موضوع: "بدون موضوع"
دانلود پایان نامه دکتری : بررسی ساختار هسته ها از دیدگاه مدل شبه کوارکی
جمعه 99/10/26
در این فصل ابتدا توضیحی در مورد ذرات تشکیل دهنده جهان و خصوصیات آنها داده شده و در انتها به صورت مختصر مطالبی که در فصول بعدی مورد بحث قرارگرفته آورده شده است.
نمودار شکل (1-1)، یک خط زمانی از ابتدای جهان، که به اصطلاح «مهبانگ[1]» نامیده میشود، تا به حال را نشان میدهد و میرساند که چگونه و طی چه مراحلی جهان سرد شده تا به دنیای کنونی رسیدهایم. با نگاهی به اولین لحظات جهان، مشاهده میشود که در ده میکروثانیه اول بعد از مهبانگ و در دماهای بالاتر از درجه کلوین، حالتی از ماده شامل کوارکها و گلوئونها به صورت یک پلاسمای کوارک- گلوئونی به نام «پلاسمای کوارک- گلوئونی[2]» (QGP) وجود داشته است. این حالت ناپایدار کوارک- گلوئونی در مدت بسیار کوتاهی سرد شده و پروتونها و نوترونها (هادرونسازی[3])، سپس هستهها (هستهسازی[4]) و به دنبال آن اتمها ایجاد شدهاند. در نهایت این اتمها در کنار یکدیگر مولکولها را تشکیل داده و دنیای کنونی را که در آن زندگی میکنیم به وجود آوردهاند.
امروزه تحقیقات فیزیک ذرات نمایانگر جاهطلبانهترین و هماهنگترین تلاش انسان برای پاسخ به این سوال است که جهان از چه ساخته شده است؟ به همین منظور ابتدا مروری بر فیزیک ذرات خواهیم داشت [2،1].
با نگاه به تاریخ میتوان آغاز فیزیک ذرات را در مورد ساختار بنیادی مواد به مدل آناکسیمنس میلتوس[1] نسبت داد. در مدل آناکسیمنس، چهار عنصر آب، آتش، هوا و خاک به عنوان ساختار بنیادی جهان در نظر گرفته شده است. 25 قرن بعد، مندلیف[2] جدول تناوبی شامل حداقل بیش از یکصد عنصر شیمیایی را پیشنهاد کرد. جدول مندلیف پیچیدهتر از آن است که بتواند راهحل نهایی و اساسی را ارائه دهد. تعدد عناصر و ترتیب ظاهری هماهنگ شدن در جدول، قویاً ساختاری درونی را پیشنهاد میکند. امروزه میدانیم که عناصر موجود در جدول مندلیف در حقیقت از الکترونها و نوکلئونهای بنیادیتر ساخته شدهاند. جدول (1-1) پاسخ جاری ما به این سوال که جهان از چه چیزی ساخته شده است؟ میباشد. این پاسخ، همان سادگی مفهومی راهحل آناکسیمنس را دارد، ولی درست مثل پیشنهاد مندلیف حقیقتاً کمی و سازگار با واقعیات تجربی است. پاسخ جدول (1-1) در حقیقت از یک سری از آزمایشها، شامل زمینههای مختلف فیزیک اتمی، فیزیک هستهای، تابشهای کیهانی و فیزیک انرژیهای بالا، بیرون کشیده شده است. این تلاشهای تجربی از ابتدای قرن کنونی آغاز شده، ولی یک سری از کشفیات بسیار مهم در دهه 1970 بود که ما را مستقیماً به دنیای کوارکها و لپتونها و بوزونهای پیمانهای رهنمون ساخت.
قانونمندیهای جدول مندلیف راهی بود به سوی هستهها و ذراتی به نام پروتونها و نوترونها (که مجموعاً به نام نوکلئونها خوانده می
شوند) که با نیروی قوی هستهای به هم چسبیدهاند تا هستهها را تشکیل دهند. اینها از طریق نیروی الکترومغناطیسی با الکترونها جفت شدهاند تا اتمها و عناصر شیمیایی را ایجاد کنند. تبدیل نوترونها به پروتونها از طریق برهمکنش ضعیف مسئول واپاشی بتایی هستهها و همچنین واپاشی آرام نوترون به پروتون به همراه یک الکترون و یک پادنوترینو میباشد. مشخص شد که نوترونها و پروتونها تنها نیستند، بلکه سبکترین ذرات در یک طیف از حالات فرمیونی به نام باریونها هستند که در برهمکنش قوی شرکت میکنند. به طور مشابه بوزونهای شرکت کننده در برهمکنشهای قوی به نام مزونها، نیز کشف شدند که پایون سبکترین آنها بود. فرمیونها (بوزونها) به حالات ذراتی با اسپین دلالت میکند که n عدد صحیح فرد (زوج) است. تمام ذراتی که در برهمکنشهای قوی شرکت میکنند، مانند باریونها و مزونها، مجموعاً به نام “هادرونها” خوانده میشوند.
این تعدد ذرات به اصطلاح بنیادی به صورتی نسبتاً سر راست، مثل بحثهایی در مورد اتمهای مرکب بر اساس جدول مندلیف، راه را به سمت ساختار داخلی نوکلئونها، یعنی کوارکها، هموار کرد. همچنین مزون پایون و تمام هادرونهای دیگر از کوارک ساخته شدهاند. الکترون و نوترینو، نیروی قوی هستهای را حس نمیکنند و بنابراین هادرون نیستند. آنها گروه مجزایی از ذرات را به نام لپتونها تشکیل میدهند. نوترینوها تنها در برهمکنش ضعیف شرکت میکنند، اما الکترون که بار نیز دارد میتواند برهمکنش الکترومغناطیسی را نیز حس کند. لپتونها مثل باریونها مرکب نیستند و بنابراین مستقیماً به همراه کوارکها به عنوان ذرات بنیادی نقطهای در جدول (1-1) وارد شدهاند.
پایون، نوترون، پروتون، … به عنوان نمایش دیگری از ساختارهای حالت مقید موجود در جهانی است که از کوارکها و لپتونها ساخته شدهاند و به جمع هستهها و اتمها میپیوندند. لذا نیاز به یک چارچوب نظری بود تا بتواند این پیشرفتهای مفهومی را به یک طرح محاسباتی کمی برگرداند. به طور واضح، معادله شرودینگر نمیتوانست خلق و نابودی ذرات را، به آن گونه که در واپاشی نوترون مشاهده میشود، توصیف کند و بعلاوه قادر به توصیف ذرات نسبیتی به صورتی که در آزمایشهای اشعه کیهانی معمولی با آن مواجهیم، نمیباشد. در اوایل دهه 1930 نظریهای برای توصیف برهمکنش الکترومغناطیسی الکترونها و فوتونها به نام الکترودینامیک کوانتومی (QED) ارائه شد که شامل این ویژگیها بود یعنی هم کوانتومی بود و هم از نظر نسبیتی هموردا میشد. هر چند که وارد کردن کوارکها مثل لپتونها در برهمکنشهای دیگر غیر از الکترومغناطیس ضروری شده است. نظریه میدانهای کوانتومی نسبیتی، که الکترودینامیک کوانتومی نمونه اولیه آن به شمار میرود، به عنوان چارچوب محاسباتی برای ذرات بنیادی بدون تغییر مانده است. اما تحولات بعدی در فیزیک ذرات بنیادی، حضور رده ویژهای از چنین نظریههایی به نام نظریههای پیمانهای را آشکار ساخته است.
الکترودینامیک کوانتومی سادهترین مثال از چنین نظریهای میباشد. تصور میشود برهمکنشهای ضعیف و قوی کوارکها و لپتونها، هر دو به وسیله نظریههای پیمانهای قابل توصیف باشند. مدل وحدت یافته الکتروضعیف[1] و کرومودینامیک کوانتومی (QCD)، اثر متقابل مدلها و ایدهها که در چارچوب کلی نظریههای پیمانهای فرمولبندی شدهاند، به همراه اطلاعات تجربی جدید، زمینه مساعدی را برای پیشرفتهای مکرر فراهم ساختهاند.
