اثربخشی کنند:

 

    1. باور به اینکه توانایی انجام کار را دارند؛

 

    1. باور به اینکه ظرفیت به کار بستن تلاش لازم را دارند؛

 

  1. باور به اینکه موانع خارجی آن ها را از انجام دادن کار مورد نظر باز نخواهد داشت(وتن و کمرون، ۱۳۸۱ ، ۳۷ – ۲۴).

لاک در سال ۱۹۹۱ بحث کرد که احساس سودمندی و خود اثربخشی تأثیر قوی و مستقیمی روی عملکرد دارد. به طور مشخص گیست و میچل (۱۹۹۲) شواهد بسیاری ارائه کردند که بین احساس خود– اثربخشی و معیارهای متعدد عملکرد نظیر بهره وری، یادگیری، تحقق اهداف و درجه وفق پذیری رابطه مثبتی وجود دارد. راک، فردریک، لی و بابکو (۱۹۸۴)، دریافتند که احساس خود– اثربخشی و شایستگی به طور مثبتی با عملکرد کاری در آینده در رابطه است. باندورا (۱۹۷۷) نشان داد که احساس شایستگی رابطه مثبتی با رفتارهای سخت کوشانه، تلاش و پایداری در کار که از جنبه‌های انگیزشی هستند و بر عملکرد شغلی تأثیر می‌گذارند دارد(اسپریتزر و دیگران[۷۴]، ۱۹۹۷).

 

۳٫ احساس خود تعیینی:

 

خود تعیینی[۷۵] به احساس انتخاب در اجرا و نظم بخشیدن به فعالیت‌ها اطلاق می شود(هانسر و جورج[۷۶]، ۲۰۰۳ ). توانمند سازی زمانی تسهیل می شود که افراد رفتار خود تعیینی را در پیش بگیرند. خود تعیینی به درگیر شدن در کار به صورت فعالانه و اعتقاد به اینکه عملکرد فردی کارکنان به موفقیت فردی آن ها می‌ انجامد بستگی دارد( بردینگ[۷۷] ، ۲۰۰۸، ۹۸ ). هنگامی که افراد به جای اینکه با اجبار در کاری درگیر شوند یا دست از آن کار بکشند داوطلبانه و عامدانه درگیر وظابف خویش شوند احساس خود سامانی می‌کنند و خود را افراد خود آغازگر[۷۸] می بینند. آنان قادرند به میل خود اقدامات ابتکاری انجام دهند، تصمیمات مستقل بگیرند و افکار جدید را به آزمون بگذارند. این افراد به جای اینکه احساس کنند فعالیت هایشان از پیش تعیین شده است از بیرون کنترل می‌شوند یا اینکه احتناب ناپذیر و همیشگی اند، خود را به منزله کانون کنترل می بینند(وتن و کمرون ، ۱۳۸۱ ، ۲۶). به عبارت دیگر خودتعیینی به وسیله تمایل به کانون کنترل بودن و داشتن انتظارات مثبت و کارا از خود میسر است( بردینگ[۷۹] ، ۲۰۰۸، ۹۸). پژوهش ها نشان می‌دهند که یک رابطه قوی بین خودسامانی و کاهش از خود بیگانگی در محیط کار، رضایت کاری بیشتر، سطوح بالاتر عملکردی، فعالیت های کارآفرینانه و خلاق بیشتر و سطوح بالاتر درگیری شغلی وجود دارد(وتن و کمرون،۱۳۸۱ ، ۲۷-۲۶).

 

معنی دار بودن

 

احساس شایستگی

 

خود تعیینی

 

تأثیر گذاری

 

توانمندسازی کارکنان

 

اثربخشی سازمان

 

اهداف سازمان

 

رویارویی با چالش‌های نوین

 

شکل ۲ – ۱: تأثیر عوامل توانمندسازی روانشناختی بر اثربخشی سازمان

 

