پایان نامه ارشد: بررسی نقش ارزشها، محوریت کار، تعهدسازمانی بر روی رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان دانشگاه

دانشگاه ها را می­توان از ارکان اساسی توسعه در هر جامعه دانست. جامعه حساسیت خاصی نسبت به دانشگاه دارد، از این رو دانشگاه ها با داشتن رسالتی مهم، هدایتگر توسعه و پیشرفت هستند. یکی از مهمترین نیروها و بازوهای اساسی که می تواند دانشگاه ها را قدرتمند و قوی سازد، وجود کارکنان شایسته و کارآمد است. درواقع پویایی دانشگاه ها وابسته به عوامل مختلفی از جمله داشتن کارمندانی خشنود، دارای وفاداری بالا نسبت به سازمان و وابسته به کار خود است تا در محیطی پویا و سالم با بکاربستن تمام توان خویش برای کارآیی بیشتر و بهتر این سازمان فرهنگی گام بردارند (زارعی متین و همکاران، 1385: ص36).

کارکنان خوش برخورد که اغلب دیدگاه مثبت در زندگی دارند، تمایل بیشتری به انجام رفتارهای شهروندی سازمانی دارند. افرادی که ویژگی همدلانه و نوع دوستانه دارند، رفتارشهروندی سازمانی بیشتری از خود نشان می دهند و آن را جزء جدایی ناپذیر کارشان تلقی می کنند (سینگ و موداسر،[1] 2008؛ به نقل از کریمی و همکاران، 1391:ص155).

منابع انسانی، اساسی ترین واحد در منابع ورودی به سازمان ها است و سازمان ها با ایجاد رضایت شغلی و شکل گیری تعهد سازمانی در کارکنان خویش می­توانند انتظار بروز رفتارهای شهروندی سازمانی را که به کارآیی و عملکرد آن سازمان ها کمک موثری می کند از جانب کارکنانشان داشته باشند (حیدری تفرشی و دریابگیان، 1390: ص34). امروزه دستیابی به اهداف سازمان ها تا حد زیادی در گرو عملکرد مناسب و صحیح کارکنان است (مردانی حموله و حیدری، 1387: ص48).

کارکنان در سازمان های خدماتی نقش مهمی در تحقق اهداف سازمان ها و بویژه کیفیت خدمات آنها دارند. کیفیت خدمات سازمان ها تحت تاثیر رفتارهای خاصی از کارکنان به نام رفتارهای شهروندی قرار می گیرد. که رفتارهای شهروندی خود تحت تاثیر متغیرهای زیادی همچون عدالت سازمانی ، اعتماد سازمانی، سبک رهبری، اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی قرار می گیرند (سیدجوادین و همکاران، 1392: ص106).

در گذشته، انتظارات متفاوتی از آموزش عالی وجود داشت که به مرور زمان با تحولات علمی و فنی تغییر یافته است و اکنون آموزش عالی، به عنوان یکی از عوامل موثر در تحقق سیاست های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در نظر گرفته می شود. دانشگاه ها به عنوان زیر نظام های عمده نظام آموزش عالی، در فرآیند توسعه­ی یک کشور به عنوان مرکزی که به تربیت نیروی انسانی کارآمد، شایسته و ماهر به منظور پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه در حوزه های مختلف می پردازد، نقش مهمی بر عهده دارند، زیرا دانشگاه ها با ارائه بروندادهای خود به جامعه، عملا در راه توسعه گام بر می دارند. بنابراین، شالوده­ی توسعه­ی سیاسی و اقتصادی در دانشگاه نهاده می شود و این امر خود به توسعه­ی علمی و فرهنگی منوط است که منشاء آن نیز در دانشگاه است (قلاوندی و همکاران، 1389).

1-2 بیان مسئله

رفتار شهروندی سازمانی یکی از ابعاد مهم جامعه شناختی سازمان های آموزشی از جمله دانشگاه­هاست. کارکنان دانشگاهی می توانند نقش مهمی در ارتقاء کیفیت دانشگاه خود ایفا کنند. آنان با رفتارهای نوع دوستانه و جوانمردانه، همراه با ادب و مهربانی، خوش خویی و حس وظیفه شناسی به افزایش کیفیت در دانشگاه کمک موثری خواهند کرد. بعبارت دیگر، رفتار شهروندی سازمانی یکی از شاخص هایی است که موجب بهبود عملکرد کارکنان می شود و سازمان را بسوی تحقق اهدافش سوق می دهد (هویدا و نادری، 1388: ص104).

سازمان ها بدون تمایل داوطلبانه­ی افراد به همکاری، قادر به توسعه­ی اثربخشی خرد جمعی خود نیستند. تفاوت همکاری داوطلبانه و اجباری از اهمیت فراوان برخوردار است، در حالت اجباری شخص وظایف خود را در راستای مقررات و قوانین و استانداردهای قابل قبول یک سازمان و فقط در حد رعایت الزامات انجام می دهد. ولی در همکاری داوطلبانه موضوع بیش از وظیفه مطرح است و افراد کوشش ها، انرژی و بصیرت خود را برای شکوفایی توانایی­های خود به نفع سازمان ابراز می کنند. اغلب، در این حالت افراد از منافع شخصی خود می گذرند و مسئولیت­پذیری در راستای منافع دیگران را در اولویت قرار می دهند. علاوه بر ضرورت این رفتار در دنیای متحول کنونی، همکاری داوطلبانه یک عامل کلیدی در اجرای موثر تصمیم­های راهبردی است. اجرای هدفهای تصمیم راهبردی، مستلزم خلاقیت و اقدام همزمان افراد و هر دو مستلزم روحیه­ی همکاری داوطلبانه است، بنابراین یکی از چالش های اساسی مدیریت راهبردی نحوه­ی جلب این همکاری است (زارعی متین و همکاران، 1389: ص57).

سال های اخیر توسعه­ی تکنولوژی های جدید و رشد فزاینده­ی جهانی اقتصاد منجر به رقابت فزاینده و تغییرات سریع در ماهیت کار سازمان ها و کارکنانشان شده است. در نتیجه­ی این تغییرات و جهت آماده شدن برای تغییرات آینده، فشار قابل ملاحظه ای بر کارکنان برای پذیرفتن مسئولیت برنامه ریزی ارتقای شغلی، آموزش و حقوق و مزایا وارد می آید. همچنین، سازمان ها بمنظور رقابت در صحنه جهانی، ارضای نیازها و انتظارات مشتریان و سازگاری با ماهیت در حال تغییر شکل، تمایل دارند کارکنانی انتخاب کنند که فراتر از وظایف و نقش تعریف شده در شرح شغلشان عمل نمایند. موفقیت سازمان ها، امروزه بستگی زیادی به عملکرد کارکنانی دارد که فراتر از نقش و وظایف خود عمل می کنند (ابراهیم پور و همکاران، 1390: ص92).

سازمان از ضروری­ترین عناصر جامعه است که یک نقش مهم در زندگی انسان ایفا می کند. منابع انسانی استراتژی ترین دارایی سازمان است در رویکردهای جدید مدیریت و رفتار سازمانی پاسخگویی، تعهد سازمانی، شجاعت و علاقه­ی کارمندان بعنوان یکی از اساسی ترین عوامل رفتاری در نظر گرفته شده و رفتارهایی مثل کمک به کارکنان دیگر خیلی مهم است. یکی از این رفتارها، رفتار شهروندی سازمانی است. رفتار شهروندی سازمانی در مرحله­ی اول بعنوان رفتارهای فرانقشی در سال 1987 توسط کلن و کاتز[2]بیان شده است اما تحقیقات اصلی روی این مفهوم از 24 سال پیش معرفی شده است. بنابراین، آن در حقیقت توسط ارگان شروع شده و آن روی متغیرهای مختلفی تاثیر می گذارد (جعفری و بیدارین، 2012).