شواهد فراوانی دال بر اینکه نوکلئونها از ذراتی به نام کوارک تشکیل شدهاند، وجود دارد. باریونها حالت مقید سه کوارک میباشند و مزونها از یک کوارک و یک پاد کوارک تشکیل یافتهاند. بنابراین طرح کوارکی بطور طبیعی با تقسیم هادرونها به دو دسته باریونها (حالت فرمیونی سه کوارکی) و مزونها (حالت بوزونی کوارک-پادکوارک) مطابقت دارد.
یک موفقیت آنی مدل کوارکی در طبیعت نظری آن مستتر است. پروتونها و نوترونها اشیایی نسبتاً پیچیده با اندازه و ساختار کوارکی درونی میباشند. از طرف دیگر نظریه میدانهای کوانتومی مربوط به ذرات بنیادی نقطهای، یعنی اشیاء بدون ساختار، مثل الکترون، میباشد. کوارکهای بدون ساختار به جای نوکلئونها، سرشتهای بنیادینی هستند که با نظریه میدانهای کواتومی توصیف میشوند. معرفی آنها ما را قادر به کاوش برهمکنشهای دیگر با همان تکنیکهای نظری قدرتمندی میسازد که در توصیف خواص و برهمکنشهای الکترومغناطیسی الکترونها بسیار موفق بودهاند (الکترودینامیک کوانتومی).
به علت اصل طرد پائولی برای ذرات با اسپین 2/1 برای حالتهای باریونی و مزونی، یک خاصیت یا عدد کوانتومی جدید برای کوارکها (نه برای لپتونها) به نام”رنگ” پیشنهاد شد. فرض میشود که کوارکها به سه رنگ اصلی پدیدار میشوند: قرمز، سبز و آبی. تمام رنگهای طبیعی را میتوان از ترکیب سه رنگ اصلی ساخت. عدد کوانتمی رنگ را باید به طریقی معرفی کرد که تعداد حالات مجاز را زیاد نکند، در غیر این صورت نظریه با مشاهده در تناقض خواهد بود. این عمل بدین صورت انجام میشود که تاکید شود تمام ذرات قابل مشاهده باید بدون رنگ یا سفید باشند.
واسط برهمکنشهای قوی، الکترومغناطیسی و ضعیف همگی بوزونهای برداری با اسپین 1 هستند. این بوزونهای برداری واسطه، در برهمکنشها با بارهای ذرات جفت میشوند. شناختهشدهترین نوع بار، بار الکترونیکی است. انتشار دهنده برهمکنش الکترومغناطیسی، فوتون، به بار الکتریکی ذره جفت میشود. انتشار دهندههای برهمکنشهای ضعیف، W و Z، به بار ضعیف جفت میشوند و انتشار دهندههای نیروهای قوی، گلوئونها، نیز به بار رنگی جفت میشوند، که اولین بار توسط گرینبرگ[2] در سال 1964 بیان شد. بنابرین در حالیکه تنها یک نوع بار الکتریکی وجود دارد، سه نوع بار رنگی وجود دارد و نتیجتاً برهمکنش قوی با گروه تقارنی (3)SU شرح داده میشود که به آن (3)SU رنگ گفته میشود.
واقعیت دیگر برهمکنش قوی آن است که کوارکهای آزاد در طبیعت وجود ندارند. مکانیسم نبود کوارکهای آزاد را محبوسیت[3] مینامند که ناشی از این واقعیت است که گلوئونها خودشان بار حمل میکنند. لذا چون گلوئونها رنگ حمل میکنند میتوانند به یکدیگر مقید شوند. پدیده خود-جفتشدگی در الکترومغناطیس وجود ندارد زیرا فوتون بار الکتریکی ندارد.
نظریه کوانتمی که برهمکنش قوی را شرح میدهد، کرومودینامیک کوانتومی (QCD) نام دارند [3]. مدلهای نظریهای ساخته میشوند تا طبیعت این برهمکنشهای غیر قابل مشاهده را شرح دهند. سادهترین برهمکنش وقتی رخ میدهد که تنها یک بوزون واسطه بین حالتهای اولیه و نهایی وجود داشته باشد. در هر نقطه که ذره واسطه با یک ذره جفت میشود، یک ثابت جفتشدگی به کل فرایند اضافه میشود. همچنین فرایندهایی وجود دارد که شامل بیشتر از یک برهمکنش داخلی هستند. برهمکنشهای داخلی بیشتر باعث افزایش تعداد ثابتهای جفتشدگی میشوند. اگر ثابت جفتشدگی کوچک باشد، فرایندهای داخلی پیچیدهتر (فرایندهای درجه بالاتر) تأثیر کمتری در کل فرایند خواهند داشت. به عنوان مثال، نظریه کوانتومی که برهمکنش الکترومغناطیسی را شرح میدهد، الکترودینامیک کوانتومی (QED)، یک ثابت جفتشدگی به صورت دارد که e بار الکترون، ثابت گذردهی خلاء، ثابت پلانک و c سرعت نور است. ثابت جفتشدگی قوی وابسته به انرژی است، که مقیاس انرژی است . شکل (2-1) تغییرات را به عنوان تابعی از انرژی نشان میدهد که از تقریباً 25/0 در تا تقریباً 11/0 در کاهش مییابد. وقتی آنگاه ، که این رفتار آزادی مجانبی[4] نام دارد و لذا گفته میشود که کرومودینامیک کوانتومی بطور مجانبی آزادی دارد. به ازای کوچک، محاسبات اختلالی میتواند انجام شود که به این فرمالیسم، کرومودینامیک کوانتومی اختلالی (PQCD) گفته میشود.
دانلود پایان نامه ارشد:بررسی رابطه ارزش اطلاعاتی جریان های نقدی و اقلام تعهدی جاری و غیرجاری و ارزش بازار سهام در بازار سرمایه ایران
جمعه 99/10/26
در دنیای امروز، دسترسی به اطلاعات از جمله اطلاعات مالی بدون توجه به مقوله كیفیت آن یك راهبرد[1] سودمند به شمار نمی آید. اطلاعات سودمند مبنای تصمیم گیری اشخاصی است که در بازار سرمایه مشارکت دارند. سرمایه گذاران که نقش بنیادین در تامین مالی بازی می کنند برای تصمیم گیری های خود به اطلاعات مالی نیاز دارند و در همین راستا سیستم حسابداری با ارائه صورت های مالی به این نیاز پاسخ می دهد (کاظمی، 1388). هدف اصلی این است که اطلاعات توسط استفاده کنندگان، درک و بدین ترتیب در تصمیم گیری آنها تغییر ایجاد شود. با توجه به فرآیند تصمیم گیری و تاثیر اطلاعات در تصمیم گیری می توان نتیجه گیری کرد که هرچه کیفیت این اطلاعات بیشتر باشد، اطلاعات بیشتری را ارائه می کنند. اطلاعات حسابداری زمانی ارزش دارند که کیفیت بالایی داشته باشند و توسط استفاده کنندگان درک و سبب بهبود در تصمیم گیری آنها شود. برای رسیدن به این هدف باید به ویژگی ها ی ارائه مناسب توجه شود.
ویژگی های کیفی به ویژگی هایی اطلاق می شودکه اطلاعات ارائه شده در صورت های مالی را برای استفاده کنندگان مفید می کنند. طبق چارچوب نظری حسابداری، اطلاعات ارائه شده باید دارای ویژگی های کیفی بوده تا شرایط استفاده برای تصمیم گیری را داشته باشد. ویژگی های کیفی اولیه و اصلی مرتبط با محتوای اطلاعات مالی شامل مربوط بودن و قابلیت اتکا است. مربوط بودن به این معنا است که اطلاعات حسابداری باید توانایی ایجاد تفاوت در یک تصمیم را داشته باشند (FASB، 1980). و اطلاعاتی مربوط است که دارای اثر بخشی باشد. (134، 1992، Hendriksen and Vanbreda). در واقع این خصوصیات، شناسایی شده، تا تمیز دهنده اطلاعات بهتر از اطلاعات نامرغوب باشد و برای مفید نمودن اطلاعات ضروری هستند. هر قدر اطلاعات ارائه شده توسط سیستم حسابداری دارای اثربخشی بیشتری باشد، حسابداری به اهداف تعیین شده خود نزدیک تر شده و بیانگر ارزشمند بودن و ضرورت ارائه اطلاعات حسابداری است.