خود تعیینی به سبب مشارکت دهی افراد در برنامه ها و مساعدات افراد در زمینه‌های مختلف موجب می شود اهداف سازمانی، منابع انسانی و اولویت ها به هم متصل و مرتبط شوند(گبس و دیگران[۸۰]، ۲۰۰۹، ۴۳ ). خود تعیینی زمانی در فرد به وجود می‌آید که او دانسته ها و اطلاعات شخصی ، مهارت‌ها و عقاید خود را بسط و گسترش دهد(توانمندسازی شخصی خود) که این سبب می شود او کنترل بیشتری روی فرایندها داشته باشد . توماس و تیمون(۱۹۹۴) اظهار داشتند خود تعیینی ممکن است اثربخشی را افزایش دهد و این افزایش از طریق ارتقای انگیزه کارکنان صورت می‌گیرد. آن ها در پی یافتن چارچوبی برای رسیدن به انگیزش درونی، ‌به این نتیجه ‌رسیدند که کارکنانی که درباره چگونگی انجام کار حق انتخاب دارند از کسانی که استقلال شغلی کمتری دارند کاراتر بودند. لیدن و همکارانش(۱۹۹۳)به طور مشابه ‌به این نتیجه دست یافتند که افرادی که کنترل بیشتری روی تصمیمات مربوط به کار دارند بسیار کاراتر از افرادی بودند که کنترل کمتری روی کارخ ود داشتند. لاک و اسکیگر( ۱۹۷۹)با بررسی روی تصمیم گیری مشارکت جویانه نتیجه گرفتند که کارکنانی که در فرایند کاری خود مشارکت می‌کردند به آن متعهدتر بودند و انگیزه بیشتری برای انجام آن داشتند.

 

۴- تأثیرگذاری:

 

افراد توانمند احساس کنترل شخصی بر نتایج دارند. آنان بر این باورند که می‌توانند با تحت تأثیر قرار دادن محیطی که در آن کار می‌کنند و یا نتایجی که تولید می شود تغییرایجاد کنند. حس تأثیرگذاری[۸۱] به معنی اعتقادات فرد در یک مقطع مشخصی از زمان ‌در مورد توانایی هایش برای ایجاد تغییر در جهت مطلوب است. افراد توانمند باور ندارند که موانع محیط بیرونی فعالیت های آنان را کنترل می‌کند بلکه بر این باورند که آن موانع را می توان کنترل کرد. آنان احساس کنترل فعال دارند که به آن ها اجازه می‌دهد تا محیط را به خواسته های خود همسو کنند. داشتن حس تأثیرگذاری، کاملاً به احساس خود کنترلی مربوط است. برای آنکه افراد احساس توانمندی کنند نه تنها باید احساس کنند که انچه انجام می‌دهند اثری به دنبال دارد بلکه باید احساس کنند که آنان خود می‌توانند آن اثر را به وجود بیاورند(وتن و کمرون ، ۱۳۸۱ ، ۳۰-۲۸). تأثیر با خود تعیینی به احساس فرد ‌در مورد کنترل برکار خود برمی گردد در حالی که تأثیر به احساس فرد ‌در مورد کنترل پیامدها و بروندادهای سازمانی مربوط است. به علاوه خود تعیینی ‌بر شغل دلالت دارد حال آنکه تأثیر بر پیچیدگیها سازمانی دلالت دارد(اسپریتزر و دیگران[۸۲]، ۱۹۹۷، ۶۸۱). ‌در مورد اثر عامل تأثیرگذاری بر توانمندسازی تحقیقات کمتری نسبت به سایر ابعاد صورت پذیرفته است ولی با این حال می توان پیش‌بینی کرد که بین کارایی و عملکرد مؤثر شغلی با این بعد رابطه ای مثبت وجود دارد.

 

۲- ۱– ۷ ) مفهوم رضایت شغلی

پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی | درآمد مشمول مالیات PRE TAX INCOME: – 3

▪ نرخ مالیات تناسبی:

 

نرخی که بدون توجه به تغییرات مبنای مالیات، همیشه ثابت است.

 

▪ نرخ مالیات تصاعدی:

 

برعکس نرخ تناسبی با افزایش مالیات مقدارش افزایش می‌یابد که لزوماًً متناسب با افزایش مبنای مالیات نیست.