سازمان های امروزی شهروندمدار نبوده و رفتار شهروندی سازمانی به ندرت دیده می شود و کارکنان خواسته و یا ناخواسته از بروز چنین رفتارهایی اجتناب می ورزند. کارکنان همان چیزی که قوانین و مقررات مشخص کرده و همان چیزی که مدیران سازمان گفته اند انجام می دهند و رفتارهایی فراتر از نقش مورد انتظار ارائه نمی دهند. در نتیجه، رفتار شهروندی سازمانی محدود می شود سازمان­ها بویژه در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه بایستی زمینه را به گونه ای فراهم سازند که کارکنان و مدیرانشان با طیب خاطر تمامی تجربیات، توانایی ها و ظرفیت های خود را در جهت اعتلای اهداف سازمانی بکار گیرند، این امر میسر نخواهد شد مگر آنکه اصول و قواعد مربوط به رفتار شهروندی سازمانی و بسترهای لازم برای پیاده سازی اینگونه رفتارها فراهم گردد. سازمان های امروزی برای موفقیت و مواجهه با رقبا نیاز به انعطاف پذیری دارند. رفتار شهروندی سازمانی نوعی رفتار است که ضمن ایجاد منافعی همچون بهره وری بیشتر، کیفیت جامعه و بهبود کیفیت زندگی کاری می تواند در جهت ایجاد این مزیت گام بردارد (موسوی، 1392).

توجه به مساله­ی رفتار شهروندی سازمانی باعث می شود که کارکنانی که دارای بهترین عملکرد هستند شناسایی شوند. امروزه نقش نیروی انسانی در فرآیند تولید و ارائه­ی خدمات در جوامع بشری به عنوان مهمترین عامل مشخص شده است و پیشرفت تکنولوژی بدون تحولات نیروی انسانی فاقد کارآیی است. از آنجایی که رفتار شهروندی سازمانی از یک طرف منابع موجود و در دسترس را افزایش می­دهند و از طرف دیگر نیاز به سازوکارهای کنترل رسمی و پر هزینه را می کاهد و بر جوانب درونی سازمان تاثیر می گذارد در اثربخشی سازمان موثر است. از این رو می توان نتیجه گرفت که رفتار شهروندی سازمانی کارکنان می تواند به بهبود محیط کاری درون سازمانی کمک شایانی کند (زارعی متین و همکاران، 1385).

ساختار رفتار شهروندی سازمانی به دنبال شناسایی، اداره و ارزیابی رفتارهای فرانقش کارکنانی است که در سازمان فعالیت می کنند و باعث اثربخشی سازمان می شوند. درواقع دو نوع آثار فردی و سازمانی در سایه­ی وجود رفتار شهروندی سازمانی مترتب است (زارعی

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 متین و همکاران، 1389: ص56).

رفتار شهروندی سازمانی، رفتاری خود خواسته و افزون بر نقش، برای کمک به همکاران، مدیر، مراجعان و کل سازمان است که در بروز آن نظام پاداش و تنبیه سازمانی تاثیر چندانی ندارد و در آن از شرح وظایف گفته نمی شود. این رفتارها کارآیی و اثربخشی سازمان را به دنبال دارند (زین آبادی، 1390: ص64).

یکی از روشهای ترغیب کارکنان برای درگیری در رفتارهای فرانقش و انجام رفتار شهروندی سازمانی، تقویت کیفیت ارتباطات رهبران و سرپرستان سازمان با کارکنان است (بهارلو و همکاران، 1393). سازمان ها بویژه سازمان های کشورهای جهان سوم که نیازمند جهشی عمده در افزایش کارآمدی می باشند زمینه را بگونه ای فراهم سازند که کارکنان و مدیرانشان با طیب خاطر، تمامی تجربیات، تواناییها و ظرفیت های خود را در جهت اعتلای اهداف سازمانی بکار گیرند این امر میسر نخواهد شد مگر آنکه عوامل موثر بر توسعه­ی رفتارهای شهروندی سازمانی شناسایی و بسترهای لازم برای پیاده سازی اینگونه رفتارها از طریق آموزش در دانشگاه فراهم شود (زارعی متین و احمدی، 1388).

با توجه به اینکه افزایش اثربخشی همواره یکی از مسائل و دغدغه های مدیران سازمان هاست شناخت رفتار شهروندی سازمانی و عوامل موثر بر آن می تواند گام موثر و مفیدی در این مسیر به شمار آید. رفتار شهروندی سازمانی از رفتارهای فرانقشی کارآمد و اجتماعی مدار است (توکلی و همکاران، 1388).

وجود معضلاتی مانند کم کاری و پرخاشگری موجب می شود تا سازمان ها در پی کاهش اینگونه رفتارها و افزایش هر چه بیشتر رفتارهایی باشند که برای سازمان منافعی از جمله بهره وری داشته باشد. یکی از عواملی که باعث ایجاد بهره وری می شود، رفتار شهروندی سازمانی است. در سال های اخیر، بیشتر سازمان ها در پی یافتن راه هایی برای جذب مشارکت کارکنان در پیشبرد اهداف خود بوده اند در این میان توجه به رفتارهای داوطلبانه و خودجوشی تحت عنوان رفتارهای شهروندی سازمانی اهمیت می یابد چون افراد در ازای انجام آن، پاداشی دریافت نمی کنند (مایل افشار و همکاران، 1391: ص157).

عملکرد سازمانی برجسته از طریق تلاش های کارکنان معمولی حاصل نمی شود. یکی از دلایلی که باعث موفقیت سازمان های بزرگ می شود این است که آن ها دارای کارکنانی هستند که فراتر از وظایف رسمی خود تلاش می نمایند. مفهوم رفتار شهروندی سازمانی، تحولی در حوزه رفتار سازمانی ایجاد نموده است (صنوبری، 1387: ص80).

در صورتی که عرضه کار در بازار کار مناسب نباشد، کارکنان فقط در حد رفع وظیفه کار خواهند کرد و در بهترین حالت تنها به منظور از دست ندادن شغل فعلی تلاش می کنند یعنی حداقل تلاش ممکن؛ به نحوی که کارکنان دیگر ارزشی برای اهداف و ارزش های سازمان قائل نیستند و تلاشی برای رسیدن به این اهداف انجام نمی دهند و در نهایت تلاشی برای ماندن در سازمان نمی کنند. در چنین شرایطی رفتارهای مدنی سازمانی بطور چشمگیری کاهش خواهند یافت و هزینه های بسیاری بر سازمان تحمیل می گردد. که شامل هزینه های ناشی از ترک شغل کارکنان و یا هزینه های ناشی از صدمات شغلی، تاخیرها، کارشکنی ها، مشکلات در روابط با مدیریت و همکاران می باشد. سازمان باید هزینه های زیادی را صرف آموزش کارکنان فعلی و نیز کارکنان جدیدالورود نمایند که به دلیل عدم تعهد کارکنان به هدر می رود و نتیجه مورد انتظار را به دست نخواهد داد. بنابراین، به نظر می رسد تعهد سازمانی امروزه یکی از شاهراه­های اساسی موفقیت و بازدهی سازمان ها در دنیای تغییرات سازمانی باشد. درنتیجه، می توان از طریق اندازه گیری ارزش های افراد و از طریق بررسی میزان تطابق میان ارزش های افراد با سازمان، میزان تعهد سازمانی آنان را پیش بینی نمود (کاظمی و عریضی، 1390: ص71).

هر قدر میزان تعهد سازمانی کارکنان افزایش یابد، تاثیر بیشتری بر رفتار شهروندی داشته و باعث ارتقاء رفتار شهروندی می شود که در مجموع باعث افزایش اثربخشی و کارآیی فعالیت های سازمان می شود. نیروی انسانی وفادار، سازگار با اهداف و ارزشهای سازمانی و متمایل به حفظ عضویت سازمانی که حاضر است فراتر از وظایف مقرر، فعالیت کند، می تواند عامل مهمی در اثربخشی سازمان باشد. وجود چنین نیرویی در سازمان توام با بالا رفتن سطوح عملکرد و پایین آمدن میزان غیبت، تاخیر و ترک خدمت کارکنان است و وجهه سازمان را در اجتماع، مناسب جلوه داده و زمینه را برای رشد و توسعه سازمان فراهم می کند (ملک اخلاق و همکاران، 1389).

آنچه امروزه در ادبیات مدیریت، بدیهی می نماید آن است که سازمان ها به کارکنانی با تمایل به حرکت در فراسوی الزامات رسمی شغل، نیاز دارند (موریسون[3]، 1994).

