پایان نامه ارشد: تأثیر اندیشه‌های سیاسی و فلسفی بر رویدادهای تاریخی آلمان و فرانسه در قرن نوزدهم

:

در جهان امروز، تاثیر‌اندیشه­ها و قالبهای فکری بر شکل­گیری رویدادهای سیاسی امری بدیهی محسوب می­شود.

نظامهای فکری که حاصل تغییر در بینش و بصیرت‌اندیشمندان در یک دوره­ی زمانی می­باشند، بر سیاستهای ملی و اهداف و رویکردهای جهانی تاثیرگذار خواهند بود.

واضح­ترین مثال در این رابطه را می­توان«ایجاد تحولی بنیادین در الگوهای فکری حاکم بر جهان در اثر دو رویداد وحدت آلمان در سال 1871 توسط بیسمارک و سپس در 1991 توسط کهل مطرح کرد که این تغییر در الگوهای فکری جهانی سبب بروز جنگهای جهانی اول و دوم گشت.»[1]

از سوی دیگر بررسی قالب‌های فکری حاکم بر اعصار و دورانها تأملات پژوهشگر را برای الگوسازی حوادث و رویدادها بسیار ساده می­نماید. از اینرو نگارنده رساله­ی  خویش را با عنوان تاثیر‌اندیشه­های فلسفی و سیاسی بر رویدادهای دو کشور فرانسه و آلمان در قرن نوزدهم انتخاب نموده است.

توجه به این نکته ضروری است که‌اندیشه­های به بار نشسته در یک قرن در سده‌های پیشین تولد یافته و در قرنهای بعدی اثرات پایدار آنها مشخص شده است و امکان تفکیک کامل آنها در یک زمان واحد میسر نیست.

از این رو نگارنده در مواردی اندیشه‌های قرن هجدهم را که تاثیرگذار بر رویدادهای قرن نوزدهم هم بوده ­اند، مطرح کرده است.

قرن هیجدهم‌اندیشه­های رشد و ترقی در زمینه­های ثروت، تمدن و سازمان اجتماعی و تکنولوژی روبه افزایش است.

 فیلسوفان و‌اندیشمندان سیاسی عمدتاً نمایندگان جامعه­ی بورژوازی هستند و به حقانیت نظراتشان درباره­ی امکانات نامحدود ثروت و قدرت ایمان دارند.

 از سوی دیگر هنرمندان و نویسندگان رمانتیک آماده­ی مقابله با مدافعان آثار کلاسیک می­باشند.

 دولتها در این میان بیشتر درصدد متوقف ساختن آرمانهای انقلاب فرانسه هستند. هر چند که این امر تا حدودی ناممکن جلوه می‌نماید. ناپلئون به عنوان «ابرمرد» مورد ستایش نیچه روح ملیت را در میان آلمانیهای که فاقد وحدت هستند بر می­انگیزد و هگل قالب فکری وحدت آلمان را در کنار سایر هم مسلکانش پایه گذاری می­کند و این گونه وحدت آلمان و به دنبال آن رقابتهای سیاسی قرن نوزدهم شکل

 

پایان نامه و مقاله

 می­گیرد.

قرن نوزدهم و‌اندیشه‌های رادیکالی  فیلسوفان آن همراه با سیاستهای زمامداران اروپا  بستری را مهیا ساخت که جرقه‌های آن در نیمه اول قرن بیستم، جریانهای فکری و اقتصادی چون «لیبرالیسم»[2]، «سوسیالیسم[3]»،«امپریالیسم[4]»و«میلیتاریسم[5]» را به دنبال داشت و از نظر سیاسی نیز دو جنگ ویرانگر جهانی را پدید آورد.

نگارنده­ی رساله برای اینکه تصویر روشنی از تاثیر‌اندیشه­های سیاسی و فلسفی بر حوادث قرن نوزدهم در دو کشور فرانسه و آلمان ارائه دهد، لازم دیده تا چشم‌اندازی گذرا از تاریخ فرانسه و همچنین آلمان ارائه نماید و تا خواننده با پیش درآمدی منطقی به مطالعه­ی فصل‌های بعدی اقدام کند.

محتوای این رساله شامل هشت فصل می­باشد، که نگارنده آهنگ بحث ها را به ترتیب عناوین زیر به رشته­ی تحریر در آورده است.

در فصل اول تصویری از چهارچوب تحقیق با محوریت بیان مسئله درباره­ی ابعاد مختلف رویدادهای سیاسی آلمان و فرانسه به قرن نوزدهم همراه با تاثیرگذاری‌اندیشه­های فلسفی و سیاسی بر این حوادث مورد بررسی قرار گرفته است.

 ضمناً روش تحقیق و نحوه­ی پژوهش، روش جمع­آوری اطلاعات و محدودیتهای موجود در مسیر تحقیق توضیح داده شده است.

در فصل دوم مختصری از تاریخچه­ی فرانسه تا 1648.م ارائه شده است، زیرا نگارنده معتقد است در سلسله مراتب بحث برای تفهیم بهتر مطالب نیاز به پیوند کلمات با گذشته­ فرانسه است.

در  فصل سوم نگاهی گذرا به تاریخ آلمان تا 1648.م انجام گرفته است. تا با فصل دوم ارتباط منطقی برقرار گردد. از سوی دیگر تاریخ آلمان همسو با تاریخ فرانسه به صورت مختصر مورد بررسی قرار گیرد.