 

▪ نرخ مالیات تنازلی:

 

هرچه مبنای مالیات وسیع‌تر می‌شود، ازنرخ مالیات کاسته می‌شود.

 

۳) مبلغ مالیات:

 

مبلغی که برمبناهای مختلف تعلق می‌گیرد و از مؤدیان وصول می‌گردد. به‌طورمعمول در هر کشور تعیین میزان مالیات‌ها با توجه به نیازها و هزینه های بخش عمومی و فواید حاصل از اجرای برنامه های دولت صورت می‌گیرد.

 

ازعوامل دیگر تعیین میزان و حد مالیات‌ها، مقایسه هزینه آن با هزینه های منابع غیرمالیاتی ازقبیل وام‌ها اعم از داخلی و خارجی است. اغلب کشورهای درحال توسعه با کسری بودجه‌های سالانه و مشکلات مالی در زیر ساخت‌های اقتصادی و اجتماعی مواجهند، افزایش درآمدهای مالیاتی یکی از راه‌های طبیعی و بدیهی مقابله با این مشکل است(شهسواریان و شعبانی ۱۳۹۳)

 

هر گونه افزایش در درآمدهای مالیاتی به یکی از صور زیر قابل حصول است:

 

▪ افزایش نرخ مالیات‌های موجود و جاری؛

 

▪ افزایش مبنای مالیات‌های موجود و جاری ازطریق حذف‌ معافیت‌ها و بخشودگی‌ها

 

▪ برقراری مالیات جدید

 

درآمد مشمول مالیات PRE TAX INCOME:

 

جمع درآمد شرکت‌ها و درآمد ناشی از فعالیت‌های انتفاعی سایر اشخاص حقوقی که از منابع مختلف در ایران یا خارج از ایران تحصیل می شود پس از وضع زیان‌های حاصل از منابع مختلف در ایران یا خارج از ایران تحصیل می شود و پس از وضع زیان‌های حاصل از منابع غیر معاف و کسر معافیتهای مقرر مشمول مالیات به نرخ ۲۵% خواهند بود. (ماده ۱۰۵ و ۱۰۶ قانون مالیات‌های مستقیم)

 

ﺗﻌﺎرﯾﻒ ﺑﺪﻫﯽ

 

ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺑﺪﻫﯽ از ﺟﺎﻧﺐ ﺟﺎن ﮐﻨﯿﻨﮓ:

 

ﯾﮏ ﺧﺪﻣﺖ ﮐﻪ ارزش آن ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﭘﻮل ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﻮد و ﻣﺎﻟﮏ آن ﻃﺒﻖ وﻇﯿﻔﻪ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺑﻪ ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ ﯾﺎ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪاﯾﯽ از اﺷﺨﺎص ﺑﻪ ﺻﻮرت ﯾﮑﺴﺎن اراﺋﻪ ﻧﻤﺎﯾﺪ.

 

ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺑﺪﻫﯽ ﻃﺒﻖ ﺑﯿﺎﻧﯿﻪ ﺷﻤﺎره ۴ ﻫﯿﺌﺖ اﺻﻮل ﺣﺴﺎﺑﺪاری:

 

ﺗﻌﻬﺪات اﻗﺘﺼﺎدی ﯾﮏ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻪ ﻃﺒﻖ اﺻﻮل ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ و اﻧﺪاره ﮔﯿﺮی و ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﻮﻧﺪ.دﻟﯿﻞ اﯾﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ از ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ ﺑﺮ اﺳﺎس دﯾﺪﮔﺎه رﻓﺘﺎری اﯾﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ در اﻟﮕﻮی ﺳﻨﺘﯽ ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﺑﺴﺘﺎﻧﮑﺎر ﭘﺲاز ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﺑﺪﻫﮑﺎر ﺛﺒﺖ ﻣﯽ ﺷﺪﻧﺪ ﮔﺰارش ﮐﺮدن ﯾﮏ ﺑﺪﻫﯽ ﺑﻪ ﻋﻮاﻣﻞ زﯾﺮ ﺑﺴﺘﮕﯽ داﺷﺖ:

 

۱-اﻫﻤﯿﺖ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﯾﺎ ﺛﺒﺖ ﻃﺮف دﯾﮕﺮ روﯾﺪاد ﻣﺎﻟﯽ(ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺗﻌﻠﻖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﮐﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ روﯾﺪاد ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽ ﮔﺮدد).

