موضوع: "بدون موضوع"

دانلود پایان نامه ارشد: بررسی و تبیین تطبیقی علیّت از دیدگاه ابنرشد و غزالی با تأکید بر نقدهای غزالی بر ابنسینا
جمعه 99/10/26
ها است و هنگامیکه قانون علیّت از حساب ساقط گردد و هیچگونه ضرورتی بین علّت و معلول وجود نداشته باشد، ارتباطی نیز بین دلیل و آن حقیقت که مورد استدلال قرار گرفته است، نیز باقی نمیماند.
ج) علیّت و اثبات خداوند
قانون علیّت، از با ارزشترین قوانین مورد استفاده در فلسفهی الهی است. همین قانون با سایر قوانین منشعب از آن است که ما را ملزم میکند که تمام رشتههای علّی و معلولی را منتهی به یک ذات کامل و غیر معلول بدانیم و همهی نظامات را تحت نظام واحد و قائم به ذات واحد بشناسیم. به همین دلیل است که مرحوم صدرالمتألهین در جلد دوم اسفار مینویسد:
أن الطریق إلى إثبات الصانع ینسد بسببه فإن الطریق إلیه هو أن الجائز لا یستغنی عن المؤثر فلو أبطلنا هذه القاعدة لم یمكننا إثبات واجب الوجود.
اگر علیّت نفی گردد، راه اثبات صانع نیز مسدود میشود. زیرا طریقهی اثبات صانع این است که هر امر ممکنی محتاج به مؤثر است و چنانچه این طریق باطل شود، امکان اثبات واجب الوجود نخواهد بود.
لازمهی انکار علیّت در میان موجودات، این است که نتوانیم این رابطه را بین خداوند و موجودات نیز اثبات نماییم؛ زیرا اگر در میان موجودات چنین رابطهای وجود نداشته باشد، نسبت هر موجودی به موجود دیگر یکسان و نسبت واحدی خواهد بود که هیچ اختلافی از نظر تأثیر و تأثر در میان این نسبتها نخواهد بود. در این صورت انسان از کجا به لغت و معنای کلمهی «سبب و علّت» آشنا شده و از چه راهی میتواند سببیّت خدای تعالی را برای همهی موجودات اثبات نماید.
د) علیّت و علم
همهی نظریات علمی در قلمرو مختلف تجربه و مشاهده، بستگی کامل و اساسی به مبداء علیّت و قوانین آن دارد. اگر بین اشیاء رابطهی علّی و معلولی نباشد، در این صورت هیچ قانون و ناموسی هم وجود خارجی نخواهد داشت. زیرا همهی قوانین و نوامیس حاکم بر طبیعت، کیفیتهای خاص علّی و معلولی اشیاء است. و در این فرض «علم» نیز معنا ندارد، زیرا علم عبارت است از بیان قوانین و نوامیس و روابط واقعی بین اشیاء است و اگر بین هیچ چیز با چیز دیگر رابطهای وجود نداشته باشد، علمی هم وجود نخواهد داشت. پس قانون علیّت و معلولیت پایه و اساس علم است.
هر چند ممکن است به نظر رسد که اصل علیّت، اصلی بدیهی و اینکه هر پدیدهای علّتی دارد روشن است، اما مسأله این چنین واضح و بدیهی نیست و حداقل بداهت آن نیازمند تبیین است، به ویژه اگر به این نکته توجه کنیم که اصل علیّت از جانب فیلسوفان و متفکران بزرگی چون غزالی در عالم اسلام و هیوم در جهان غرب مورد تردید قرار گرفته است.
از مطالب گذشته روشن میشود که اصل علیّت، اصلی است که از اهمیت شایانی برخوردار است، لذا در این پژوهش با بررسی نظرات دو متفکر بزرگ جهان اسلام یعنی غزالی و ابنرشد با تکیه بر نقدهای غزالی به ابنسینا در بحث علیّت و پاسخهای ابنرشد سعی شده تا گامی هر چند کوچک در عرصهی تفکر فلسفی و حقیقتجویی برداشته و روشن شود کدامیک از این بزرگان در داوریهای خود به حقیقت نزدیکتر بودهاند.
[1] محمدتقی مصباحیزدی، آموزش فلسفه، چاپ هفتم، (تهران: شرکت چاپ و نشر بینالملل، 1386)، ج2، ص26
[2] محمدباقر صدر، فلسفه ما، (مترجم سید محمد حسن مرعشی شوشتری)، چاپ اول، (تهران: انتشارات خرسندی)، ص488
[3] مهدی حائری یزدی، هرم هستی، چاپ سوم، (تهران: موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۸۴) ص108
[4] ملاصدرا، الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، (بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1990م) ج2، ص134
[5] محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، (مترجم محمدباقر موسوی همدانی)، (قم: دفتر انتشارات اسلامی،1374)، ج9، ص259
[6] محمدحسین طباطبایی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، (حاشیه نویسی مرتضی مطهری)، (تهران: صدرا ،1364)، ج3، ص117
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است

دانلود پایان نامه ارشد: بهشت و جهنم در اندیشه امام خمینی و ملاصدرا و مناسبات آن با آیات و روایات
جمعه 99/10/26
مباحث مربوط به بهشت وجهنم از اصلی ترین مباحث حوزه معادشناسی است.این پایان نامه متکفل استقراء آراء امام خمینی(ره)وملاصدرا در این زمینه وهمچنین دسته بندی وارائه نظام مند این آراء به صورتی روش مند می باشد.یکی دیگراز رسالت های این پایان نامه این است که در نگاه تطبیقی به این ارائه مبادرت ورزد تابرخی از نقاط عطف ونوآوری های خاص در نظرگاه امام(ره) که ازپیروان مکتب صدرایی است کشف گردد ورسالت مهم دیگراین پایان نامه غنی سازی درون مایه ی مباحث وتبیین های فلسفی عرفانی آراء ازدیدگاههاوتحلیل های
تفسیری حضرت امام وملاصدرا وبیان استشهادها واستدلال های مربوط به آیات وروایات در حوزه های مورد بحث است.مسائلی نظیر:ماهیت بهشت وجهنم وجایگاه آن در عوالم وجود وقیامت ومکان وزمان بهشت وجهنم وسایر شاخصه های آن وطبقات بهشت وجهنم ومقامات آن وارتباط آنها با اعمال وجسمانی وروحانی بون عذابهاو…همه وهمه ازمسائلی است که در یک نظام وساختارروشن وازسویی مبتنی برمبانی فلسفی عرفانی وازسوی دیگرمدلل به آیات وروایات می توانند در این پایان نامه عرضه گردند.
1-2سؤالات تحقیق
1-2-1سؤالات اصلیِ تحقیق
-ماهیت وشاخصه ها بهشت وجهنم از دیدگاه امام خمینی وملاصدرا چیست و آراء ایشان در این زمینه چه مناسبتی با آیات و روایات دارد ؟
– طبقات ومراتب بهشت و جهنم و جلوه های پاداش وعذاب آن از دیدگاه امام خمینی وملاصدرا چیست و چه مناسباتی با اعمال وملکات انسان دارد وشواهد این آراء در آیات و روایات چیست؟
1-2-2سؤال فرعی تحقیق
– تبیین فلسفی عرفانی آراء ونظرات حضرت امام وملاصدرا در تطابق با دیدگاههای تفسیری ایشان چگونه انجام پذیر است وچه آیات وروایاتی نظرات ایشان را تأیید می نماید؟
-ابواب بهشت وجهنم چیست؟
-چرا وچگونه بهشت وجهنم هم اکنون موجودند؟
-آیا زمان ومکان به همین معنا درباره بهشت وجهنم صادق است؟
1-3فرضیه تحقیق
- ماهیت بهشت وجهنم، تجسم اعمال نیک وبد انسان است که متناسب با شاخصه ها و ویژگی های نشئات دیگر در آخرت ظهور می نماید.و آراء ملاصدرا وامام خمینی در این زمینه مناسبات فراوانی با آیات و روایات وارده دارد.
- بهشت وجهنم دارای طبقات ومراتب متعدد نظیر جنات نعیم ،عدن ،فردوس و… و جلوه های فراوانی از پاداش وعذاب نظیر حور وقصور وسدر ولباس های آتشین وآب های جوشان وزقوم می باشدکه با اعمال وملکات انسان مناسبت دارند و شواهد فراوانی از آیات و روایات در تبیین آنها وجود دارد.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است

دانلود پایان نامه ارشد: بررسی و نقد مُثُل از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا با تأكید بر نقش آن در معرفت شناسی
جمعه 99/10/26
حمد و سپاس خداوندی را سزاست كه شدت ظهورش او را مخفی ساخته است. حقیقت آن است که در این عبارت که هیچگونه شکی در آن نمی باشد هر موجودی که دارای نفس باشد اعم از نباتی و حیوانی و ناطقه ، بدنبال کمال نهایی می باشند که بعضی از این موجودات مانند نبات و حیوان کمال نهایی آنها تا یک قلمروی است و تنها انسان یا چیزی شبیه به انسان است ، یعنی موجودی که دارای عقل و اختیار باشد و در مرتبه دیگری از وجود باشد که تا به آن غایت نهایی خود یعنی بیرون آمدن از کثرت و تا رسیدن به آن وحدت ناب و صرف لحظه ای قرار و آرام ندارد که ما این مسئله را به بداهت در خود و دیگران در می یابیم.
بنابرین باید گفت هدف و غایت یکی است ولی بعضی بیراهه می روند و تعداد اندکی که این مسیر را به درستی می پیمایند.یافتن حقیقت چیزی است که همواره هر کسی بدنبال آن است «هر انسانی طالب حقیقت است» که این خود یک قضیه موجبه کلیه است .لذا ما بر حسب تمایل درونی ، موضوعی که انتخاب نموده ایم مثل افلاطونی است. هر جا سخن از افلاطون به میان می آید واژه مثل، در ذهن تداعی می شود.
و هر گاه سخن از مثل به میان می آید نام افلاطون به ذهن متبادر می شود.گویی چنین است که این دو واژه دارای تقابل تضایف اند.افلاطون تلاش می نماید با اثبات مثل طرحی نو در معرفت پیش روی بشر بگشاید و جهان هستی را از آن زاویه به تماشا بنشیند لذا با توجه به انگیزه و علاقه درونی ام این موضوع را برگزیدم.
برداشت اینجانب آن است که در این زمینه شاید بتوانم کار مفیدی انجام دهم. یكی از ویژگی های ذاتی بشر اعم از فلاسفه و دیگر انسان ها همواره دست یابی به حقیقت بوده است و در این راستا عده ای برای یافتن حقیقت، مقوله «معرفت» و چگونگی حصول آنرا پیش رو كشیدند و از آنجائیكه معرفت درست و یقینی به عنوان دانشی درست و مطمئن را نمی توان در میان محسوسات بدست آورد چونكه پیوسته در معرض تغییرند لذا باید به اموری ثابت و جاودان دست پیدا كنیم كه در معرض تغییر و زوال نباشند لذا این امر نگارنده را بر آن داشت كه این مهم را در مثل افلاطونی جستجو و بررسی نماید لذا دیدگاه دو فیلسوف بزرگ اسلام را كه یكی از آندو از مخالفین مثل «ابن سینا» و دیگری یكی از مدافعین مثل «صدرالمتألهین»، برایم بسیار اهمیت داشت برگزیدم و بر آن شدم تا جایی كه بضاعت علمی ام اجازه دهد دیدگاه های هر كدام را بررسی نمایم.
فصل اول :
کلیات و مفاهیم
1.1.1- بیان موضوع تحقیق :
مثل افلاطونی یکی از مسائل غامض و پیچیده است که فلاسفه بعد از خود را به نزاع های فکری کشانده است ، به گونه ای که فیلسوفی نیست مگر اینکه در این مسئله تعمق و غور نموده است.عده ای آن را نقد نموده اند و عده ای آن را اثبات یا ابطال نموده اند و قطعا دسته ای از بزرگان فلسفه در این مساله در گرداب اضطراب فرو رفتند.
برداشت ما از دیدگاه افلاطون چنین است چونکه در عالم محسوسات و ماده همه چیز در حال تغییر و تحول است و هیچ پدیده ای وضعیت ثابت ندارد لذا در عالم محسوسات نمی توان به چیز ثابتی دست پیدا کرد بطور خلاصه از دیدگاه او معرفت حقیقی دارای دو ویژگی است:
الف- خطاناپذیر بودن
ب- به امور پایدار و ثابت تعلق داشتن
بنابراین حواس ما از یک طرف، در معرض خطا و لغزش هستند و از سوی دیگر با اموری سر و کار دارند که نمی توان ثبات و پایداری را در آنها سراغ گرفت لذا به این دلیل ، ادراک حسی را شایسته عنوان معرفت نمی دانند لذا برای معرفت حقیقی افلاطون راه حل تازه ای ارائه نمود که به نظریه «مثل» شهرت داردکه از دیدگاه او از سطح حواس باید فراتر رویم و از «عقل» مدد جوئیم چونکه عقل اگر به درستی از آن استفاده شود خطاناپذیر است و با استمداد از عقل می توان به امور ثابت و پایدار رسید.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است

دانلود پایان نامه ارشد: تبیین، بررسی و نقد مبانی نظریه عدالت جان راولز
جمعه 99/10/26
الف- آشنایی با شخصیت و اندیشهی جان راولز
راولز کیست؟
جان بوردن راولز[1]، فیلسوف معاصر آمریکایی در سال ۱۹۲۱ در بالتیمور زاده شد و تحصیلات خود را در رشتهی فلسفه در دانشگاه پرینستون آغاز کرد. پس از تحصیل، مدّتی به تدریس در دانشگاه کرنل پرداخت و از سال ۶۷۹۱ به هاروارد رفت. او به سال ۲۰۰۲ در سنّ هشتادویک سالگی چشم از جهان فروبست. وی با رشد در سنّت فلسفهی تحلیلی و فضای علمی شدهی فلسفهی آمریکا، سعی کرد، پایههای فلسفهی سیاسی خود را تدوین نماید و با تأثیری که از آرای فیلسوفانی چون لاک، روسو و کانت گرفته بود، یکی از مهمترین نظریّات را دربارهی عدالت پیریزی کرد. راولز را یکی از بزرگترین فلاسفهی سیاسی قرن بیستم شناختهاند که توانسته با مبنا قراردادن اصول لیبرالیسم، به مهمترین دغدغهی آرمانهای ضدلیبرالیستی (یعنی بحث عدالت اجتماعی) بپردازد.
احاطه به دانش واندیشهی پیشینیان در قلمرو اخلاق، فلسفه، سیاست و تاریخ، تلاش مداوم و خستگیناپذیر علمی، نظم و انضباط شخصی، شخصیت فروتن و مهرورز، اندیشهی پویا، نثر فصیح و روشن، از جان راولز چهرهای برجسته، دیرپا و نامور در حوزهی فلسفهی دوران جدید ساختهاست؛ تاجاییکه در میان منتقدان راولز کسانی نیز یافت میشوند که این شهرت اقبال عمومی را دلیل بر وجود افکار بدیع و استدلالهای محکم در اندیشهی وی نمیدانند؛ برای مثال شاپیرو معتقد است که راولز فیلسوفی است که از امتیاز فرارفتن از مرزهای
آکادمیک و تبدیل شدن به چهرهای مشهور و مردمی برخوردار بودهاست.[2]
تلاشهای علمی راولز
نظریهی عدالت جان راولز از مهمترین نظریات فلسفهی سیاسی در قرن بیستم بهشمار میرود. او در احیای فلسفهی سیاسی تأثیر فراوانی داشتهاست. جان راولز نظریهاش را دربارهی عدالت را نخستینبار در مقالهای در سال 1958 میلادی به نام عدالت بهمثابهی انصاف[3] نوشت. او در این مقاله تفسیر خود را از مفهوم عدالت بیان کردهاست. وی چند سال بعد در سال 1971 میلادی کتابی تحت عنوان نظریهی عدالت[4] نوشت و نظریهی خود را در آن بهصورت جامع و مبسوط شرح داد. آنگاه در سال 1993 میلادی کتابی دیگر به نام لیبرالیسم سیاسی[5] به چاپ رساند که در این کتاب تناسب نظریهی عدالت خود را با نوع خاصّی از نظام سیاسی بیان میکند و در نهایت در سال 2000 میلادی کتابی به نام عدالت بهمثابهی انصاف[6] نوشت. در این کتاب که آخرین اثر وی بهشمار میرود، خلاصهی تمام افکار و نظریّات خود را بیان میکند.
یکی از امتیازات راولز نسبت به دیگر نظریهپردازان، اصول عدالت، از نظر او است. او با پیریزی این نظریه از سویی به اصل آزادی اولویّت میدهد و از سوی دیگر، عدالت جبرانی و برابری اجتماعی را درمیافکند. به عبارت دیگر، راولز درپی سازش دادن مباحث راست و چپ جدید در غرب بود که در تقابل با هم نگریسته میشدند. به همین دلیل، کتاب او هم نزد اندیشمندان لیبرالی که به اصل آزادی اهمیت خاصّی میدادند و هم نزد متفکران مارکسیستی که خواستار برابری اجتماعی بودند، مورد تحسین و توجّه قرارگرفت. اهمیت نظریهی عدالت راولز چنان مینماید که امروزه محدودهی مباحث فلسفهی سیاسی به «افلاطون تا راولز» تغییر یافتهاست.
کوششهای وی در این چند دهه، تحوّلاتی در درونمایهی فکر سیاسی راولز و نوعی تجدیدنظر از برخی عناصر نظریهی عدالت وی مینماید. برخی از صاحبنظران تمایل دارند که فعالیتهای فکری راولز را پس از نگارش نظریهی عدالت به دو دورهی اصلی تقسیم کنند: دورهی نخست تا سال 1982 میلادی ادامه دارد. در این مدّت راولز معطوف به دفاع از رویکردهای اصلی خویش در کتاب نظریهی عدالت و پاسخ به منتقدان خویش است. دورهی پسین از 1982 میلادی درپی سخنرانیهای راولز آغاز میشود که «سخنرانیهای دیویی»[7] نام دارند. وی در این سخنرانیها به صراحت اعلام میکند که دیگر بهدنبال ارائهی معیارها و اصول عام برای ترسیم پایههای اخلاقی ساختارهای اجتماعی نیست، بلکه میکوشد اصول همکاری اجتماعی را در بستر اجتماعی خاص یعنی جوامع لیبرال-دموکرات، معرّفی کند. در این دوره راولز بر آن است که خوانشی از لیبرالیسم و عدالت عرضه کند که بر هیچ دیدگاه فلسفی و اخلاقی خاص تکیه نزدهباشد. با این کار و حذف پشتوانهی فلسفی و دکترین خاص اخلاقی از عدالت، امید داشت که این اصول مبنای همکاری همهی اهالی فلسفه و باورهای اخلاقی و دکترینهای مذهبی متفاوت در یک جامعهی دموکرات و لیبرال قرارگیرد.[8]
. John Borden Rawls.
. واعظی، احمد: جان رالز؛ از نظریه عدالت تا لیبرالیسم سیاسی، قم، بوستان کتاب، 1384، ص15.
. Justice asFairness.
. Theoryof Justice.
. Political liberalism.
. Justice as fairness.
. Deweylectures.
. قاسمی، فرج الله: بررسی تطبیقی عدالت سیاسی در اندیشهی سیاسی مهدویت و جان راولز، از:
http://www.intizar.ir/vdcicrap2t1au.bct.html.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است

دانلود پایان نامه ارشد: حسن و قبح ذاتی و نسبت آن با وظیفه گرایی و غایتگرایی اخلاقی
جمعه 99/10/26
- موضوع تحقیق:
بررسی حسن و قبح ذاتی به عنوان نظریه پذیرفته شدهی علمای شیعه و ربط و نسبط آن با نظریات وظیفه گرا و غایات گرا موضوع اصلی پژوهش پیش رو است. در واقع در این پایان نامه این مسئله مورد مداقه قرار خواهد گرفت که حسن و قبح ذاتی با کدام یک از دو نظریهی غایت گرایی و یا وظیفه گرایی ارتباط بیشتری دارا است.