صورت های مالی به عنوان یكی از مهم ترین انواع اطلاعات در دسترس سرمایه گذاران نیز نمی تواند فاقد كیفیت باشد. صورت های مالی اساسی و یادداشت های همراه آنها به عنوان فرآورده ی نهایی فرآیند حسابداری و گزارشگری مالی یکی از ابزارهای اصلی انتقال اطلاعات به کاربران محسوب می شود و یکی از اهداف اصلی آنها، تهیه اطلاعات مربوط برای سرمایه گذاران است. صورت سود و زیان و صورت جریان وجه نقد دو جزو از این صورت ها هستند که اولی بر مبنای تعهدی و دیگری بر مبنای نقدی فراهم می شود. جریان های وجه نقد از اختلاف های زمان بندی و مشکلات تطابق بیشتری نسبت به سود رنج می برند. یکی از نقش های اقلام تعهدی تغییر یا تعدیل شناسایی وجه نقد در طول زمان است به گونه ای که اعداد تعدیل شده ( سود ) عملکرد شرکت را بهتر اندازه گیری نماید (بند 44 بیانیه شماره یک مفاهیم حسابداری هیات استاندارد های حسابداری مالی، 1978).
در این میان یکی از معیارهای اساسی برای تصمیم گیری در بورس، ارزش بازار سهام شرکت می باشد زیرا سودمندی اطلاعات امروزه بر
اساس مربوط بودن متغیرهای حسابداری با ارزش بازار سهام شرکت تعریف می شود (رودنشین، 1384). و از آنجا که اطلاعات حسابداری نقش با اهمیتی در تعیین قیمت سهام دارد، لذا موجب اصلاح و بهبود تصمیم گیری های سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری می شود. در این تحقیق جهت بررسی تاثیر اطلاعات ارائه شده توسط سیستم اطلاعاتی حسابداری بر ارزش بازار سهام شرکت از متغیرهای سود حسابداری و اجزای تشکیل دهنده آن استفاده شده است. انتظار می رود که سود حسابداری بخشی از اطلاعاتی باشد که توسط سرمایه گذاران استفاده می شود و به عنوان عامل موثر بر تصمیم گیری لحاظ شود و به عنوان یکی از منابع اصلی اطلاعات مالی در واحد های اقتصادی مبنای تصمیم گیری قرار گیرد. سودها، اطلاعات خلاصه هستند، به معنی دقیق تر، حاوی اطلاعاتی با ارزش هستند، بی آنکه لازم باشد سهامداران عملیات شرکت را به تفصیل بدانند. سود حسابداری به دو جزء تعهدی و نقدی (به عنوان نماینده صورت گردش وجوه نقد با تاکید بر مفهوم جریان های نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی) تقسیم شده است. در این فصل ابتدا به بیان مسئله اشاره خواهد شد. سپس به موضوع تحقیق و اهمیت آن پرداخته میشود، مدل مفهومی ارائه خواهد شد و در ادامه هدف از این تحقیق بیان خواهد شد، سپس فرضیه تحقیق، كاربردهای تحقیق، جنبه جدید بودن و نوآوری تحقیق، قلمرو تحقیق و تعریف واژگان و اصطلاحات بیان خواهد شد.
1-2 بیان مسئله
سیستم حسابداری اهداف خاصی را دنبال می کند و استفاده کنندگان بازخورد اطلاعات ارائه شده را مورد بررسی قرار می دهند تا به محتوای اطلاعاتی آنها پی برده و مبنای قابل اتکایی را جهت تصمیم گیری خود به دست آورند. سرمایه گذاران که در راس استفاده کنندگان هستند، نیاز به اطلاعاتی دارند تا میزان ارزش سرمایه گذاری انجام شده و عوامل موثر بر آن را شناسایی نمایند. بدین لحاظ ارزش بازار سهام، معیار مهمی در این رابطه است و اطلاعات حسابداری یکی از عوامل مرتبط با آن تلقی می شود.
یکی از کارکرد هایی که برای حسابداری تعریف شده است، ارایه اطلاعات مفید و سودمند برای سرمایه گذاران جهت تعیین ارزش اوراق بهادار و کمک به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری می باشد (کاظمی، 1388). اطلاعات در صورتی سودمند و ارزشمند است که منجر به تغییر در باورها و کنش های سرمایه گذاران شود و علاوه بر آن بتوان درجه سودمندی اطلاعات را بر اساس میزان تغییرات در قیمت ها پس از انتشار اطلاعات، اندازه گیری نمود. اطلاعات مالی شرکت ها که بر قیمت سهام موثرند، را باید برای سرمایه گذاران افشا نمود. از بین اطلاعات حسابداری، سود حسابداری به عنوان مهم ترین منبع اطلاعاتی نقش بسزایی در تعیین ارزش جاری سهام یا کل واحد تجاری ایفا می کند. نقش سود حسابداری و جریان های نقدی در تعیین قیمت اوراق بهادار یکی از سوالات مهم در تحقیقات حسابداری بوده است. در چهار دهه اخیر تحقیقات حسابداری حجمی از آثار تئوری را در مورد رابطه ی بین سودهای حسابداری و ارزش شرکت پدید آورده است که با آثار بال و براون (1968) شروع می شود. سودهای حسابداری که شامل اقلام تعهدی و اجزای جریان های نقدی است، از مهم ترین اطلاعات ارائه شده در صورت های مالی تهیه شده می باشند. سهامداران که مهم ترین گروه استفاده کنندگان صورت های مالی هستند منافع خود را در اطلاعات سود جستجو می کنند. سود حسابداری عاملی است که موجب تغییر باورهای سرمایه گذاران است که تحت تاثیر محتوای اطلاعاتی سودهای اعلام شده تغییر یافته است (کاشف، 1389). با در نظر گرفتن اهمیت سود حسابداری و نقش وجوه نقد به عنوان یکی از منابع مهم و حیاتی هر واحد اقتصادی و استفاده از آن در بسیاری از تصمیمات مالی از قبیل مدل های ارزشیابی اوراق بهادار، سود حسابداری به دو جزء نقدی و تعهدی تفکیک شده است. سود حسابداری بر اساس مبنای تعهدی اندازه گیری می شود که بر اساس رویکرد تعهدی در صورت تحقق درآمدها و وقوع هزینه ها می توان سود را گزارش کرد و لزوما شناسایی درآمدها و هزینه ها همراه با دریافت و پرداخت وجه نقد نمی باشد. زمان تحقق و وقوع درآمدها و هزینه های شرکت، اغلب متفاوت از زمان دریافت ها و پرداخت های نقدی است. ارقام تعهدی که سود حسابداری را از جریان های نقدی متمایز می سازد، در نتیجه این تفاوت ایجاد و گزارش می شود و از این رو بین سود حسابداری و جریانات نقدی عملیاتی گزارش شده در صورت جریان وجوه نقد، تفاوت به وجود می آید (حقیقت و بختیاری، 1387). از طرف دیگر همان طور که در بالا نیز اشاره شد محتوای اطلاعاتی سود و اجزای آن، به طور گسترده ای در متون حسابداری و مالی مورد آزمون قرار گرفته است. شواهد قبلی نشان می دهد که سود تعهدی نقش مهمی در فرایند ارزش گذاری بازی می کند، زیرا اقلام تعهدی از طریق تغییر یا تعدیل در شناسایی جریان های نقد در طول زمان و انتقال بین دوره ای آنها مشکلات زمان بندی و عدم تطابق نهفته در ارقام وجوه نقد را تخفیف می دهد (میرزایی و مهر آذین، 1391). مطالعات بر روی محتوای افزاینده اطلاعاتی، سود های حسابداری را به جریانات نقدی عملیاتی، اجزای تعهدی عادی و اجزای تعهدی غیر عادی تجزیه نموده و بازده سهام را با هریک از اجزاء مرتبط می سازند (یزدی و همکاران، 1385). به هر حال، ارتباط بین اجزای سود حسابداری وارزش بازار سهام شرکت، از موضوعات مهم در تحقیقات مالی و حسابداری در مطالعات جدید می باشد. بنابراین سوال اصلی تحقیق حاضر این گونه بیان می شود:
آیا ارزش اطلاعاتی اجزای نقدی و تعهدی سود حسابداری، با ارزش بازار سهام دارای رابطه معنا داری می باشند و کدام یک ارزش اطلاعاتی بیشتری نسبت به دیگری دارد؟
چنان چه وجود رابطه معنادار تایید شود، می توان ادعا کرد که محتوای اطلاعاتی متغیرهای مستقل مذکور نسبت به ارزش بازار سهام، دارای ارزش اطلاعاتی است و نقش اساسی در تبیین و توضیح ارزش بازار سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارد.