 

۲-ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﯾﺎ ﺛﺒﺖ ﯾﮏ زﯾﺎن و ﯾﺎ درﯾﺎﻓﺖ دارﯾﯽ ﻫﺎی ﺧﺎص ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﺷﺮﮐﺖ.

 

ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺑﺪﻫﯽ از دﯾﺪﮔﺎه ﻫﯿﺌﺖ ﺗﺪوﯾﻦ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎی ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﻣﺎﻟﯽ(ﺑﯿﺎﻧﯿﻪ ﺷﻤﺎره ۶)

 

از دﺳﺖ دادن ﻣﻨﺎﻓﻊ اﻗﺘﺼﺎدی آﺗﯽ ﻧﺎﺷﯽ از ﺗﻌﻬﺪات ﻓﻌﻠﯽ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ اﻧﺘﻘﺎل داراﯾﯽ ﻫﺎ ﯾﺎ اراﺋﻪ ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻪ ﺳﺎﯾﺮ واﺣﺪﻫﺎی ﺗﺠﺎری در آﺗﯽ ﮐﻪ در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﺒﺎدﻻت ﯾﺎ روﯾﺪاد ﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ اﯾﺠﺎد ﺷﺪه را ﺑﺪﻫﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ.

 

در ﺟﺪﯾﺪ ﺗﺮﯾﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ از ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ ﻫﻤﻮاره ﺑﺮ ﺗﻌﻬﺪات اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﻪ ﺟﺎی ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎی ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺷﺪه و در اﯾﻦﺗﻌﺮﯾﻒ درآﻣﺪ اﻧﺘﻘﺎﻟﯽ ﺑﻪ دوره آﺗﯽ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ اﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺗﻌﻬﺪات اﻗﺘﺼﺎدی واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻣﺤﺴﻮب ﻧﻤﯽ ﮔﺮددﺟﺰء ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﻧﻤﯽ ﺷﻮد.

 

ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺑﺪﻫﯽ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ اﺳﺘﺎﻧﺪارد اﯾﺮان(ﺑﯿﺎﻧﯿﻪ ﺷﻤﺎره ۴)

 

ﺗﻌﻬﺪ اﻧﺘﻘﺎل ﻣﻨﺎﻓﻊ اﻗﺘﺼﺎدی ﺗﻮﺳﻂ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﻧﺎﺷﯽ از ﻣﻌﺎﻣﻼت ﯾﺎ ﺳﺎﯾﺮ روﯾﺪاد ﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ را ﺑﺪﻫﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ.

 

ﺳﺎﯾﺮ ﺗﻌﺎرﯾﻒ:

 

۱- اﻗﻼﻣﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺪه ﺑﺴﺘﺎﻧﮑﺎر ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﺑﺴﺘﻦ ﺣﺴﺎب ﻫﺎ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻗﻮاﻋﺪ ﯾﺎ اﺻﻮل ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﺑﻪ دوره ﺑﻌﺪ اﻧﺘﻘﺎل ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ ﻣﺸﺮوط ﺑﺮ اﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﺪه ﺑﺴﺘﺎﻧﮑﺎر ﻣﻌﺮف ﻣﺎﻧﺪه ﻣﻨﻔﯽ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ داراﯾﯽ ﻫﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﯾﻦ اﺻﻄﻼح ﺑﻪ ﻧﺤﻮی ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮد ﮐﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﻗﺮوض و ﺗﻌﻬﺪات ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺎﻧﺪه ﻫﺎی ﺑﺴﺘﺎﻧﮑﺎری را ﮐﻪ ﻣﺘﻀﻤﻦ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﻃﻠﺐ ﮐﺎر و ﺑﺪﻫﮑﺎر ﻧﯿﺴﺖ ﻧﯿﺰ در ﺑﺮ ﮔﯿﺮد.(دﯾﺪﮔﺎه ﺗﺌﻮری ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺣﺴﺎﺑﺪاری)

 

۲-ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﻣﻨﺎﻓﻊ اﻗﺘﺼﺎدی ﮐﻪ در آﯾﻨﺪه اﺣﺘﻤﺎﻻ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺗﻌﻬﺪات ﻓﻌﻠﯽ واﺣﺪ اﻧﺘﻔﺎﻋﯽ از دﺳﺖ ﺧﻮاﻫﺪرﻓﺖ.(دﯾﺪﮔﺎه ﺗﺌﻮری ﻣﺎﻟﮑﺎﻧﻪ)

 

ﺳﻪ ِوﯾﮋﮔﯽ اﺻﻠﯽ ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ

 

از دﯾﺪﮔﺎه ﻫﯿﺌﺖ اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﻫﺎی ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﻣﺎﻟﯽ ﯾﮏ ﺑﺪﻫﯽ دارای ﺳﻪ وﯾﮋﮔﯽ اﺻﻠﯽ ﺑﻪ ﺷﺮح زﯾﺮ اﺳﺖ:

 

۱)آن ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه ﯾﮏ ﺗﮑﻠﯿﻒ ﯾﺎ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ در زﻣﺎن ﮐﻨﻮﻧﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﮏ ﯾﺎ ﭼﻨﺪ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری وﺟﻮد داردﮐﻪ ﺑﺎ اﻧﺘﻘﺎل داراﯾﯽ ﻫﺎ ﯾﮏ اﺳﺘﻔﺎده از آ ن ﻫﺎ در ﺗﺎرﯾﺦ ﻣﺸﺨﺺ ﯾﺎ ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺑﺎ ﯾﮏ روﯾﺪاد ﺧﺎص ﯾﺎ ﻃﺒﻖﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﺎﯾﺪ دﯾﻦ ﯾﺎ ﺗﮑﻠﯿﻒ ادا ﺷﻮد.

 

۲)ﺗﮑﻠﯿﻒ ﯾﺎ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﮏ واﺣﺪ ﺗﺠﺎری ﺧﺎص ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آن ﻣﺘﻌﻬﺪ ﻣﯽ ﺷﻮد و ﺑﻪ ﻫﯿﭻ وﺟﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ادای آ ن ﺷﺎﻧﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﺪ.

 

۳)ﯾﮏ روﯾﺪاد ﻣﺎﻟﯽ ﯾﺎ روﯾﺪاد دﯾﮕﺮی ﮐﻪ در ﮔﺬﺷﺘﻪ رخ داده و واﺣﺪ ﺗﺠﺎری را ﻣﺘﻌﻬﺪ ﮐﺮده اﺳﺖ.

 

ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪیﺑﺎﯾﺪ داراﯾﯽ ﻫﺎ و ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ را ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﮐﺮد ﺗﺎ ﮔﺰارش ﻣﺎﻟﯽ ﻣﻌﻨﺎداری اراﺋﻪ ﺷﻮد ﻫﺮ ﻧﻮع ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﺑﺎﻋﺚ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯽ از رواﺑﻂ ﺗﯿﺮه و ﺗﺎر و ﺑﺮﺧﯽ دﯾﮕﺮ ﺑﺴﯿﺎر روﺷﻦ و ﭼﺸﻤﮕﯿﺮ ﺷﻮد.

 

ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎی ﺟﺎری

 

ﻫﺮ ﺗﻌﻬﺪ ﺑﺮای اﯾﻨﮑﻪ ﺣﺎﺋﺰ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی در ﻗﺎﻟﺐ ﺑﺪﻫﯽ ﺟﺎری ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎﯾﺪ:

 

۱)ﻇﺮف ﯾﮏ ﺳﺎل ﯾﺎ ﯾﮏ ﭼﺮﺧﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎت ﻫﺮ ﮐﺪام ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺗﺮ اﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﺮرﺳﯿﺪ ﺧﻮد ﺑﺮﺳﺪ.

 

۲)ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺼﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از داراﯾﯽ ﻫﺎی ﺟﺎری و ﯾﺎ اﯾﺠﺎد ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎی ﺟﺎری دﯾﮕﺮ آن را ﺗﺴﻮﯾﻪ ﮐﻨﺪ.

