پایان نامه : مدلسازی طول موج ماکزیمم جذب رنگهای آزو توسط الگوریتم مورچه و فعالیت داروئی مشتقات کاپساسین با استفاده از ماشین بردار پشتیبان

بشر هوشمند و صاحب تفكر همیشه برای یافتن راهی كه زندگی­ اش را متحول و كامل گرداند، از طبیعت الهام گرفته است.

با گذشت قرن ها، احساس نیاز به الهام گرفتن از طبیعت اسرارآمیز و دوست داشتنی و صد البته منظم، قانونمند و دارای شعور فطری، شدت پیدا كرده است. به گونه ای كه از ریزترین موجودات همچون ویروس تا غول آساترین كهكشان ها، برای انسان كه همیشه در تكاپوی حقیقت و دانش است، همه، معلمان و راهنمایان خوبی محسوب گردیده­اند، چرا كه طبیعت همیشه رو به سوی كمال دارد.

آنچه كاملاً مشهود است، به نظر می آید جهان هستی از جزء تا كل با یك حركت آرام ولی پیوسته كه به ظاهر تصادفی است رو به یك نقطه بهینه درحال حركت است. در حقیقت طبق نظریه داروینی، طبیعت در حال بهینه كردن مسائل است.

به طور مثال اگر بخواهیم حجم معینی آب را از كوهستان به دریا منتقل كنیم و تمام ویژگیها و معادلات مربوط به سختی، نوع، دما، جنس و سایر مشخصات آب و محیط اطراف را تعیین كرده و با این معادلات مسیر را بیابیم دقیقاً به همان مسیر جویبارها و رودخانه­ها می­رسیم كه در طبیعت جریان دارند.

بدیهی است كه خداوند معلمی است كه دانش آموزش، انسان را از طریق نشانه­هایش در طبیعت به طور كامل هدایت می­كند.

هم اكنون كار روی توسعه سیستم­های هوشمند با الهام از طبیعت، از زمینه­های پرطرفدار هوش مصنوعی است. الگوریتم ژنتیك[1] كه با

 

پایان نامه و مقاله

 استفاده از ایده تكامل داروینی و انتخاب طبیعی مطرح شده روش بسیار خوبی برای یافتن مسائل بهینه­سازی است. ایده تكاملی داروینی بیانگر این مطلب است كه هر نسل نسبت به نسل قبل دارای تكامل است و آنچه در طبیعت رخ می­دهد، حاصل میلیون­ها سال تكامل نسل به نسل موجوداتی مانند مورچه است.

حشراتی مانند مورچه، موریانه، زنبور كه به صورت كلونی زندگی می­كنند، بر رفتار به ظاهر بی­نظم­شان نظم و قانونمندی خاصی حكمفرماست كه دانشمندان و محققان را به خاطر این پیچیدگی منظم و راهگشا در حل مسائل بهینه­سازی، شیفته خود ساخته است.

 

1-2 كمومتریكس

بدست آوردن داده تجزیه­ای یكی از مراحل اصلی تجزیه می­باشد، تا اواخر دهه پنجاه قرن بیستم این مرحله به عنوان مشكل­ترین بخش یك تجزیه به حساب می­آمد، همچنین زمان عمده یك تجزیه شیمیائی مربوط به جمع­آوری داده­های تجزیه­ای می­شد.

اما ازآغاز دهه شصت قرن بیستم، زمانی كه دستگاه­های مدرن وارد آزمایشگاه­ها و مراكز تحقیقاتی گردید، این مشكل برطرف شد و در نتیجه استفاده از چنین دستگاه­های پیشرفته تعداد زیادی داده از یك نمونه بدست می­آید. جهت ثبت و ذخیره­سازی چنین داده­های وسیعی نیاز به وسیله­ای بود كه بتواند از عهده چنین كاری برآید، به طور همزمان با ظهور دستگاه­های پیشرفته تعداد زیادی داده از یك نمونه بدست آمد و استفاده از كامپیوتر نیز به عنوان ابزاری جهت ثبت و ذخیره داده­های حاصل از یك تجزیه شیمیائی رشد چشمگیری یافت، در نتیجه اتصال كامپیوتر به دستگاه­های آزمایشگاهی ثبت و ذخیره نمودن داده­ها كه قبلاً به عنوان مشكل­ترین بخش یك تجزیه بوده تبدیل به ساده­ترین مرحله گردید. ولی مشكل دیگری كه به دنبال چنین پیشرفتی، ظاهر گردید، نحوه برخورد با چنین حجم وسیعی از داده بود كه باید به اطلاعات تبدیل می­شدند.