- اهمیت موضوع:
حسن و قبح ذاتی و عقلی از درون مجادلات و مباحثات طولانی و قدیمی بین دو گروه «معتزله» و «اشاعره» درآمده است. این نظریه یکی از قدیمیترین مباحث کلامی است، مسائل مربوط به بحث حسن وقبح به حوزههای مختلف علوم اسلامی از فلسفه، کلام و تفسیر گرفته تا فقه و اصول کشیده میشود. حسن و قبح ذاتی فقط مورد قبول معتزله نبود بلکه گروههای مختلفی بودند که در این زمینه با معتزله همعقیده بودند، از جمله علمای امامیه نیز حسن و قبح را ذاتی و عقلی دانستهاند و در مقابل اشاعره موضعگیری کردند. گروههای قائل به حسن و
قبح ذاتی را «عدلیه» نامیدهاند. اگر بخواهیم به صورت خلاصه نظریه عدلیه را توضیح دهیم باید اینطور گفت که «حسن و قبح ذاتی» که مربوط به مرحلهی ثبوتی نظریه است، به این معنی است که؛ خوبی و بدی کارهایِ اختیاریِ انسان و همچنین صفات و ملکات برآمده از آنها در ذات و نهاد آن کارها نهفته است. در «حسن وقبح عقلی» که مربوط به مرحلهی اثباتی نظریه است، آنها معتقد به این هستند که عقل در مورد تحسین و تقبیح افعال اختیاری، انسان مستقل است و برای چنین کاری نیاز به شرع به عنوان عامل تعیین کننده ندارد. چنین مسئلهای در تاریخ فلسفه نیز دارای سابقه طولانی است. چنان چه ارسطو نیز یگانه محک برای شناخت افعال انسان را داوری عقل و خرد میداند، یا در جایی سقراط این مسئله را مطرح میکند که آیا کار «خوب» چون «خوب» است خداوند به آن دستور میدهد و یا چون خداوند به آن دستور میدهد خوب است[1].
دغدغهی دانشمندان مسلمان در مسئله حسن و قبح اولاً مسائل کلامی بوده است. میتوان گفت دو اصل مهم در کلام عدلیه یعنی «توحید و مراتب آن» و «عدل خداوند» کاملا متأثر از این مباحث بوده است و تحت لوای آن رشد یافتهاند، به شکلی که قائلین به حسن و قبح ذاتی و عقلی را به خاطر نوع اعتقاد آنها به عدالت خداوند عدلیه نامیدهاند.
از طرفی موضع گیری دربارهی مسئلهی یاد شده دارای ابعاد فلسفی و کلامی است. لذا نمیتوان صرفا به ابعاد کلامی حسن و قبح ذاتی ملتزم بود و الزامات فلسفی و اخلاقی آن را فراموش کرد. بر همین اساس باید گفت نظریه حسن و قبح ذاتی وعقلی که پایهای اعتقادی در کلام شیعه دارد، میبایست پایهای برای نظام اخلاقی اسلام نیز باشد. هر نظریهای که به نام نظریه اخلاقی در چارچوب اسلام معرفی میشود و سعی در معرفی نظریهاخلاق اسلامی دارد، بدون لحاظ حسن و قبح ذاتی و عقلی و الزامات برامده از آن، قطعا ناتمام است. چرا که به صراحت میتوان گفت چنین نظریهای در یک پارچگی نظام معرفتی اسلام خلل وارد میکند.
یکی از مباحث مطرح شده در فلسفهی اخلاق، مسئلهی وظیفهگرائی یا غایتگرائی در اخلاق است. شاید بتوان یکی از اولین و مهمترین رویاروییهای این دو نظریه در فلسفه اخلاق را در مجادلات بین شهود گرایانی مانند مور و سودگرایانی مانند جان استوارت میل یافت. کاری که ما در این پایان نامه در صدد انجام آن هستیم این است که اگر بخواهیم نظامی اخلاقی بر اساس آموزههای دینی مطرح کنیم دربارهی وظیفه و غایت نیز مجبور به اتخاذ موضع مناسب هستیم. بر این اساس سوال این است که با توجه به حسن و قبح ذاتی/عقلی، نظام اخلاقی اسلام با کدام یک از دو نظریه وظیفهگرایی و غایت گرایی مطابقت بیشتری دارد.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است