 

ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎی ﻏﯿﺮ ﺟﺎری

 

ﺗﻌﻬﺪاﺗﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ اﻧﺘﻈﺎر ﻣﯽ روﻧﺪ ﺑﻌﺪ ﭼﺮﺧﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎت ﯾﺎ ﯾﮏ ﺳﺎل ﻫﺮ ﮐﺪام ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺗﺮ اﺳﺖ ﺗﺴﻮﯾﻪ ﺷﻮد ﻋﻤﻮﻣﺎاﯾﻦ ﺗﻌﻬﺪات ﺑﻪ ارزش ﻓﻌﻠﯽ ﺗﻌﻬﺪات آﺗﯽ(ﻣﺒﺎﻟﻎ ﭘﺮداﺧﺘﻨﯽ ﺗﻨﺰﯾﻞ ﺷﺪه) ارزﺷﮕﺬاری و ﺛﺒﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ.

 

۲/۲)وام ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﭘﺮداﺧﺘﻨﯽ

 

اﺳﺘﻘﺮاض از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﯾﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﺎ ﺳﺮرﺳﯿﺪی ﻓﺮاﺗﺮ از ﯾﮏ دوره ﻣﺎﻟﯽ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان وام ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﭘﺮداﺧﺘﻨﯽﺛﺒﺖ ﻣﯽ ﺷﻮد.ﻣﺒﻠﻎ اﻗﺴﺎط وام درﯾﺎﻓﺘﯽ از ﺣﺴﺎب ﺗﺴﻬﯿﻼت ﺧﺎرج و ﺗﺤﺖ ﺳﺮﻓﺼﻞ ﺣﺼﻪ ﺟﺎری ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﻣﻨﻈﻮرﻣﯽ ﺷﻮد اﺳﺎﺳﺎ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺪﻫﯽ ﻫﺎ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ارزش ﻓﻌﻠﯽ در ﺻﻮرت ﻫﺎی ﻣﺎﻟﯽ ﮔﺰارش ﻣﯽ ﺷﻮد.

 

(۲/۳اوراق ﻗﺮﺿﻪ ﭘﺮداﺧﺘﻨﯽ

 

.نسبت بدهی:

 

نسبت بدهی که از نسبت‌های مالی است، نشان‌دهنده این است، که چه نسبتی از کل بدهی‌های شرکت (مجموع بدهی‌های جاری، بدهی‌های بلندمدت) مربوط به بدهی های بلند مدت نظیر وام می‌باشد.

 

نسبت بدهی در ترکیب با سایر روش‌ها، سلامت مالی شرکت را محاسبه می‌کند. نسبت بدهی می‌تواند به سرمایه‌گذار کمک کند تا درجه ریسک شرکت‌های مختلف را تعیین کند

 

اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺻﻮرت درﺻﺪ ﺑﻴﺎن ﻣـﻲ ﺷـﻮد. اﻳـﻦ ﻧﺴـﺒﺖ ﻧﺸـﺎن دﻫﻨـﺪه اﻫﻤﻴﺖ و ﻧﻘﺶ ﺑﺪﻫﻲ ﻫﺎی ﺟﺎری و ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت در ﺗﺎﻣﻴﻦ و ﺗﺤﺼﻴﻞ ﺟﻤـﻊداراﺋﻲ ﻫﺎی ﺷﺮﻛﺖ اﺳﺖ. ﻫﺮ ﭼﻪ اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑـﺎﻻﺗﺮ ﺑﺎﺷـﺪ ﻧﺸـﺎن دﻫﻨـﺪه ﮔﺮاﻳﺶ ﺷﺮﻛﺖ در ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﻲ آن از ﺧﺎرج از ﺷﺮﻛﺖ اﺳـﺖ. ﺑـﺎﻻﺗﺮﺑﻮدن اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﻧﺸﺎن دﻫﻨـﺪه ﻣﺨـﺎﻃﺮه آﻣﻴـﺰ ﺑـﻮدن ﺷـﺮﻛﺖ از دﻳـﺪﮔﺎه ﺑﺴﺘﺎﻧﻜﺎران و ﺑﺎﻧﻜﻬﺎﺋﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﺮﻛﺖ وام ﻣﻲ دﻫﻨﺪ.