برای مدت­های طولانی، ریاضی و آمار برای تفسیر نتایج آزمایش­ها به كار گرفته می­شدند. ولی با ظهور نرم­افزارهای پیشرفته رایانه ای تحول شگرفی در نحوه استفاده ریاضی و آمار در حل مسائل شیمیایی به وجود آمد. به طوری كه استفاده از ریاضی ، آمار و كامپیوتر در شیمی منجر به ظهور شاخه­ای جدید به نام كمومتریكس[2] گردید. اگرچه شیمی­دانهای تجزیه بیش از سایر همکارانشان با این شاخه آشنا هستند و از آن بهره می­برند، ولی در رشته­های مرتبط با شیمی از جمله علوم داروئی، بیوشیمی و غیره نیز كاربردهای فراوانی دارد ]5-1[.

برای اولین بار در سال 1971 سوانت ولد[3] اصطلاح “كمومتریكس” را به كار برد و آن را هنر استخراج اطلاعات شیمیائی از داده­های تجزیه­ای دانست . در سال 1974 با همكاری كوالسكی[4] انجمن بین­المللی كمومتریكس تأسیس شد ]6[.

در سال 1982 كوالسكی و فرانك[5] كمومتریكس را شاخه­ای از علم شیمی كه در طراحی آزمایش­های بهینه­سازی، برقراری ارتباط بین نتایج تجربی با متغیرهای آزمایش و همچنین استخراج اطلاعات از سیستم­های شیمیایی با استفاده از ریاضی، آمار و كامپیوتر تعریف كردند ]7[.

ماسارت[6]، كمومتریكس را یك روش شیمیائی می­داند كه از منطق ریاضیات و آمار برای رسیدن به اهداف زیر بهره می­جوید ]8[:

  • طراحی با انتخاب فرآیندهای تجربی بهینه شده
  • دسترسی به حداكثر اطلاعات مناسب شیمیائی از طریق داده­ های تجربی
  • بدست آوردن اطلاعات در زمینه سیستم­های شیمیائی

براون[7] سردبیر مجله كمومتریكس معتقد است كمومتریكس قسمتی از علم شیمی است كه كوشش در پاسخگوئی به سوالات مربوط به سنجش­های شیمیائی دارد ]9[. سوالاتی از قبیل:

  • اندازه­گیری كجا و چگونه باید انجام پذیرد؟
  • سیگنال[8] و نویز[9] كدامند؟
  • چگونه می­ توان از اندازه­گیری، اطلاعات مناسب را بدست آورد؟
  • منشأ خطاها در نتایج حاصل از اندازه­گیری­ها چیست؟

انجمن بین­المللی كمومتریكس (ICS) تعریف جامعی از كمومتریكس ارائه می­دهد. براساس تعریف این انجمن كمومتریكس علم برقراری ارتباط بین سنجش­های انجام شده بر روی یك سیستم یا فرایند شیمیائی و حالتی از سیستم می­باشد. این ارتباط از طریق كاربرد روش­های آماری و ریاضی صورت می­پذیرد.

به هر حال، شاید بتوان اهداف كمومتریكس را چنین بیان نمود كه:

با استفاده از کمومتریکس، عوامل موثر و بر همكنش آن­ها در یك فرایند شیمیائی (اعم از یك فرایند تجزیه­ای و غیره) مورد شناسائی قرار گرفته و با حداقل آزمایش­ها، بهینه­سازی می شوند. بدست آوردن ارتباط بین عوامل موثر و پاسخ سیستم از دیگر اهداف كمومتریكس می­باشد. در نهایت، تبدیل داده­های حاصل به اطلاعات نیز هدف نهائی كمومتریكس می­باشد. واضح است رسیدن به چنین اهدافی نیازمند كمك گرفتن از ریاضی، آمار و كامپیوتر است ]10[.

بسیاری از مسائلی که در کمومتریکس با آنها مواجه می شویم به دلیل پیچیدگی فوق العاده با روش های دقیق قابل حل نیست به زبان علوم کامپیوتر، چنین مسائلی را “چند جمله ای نامعین سخت[10]” می گویند.

زمان لازم برای حل دقیق چنین مسائلی با زیاد شدن تعداد ورودی ها ، به شدت زیاد می­شود ، در چنین مواردی لازم است از “تقریب های خوب[11]” استفاده کنیم، یکی از این تقریب­های خوب الگوریتم های هیوریستیک می باشند که از آن برای برقراری رابطه ساختار – خاصیت بهره خواهیم جست ]11[.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.