با توجه به مباحث مطرح شده و افق دیدی كه حاصل شد، هدف در این تحقیق بررسی محتوا و ارزش اطلاعاتی جریان های نقدی و اقلام تعهدی جاری و غیرجاری در بازار سرمایه ایران می باشد. و از آنجا که قیمت سهام فراهم کننده معیار مناسبی جهت ارزیابی فایده مندی ارقام حسابداری تلقی می شود لذا تصمیم بر این شد که به بررسی تاثیر این سه عامل بر روی ارزش بازار سهام پرداخته شود. در حقیقت الگویی كه سرلوحه كار برای انجام این پژوهش می باشد به صورت زیر است:
(سود حسابداریf( = ارزش بازار سهام
جریانات نقدی عملیاتی + تعهدات کل = سود حسابداری
تعهدات غیر جاری + تعهدات جاری = تعهدات کل
(تعهدات غیر جاری + تعهدات جاری + جریانات نقدی عملیاتی)f = ارزش بازار سهام
در اینجا منظور از جریانات نقدی عملیاتی شامل جریان های نقدی ورودی و خروجی ناشی از فعالیت هایعملیاتی و نیز آن دسته از جریان های نقدی است که ماهیتاً به طور مستقیم قابل ارتباط با سایر طبقات جریان های نقدی صورت جریان وجوه نقد نباشد. اقلام تعهدی بر اساس استفاده از رویکرد حسابداری تعهدی ایجاد می شوند و می توان گفت: اقلام تعهدی به عنوان تفاوت بین سود حسابداری و جریانات نقدی عملیاتی تعریف می شود.تعبیر عمومی از اقلام تعهدی این است که اقلام تعهدی نتیجه اعمال فرصت طلبانه مدیریت در ثبت و شناسایی رویدادهاست. هم چنین تعهدات كل نیز به مجموع تعهدات جاری و غیرجاری گفته می شود. با توجه به موارد ذكر شده و برای کمک به درک درستی از این سوال، بررسی خواهد شد که آیا رابطه ای بین عوامل مطرح شده وجود دارد یا خیر. به نظر می رسد بررسی ارزش اطلاعاتی جریان های نقدی و اقلام تعهدی جاری و غیرجاری در بازار سرمایه ایران، می تواند كمك شایانی به غنی تر شدن این حوزه از ادبیات كرده و نیز رهنمودی برای افراد و شركت های درگیر باشد. در چند سال اخیر بسیاری از پژوهش های حسابداری به بررسی رابطه بین برخی از متغیرهای حسابداری از قبیل ارزش دفتری هر سهم، سود هر سهم، بازده سهام و بازده حقوق صاحبان سهام با ارزش بازار سهام اقدام نموده اند. موضوع گزارشگری و افشای اطلاعات مالی و تاثیرات آنها بر ارزش بازار سهام مورد توجه بسیاری از پژوهشگران و محققان حسابداری و مدیریت مالی در کشورهای پیشرفته بوده است. هدف عمده بسیاری از این پژوهشگران و محققان شناخت میزان استفاده سرمایه گذاران از گزارش های مالی و اتکای آنان بر این گونه گزارش ها در زمان تصمیمات مربوط به خرید و فروش سهام شرکت ها است (رسولی، 1388).
شکل 1-1: ارتباط فرآیند تصمیم گیری سرمایه گذاران و اطلاعات صورت های مالی (رودنشین، 1384)
تصمیمات سرمایه گذاری |
اطلاعات مفید و سودمند |
ویژگی کیفی مربوط بودن |
میزان مربوط بودن با ارزش بازار شرکت |
اقلام صورت های مالی |
سود به عنوان مهمترین متغیر (برگرفته از صورت سود و زیان) | |
اجزای نقدی سود (جریان نقدی عملیاتی برگرفته از صورت گردش وجوه نقد) |
اجزای تعهدی سود |
اقلام تعهدی جاری |
اقلام تعهدی غیر جاری |
[1] Strategy
دانلود پایان نامه ارشد : بررسی ساختار واجی و تحلیل معنایی بیست سوره ی پایانی قرآن کریم، در قالب نظریه ی سیستمی_ نقشی هلیدی
جمعه 99/10/26
ای که بر راغب(1387) مینویسد: وجه اعجاز بیانی قرآن، سرآغاز ظهور علوم فراوانی شد که زبان عربی بدان مدیون است. در طول تاریخ اسلام، پژوهشگران قرآنی به بررسیهای ادبی و متنی این کتاب عظیم پرداختهاند. از جاحظ که به بررسی نظم قرآن پرداختهاست تا کسانی مثل جرجانی و رُمّانی و ابوعبیده و … که نظم واژگانی و انسجام متن قرآن را مورد بررسی قرار دادهاند.
ساختار زبانی و متنی قرآن، از دیدگاه ادبی همچنان مورد توجه قرآن پژوهان بود، تااینکه به ظهور سید؛ قطب و مصطفی صادق رافعی، با نگاهی جدید به مباحث زبانی قرآن پرداختند و زمینههای مطالعاتی جدیدی چون تحلیل مؤلفههای تصویری و تحلیلهای زبانشناسی را در دنیای علوم قرآنی به وجود آوردند.
تجزیه و تحلیل آوایی و معنایی، بخشی از جزء سی ام قرآن کریم، موضوعی است که سعی داریم در چهارچوب زبانشناسی جدید در حیطۀ بررسیهای آوایی و تحلیل گفتمان به آن بپردازیم. به همین دلیل به نظر ضروری میرسد که مباحثی را پیرامون زبان و زبانشناسی که هرچند علمینوین محسوب میشود و در عین حال قدمت خود را در حیطۀ زبان عربی مدیون پژوهشهای قرآنی است، عنوان نماییم. در این بخش علاوه بر کلیات مذکور، به تبیین پارهای از اصطلاحات زبانشناسی که با موضوع تحقیق مربوط است، خواهیم پرداخت.
1-2- 1- زبان قرآن و زبانشناسی جدید
زبان قرآن، مجهز به دانش گسترده و کهنی تحت عنوان علم معانی[1] است که با دستاوردهای جدید علم زبان شناسی همخوانی و سازگاری دارد. به عنوان مثال بخشی از علم معانی که به بررسی نحوۀ گزینش واژگان و چینش عبارات در قالبهای گزارهای فصیح میپردازد، با نحو و ترتیب واژگانی[2] و معنا آفرینی مرتبط میگردد. بخش دیگری از علم المعانی که به مخاطب و مقام- یا همان context- مربوط است، به حوزههای کاربردشناسی و تحلیل گفتمان متصل میشود. حری( 1388) اظهار میدارد، در علم المعانی قرآن بحث در بارۀ ارکان اصلی و فرعی کلام، شامل مسند و مسندالیه یا تقسیمات کلام به خبری، انشایی خبر ابتدایی، کلام طلبی و کلام انکاری یا خبر انشایی و تقسیماتش به نهی و استفهام، تمنا و ندا و غیره با مباحث زبان شناسی به ویژه زبانشناسی نقش گرا و نظریات هلیدی (1985،1994،2002)، سازگاری دارد و دقیقاً با مباحث فرانقشها و ساخت مبتدایی و ساختار اطلاعاتی مشترک میگردد.
پیشینۀ روش زبان شناختی در تفسیر قرآن، به زمان نزول قرآن کریم باز میگردد، هرچند تفسیر به روش زبانشناختی در قالب روش ادبی عرضه میشد (احمدزاده،.1387
حری(1386) به ترجمۀ اثر مستنصر میر میپردازد. میر، در این اثر به بیان مؤلفههای زبانی قرآن کریم پرداختهاست. در این اثر ابتدا جنبۀ شنیداری قرآن، مورد بررسی قرار میگیرد و صنایع ادبی چون سجع و التفات را دلیل تقویت جنبۀ سمعیت قرآن بیان میکند و سپس ژانرهای قرآن و عواملی چون ایجاز، فشردگی، حذف همپایگی و تکرار را در زبان قرآن متذکر میشود. نویسنده به طور گذرا به تصویرسازی در قرآن، به عنوان مؤلّفۀ زبانی قرآن، اشاراتی دارد.
حری( 1386)، مقالۀ زبان شناسی قرآن، اثر حسین عبدالراغب را ترجمه میکند. نویسنده در این جستار، میکوشد ساختارهای زبانی قرآن را که موجب شکوهمندی زبان ویژۀ متون قرآنی است، از منظر زبانشناسی بررسی کند. وی به تبیین جنبههای سازگانی برخی از ساختارهای زبانی قرآن میپردازد و معتقد است که برساخت منحصر به فرد این ساختارها، توسط عناصر درون زبانی، غیرزبانی و پیرازبانی به وجود میآید که در تزیین داخل و خارج زبان قرآن، نقش اساسی دارند.
دستاوردهای جدید زبانشناسی، در حوزههای متفاوت نظری و کاربردی، میتواند به فهم و تفسیر قرآن کریم، کمک شایانی کند.
بررسی و تحلیل کلام الهی، از دیدگاههای آوایی- واجی و دستوری از یک سو و تحلیلهای کلامیو گفتمانی رخدادهای گفتاری آن از سوی دیگر، میتواند نقطۀ اوج شکوفایی روش تفسیر ادبی قرآن باشد، که ظهور آن در زبان شناسی جدید از رخدادهای قرن علمیعصر حاضر است.
1-2-2- زبان عربی
زبان عربی، از خانواده زبانهای سامی[3] است، که ویژگیهای مشترک و خاصی را به همراه زبانهای عبری، آرامی، آکدی و حبشی، از خود نشان میدهند. زبانهای سامی، آواهایی دارند که در زبانهای اروپایی وجود ندارد.
فهمیحجازی(1379) معتقد است این دسته آواهایی که خاص زبانهای سامیاز جمله زبان عربی است، به نامهای حلقی و اطباق، معروف هستند که مبنای این تقسیم بندی، مخرج[4] آواهای تولید شدهاست.
به اعتقاد وی، آواهای حلقی عبارتند از: /ع/، /غ/، /ح/، /خ/، /ه/ و /ء/ و آواهای طباق که در شیوۀ تولید مشترکند و هنگام تلفظ زبان،اندکی به عقب رفته و برآمده، به سقف دهان میچسبند، عبارتند از:/ق/، /ص/ و /ط/ .
از حیث نحوی، زبان عربی همچون دیگر زبانهای سامی، از نظر جنس به مذکر و مؤنث و از نظر شمار به مفرد، مثنی و جمع تقسیم میشود. این خانوادۀ زبانی اساساً دارای واژگان مشترک هستند، اما این واژگان مشترک از نظر معنایی و کاربردی با یکدیگر متفاوتند.
فهمیحجازی( 1379) به ذکر مثال مشترکی در زبان عربی و عبری میپردازد. وی فعل “هَلَکَ” عربی را با “هالِخَ” در زبان عبری، مقایسه میکند، که هر دو از ریشۀ (هَـ لَ کَ)، متعلق به زبان سامیاشتقاق یافتهاند؛ اما معنای “هَلَکَ” در زبان عربی، تنها رفتن به جهان دیگر؛ یعنی مردن است، در حالی که “هَلَخَ”، در عبری هرگونه رفتنی را شامل میگردد.
ساختار نوشتاری کلمه در عربی، بر همخوان استوار است و نقش اصلی در نوشتار زبان عربی، بر عهدۀ صامتهاست و مصوتهای زبان به صورت علائم زیرین و زبرین نشان داده میشود.
بدویت اعراب، هر چند آنان را از هنر و فرهنگ بیبهره کرده بود، اما زبان عربی، قدرت بیان عالیترین مضامین و انتقال زیباترین مفاهیم را داشت و به همین دلیل شعر در محیط عربستان و به ویژه مکه رونق گرفت و شعرا زبان عربی فصیح را به خدمت گرفته و با هنرمندی به خلق اشعار زیبا پراختند و شعرا، از این جهت از احترام والایی برخوردار بودند تا جایی که اشراف و بزرگان، فرزندان خود را برای آموزش زبان عربی فصیح، به بادیه نشینان عرب میسپردند.
عربی هرچند زبانی سلیس و فصیح است، اما بلاغت خود را مدیون قرآن است و به واسطۀ نزول قرآن، زبانی جاودانه گردید و آنچنان که پیشتر نیز گفتیم، ارج و اعتباری که به دلیل ارتباط با قرآن یافت، باعث پایه گذاری علم نحو عربی شد و به تبع آن زبانشناسی عربی، شکل گرفت؛ تا جایی که دانشمندان به سمت و سوی رهیافتهای زبانشناسی عربی رو آوردند؛ از جمله سیبویه که علاوه بر پژوهشهای نحوی عربی که الکتاب نمونه آن است، به آواشناسی زبان عربی نیز پرداخت.
1-2- 3- تحلیل گفتمان
معادل فارسی واژۀ discourde را اصطلاحات گوناگونی تشکیل میدهد. (شمیسا، 1374: 272) لفظ کلام را، برای این واژه قرار میدهد و آنگونه که نادری( 1388: 17) بیان میکند، اولین بار یارمحمدی ( 1372: 198) اصطلاح گفتمان را پیشنهاد کردهاست. وی ابهام واژۀ گفتمان را از سایر معادلها کمتر میداند.
از این رو سخنکاوی یا تحلیل گفتمان، معادل خوبی برای Discourse Analysis است که نوعی تجزیه و تحلیل کلام است و در واقع نوعی مطالعه میان رشتهای است که در رشتههای گوناگون کاربرد دارد. نادری(1388) به نقل از یارمحمدی بیان میکند، که گفتمان مشابه دو روی یک سکه عمل میکند که در یک طرف سکه، گفتار و در طرف دیگر عمل قرار دارد. به این معنا که اولاً گفتار، عبارت از نقشی است که با آن گفتار ملازمت دارد؛ ثانیاً گفتار و عمل، از یکدیگر جداشدنی نیست و ثالثاً چون هر کنشی تحت شرایط اجتماعی خاصی صورت میگیرد،
پس تفسیر گفتار نیز تابع شرایط خاص اجتماعی است.
با این دیدگاه، گفتمان، پدیدهای است که در نتیجۀ ارتباط به وجود میآید. گفتمان، دربرگیرندۀ متن است که ممکن است نوشتاری یا گفتاری باشد. به نظر جیمز (1983) بررسی گفتمان با نگاه به موقعیتها و بافتهای مربوط، به صورتهای زبانی معنا میشود.
هلیدی شیوۀ جدیدی را برای تحلیل گفتمان، بر پایۀ زبانشناسی نقش گرا مطرح میکند و به دو بافت بینا متنی و درون متنی اشاره میکند که از طریق پیوستگی و روابط معنایی به وجود میآیند که هر دو به همراه بافت فرهنگی، تفسیر متن را کنترل میکنند.
قرآن، به عنوان متنی که تحت شرایط اجتماعی و فرهنگی خاصی که در حیطۀ قرآن پژوهی، به عنوان شأن نزول مطرح میگردد، رخ دادهاست، یک گفتمان فراانسانی و منحصر به فرد محسوب میشود و برای فهمیدن آن، علاوه بر تفسیر و تحلیلهای روایتی، نحوی و تحلیل از منظر علوم دینی، میتوان از تحلیلهای زبانشناسی با توجه به بافت، فرهنگ و موقعیت نیز بهره گیری کرد.
این پژوهش میکوشد تا با استفاده از ابزارهای تحلیل گفتمان، به تفسیر برخی از سورههای قرآن با رویکردی زبانشناسانه بپردازد
1-2- 4 – متن
متن از دیدگاه زبانشناسی، چه در حیطۀ نوشتاری و چه گفتاری، مجموعهای واحد و معنیدار است. از این دیدگاه، متن یک واحد معنایی است که دارای بافتار است. آنچه در متن اهمیت دارد، معنا است. در متن، مفاهیم در قالب جمله یا عبارت بیان میشود. مفهوم و معنا ویژگی اصلی و مهم متن است. دراندازۀ متن محدودیتی وجود ندارد. یک رمان بلند، از آغاز تا انتها میتواند متن محسوب شود و از سویی دیگر، یک جمله و یا حتی یک واژه نیز میتواند متن محسوب شود. مثل اعلانات عمومی، ضرب المثلها، شعارهای تبلیغاتی و غیره، که خود یک متن به حساب میآید؛ مانند : سکوت! ورود ممنوع! و…
سخنگویان زبان بر اساس شمّ زبانی، بین واحدهای معنا دار(= متن) و یا جملات بی ربط(= غیر متن) تفاوت قائل میشوند و به راحتی متن را تشخیص میدهند. در تولید متن، کلامات و جملات در واقع نوعی رمزگذاری است، که پیام مورد نظر گوینده یا نویسنده در قالب جملات و عبارات به شنونده یا خواننده منتقل میگردد.
در این تحقیق، هر یک از سورههای قرآن را از منظر زبانشناسی سیستمیو نقشگرا یک متن منسجم در نظر گرفتهشدهاست که دارای بافتار[5] است.
1-2- 5- موسیقی درونی و نظم آهنگ
هر نوع کلام فنی یا به عبارتی متن فنی، دارای موسیقی است که برخاسته از چینشهای هجایی، باهم آیی واژگانی و کاربردهایی آوایی است. از این نوع موسیقی به موسیقی ظاهری یا بیرونی تعبیر میشود که وقتی به گوش میرسد، شنونده به وجد میآید. موسیقی بیرونی دستاورد قالبهای مجرد لفظی و پیوسته به شمار میآید؛ اما موسیقی درونی یا نظم آهنگ درونی، دست آورد جلالت تعبیر و ابهت بیان میباشد که برخاسته از کنه کلام است. در این گونهی خاص موسیقی زیبایی لفظ و شکوهمندی معنا؛ پیوندی ناگسستنی دارند. در این نوع موسیقی، بسامد آواهای بکار رفته در متن، انتخاب و چینشهای ویژۀ آوایی و هجایی، گزینش و ترتیب واژگانی، موجب زیبایی لفظ میشوند، اما زیبایی لفظ و شکوهمندی معنا با یکدیگر در هم تنیدهشدهاست و نوایی احساس برانگیز را پدید میآورند که به دور از هرگونه تصنع، بر جان و روح شنونده تأثیر میگذارد. بررسیهای آوایی و هجایی به همراه دیگر تحقیقات با رویکردهای معناگرایانۀ زبانشناسی میتواند رهیافتی برای دست یابی به این نوع موسیقی و ویژگیهای آن باشد. این موسیقی درونی، در سورههای قرآنی به وضوح دیده میشود. بطور مثال، گزینش واژگان تصویرساز “عَسعَس” و “تَنَفَّس”، در سورۀ تکویر در عین اینکه از نظر بسامد آوایی و چینش واجها، نوعی موسیقی را که به قولی آواز گنجشک و بانگ خروس را به ذهن متبادر میکند، مفهوم شب و رسیدن نور پس از آن و به بیانی دیگر انتقال از شب به روز را نشان میدهد و به همراه خود، احساس حرکت و جنب و جوش ناخواسته را به جان و روح انسان مینشاند.
این موسیقی درونی و نظم آهنگ باطنی، همان است که ولید بن مغیره را پس از شنیدن تلاوت قرآن بر آن داشت تا اقرار کند که :” آنچه محمد (ص) میسراید، مایۀ شگفت است؛ به خدایان قسم نه شعر است و نه سحر و نه هذیان. بدرستی که آن سخن خدایی است ناشناخته.” (معرفت، 1368)
1-3- هدف پژوهش
اگر قرآن را رسانهای کلامیبدانیم که حاوی گفتمانهایی است که میان خداوند به عنوان گویندۀ دانای کل و پیامبر به عنوان شنونده و واسطۀ پیام رسانی در یک محدودۀ خاص زمانی، و همۀ انسانها به عنوان مخاطبین عام و بی حد و مرز زمانی و مکانی رخ دادهاست، آنگاه نگرش دوباره به آن از دریچۀ زبانشناسی و بازگشایی مفاهیم پیچیدۀ آن، از این رهگذر لازم و ضروری به نظر میرسد.
یکی از اهداف پژوهش حاضر، تحلیل معنایی بیست سورۀ پایانی قرآن، به عنوان گفتمان الهی است، به نحوی که بتوان مفاهیم پیچیده و پیامهای آن را از طریق ارتباطات کلامی- واژگانی و بافت و نقشهای زبانی بازگشایی کرد. همچنین این پژوهش بدنبال کشف روابط موجود میان بسامد انواع واجها و نحوۀ توزیع واج در هر سوره میباشد؛ به نحوی که بتوان از روابط واجی به طریقی به مفهوم و بطن معنایی آیات، پی برد. و بالاخره از اهداف پژوهش حاضر، دستیابی به پاسخ علمیو منطقی، این سؤال است که آیا خداوند در هر سوره به عنوان یک گفتمان، آواها و هجاهای خاصی را در رابطه با پیام سوره با ترتیب ویژهای برگزیده و به کار میگیرد؟ تحقیق حاضر همچنین میکوشد تا به روشی برای گشایش برخی از پیچیدگیهای تفسیری بر اساس دیدگاههای تحلیل معنا در حیطۀ زبانشناسی جدید دست یابد.
1-4- اهمیت پژوهش
قرآن کریم را میتوان عالیترین جلوۀ گفتمان دانست که در بستر وحی، به صورت پیام بر پیامبر اکرم (ص) نازل گشته و پیامبر اکرم آن پیام را خالص و سره بدون هیج دخل و تصرفی به همۀ انسانها ابلاغ کرده است.
از آنجا که قرآن دربرگیرندۀ جنبههای متفاوت زندگی بشری در طول اعصار و قرون است و پیامهای آن به یک دورۀ خاص محدود نمیشود؛ با علوم و مطالعات و یافتههای جدید علمیدر پیوندی نزدیک است و در این راستا مطالعات و یافتههای علمیجدید، میتوانند بیانگر بطون مفاهیم قرآنی باشند.
علم زبان شناسی نیز در این عرصه میتواند با اتکا بر نظریات جدید، با نگاهی خاص به آیات قرآن به روشنگری و گره گشایی، پیرامون مفاهیم و بطون قرآنی بپردازد.
در عصر حاضر که دشمنان دین با توسل به علم و تکنولوژی، در برابر معارف قرآنی قد علم کردهاند، ضرورت دارد با تمسک به یافتههای جدید زبانشناسی، صورتهای پیچیدۀ معارف قرآنی را بازگشایی کرد و آنچنان که پرچم(1386: 2) میگوید: “جاهلیت مدرن جهان کنونی از دیدگاه قرآن بازشناسانده شود.”
در این راستا، محققین زبان شناس، از دیدگاههای متفاوت به قرآن و آیات آن نگریستهاند و در پرتو یافتههای جدید زبانشناسی گامهایی به حق روشنگرانه برداشتهاند.
تحقیقات پیرامون قرآن، عموماً با تأکید بر نقش های زبانی، گفتار کنشها، تحلیل گفتمان و ساختارهای روایی قرآن انجام گرفتهاست و جای بررسیهای همزمان معنایی و واجی- آوایی زبان قرآن تا حدودی خالی است.
تحقیق حاضر میکوشد از سویی با استفاده از نظریات دستور نقش گرا و آرای نظری هلیدی به تحلیل معنایی و گفتمانی بیست سورۀ پایانی قرآن کریم پرداخته و از منظری دیگر با رویکردی زبانشناسانه به بررسی، تحلیل و مقایسۀ کاربرد ترتیب و ترکیب هجایی، انتخاب و چینش آواها و نحوۀ توزیع آنها در این سورهها بپردازد.
اهمیت خاص این پژوهش، آنجا مشهود میگردد که سعی میکند به جستجوی پلی ارتباطی بین معنا و صورت واجی- آوایی سورههای قرآنی بپردازد و در چارچوب زبانشناسی نوین، مفاهیم کلام الهی را از دریچۀ ساختار واجی و معنایی بازگشایی کند.
البته ذکر این نکته ضروری است که بررسی حاضر صرفاً زبانشناختی است و به هیچ وجه ادعای تفسیر و تعبیر آیات را که در حوزۀ مطالعات تخصصی دینی است را ندارد.
1-5- سؤالات پژوهش
- بسامد واجها و هجاها در هر سوره به چه شکلی است؟
- آیا میان بسامد واجها و هجاها و نحوۀ توزیع آنها در آیات و سورهها با معنی و مفهوم آنها ارتباطی وجود دارد؟
- هر سوره به لحاظ نظام معنایی از زاویۀ نقشهای بینا فردی، متنی واندیشگانی چه ساختاری دارد؟
- آیا میتوان در چهارچوب زبانشناسی نقشگرای نظام مند، مدلی برای تفسیر قرآن کریم ارائه کرد؟ به چه صورت؟
دانلود پایان نامه:بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران
جمعه 99/10/26
برای سالیان متمادی در گذشته، اقتصاددانان فرض می كردند كه تمامی گروه های مربوط به یك شركت سهامی برای یك هدف مشترك فعالیت می كنند. اما در 30 سال گذشته موارد بسیاری از تضاد منافع بین گروه ها و چگونگی مواجهه شركت ها با این گونه تضادها توسط اقتصاددانان مطرح شده است(نمازی، کرمانی،1387: 84)..این موارد به طور كلی، تحت عنوان تئوری نمایندگی در حسابداری مدیریت بیان می شود.براساس تئوری نمایندگی ، تضاد منافع سهامداران با مدیریت یکی از موضوعات مهمی است که طی دهه های اخیر مورد توجه محققین بوده است.طبق پژوهش های مرتبط با حاکمیت شرکتی، ساختار مالکیتی یکی از راهکارهای حل این معضل است.لذا بالا بودن کارایی برای مالکیت های متمرکز و نهادی می تواند بر اساس اصل حاکمیت شرکتی با اعمال نظارت و کنترل و حق کنترل و نفوذ حاصل شده باشد(حنیفه زاده،1389: 141).به اعتقاد صاحبنظران حاکمیت شرکتی شامل معیارهایی است که باعث افزایش عدم تمرکز در کنترل شرکتها شده، از قدرت مدیران اجرایی کاسته و عملکرد شرکتها را بهبود می دهد.از طرفی نظام مطلوب حاکمیت شرکتی سبب می شود که شرکتها از سرمایه خود به نحو موثر تری استفاده کنند، منافع صاحبان سود و جامعه ای که در آن فعالیت می کنند را در نظر بگیرند، در برابر شرکتها و سهامداران پاسخگو باشند و سبب جلب اعتماد سرمایه گذاران و جلب سرمایه های بلند مدت شوند(احمدپور، منتظری،1390: 4). طبق تعریف جنسن و مك لینگ رابطه نمایندگی قراردادی است كه براساس آن صاحب كار یا مالك، نماینده یا عامل را از
جانب خود منصوب و اختیار تصمیم گیری را به او تفویض می كند.در روابط نمایندگی، هدف مالكان حداكثرسازی ثروت است و لذا به منظور دستیابی به این هدف بر كار نماینده نظارت می كنند و عملكرد او را مورد ارزیابی قرار می دهند (استا،1390: 94).دراین صورت، سؤال مطرح این است كه : آیا متفاوت بودن ساختار مالكیت شركت ها بر عملكرد آنها تأثیر دارد؟ یعنی، اگر مالكان شركت را گروه های مختلف، مانند دولت، مؤسسات مالی، بانك ها و شركت های دیگر تشكیل دهند، عملكرد آنها چگونه خواهد بود؟ و وجود كدامیك از این تركیب های متفاوت مالكیت، در بهبود عملكرد شركت مؤثرتر است؟ با دستیابی به جواب این سؤال ها می توان به منظور بهبود عملكرد شركت، اقدامات مناسب تری را به عمل آورد و تصمیم گیرندگان و سرمایه گذاران نیز به منظور دستیابی به عملكرد بهینه برای واحدهای اقتصادی، به تركیب مالكان شركت ها توجه خواهند كرد.
- تشریح و بیان مساله
تشکیل شرکتهای بزرگ و به دنبال آن، مسائل مربوط به تفکیک مالکیت از مدیریت و پیامدهای خوشایند و ناخوشایند آن در اواخر سدهی نوزدهم و اوایل دههی بیستم در سطح جهانی مطرح شد اما موضوع راهبری شرکتی به شکل کنونی، ابتدا در دههی 1990 در انگلستان، آمریکا و کانادا و در پاسخ به مشکلات مربوط به کارایی هیئتمدیرهی شرکتهای بزرگ مطرح گردید. پس از اندک مدتی، بحرانهای مالی سالهای اخیر منجر به تأکید بیشتری به برقراری مکانیزمهای راهبری شرکتی در این کشورها و سایر کشورهای دنیا شده است(عمران،2008). یکی از پرسشهای مطرح در حسابداری این است كه چرا برخی از شركتها در اجرای عملیات خود موفق بوده و برخی دیگر شكست خورده و حتی ورشکسته میگردند. برای پاسخ به این سوال باید سازههای اقتصادی از قبیل پویاییهای رقابتی در صنعت و همچنین ساختارهای داخلی شركت مانند ساختار مالكیت را مورد بررسی قرار داد. با وجود اینكه در طی سالهای گذشته توجه زیادی به ارزش شركتها شده است (لیچتنبرگ و پالیا، 1999)، ساختار مالكیت به عنوان یكی از راهكارهـای حاكمیـت شركتـی و یكـی از مولفههای اساسی و مهم رشد، مورد بیتوجهی متون اقتصادی قرار گرفته است (فضلزاده و همكاران، 1389). برای سالیان متمادی در گذشته، اقتصاددانان فرض می كردند كه تمامی گروه های مربوط به یك شركت سهامی برای یك هدف مشترك فعالیت میكنند. اما در 30 سال گذشته موارد بسیاری از تضاد منافع بین گروهها و چگونگی مواجهه شركتها با این گونه تضادها توسط « تئوری نمایندگی » اقتصاددانان مطرح شده است. طبق تعریف جنسن و مك لینگ:رابطه نمایندگی قراردادی است كه براساس آن صاحب كار یا مالك، نماینده یا عامل را از جانب خود منصوب و اختیار تصمیمگیری را به او تفویض میكند. (نمازی و کرمانی،1387،84). در روابط نمایندگی، هدف مالكان حداكثرسازی ثروت است و لذا به منظور دستیابی به این هدف بر كار نماینده نظارت می كنند و عملكرد او را مورد ارزیابی قرار می دهند. یعنی، اگر مالكان شركت را گروههای مختلف، مانند دولت، مؤسسات مالی، بانكها و شركتهای دیگر تشكیل دهند، ارزش بازار آنها چگونه خواهد بود؟ و وجود كدامیك از این تركیب های متفاوت مالكیت، در بهبود ارزش بازار شركت مؤثرتر است؟ با دستیابی به جواب این سؤال ها می توان به منظور بهبود ارزش بازار شركت، اقدامات مناسب تری را به عمل آورد و تصمیم گیرندگان و سرمایه گذاران نیز به منظور دستیابی به ارزش بازار بهینه برای واحدهای اقتصادی، به تركیب مالكان شركت ها توجه خواهند كرد. (كاپوپولس و لازاری تو،2007، 35) بنابراین، بررسی رابطه ی بین ساختار مالكیت و ارزش بازار شركت برای ارزیابی بهتر و دقیقتر استفادهكنندگان از عملكرد مدیران ضروری به نظر میرسد. اهمیت این پژوهش این است كه به گونه تجربی به مدیران، سرمایه گذاران و سایر تصمیمگیرندگان نشان دهد كه متفاوت بودن ساختار مالکیت شركتهای بورسی بر ارزش بازار آنان تأثیر دارد . یعنی اگر مالكان شركت را گروه های مختلف مانند دولت، مؤسسات مالی، بانكها و شركتهای خصوصی دیگر تشكیل دهند، ارزش بازار آنها متفاوت خواهد بود. افزون بر این، وجود كدام یك از تركیب های متفاوت مالكیت، در بهبود شركت مؤثرتر است. هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین ارزش بازار و ساختار سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران است.
- اهمیت مساله
مکانیزمهای راهبری شرکتی به علت تضاد منافع بین مالکان و مدیران و برای از بین بردن مشکلات نمایندگی و همچنین اطمینان خاطر سهامداران از این مسئله که وجوه آنها در اثر سرمایهگذاری بر روی فعالیتهای غیرسودآور به هدر نمیرود، بوجود آمدند. بهبود راهبری شرکتی در کاهش هزینههای نمایندگی موثر است و باعث افزایش ارزش شرکت میشود. رابطه بین ساختار مالكیت با ارزش بازار همواره از جمله موضوعات مطرح در حوزه ادبیات مالی بوده است. برای اولین بار برل و مینز در سال 1932، به دنبال مطالعات انجام شده پی به وجود یك رابطه معكوس بین پراكندگی سهامداران و عملكرد موسسات بردند. با وجود آنكه نتایج پژوهشهای آنان در سال 1983 توسط دمستز به چالش كشیده شد، ولیكن مطالعه مزبور سرآغاز بحثها و تحقیقات متعددی قرار گرفت كه بعدها توسط محققین در كشورهای مختلف با بنیادهای اقتصادی و سطوح متفاوت توسعه یافتگی انجام گردید. در طی این سالها مطالعات انجام شده در حوزه ساختار مالكیت با تاكید بر دو رویكرد اصلی انجام گردید:
الف) اثر و نقش نوع مالكیت بر بازدهی و ارزش شركتها
ب) اثر و نقش میزان تمركز بر بازدهی و ارزش شركتها
در بررسی های انجام شده بر حول محور نوع مالكیت، به مطالعه نقش انواع مختلف مالكیت نظیر مالكیت دولتی، مالكیت نهادی، مالكیت شركتی، مالكیت انفرادی و فامیلی، مالكیت خارجی، مالكیت مدیریتی و انواع دیگر مالكیت بر بازدهی شركتها پرداخته شد (محمدی و دیگران، 1389، 13) از جمله موارد مهم مطرح شده در این حوزه توجه به بازدهی اقتصادی نسبتاً پایین شركتهای دولتی بود. به موازات توجه به مسالهی نوع مالكیت و نقشی كه ممكن است بر بازدهی شركتها داشته باشد، محققین مطالعات دامنهداری را در رابطه با اثرات احتمالی مالكیت كنترلی یا متمركز بر عملكرد موسسات انجام دادند (صادقی و دیگران،1388، 24). بررسی های انجام شده در این راستا، عواملی نظیر احتمال وجود همگرایی منافع در مالكیت متمركز بین مالك و مدیر و همچنین توانایی نظارت بالای مدیریت متمركز را از جمله دلایلی عنوان نمودند كه می تواند به بهبود عملكرد موسسات منجر گردد. بنابراین، ضرورت دارد با توجه به اهمیت ساختار سرمایه و بررسی رابطه آن با ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پژوهشهایی انجام شود.
دانلود پایان نامه : بررسی و مقایسه انواع اختلالات اضطرابی در کودکان مبتلا و غیر مبتلا به یبوست عملکردی مراجعه کننده به درمانگاه اطفال بیمارستان امیر کبیر اراک
جمعه 99/10/26
: یبوست عملکردی اختلالی شایع در کودکان بین 5 تا 12 سالگی است. براساس شواهد، اختلالات روانپزشکی می توانند در اتیولوژی و یا سیر بالینی یبوست عملکردی در کودکان موثر باشند. هدف از مطالعه حاضر بررسی و مقایسه انواع اختلالات اضطرابی در کودکان مبتلا و غیر مبتلا به یبوست عملکردی مراجعه کننده به درمانگاه اطفال بیمارستان امیر کبیر اراک می باشد.
روش كار : این مطالعه به روش مورد –شاهدی بر روی 200 کودک 8-15 سال و از هر دو جنس از میان کودکان مراجعه کننده به شکل سرپایی به درمانگاه اطفال بیمارستان امیرکبیر اراک، ایران، انجام گرفت. از این تعداد، 100 کودک مبتلا به یبوست عملکردی به عنواه گروه مورد و 100 کودک از میان کودکان سالمی که به شکل سرپایی به درمانگاه اطفال بیمارستان امیر کبیر مراجعه کرده بودند به عنوان گروه کنترل، براساس معیار های ورود و خروج مطالعه، و به شکل تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. چک لیست اطلاعات دموگرافیک و بالینی، و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (Spence children anxiety scale: SCAS) (فرم والدین) برای کودکان تکمیل شد. در نهایت اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری t-test و chi2 در نرم افزار آماری SPSS 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج : توزیع سنی (585/0p=)، جنسی (113/0p=)، وزنی (067/0p=) و قدی (113/0p=) کودکان در دو گروه مورد و کنترل تفاوت
معناداری نداشتند. میانگین مجموع امتیازات (total score) مقیاس اضطراب اسپنس در گروه مورد با 4/14±06/33 به شکل معناداری نسبت به گروه کنترل با 9/14±8/24 ، بیشتر بود (001/0p=). براساس نتایج، برخلاف میانگین اختلال پانیک و آگورافوبیا (854/0=p) ترس از آسیب فیزیکی (962/0=p) و ترس اجتماعی (471/0=p) که بین دو گروه تفاوت معناداری نداشتند، میانگین امتیازات اختلال اضطراب جدایی (001/0=p)، اضطراب عمومی (003/0=p) و اختلال وسواسی-جبری (001/0=p) در گروه کودکان مبتلا به یبوست عملکردی به شکل معناداری بیشتر از کودکان گروه کنترل بود.
بحث و نتیجه گیری : براساس مطالعه ما، اضطراب در کودکان مبتلا به یبوست عملکردی بیشتر از کودکان سالم است، که از بین آن ها اضطراب جدایی، عمومی و وسواسی-جبری معنی دار بود. با این حال، به علت کمبود مطالعات در این زمینه انجام مطالعات بیشتر در این زمینه در آینده توصیه می شود.
فهرست مطالب
عنوان ………………………………………………………………………………………………… صفحه
فصل اول : كلیات
1-1- بیان مسئله. 3
1-2- كلیات… 6
1-2-1- یبوست عملکردی و بی اختیاری مدفوع. 6
1-2-2-اختلالات اضطرابی.. 13
1-3- اهداف… 19
1-3-1- هدف اصلی.. 19
1-3-2- اهداف ویژه 19
1-3-3- اهداف كاربردی.. 19
1-4- سوالات و فرضیات… 20
1-5- تعریف واژه 20
فصل دوم : بررسی متون
2-1- مروری بر مطالعات انجام شده 22
فصل سوم : مواد و روش كار
3-1- جامعه مورد آزمون، حجم نمونه و روش نمونه گیری.. 24
3-2- روش آماری تجزیه و تحلیل اطلاعات… 24
3-3- روش و تكنیك كار. 25
3-4- تعریف متغیرها 31
3-5- ملاحظات اخلاقی.. 32
فصل چهارم : یافتهها
4-1- نتایج.. 34
فصل پنجم : بحث و نتیجهگیری
5-1- بحث… 41
5-2- نتیجه گیری.. 44
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)