 

که در این پژوهش نسبت بدهی DEBTMAT)) به ‌عنوان متغیر وابسته و برابر است با نسبت بدهی بلند مدت به کل بدهی ها

 

 

 

تجزیه و تحلیل نسبت های مالی

دانلود پایان نامه های آماده | الف – قانون مجازات اسلامی ایران مصوب ۱۳۷۰ – 2

«منظور از تبعیض علیه زنان، قائل شدن هر گونه تمایز، استثناء یا محدودیت بر اساس جنسیت است که در به رسمیت شناختن حقوق بشر زنان و آزادی­های اساسی آن­ها، و دارا بودن حقوق و اعمال آن­ها بر پایه مساوات با مردان در تمام زمینه­ ها اثر منفی دارد یا هدفش از بین بردن این وضعیت است.»

 

برای بررسی دقیق وضعیت حکم قصاص و تفاوت آن ‌در مورد زن و مرد و روشن شدن موقعیت آن باید همه احکام متفاوتی که ‌در مورد زن و مرد وجود دارد بررسی شود و موارد صحیح و مسلم مشخص گردد آنگاه سه موضوع از دیدگاه اسلامی بخوبی شکافته و روشن شود:

 

۱- آیا در نگرش اسلامی بین زن و مرد از لحاظ ارزش انسانی تفاوت وجود دارد یا خیر؟

 

۲- احکام و مقررات متفاوت موضوعه به تمایز و تفاوت ارزشی زن و مرد بر می­گردند یا صرفاً ناظر و مربوط به تفاوت طبیعی موجود بین زن و مرد هستند؟

 

۳- آیا این احکام و مقررات متفاوت نشان دایمی بودن است یا بر اساس اوضاع و احوال خاص زمان و مکان صادر شده و طبع آن­ها منافاتی با تغییر ندارد؟

 

الف – قانون مجازات اسلامی ایران مصوب ۱۳۷۰

 

طبق ماده ۲۰۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰: «هرگاه مسلمانی کشته شود قاتل قصاص می­ شود»، ولی ماده ۳۸۲ همان قانون می­گوید:

 

«هرگاه مرد مسلمانی عمداً زن مسلمانی را بکشد محکوم به قصاص است، لیکن باید ولی زن قبل از قصاص قاتل نصف دیه مرد را به او بپردازد.»

 

و طبق ماده ۳۷۴:

 

«در هر مورد که باید مقداری از دیه را به قاتل بدهند و قصاص کنند باید پرداخت دیه قبل از قصاص باشد».

 

ماده ۲۵۸ نیز مقرر می­دارد:

 

«هرگاه مردی زنی را به قتل رساند ولی دم حق قصاص قاتل را با پرداخت نصف دیه دارد و در صورت رضایت قاتل می ­تواند به مقدار دیه یا کمتر یا بیشتر از آن مصالحه نماید.»

 

به هر حال طبق قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ در صورتی که زنی مردی را عمداً به قتل برساند، زن قصاص می­ شود بدون هیچگونه شرط خاصی، ولی اگر مردی زنی را عمداً به قتل برساند، در صورتی قاتل قصاص می­ شود که اولیای دم مقتوله نصف دیه قاتل را به او بدهند و اگر نصف دیه را ندهند یا نتوانند بدهند مرد قصاص نمی­ شود.

 

حکم قانونی فوق­الذکر از فقه امامیه گرفته شده است. فقهای امامیه به اجماع و اتفاق معتقدند در صورتی مرد به لحاظ کشتن زن قصاص می­ شود که قبلاً نصف دیه مرد از سوی اولیای مقتوله پرداخت شده باشد.