در فصل چهارم این فصل با عصر لوئی چهاردهم آغاز می­گردد تا زمینه­های بروز انقلاب فرانسه به صورت تحلیل درست بر سیر حوادث صورت پذیرد. سپس رخدادهای انقلاب فرانسه تا کنگره­ی وین به ترتیب منطقی بررسی می­گردد. از آنجایی که انقلاب فرانسه و عصر ناپلئون از عوامل بسیار تاثیرگذار بر‌اندیشه­های قرن نوزدهم بوده است. نگاه گذرا به آن ادامه­ی تحقیق را دچار مشکل می­سازد از این رو جدای از حوادث حاشیه­ای، هسته­ای اصلی شکل­گیری حوادث این دوران تا کنگره­ی وین کاملاً مطرح گشته است.

در فصل پنجم سیاست آلمان از شکل­گیری حکومت پروس تا رایش دوم مطرح شده است.   این دوران بیشتر مدیون ظهور شخصت بیسمارک در صحنه­ی سیاسی پروس است. تکوین شخصیت بیسمارک و رسیدن او به مقام صدارت در این فصل مورد ارزیابی قرار گرفته است.

 در فصل ششم تاسیس امپراتوری آلمان( رایش دوم) مورد بحث و تحلیل قرار گرفته‌اند‌.  در محتوای فصل به نقش برجسته­ی بیسمارک در انقلاب لهستان که بسیاری از موازنه­های قدرت را دچار آشوب کرد اشاره شده، در ضمن به جنگهای سه­گانه او علیه دانمارک، اتریش و فرانسه پرداخته شده و عواقب جنگها و هموار شدن مسیر وحدت آلمان تا شکل­گیری رایش دوم اشاره گردیده است.

 در فصل هفتم به سیاست بیسمارک مبنی بر حفظ وحدت از طریق اتحاد با کشورهای دیگر، و تقویت اقتدار آلمان اشاره شده است و به صورت مبسوط سیاستهای جهانی و داخلی آلمان تا پایان عصر بیسمارک مطرح گردیده است.

  در فصل هشتم تحولات فلسفی غرب در قرن نوزدهم مورد بررسی قرار گرفته است. و نگرش‌ها و قالب‌های فکری حاکم بر این دوران که عمدتاً بر رویدادهای سیاسی فرانسه و آلمان تأثیرگذار بوده‌اند مطرح شده است.

در فصل نهم فلاسفه­ی تاثیرگذار و نقش آفرین و‌اندیشه‌های کاربردی آنان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. به دلیل کثرت فلاسفه و‌اندیشمندان قرن نوزدهم تنها آن عده که بیشترین تاثیر را در نوگرایی‌اندیشه‌ها یا تحکیم سیاستها داشته­اند مطرح شده‌اند و لاجرم از ذکر نام سایر‌اندیشمندانی که اشتراک نظر با بقیه داشته­اند و یا حوزه­ی تاثیرگذاری آنان بر موضوع مورد بحث در این رساله زیاد نبوده است چشم پوشی شده است.

پس از پایان فصل نهم نگارنده به نتیجه‌گیری درباره‌ی بحث‌های رساله اقدام کرده است و جریان اندیشه ها ونقش تفکرات فلسفی و سیاسی را بر رویدادهای کشور فرانسه و آلمان در قرن نوزدهم به صورت فشرده تحلیل نموده است.

فصل اول: چهارچوب تحقیق و بررسی و نقد منابع

1-1- بیان مسأله

  در این رساله تاثیر‌اندیشه­های سیاسی قرن نوزدهم بر روابط آلمان و فرانسه مورد بحث قرار گرفته است که در محتوای بحث به‌اندیشمندان تاثیرگذار در قرن نوزدهم و رویدادهای سیاسی فرانسه و آلمان پرداخته شده است.

2-1- اهمیت تحقیق

  توجه محدود به تاثیر‌اندیشمندان سیاسی در هر دورانی و تاثیر شگرف فیلسوفان و نظریه­پردازان در تغییر جهت گیریهایی سیاسی دولتها، نگارنده را واداشت تا در بحثی اساسی ضمن بررسی‌اندیشه‌های قرن نوزدهم به تاثیر و چگونگی ورود این تفکرات به حوزه­ی دولتها پرداخته شود.

  رساله­ مذکور حاصل مطالعه­ دو ساله­ی نگارنده می­باشد که در این مدت سعی کرده با مطالعه­ی منابع مختلف فارسی و انگلیسی و مقایسه­ی دیدگاهها، تصویر روشن و برجسته ­ای از موضوع مورد بحث را ارائه دهد.

3-1- سوال مورد تحقیق

  تأثیر نظام‌های فکری و فلسفی حاکم بر قرن نوزدهم بر رقابتهای فرانسه و آلمان تا چه میزان بوده است؟ و آیا سیر تفکرات حاکم بر یک سده و یا سده‌های پیشین نقش عمده‌ای در جهت گیریهای سیاست داخلی و بین المللی بازیگران اصلی صحنه جهانی دارد؟

4-1- فرضیات

نگارنده برای پاسخ به سئوالات تبیین شده و مسائل مطرح شده ناچار به ترسیم فرضیاتی است تا بتواند با پاسخ به فرضیات به جواب پرسش ها و ابهامات دسترسی پیدا کنند. فرضیه­ای که در ذهن نگارنده خطور کرده این است، که اقدامات سیاسی فرانسه و آلمان ریشه­ی عمیق در نوع تفکرات دارد که در طول قرنهای قبل به بدنه­ی این دو کشور رسوخ کرده است.

بحران‌های اقتصادی و فکری و حقارت ناشی از اقدامات ناپلئون و رقابتهای پنهانی دول اروپایی دست به دست هم داده و در کنار تجلی افکار ملیت پرستانه ظهور آلمان متحد و دسته­ بندی دولتها را به دنبال آورد.

[1] . David w.zigler,war,peace and International politics,(Boston,U.S,A:Little,Brown and company,1977),p18

[2] .Liberalism

[3] .socialism

[4] . Imperialism

[5] . Militarism

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.