رفتارهای مثبت فراتر از نقش، تحت عنوان رفتار شهروندی سازمانی مورد توجه قرار گرفته و غفلت از آنها در ارزیابی عملکرد کارکنان پذیرفتنی نیست. چراکه سازمان ها به لزوم مشارکت داوطلبانه، خودآگاه و بلندمدت افراد در جهت دستیابی به اهداف سازمانی واقف شده اند (حسنی کاخکی و قلی پور، 1386).

سازمان ها همیشه در وضعیت مطلوب قرار نداشته، آنها نیز در پاره ای مواقع با شرایط سختی روبرو خواهند شد و دچار افت می گردند در این مواقع به مدیریت سازمان بیش از سایر اجزاء فشار وارد شده و اینجا است که وجود کارکنانی با سطوح بالای رفتار شهروندی سازمانی برای مدیران کمک دهنده خواهد بود. زیرا، کارکنان مذکور با جوانمردی و تحمل شرایط نامساعد و دشوار، مدیران را در انتخاب راه حل های مناسب، از طریق مشارکت فعالانه و ارائه­ی پیشنهادات و ایده های سازنده خود، کمک می­دهند (سبحانی نژاد و همکاران، 1389).

لین و هو[4](2010) معانی عمیق نهفته در مجموعه­ی ارزش ها را بیان کردند، آنها پیشنهاد کردند که ارزش هایی که بر توجه متقابل، مهربانی، جهت گیری گروه و سعی و کوشش تاکید دارند احتمال رفتارهای شهروندی سازمانی را افزایش خواهند داد. در میان این ارزش ها توجه متقابل و جهت گیری گروه، امنیت، مهربانی و سعی و کوشش مطرح شده اند (لین و هو، 2010).

از آنجایی که رفتارهای شهروندی سازمانی، رفتارهای کاری داوطلبانه است که به سمت سازمان هدایت می شود. سهام آن یک حوزه مشترک تحت عنوان سازمان با تعهد سازمانی دارد و یک هدف عمومی تحت عنوان کار با محوریت کار دارد. بطور مشابه، آن ارزشهایی که مطابق کار و زمینه­ سازمانی اند. تاثیر بیشتری روی رفتارهای شهروندی سازمانی دارند (اکانو و کراباتی[5]، 2013).

محوریت کار و تعهد سازمانی که برای پیش بینی رفتارهای شهروندی سازمانی بکار می روند. هر دو نگرش هایی در رابطه با این هستند که هر دو به حالات هدف قرار دادن اشیاء مختلف مربوط می شوند. محوریت کار بیان کننده­ی اعتقادات و باورهایی در رابطه با اهمیت کار، بخصوص در رابطه با نقشی که کار در زندگی شخصی ایفا می کند. در این تعریف محوریت کار متناسب با رده و مقوله­ی نگرشهاست زیرا که آن ادراک و افکاری درباره­ی محل کار در زندگی شخصی را منعکس می کند. محوریت کار یک متغیر مهم است که با نظام ارزشی یک شخص و درجه­ی تعهد به کار ارتباط دارد (هرسچ فیلد و فیلد[6]، 2000).

از آنجایی که استان ایلام جزو مناطق محروم کشور به شمار می رود. و با توجه به اینکه این استان نیاز به پیشرفت و توسعه دارد و مدیران و مسئولان دانشگاه نمی توانند با تلاش های معمولی و روزمرگی دانشگاه را به سمت پیشرفت و توسعه هدایت کنند و اینکه دانشگاه ایلام بعنوان یک سرمایه ملی  و از ارکان توسعه در استان مطرح بوده و از جمله شاخص های پیشرفت علمی این دانشگاه کارکنان می باشد. توجه به رفتار شهروندی در اثربخشی و توسعه­ی علمی دانشگاه لازم و ضروری می باشد. لذا، در این پژوهش هدف ارائه­ی یک مدل از رفتار شهروندی سازمانی و عوامل مربوط به آن یعنی، ارزشها، محوریت کار و تعهد سازمانیبرای افرادی که در یک محیطی کار می­کنند کهاقتصاد و فرهنگی پویا و متفاوت دارد.




 

 


تعهد سازمانی

 

 

رفتار شهروندی سازمانی

ارزشها
محوریت کار

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 1-1: مدل مفهومی رفتار شهروندی

1Singh &Modassir

1Kolen & Katez

1 Morrison

2Lin & Ho

3 Ucanoh & Karabati

1 Hirschfeld & Field

دانلود پایان نامه ارشد : بررسی مقاومت به شکست دندانهای اندو شده باروشهای مختلف ترمیم تاج و ریشه

درمان دندانهای درمان ریشه شده که ساختمان تاجی آنها دچار تخریب شدید شده اند، همیشه مدنظر بوده است . بیماران و دندانپزشکان برای ترمیم چنین دندانهایی، بدنبال روشی بوده اند که ترمیم دوام و بقای بیشتر داشته و از هزینه های گزاف و مراحل پیچیده، مستثنی باشد. امروزه بسیاری از دندانپزشكان استفاده از سیستم های پست پیش ساخته را ترجیح می‌دهند، زیرا  آنها بسیار كاربردی،كم هزینه و در برخی موارد نسبت به پست وکورهای ریختگی محافظه كارانه ترند.

در ریشه ها ی به شدت تخریب شده، یك فایبر پست متصل شده بطور ادهزیو ممكن است استحكام شكست را بهبود بخشد و توزیع و

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 انتقال استرس بهتری را انجام دهد، بنابراین سبب تقویت دندان می‌شود.

از جمله روشهای ترمیم دندانهای اندو شده استفاده ازپست و کور ریختگی، پستهای پیش ساخته،  بیلدآپهای تاجی به کمک مواد ترمیمی مانند آمالگام، کامپوزیت و … می باشد که البته هر کدام دارای مزایا و معایبی هستند. به دلیل استفاده وسیع از این نوع درمان ها، و با توجه به اینکه قسمت اعظم مواد پرکننده کانال (گوتاپرکا) برای ایجاد فضای پست تخلیه می شود و همچنین امکان وجود کانالهای فرعی نیز هست و گوتاپرکای باقیمانده در قسمت اپیکالی کانال نیز نمی تواند سیل لازم را برای کانال فراهم نماید، ایجاد سیل به وسیله مواد سازنده پست و کور  و ماده چسباننده مهم و ضروری است .

÷همواره باندینگ بین سمان و پست یکی از مشکلات سمان کردن پستها است. به نظر می رسد با استفاده از کامپوزیت به جای پست سمان شونده یکی از اینترفیسهای باند شونده حذف می شود و مسئله باندینگ فقط موکول می شود به کفایت باند بین دندان/ ادهزیو/ کامپوزیت و همچنین مشکل C  -فاکتور زیاد در حین سمان کردن پستها حذف می شود. اگر تصور کنیم که در واقع یکی از علل اصلی شکست در درمانهای ترمیمی، کاهش مقاومت به شکست دندان و ترمیم است لذا هدف این مطالعه بررسی مقاومت به شکست دندانهای اندو شده با روشهای مختلف ترمیم تاج و ریشه می باشد.

کلیات

کامپوزیت رزین

        کامپوزیت عبارت است از مخلوط فیزیکی مواد مختلف تا میانگینی از خواص مطلوب این مواد حاصل شود. بدنبال  کوشش هایی برای بهبود خصوصیات رزین آکریلی پرنشده، Bowen در سال 1962 نوعی ماده ترمیمی پلیمر درست کرد که با ذرات سیلیکا تقویت شده بود. این ماده پایه و اساس برای موادی شد که امروزه به آنها رزین کامپوزیت می گویند و رایج ترین ماده ترمیمی همرنگ دندان می‌باشد(2 و1).

رزینهای کامپوزیتی بصورت ترکیبی از فیلرهای غیرارگانیک (سخت) که با پلیمر دای متاکریلات (نرم) پیوند خورده اند، در سال 1960 معرفی شدند. بطوریکه ویژگیهای فیزیکی آنها را به ویژگیهای عاج و مینا نزدیک می کرد. پیشرفتهای آنها شامل لایت کیور شدن، باند شدن به اجزا دندان، کاهش سایش و … می باشد و حتی پیشرفت آنها منجر شده که اکنون در ترمیمهای محافظه کارانه خلفی نیز به کار روند(2).

دانلود پایان نامه ارشد: مکان یابی سایت های ورزش های هوایی با استفاده از GIS مطالعة موردی استان اصفهان

پیوند میان گردشگری و ورزش نوع جدیدی از گردشگری را ایجاد نموده که ساختار جدیدی برای پرکردن اوقات فراغت و تفریح همراه با نشاط روحی و جسمی انسانها گردیده است. یکی از انواع ورزش هایی که بسیار مورد علاقه گردشگران ورزشی می باشد، ورزش های هوایی است که در سال های اخیر در کشور ایران رواج یافته است. جهت توسعة این نوع از گردشگری، شناسایی ظرفیت های بالقوه و توانمندی های مختلف  باید در اولویت کار برنامه ریزان قرار گیرد. پژوهش حاضر در راستای شناسایی نقاط مستعد ایجاد سایت های ورزش های هوایی در استان اصفهان صورت گرفته است.

نوع پژوهش حاضر توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی، تحلیلی- علی و پیمایشی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی و مصاحبه با مربیان ورزش های هوایی و منابع اینترنتی تهیه گردیده. سپس از طریق مشاهدات میدانی سایتها و استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP  مکان های مناسب انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های آماری از نرم افزارهای Excel، Wrplot (گلباد) و جهت تهیه نقشه ها و لایه های اطلاعاتی مورد نیاز از نرم افزار Arc GIS،Surfer ، Global mapper استفاده گردید.

با استفاده از تکنیک AHP ، 10 منطقه به عنوان مناطق مستعد برای ایجاد سایت های ورزش های هوایی تعیین و اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش، نمایانگر این بود که مناطق شرقی استان دارای شرایط مساعدتری نسبت به سایر بودند. به طوری که جندق، خور، نائین و کاشان جهت ورزش های پاراگلایدر و کایت، خور، جندق، کاشان و نائین برای ورزش های پاراموتور، چتربازی، بالن سواری و هواپیمای مدل رادیو کنترل و خور، جندق و نائین جهت ورزش بانجی جامپینگ اولویت های اول تا سوم را به خود اختصاص دادند. همچنین ارتفاعات مناطق نطنز، شهرضا، نجف آباد، کوهپایه، ورزنه و انارک اولویت های بعدی را از آن خود کرده اند.

کلیدواژه ها: گردشگری ورزشی، ورزش های هوایی، مدل تحلیلیAHP، استان اصفهان

فهرست مطالب

فصل اول: کلیات طرح تحقیق

1-1- بیان مسأله پژوهش.. 2

1-2- پیشینه پژوهش.. 4

1-3- اهمیت و ارزش پژوهش.. 6

1-4- سؤالات پژوهش.. 6

1-5- فرضیات پژوهش.. 8

1-6- اهداف پژوهش.. 8

1-6-1- اهداف جزئی .. 8

1-6-2-اهداف کلی.. 8

1-7- روش تجزیه و تحلیل.. 8

1-8- کاربرد نتایج پژوهش.. 9

1-9- مشکلات پژوهش.. 9

 فصل دوم:

2-1- تعاریف و مفاهیم 11

2-1-1- گردشگری 11

2-1-2- گردشگر 11

2-1-3- انواع گردشگری 12

2-1-3-1- گردشگری ماجراجویانه 12

2-1-3-2- گردشگری فرهنگی 12

2-1-3-3- گردشگری ورزشی 13

2-1-3-4- گردشگری شهری 13

2-1-3-5- گردشگری بهداشتی و درمانی 14

عنوان            صفحه

2-1-3-6- اکوتوریسم 14

2-1-4- ورزش 14

2-2- دیدگاه ها و مبانی نظری 15

2-2-1- اهداف اصلی توسعة ورزش در فضای شهری 15

2-2-1-1- اهداف جسمانی 15

2-2-1-2- اهداف روانی 15

2-2-1-3- اهداف اجتماعی 15

2-2-1-4- اهداف معنوی و اخلاقی 16

2-2-1-5- اهداف اقتصادی 16

2-2-2- ورزش های هوایی 16

2-2-3- انواع ورزش های هوایی 16

2-2-3-1- بالون ها و سفینه های فضایی 17

2-2-3-1-1- بالون 17

2-2-3-1-2- سفینه فضایی یا کشتی فضایی 18

2-2-3-2-هوانوردی عمومی 19

2-2-3-3- گلایدرها‌ 19

2-2-3-4- هواپیمای مدل 20

2-2-3-5- چتربازی 21

2-2-3-5-1- چتربازی اتوماتیک 21

2-2-3-5-2- چتربازی غیراتوماتیک (سقوط آزاد) 22

2-2-3-6- آکروباسی هوایی 24

2-2-3-7- رکوردهای هوایی و فضایی 25

2-2-3-8- کایت و پاراگلایدر 26

2-2-3-8-1- کایتینگ 26

2-2-3-8-2- پاراگلایدر 27

عنوان      صفحه 

2-2-3-9- میکرولایت 92

2-2-3-10- هلیکوپتر واتوژیرو 29

2-2-4- تاریخچه ورزش های هوایی 30

2-2-5- فدراسیون ورزش های هوایی 30

2-2-6- اهداف و وظایف فدراسیون جهانی هوانوردی 31

2-2-7- معیارهای مکان یابی سایت های ورزش های هوایی 32

2-2-7-1- سرعت و جهت باد 33

2-2-7-2- شیب زمین 33

2-2-7-3- دمای هوا 33

2-2-7-4- دسترسی به راه ها 34

2-2-7-5- فاصله از مراکز شهری 34

2-2-7-6- رطوبت 34

2-2-7-7- ارتفاع 34

2-2-8- مکان یابی 34

2-2-9- سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) 35

2-2-10- کاربرد GIS در مکان یابی 36

2-2-11- مراحل فرآیند مکان یابی با استفاده از GIS 37

2-3- تکنیک ها و روش ها 37

2-3-1- مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) 37

2-3-2- مراحل انجام مدل سلسله مراتبی (AHP) 38

فصل سوم: مطالعات جغرافیایی و اکولوژیکی منطقة مورد مطالعه

3-1- ویژگی‌های طبیعی محدودة مورد مطالعه.. 42

3-1-1- موقعیت جغرافیایی استان اصفهان .. 42

3-1-2- وضعیت توپوگرافی و زمین شناسی.. 43

عنوان           صفحه

3-1-3- بررسی شیب.. 44

3-1-4- بررسی جهت شیب .. 45

3-1-5- وضعیت پوشش گیاهی.. 46

3-1-5-1- منطقة رویشی نیمه بیابانی.. 47

3-1-5-2- منطقة رویشی استپی.. 48

3-1-5-3- منطقة رویشی نیمه استپی‌.. 48

3-1-5-4- منطقة رویشی کوه های مرتفع .. 48

3-1-5-5- منطقة رویشی جنگل های خشک.. 48

3-1-6- آب و هوا .. 49

3-1-6-1- بارندگی.. 50

3-1-6-2- درجه حرارت .. 52

3-1-6-3- رطوبت.. 54

 

 

پایان نامه

 

3-1-6-4- سرعت و جهت باد.. 57

3-2- ویژگی های انسانی و اقتصادی استان اصفهان.. 58

3-2-1- تغییرات جمعیتی استان طی سال های 1335 تا 1385.. 58

3-2-2- ساختار سنی جمعیت.. 59

3-2-3- ساختار جنسی جمعیت .. 60

3-3-4- سطح سواد و آموزش .. 61

3-3-5- وضع فعالیت.. 16

3-3-6- تسهیلات و امکانات ارتباطی.. 62

 

4-1- مکان یابی سایت های ورزش های هوایی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیک AHP (تحلیل سلسله مراتبی)… 66

4-1-1- مرحله اول ساختن سلسله مراتب .. 66

4-1-2- مقایسه زوجی معیارها.. 68

               

    4-1-3- مقایسه زیرمعیارها.. 69

4-1-4- گلبادهای ایستگاه های هواشناسی مناطق منتخب جهت مکانیابی سایت های ورزش های هوایی.. 85

4-1-5- تلفیق لایه های اطلاعاتی و اولویت بندی مناطق مستعد سایت های ورزش های هوایی.. 86

4-1-6- مقایسة زوجی گزینه های منتخب انواع ورزش های هوایی   92

4-1-7- به دست آوردن وزن نهایی گزینه ها.. 69

4-2- نتیجه گیری.. 104

فصل پنجم: نتیجه­گیری و ارائه پیشنهادات

5-1- جمعبندی .. 106

5-2- بررسی فرضیات.. 107

5-2-1- فرضیه اول.. 107

5-2-2- فرضیه دوم.. 108

5-3- ارائه پیشنهادات.. 108

5-3-1- پیشنهادات کوتاه مدت.. 109

5-3-2- پیشنهادات میان مدت.. 110

5-3-3- پیشنهادات بلند مدت.. 110

پرسشنامه متخصصین.. 111

منابع و مأخذ.. 117

فصل اول

کلیات تحقیق

توسعة اقتصادی در هر کشوری نیازمند سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی می باشد. سرمایه گذاری در زیرساخت های گردشگری و استفاده از توان های هر منطقه جهت جذب گردشگران، یکی از راه های مناسب برای توسعه اقتصادی مناطق محسوب می شود. از آنجایی که گردشگری فعالیتی است که زمینه های اشتغالزایی و افزایش درآمد ساکنین و گذران اوقات فراغت و تفریح مردم شهر ها و نواحی روستایی را فراهم می نماید، رهیافت جدیدی است که می تواند به بهبود زندگی ساکنان کمک نماید و تسریع بخش توسعه باشد. امروزه یکی از انواع گردشگری که بسیار مورد علاقه و استفاده مردم دنیا واقع شده، توریسم ورزشی است. پیوند میان گردشگری و ورزش نوع جدیدی از گردشگری را ایجاد نموده که ساختار جدیدی برای پرکردن اوقات فراغت و تفریح همراه با نشاط روحی و جسمی انسانها گردیده است. لذا جهت توسعة این نوع از گردشگری، شناسایی ظرفیت های بالقوه و توانمندی های مختلف در سطح خرد فضای جغرافیایی باید در اولویت کار برنامه ریزان قرار گیرد که با توجه به محدودیتهای مختلف اعم از فنی، مالی، زمانی و… امکان بهره گیری و توسعه تمام ظرفیتها در سطوح محلی در مدت زمان کوتاه وجود ندارد. از این رو جهت این امر، استفاده از روشهای مناسب برای تعیین بهترین مکان مناسب با توجه به معیارها و شاخص ها ضروری می گردد.

بیان مسأله

جابجایی، حرکت و تحرک از ویژگی های بیشتر موجودات زنده از جمله انسان است. انسان در هر مرحله از زندگی، برحسب نوع و میزان فعالیت جسمانی نیازهای متفاوتی دارد که باید به آنها پاسخ داده شود. انسان ها به عنوان موجوداتی جامعه گرا به طور عمده در مجتمع های زیستی اعم از روستا یا شهر گرد یکدیگر جمع می شوند و زندگی می کنند. با ارتقای سطح شهرنشینی، نوع و میزان فعالیت های فیزیکی تغییر یافته (عباس زادگان، 1385: 1) و ورزش جزء ضرورت های اساسی زندگی محسوب می شود. مهم ترین اهدافی که برای ورزش ذکر شده اند، عبارت اند از : حفظ سلامت و بهداشت، رشد و تقویت قوای جسمی، آمادگی برای فعالیت های دفاعی، کسب شادابی و نشاط و نیل به موفقیت در وظایف حرفه ای و شغلی(تقوایی و هدایتی مقدم، 1388: 27). بنابراین اهمیت ورزش در دنیای کنونی بر کسی پوشیده نیست. رابطه این متغیر با مقولاتی چون توسعه پایدار، توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی، صلح، مشارکت، محیط زیست و . . . اثرات ژرفی را بر وضعیت جوامع معاصر بر جای نهاده است (مالمیر، 1385: 2). بنابراین  از یک سو فضای باز، ورزش و تفریح به عنوان اجزاء مهم زندگی شهری برای سلامتی افراد جامعه شناخته شده اند (محمدزاده چیانه، 1385: 4). و از سوی دیگر می توانند به عنوان عواملی جهت توسعة گردشگری ورزشی محسوب شوند. سرمایه گذاری در زیر ساخت های توریسم و استفاده از توان های بالقوة منطقه ای به منظور جذب توریست یکی از راه های مناسب برای توسعه اقتصادی است (ابراهیم زاده و آقاسی زاده، 1388: 108). از بخش های مهم و پر اهمیت که قابلیت تبدیل به امر فرابخشی در صنعت گردشگری را دارد، ورزش است که از آن به عنوان گردشگری ورزشی نام برده می شود(قیامی راد و دیگران، 1387: 52).

گردشگری ورزشی یکی از مهم ترین بخش های گردشگری دارای منافع خاص است که در آن میل به دنبال کردن فعالیت های ورزشی در یک مقصد گردشگری است که انگیزه اصلی برای سفر است (Woratschek & et al,2007). پژوهش ها نشان می دهد که گردشگری ورزشی یکی از بخش هایی است که در تمام دنیا در صنعت گردشگری بیشترین رشد را داشته (احسانی و دیگران، 1389: 6) و جذابیتهای گردشگری بر پایة ورزش، در مقایسه با دیگر جذابیت های فرهنگی، مزیت های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بیشتری دارد (هنرور و دیگران، 1386: 32). براساس گزارش WTO، تعداد گردشگران جهان سالیانه 4.3 درصد رشد دارد و در سال 2020 به 1.6 میلیارد نفر می رسد. در همین زمان هزینه های گردشگران در سرتاسر جهان در هر سال 6.7 درصد رشد دارد و به 2 تریلیون دلار می رسد. بخشی از این مسافرت ها را گردشگری ورزشی تشکیل می دهد. در کشورهای صنعتی، گردشگری به عنوان یک مجموعة کل بین 4 تا 6 درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) را تولید می کند و گردشگری ورزشی بین 1 تا 2 درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) را شامل می شود. اگر چه اندازه گیری های تأثیر ورزش و گردشگری در کل جهان مشکل است، با وجود این، نرخ رشد صنعت گردشگری ورزشی حدود 10 درصد در سال برآورد می شود (ادبی فیروزجاه و دیگران، 1388: 68). بنابراین جهت توسعة این نوع از گردشگری، شناسایی ظرفیت ها و توانمندی های مناطق در کانون توجه برنامه ریزان قرار دارد (رنجبر دستنایی، 1390: 1).

یکی از انواع ورزش هایی که امروزه در کشورهای مختلف به شدت توسعه یافته است، ورزش های هوایی می باشد که هر چند در ایران ورزشی نوپا و تازه تأسیس است و عمر آن به 20 سال هم نمی رسد، در کشورهای توسعه یافته سابقه ای طولانی دارد. ورزش های هوایی در زمان جاری به کلیه فعالیت های غیر حرفه ای هواپیمایی و هوانوردی شامل پروازهای تیمی و انفرادی آکروجت، پرواز با انواع گلایدرها، بالن های هوای گرم، پرش سقوط آزاد و … گفته می شود. این نوع از ورزش با جنبه های نمایشی خود دارای طرفداران خاصی است که با توجه به پتانسیل ها و استعدادهای موجود دارای آیندة رو به رشدی می باشد و می تواند به عنوان گردشگری ورزشی مد نظر قرار گیرد و هر ساله گردشگران زیادی را جذب و علاوه بر اهداف جسمانی و تفریحی، سود سرشاری را به مناطق سرازیر نماید. لذا با افزایش روی آوری مردم به این ورزش ها به دلیل وجود هیجانات خاص آن، ضرورت توجه بیش از پیش به این نوع ورزش در کشور نمایان می شود.

یکی از الزامات اساسی برای ورزش های هوایی وجود سایت های پروازی مناسب می باشد که ضرورت مکان یابی صحیح این سایت ها را نشان می دهد. مکان یابی بهینه برای فعالیت ها، همواره مورد توجه علمای اقتصاد و جغرافیدانان بوده و جغرافیدانان درکنار اقتصاددانان بر اساس رسالتی که در زمینة تغییرات فضایی و مکانی حاکم بر پدیده ها داشته اند، همواره در تکوین نظریات مکان یابی در راستای حداکثر کردن سود و به حداقل رساندن هزینه ها در استفاده از زمین شهری سهیم بوده اند(رحمانپور، 1389: 25). از این رو در برنامه ریزی های منطقه ای و توسعه سرزمین، شناسایی مناطق مناسب جهت استقرار و توسعه فعالیت ها یکی از مسائل اساسی می باشد که همواره برنامه ریزان منطقه ای با آن مواجه بوده اند( فرجی سبکبار، 1384: 125).

استان اصفهان با وجود ارتفاعات مشرف به مناطق پست یکی از مکان های مناسب برای استقرار سایت های پروازی می باشد، اما به دلیل عدم مکان گزینی این سایت ها، در جذب گردشگران ورزشی چندان موفق نبوده است، لذا جهت جذب ورزشکاران و گردشگران ورزشی، باید به مکان یابی سایت های پروازی مناسب پرداخت و امکانات و خدمات مناسب به آنها ارائه نمود که این امر نیازمند توجه از سوی سازمان های ذیربط می باشد. پژوهش حاضر به بررسی مناطق طبیعی استان اصفهان می پردازد تا نقاط مناسب جهت استقرار سایت های پروازی را انتخاب نماید و راهکارهایی جهت جذب ورزشکاران از نقاط مختلف کشور، ترغیب عموم مردم به انجام این نوع از ورزش ها، به حداقل رساندن هزینه های آن و … ارائه دهد.                                

پایان نامه ارشد:بررسی وضعیت رقابت پذیری بین شرکت های بیمه در قالب یک مدل علّی

در دنیای امروز ، افزایش سطح زندگی و رفاه افراد یک کشور به میزان رقابت پذیری شرکت ها و بنگاه های اقتصادی بستگی دارد که در آن کشور فعالیت می کند. رقابت پذیری بخش صنعت و تجارت اهرم رشد اقتصادی کشورهای دنیا اعم از توسعه یاقته یا در حال توسعه است. ( مهرگان ، 1387، ص 6 )

بررسی های انجام شده نشان داده است که شرکت ها یا بنگاه های تولیدی که بتوانند از منابع موجود ( سرمایه ، نیروی کار و تکنولوژی ) به نحو مطلوبی استفاده کنند و مناسب ترین روابط را با شبکه های عرضه کنندگان ، خریداران و حتی رقبای خود برقرار نمایند می توانند در فروش کالاها و خدمات خود از مزایای رقابتی بهره مند شوند. به هر حال در سیستم های اقتصادی حاکم بر دنیای امروز ، شرکت ها تنها از طریق افزایش سطح رقابت و بهبود کیفیت فعالیت های خود قادر به ادامه حیات هستند.(لی[1] ،2009، ص 308)

صنعت بیمه بعنوان یکی از صنایع مهم ، پیچیده و حیاتی در سطح جهان است. در قرن حاضر فعالیت های اقتصادی بنحوی شکل گرفته است که تداوم آن بدون پشتوانه بیمه ای سخت تحت تاثیر قرار می گیرد. صنعت بیمه ، با برخورداری از مجموعه وسیع نیروی انسانی و شبکه گسترده ای از شعب ، نمایندگی ها و سایر ارکان بیمه ای ، می تواند نقش حائز اهمیتی در توسعه اقتصادی کشور ایفا کند. در راستای

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 سیاست های اصل 44 قانون اساسی در فضای کسب و کار صنعت بیمه کشور اقداماتی مانند واگذاری بیمه های دولتی به بخش خصوصی ، آزادسازی تعرفه های بیمه ای و توانمندسازی صنعت بیمه انجام گرفته است. این صنعت یکی از زیر بخش های بازار مالی است که اثرات گسترده ای در سایر بازار ها دارد و باید تضمین کننده سلامت و بقای حرکت های اقتصادی باشد. ( حنیفه زاده ، 1389،ص36 )

بر این اساس پژوهش حاضر سعی دارد با توجه به عوامل موثر بر رقابت پذیری شرکت های بیمه به بررسی میزان تاثیر هریک از این عوامل بر رقابت پذیری و تحلیل آن پرداخته و با ارائه راهکارهای موثر اجرایی در جهت افزایش توانایی رقابتی بتواند نقش مهمی را در این زمینه ایفا کند.

1-1بیان مسئله

وجود پدیده هایی مانند اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی ، طرح تحول اقتصادی دولت به علاوه اجرای برنامه های کلان توسعه کشور ، برنامه هایی مانند برنامه توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور ، وجود تحولات در سیستم مالی ، اقتصادی، گسترش بازارها و شکل گیری رقابت های شدید جهانی و … شرکت های بیمه کشور را در وضعیت رقابتی پرچالش قرار داده است (حنیفه زاده ،1389،ص42) .

امروزه نگرش های سنتی امور بیمه ای از بین رفته و نگرش های مدرن مبتنی بر مشتری مداری جایگزین آنها شده است ، که همین امر باعث شده شرکت های بیمه با چالش های رقابتی شدیدتری روبرو شوند.

امروزه باقی ماندن و موفقیت در فضای رقابتی میان شرکت های بیمه در ایران به عنوان یک دغدغه بسیار مهم مدیران این شرکت ها شده است که هر چقدر آن ها در مسیر آینده پیش بروند اهمیت آن بیشتر می شود.

رقابت پذیری ؛ بهره وری ، نوآوری ، اثربخشی و رضایت مشتری و … را با خود به همراه دارد به این مفهوم که هر شرکتی بتواند به بهترین شکل ممکن ، منابع در دسترس اعم از سرمایه ، نیروی کار و فن آوری را تلفیق کند محصولات مشتری پسند و یا خدماتی مناسب را به بازار عرضه نماید ، از موفقیت بیشتری در فضای رقابتی برخوردار خواهد بود. از آنجایی که رقابتپذیرییک مفهوم تطبیقی است که توانایی یا عملکرد یک شرکت یا بنگاه اقتصادی را در زمینه عرضه کالا یا خدمات خود به یک بازار را مشخص می کند (لازلو و همکاران ، 2009 ، ص 125).بنابراین چنانچه بتوان ریشه های عدم رقابت پذیری و عوامل تشکیل دهنده و موثر بر رقابت پذیری شرکتهای بیمه را شناسایی و مورد بررسی قرار داد ، می توان راهکارهایی را جهت افزایش قدرت رقابت پذیری این شرکتها در فضای کسب و کار کشور پیشنهاد نمود.

برای بالا بردن توان رقابتی شرکت های بیمه ، شناخت عوامل و بررسی مولفه های اصلی رقابت پذیری برای آنها امری حیاتی بوده و تحلیل مداوم این عوامل را نیز به نوبه خود طلب می نماید. در صورت عدم شناخت آگاهانه این عوامل ، برنامه ریزی ها ، تصمیم گیری ها و اجرای آنها نادرست بوده و صدمات جبران ناپذیری به پیکره شرکت هایبیمه وارد می سازد. بنابراین با توجه به اینکه رشد ساختار صنعت بیمه در هر کشور بیانگر توسعه­یافتگی آن کشور از طریق سرمایه گذاری حق بیمه های دریافتی به منظور ارتقا رشد اقتصادی و توسعه کشور می باشد لذا می توان با بهبود عملکرد صنعت بیمه از طریق بهره­وری نیروی انسانی ، خصوصی سازی بیشتر شرکت های بیمه و توسعه فعالیت های بیمه ای ، سطح رقابت پذیری را در کشور افزایش و متقابلا بهبود بخشید.

در این پژوهش متغیر وابسته رقابت پذیری و متغیر های مستقل شامل: عوامل محیطی ، عوامل درون سازمانی و عوامل ایجاد ارزش ادراکی می باشد که شرح آنها در فصل دوم به تفصیل آمده است و مورد بررسی قرار گرفته تا از بین متغیر های نام برده در بالا اهمیت متغیر های عوامل محیطی ، عوامل درون سازمانی  و عوامل ایجاد ارزش ادراکی در شرکت های بیمه مشخص گردد. ازین رو ، با نگرش کسب و کاری که صنعت بیمه به عنوان یکی از بنگاه های اقتصادی ، نسبت به توسعه مقیاس رقابت پذیری دارد ، این پژوهش سعی نموده است ضمن توجه به مشکلات بیان شده ، اقدام به تعیین میزان تاثیر گذاری عوامل موثر و کلیدی بر رقابت پذیری در شرکت های بیمه بپردازد و با استفاده از مدل معادلات ساختاری نحوه ارتباط این متغیرها را بر رقابت پذیری مورد بررسی قرار دهد که ،از میان عوامل موثر بر رقابت پذیری ، کدام متغیر بیشترین تاثیر ممکن را می تواند بر رقابت پذیری شرکت های بیمه داشته باشد؟

[1]Li

پایان نامه ارشد: شناسایی آسیب های موجود در برنامه آموزش مهارت های زندگی نظام آموزش متوسطه

:

امروزه علیرغم تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه‌های زندگی، بسیاری از افراد فاقد توانایی‌های لازم و اساسی در رویارویی با مسائل زندگی خود می‌باشند و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات آن آسیب پذیر نموده است. بنابراین با توجه به مدارک و شواهد علمی و به منظور پیشگیری از آسیبهای اجتماعی (مانند خودکشی، اعتیاد، خشونت، رفتارهای بزهکارانه و اختلالات روانی) که ناشی از ناکارآمدی فرد در مواجهه با مقتضیات زندگی است، لازم است به موضوع بهداشت روانی و اهمیت آن توجه بیشتری مبذول گردد. با توجه به لزوم انطباق افراد با تغییرات زندگی عصر حاضر، «برنامه درسی به عنوان یکی از ابزار‌های فرهنگی است که با طراحی و اجرای آن می‌توان نسل امروز را برای رویارویی و مواجهه با چالشها و مسائل موجود و آینده توانا ساخت و شهروندان شایسته‌ای را تربیت نمود » (فتحی واجارگاه، 1381، ص 4).

انسان دنیای امروز به لحاظ پیچیدگیهای زندگی، وسعت و سرعت تغییرات با چالشهای فراوانی روبروست که این چالش در قرن آینده بارزتر خواهد شد (دلور، 1375).

از چالش‌ها و بحران‌های مطرح می‌توان به مواردی همچون چالش بین جهانی شدن و بومی ماندن، بحران جمعیت، بحران سلامتی و تغذیه، دگرگونی‌های فناوری و شرایط حرفه ای، اثرات فناوری نوین ارتباطی بر مهارتهای اجتماعی و اخلاقیات، مشکلات خانوادگی، اشتغال والدین در بیرون از منزل و… اشاره کرد (گزارش آموزش و پرورش، 1376، پراواز 1370).

هر یک از این بحران‌ها مشکلاتی را بر چگونگی زندگی افراد و رفتارهای اجتماعی و فردی آنها تحمیل می‌کند. بنابراین چگونگی رویارویی با مسائلی همچون مسائل فوق، و نیز تربیت انسانهای متعهد به خواستها، ارزشها و آرمانهای جامعه، پیش‌بینی‌ها و برنامه‌ریزی‌های خاصی را می‌طلبد.

آموزش مهارتهای زندگی فرد را برای غلبه بر تنش‌ها و مشکلات پیش رو که خواست وی و جامعه است آماده می‌کند. منظور از مهارتهای زندگی آن نوع تواناییهای شناختی، عاطفی، و عملی است که برای موفقیت و احساس شادمانی در زندگی روزمره معمولی و عادی  مورد نیاز می‌باشد، و اهداف آموزشی این نوع مهارتها ازالزامات و نیازهای روزمره زندگی استخراج می‌شود (استنتن[1] و دیگران، 1980؛ پیت من[2]، 1991؛ سازمان جهانی بهداشت[3]،  1994 به نقل از ادیب ،1382).

بطور کلی برنامه‌های مختلفی که بر اساس آموزش مهارتها در زمینه ارتقای سلامت کودکان و نوجوانان اجرا شده است مشتمل بر چند مهارت اصلی و اساسی هستند که عبارتند از: توانایی تصمیم‌گیری، توانایی حل مسأله، توانایی تفکر خلاق، توانایی تفکر نقادانه، توانایی برقراری روابط مؤثر، توانایی برقراری روابط بین فردی سازگارانه، توانایی آگاهی از خود، توانایی همدلی با دیگران، توانایی مقابله با دیگران، توانایی مقابله با هیجانها، و توانایی مقابله با استرس (سازمان بهداشت جهانی، 1379، ص 17).

آموزش مهارتهای زندگی مورد تأکید بسیاری از مربیان و صاحبنظران تعلیم و تربیت بوده است. برای مثال از نظر جان دیویی هدف تعلیم و تربیت آماده کردن شهروندان برای اداره خود است؛ و این یادگیری مثل هر یادگیری دیگر، باید از راه عمل صورت گیرد. به نظر دیویی بزرگترین نقص آموزشگاه‌های سنتی که مایه بسی تأسف است آن است که در آن سعی می‌شود در محیطی که فاقد هرگونه روح اجتماعی است، برای اجتماع اعضای شایسته و مفید تربیت کند (شکوهی، 1369، ص203).

اهداف یا کانون توجه برخی نظریه‌های برنامه درسی از قبیل نظریه‌های انسانگرایانه ، اجتماعی و رشد گرا ، آموزش مصادیق مهارتهای زندگی است (میلر، 1379 ).

با توجه به اهمیت یادگیری مهارتهای زندگی برای مواجهه با مسائل و مشکلات روزمره و تأثیر آن بر بهبود زندگی فردی و اجتماعی و نیز تأکید‌هایی که بر آن گردیده است، بایستی مورد توجه دست‌اندرکاران تعلیم و تربیت قرار گیرد. در همین راستا است که امروزه بخشی از برنامه‌های درسی رسمی مدارس در اکثر نظامهای آموزشی به آموزش این مهارتها اختصاص یافته است (استنتن و دیگران، 1980).

در اهداف آرمانی و اهداف دوره‌های تحصیلی نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران نیز به صراحت و یا به طور ضمنی به آموزش مهارتهای زندگی تأکید شده است بنابراین ضرورت آموزش این گونه مهارتها برای دانش آموزان ایرانی نیز به شدت احساس می‌گردد. لذا این پژوهش به دنبال شناسایی آسیب‌های موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری و اولویت بندی اهمیت عناصر تشکیل دهنده این برنامه از منظر متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان، و دانش آموزان و ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت آن بوده است.

بیان مسأله:

امروزه بر خلاف ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه‌های زندگی، بسیاری از افراد در رویارویی با مسایل فاقد توانایی های لازم واساسی هستند و همین امر آنها را در مواجهه با مسایل و مشکلات زندگی روزمره آسیب‌پذیر کرده است (سازمان بهداشت جهانی، 1377، ص10).

آموزش مهارتهای زندگی فرد را برای غلبه بر تنشها و مشکلاتی که گریبانگیر فرد وجامعه است آماده می‌کند. منظور از مهارتهای زندگی آن نوع توانایی‌های عملی است که برای موفقیت و احساس شادمانی در زندگی روزمره مورد نیاز می‌باشد و اهداف آموزشی این مهارتها از

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 الزامات و نیازهای روزمره استخراج می‌شود. مهارتهای زندگی بسیار متعدد هستند و ماهیت و انواع آن با توجه به موقعیتها، فرهنگ‌ها و جوامع تغییر می‌یابد. نمونه‌هایی از مهارتهای مورد تأکید در نظامهای آموزشی عبارتند از: مهارتهای حرفه‌ای، مهارتهای زندگی روزمره، مهارتهای ارتباط میان فردی، مهارت همدلی، مهارت حل مسأله، مهارت تفکر انتقادی، مهارت حفظ بهداشت و سلامت، مهارت خود آگاهی، مهارت مقابله با استرس، مهارت شهروندی مسئول (فتحی واجارگاه،2003، ص 5-4).

در دورة متوسطة قسمت اعظم استعدادهای اختصاصی نوجوان و جوان بروز می‌کند، قدرت یادگیری آنان به حد اعلای خود می‌رسد، کنجکاوی آنان جهت معینی می‌یابد و مسائل جدید زندگی نظیر انتخاب رشته، انتخاب حرفه و شغل، اداره خانواده وگرایش به مرام و مسلک، ذهن آنان را به خود مشغول می‌دارد و به مرحلة ادراک ارزشهای اجتماعی، اقتصادی و معنوی می‌رسند.

این دوره از لحاظ مبانی فلسفی، زیستی، روانی و اجتماعی دوره بسیار مهمی است. دوره ای که آموزش عمومی را به آموزش عالی پیوند می دهد وگروه کثیری را برای ورود به جامعه و بازار کار مهیا می‌کند.از این رو هر نوع نارسایی و خلل در این دوره مستقیماً بر عملکرد و کیفیت هر دوحلقه آموزش عمومی و عالی، تأثیر بسزایی دارد. (صافی،1380، ص90).

آموزش مهارتهای زندگی برای دانش‌آموزان ایرانی در صحنة عمل چندان مورد تأکید قرار نگرفته است و تحقیقات انجام یافته بر روی برنامه‌های آموزشی و میزان دستیابی دانش‌آموزان به مهارتهای زندگی، فقدان یا کمبود آن را نشان می‌دهند (رمضانخانی و سیاری 1379، کیامنش 1379).

شاید به استناد چنین تحقیقاتی بوده است که در برنامة پنج سالة سوم توسعه در بخش آموزش، از عدم توجه به آموزش مهارتهای زندگی به دانش‌آموزان ابراز نگرانی شده است (برنامه سوم توسعه، 1378، ص201؛ به نقل از ادیب،1382).

لذا با توجه به شرایط جاری به منظور شناخت وضعیت موجود عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری (از قبیل اهداف، مواد آموزشی، محتوا، فعالیت های یادگیری، راهبردهای تدریس، ارزشیابی، گروه بندی، زمان و فضا) و کمبودها وکاستی های آن در مقایسه با وضعیت مطلوب، این تحقیق به عمل آمده است. مسأله اساسی تحقیق از یک سو شناسایی عوامل آسیب زا در عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری و از سوی دیگر اولویت بندی اهمیت عناصر این برنامه درسی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان و دانش‌آموزان شهر تهران و ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت آن بوده است.

اهمیت و ضرورت پژوهش:

اهمیت و ضرورت برنامه درسی مهارتهای زندگی از این بابت است که ضمن ارتباط با چگونگی و کیفیت زندگی شهروندان موضوعات آموزشی را به نیازهای واقعی و علایق دانش‌آموزان پیوند می‌دهد، ضمن اینکه در برنامه‌های موضوع محور جاری ایجاد تعادل می‌نماید. به همین لحاظ امروزه در بسیاری از نظامهای آموزشی بخشی از برنامه‌های درسی رسمی به این امر اختصاص یافته است.

افراد نیازبه کارکردهایی دارند که آنان­را مجهز نماید تا در مقابل استرس‌ها، مسائل غیر قابل پیش بینی و کشمکش‌های زندگی قادر شوند، سازگارانه مقابله نمایند. این کارکردها بسیار زیر بنایی هستند و در فرایند تحول، شکل می‌گیرند کارکردهایی نظیر شناخت‌ها، عواطف و رفتارها در قالب ساختارهایی مانند عزت نفس، خود کارآمدی، توانایی حل مسئله، درک از خود، مهارتهای اجتماعی، سبک‌های اسنادی و… تجلی می‌یابد.

آنچه دانش‌آموزان در حال حاضر در مدارس می‌آموزند پاسخگوی تمامی نیازهای اجتماعی، عاطفی و… آنان در صحنة واقعی زندگی نیست. علاوه بر این آموزش‌های روان شناختی با هدف پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی زندگی حاضر و آینده فرد ارائه می‌گردد. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که آموزش مهارتهای زندگی به ارتقای بهداشت روانی کودکان و نوجوانان در ابعاد مختلف زندگی کمک می‌کند و از اساسی ترین برنامه‌های پیشگیرانه در سطح اولیه بشمار می‌رود. سلامتی بخش اصلی یک زندگی شاد است و مدارس نقش مهمی در آگاه ساختن نوجوانان پیرامون مسائل بهداشتی و سلامتی و آموزش علوم زندگی به آنان دارند (آقاجانی، 1381، ص10).

همچنین تحقیقات نشان می‌دهند که توسعه مهارتهای زندگی می‌تواند شروع مصرف مواد مخدر را به تأخیر بیندازد، از رفتارهای جنسی پرخطر جلوگیری کند، مدیریت خشم را تعلیم دهد، عملکرد تحصیلی را بهبود بخشد و سازگاری‌های اجتماعی مثبت را ارتقاء بخشد (PAHO،2001، ص6).

 با توجه به اهمیت سرمایه‌گذاری در آموزش نیروی انسانی و لزوم تربیت شهروندان شایسته و با در نظر گرفتن اینکه دانش‌آموزان دوره متوسطه نیروی فعال جامعه هستند، و به لحاظ شرایط خاص دورة جوانی دارای ویژگیهای منحصر به فرد و حساسی هستند، همچنین این گروه سنی در رابطه با رفتارهای مربوط به مشکلات بهداشتی آسیب‌پذیر می‌باشند لذا آموزش مهارتهای زندگی با توجه به اهمیت و تأثیر آن بر رشد رفتارهای مطلوب و مثبت یادگیرندگان و نیز ویژگیهای دوره جوانی، برای دانش‌آموزان این دوره اهمیت بسزایی دارد. از این رهگذر شناسایی عوامل آسیب‌زا در برنامة آموزش مهارتهای زندگی دورة متوسطۀ نظری و اولویت بندی اهمیت عناصر تشکیل دهنده این برنامه، اطلاعات اساسی را برای بازنگری برنامه‌های آموزش مهارتهای زندگی فراهم می‌سازد و زمینه را برای ارائة آموزش‌هایی در جهت بهبود زندگی و توانمندسازی دانش‌آموزان این دوره مهیا می‌کند. همچنین تدوین برنامه آموزش مهارتهای زندگی مبتنی بر خواسته‌ها و نیازهای دانش‌آموزان دورة متوسطه نظری به آنها کمک می‌کند تا بطور موفقیت‌آمیز زندگی کنند و در نقشهای چندگانه شان به عنوان عضو یک خانواده، شهروند و نیروی کار مفید و مؤثر عمل نمایند.

اهداف پژوهش:

اهداف کلی:

1- شناسایی آسیب­های موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی نظام آموزش متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان، و دانش‌آموزان

2- اولویت بندی اهمیت عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی و زیر مؤلفه های آنها از منظر متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان، و دانش آموزان

اهداف ویژه:

1- شناسایی آسیب­های موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت

2- شناسایی آسیب­های موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی از منظر معلمان

3- شناسایی آسیب­های موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی از منظر دانش­آموزان

4- شناسایی میزان توافق متخصصان تعلیم و تربیت ،معلمان، و دانش آموزان در زمینه آسیب‌های موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی

5- اولویت ­بندی اهمیت عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی و زیر مؤلفه های آنها ازدیدگاه متخصصان تعلیم وتربیت

6- اولویت بندی اهمیت عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی و زیر مؤلفه های آنها از دیدگاه معلمان

7- اولویت بندی اهمیت عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی و زیر مؤلفه های آنها از دیدگاه دانش آموزان

8- ارائه راهکارهایی به منظور کمک به تدوین بهتر برنامه آموزش مهارتهای زندگی متناسب با نیازها و شرایط دانش آموزان دوره متوسطه نظری.

سوالات پژوهش

سوالات کلی:

1- آسیب­های موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان، و دانش‌آموزان کدام است؟ 

2- کدام دسته از عناصر برنامه درسی مهارت های زندگی و زیر مؤلفه های آنها از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت، معلمان و دانش آموزان از اولویت و ارجحیت بیشتری برخوردار است؟

سوالات ویژه:

1- از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت، آسیب­های موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی کدام است؟

2- از دیدگاه معلمان، آسیب های موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی کدام است؟

3- از دیدگاه دانش‌آموزان، آسیب­های موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی دوره متوسطه نظری با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی کدام است؟

4- آیا بین دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت معلمان و دانش‌آموزان در زمینه شناسایی آسیب‌های موجود در برنامه آموزش مهارتهای زندگی با توجه به عناصر نه گانه برنامه درسی تفاوت وجود دارد؟

5- از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت، کدام دسته از عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی و زیر مؤلفه های آنها از اولویت بیشتری برخوردار است؟ 

6- از دیدگاه معلمان، کدام دسته از عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی و زیر مؤلفه های آنها از اولویت بیشتری برخوردار است؟

7- از دیدگاه دانش آموزان، کدام دسته از عناصر برنامه درسی مهارتهای زندگی و زیر مؤلفه های آنها از اولویت بیشتری برخوردار است؟

[1]. Stanton

[2]. Pittman

[3]. WHO