 

در قرآن کریم در چند مورد به مسأله قصاص به معنی کشتن قاتل در برابر مقتول و وجود این حق برای اولیای مقتول تصریح شده است. از جمله ‌می‌توان به سه آیه مشخص در این خصوص اشاره نمود:

 

۱- آیه ۳۳ سوره اسراء که در مکه نازل شده است و حکم تفصیلی و مشخص ندارد، ولی در این آیه از یک سو به حرمت قتل نفس مگر در مواردی که بحق باشد تصریح شده و از سوی دیگر حق قصاص را برای ولی مقتول به رسمیت شناخته است و در مرحله سوم از زیاده روی در قتل در مقام انتقام­گیری که رویه معمول اعراب آن روز بود، منع ‌کرده‌است. آیه فوق الذکر که حاوی این سه نکته مهم است بدین شرح
‌می‌باشد:

 

«ولا تقتلو النفس التی حرم الله الا بالحق و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل…»

 

۲- آیه ۴۵ سوره مائده که در مدینه نازل شده است. در این آیه خداوند در مقام اخبار از احکام الهی که در تورات نازل شده است مسأله قصاص نفس و اطراف مورد تصریح قرار گرفته است، خداوند می­فرماید: ما در تورات بر بنی­اسرائیل نوشتیم و فرض و واجب کردیم که جان در برابر جان و چشم در برابر چشم، بینی در برابر بینی، گوش در برابر گوش، دندان در برابر دندان و جراحات در برابر هم قصاص می­شوند.

 

«وکتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس و العین بالعین و الانف بالانف و الاذن بالاذن و السن بالسن و الجروح قصاص…»

 

هر چند لحن ظاهری آیه صورت اخباری دارد ولی با توجه به آیات بعدی ‌می‌توان فهمید که این احکام از زمره احکامی است که مورد تصدیق و تأیید شریعت­های بعدی یعنی شریعت مسیحیت و اسلام نیز هست.

 

۳- آیه ۱۷۸ سوره بقره که باز در مدینه نازل شده و با صراحت و روشنی بیشتر حکم قصاص را بیان می­ کند. در این آیه و آیه بعدی آن هم به تعیین حکم قصاص و فلسفه وجودی آن توجه شده و هم ترتیب تعادل قصاص بیان شده است، آیه ۱۷۸ می­فرماید:

 

«یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی الحر باالحر و العبد بالعبد و الانثی بالانثی فمن عفی له من اخیه شیء فاتباع بالمعروف و اداء الیه باحسان ذالک تخفیف من ربکم و رحمه فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب الیم» (مصطفوی، ۱۳۸۲ ص ۱۵)

 

و آیه ۱۷۹ چنین است:

 

«و لکم فی القصاص حیوه یا اولی الالباب تعلکم تتقون»

 

آیه اول متکفل بیان سه نکته است: تشریع حکم قصاص ‌در مورد قتل، تعادل در حق قصاص و یا حق انتقام و در اکتفا به قصاص قاتل، قطع نظر از اینکه قاتل یا مقتول چه جنسیتی دارد یا از چه موقعیت حقوقی و اجتماعی برخوردار است و سرانجام مستحسن بودن عفو و گذشت و صرف نظر کردن از قصاص.

 

در آیه ۱۷۹ به فایده و فلسفه و حکمت تشریع حکم قصاص اشاره شده که موجب حیات و زندگی مردم است. عموماً این آیه این طور معنی شده که وضع حکم قصاص و کشتن قاتل در برابر مقتول موجب عبرت دیگران است و باعث جلوگیری از هرج و مرج و خودداری بسیاری از افراد از ارتکاب قتل و در نتیجه مصونیت بیشتر جامعه و زنده ماندن افراد و مصونیت آنان از کشته شدن است.

 

بعضی هم این آیه را با توجه به شأن نزول آن و وضعی که قبل از اسلام بر اعراب جاهلی حاکم بود بدین گونه معنی کرده‌اند که با توجه به تشریع حکم قصاص که باید فرد قاتل به خاطر ارتکاب قتل کشته شود نه فرد یا افراد دیگری به جای قاتل. این امر خود موجب حیات است و باعث می شود از قطع حیات افراد زیادی جلوگیری شود.

 

ابوالفتوح رازی در تفسیر خود این بیان را از سدی نقل می‌کند و می­گوید: