تشریح و توصیف جنبه‌های مختلف تفکر استراتژیک و تأثیر پنج محور اصلی آن در اداره و طراحی شهرها (با تأکید بر کلان شهر تهران)- قسمت ۳۱

۲- تدوین هدف کلان و مشخص برای ایجاد چشم انداز توسعه شهری: این هدف که بر اساس فرصت ها و امکانات جامعه شهری تدوین می گردد، عموماً برگرفته از ساختارهای اصلی شهر و ویژگی های است که می تواند در اجرای بهتر راهبرد، مد نظر قرار گیرد و تضمین کننده توسعه شهری باشد.
۳- تأکید بر جنبه های غیرکالبدی و توجه به نیازهای اجتماعی مردم: توجه و تأکید بر مقولاتی همچون آسایش، کیفیت زندگی، امنیت سکونت و آرامش در شهر که با شاخص های رفاه اجتماعی بیان می گردند.
۴- تشکیل نهادهای قانون گذار و تدوین قوانین مورد نیاز شهری تحت عنوان شورای کلان شهر و یا مجلس محلی
۵- تأکید بر مشارکت محلی و حضور نیروهای با نفوذ محلی در برنامه توسعه شهری(احمدیان، ۱۳۸۲، ص ۴۳)
۵-۵-۲-۲ مقایسه دو رویکرد جامع و استراتژیک
از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مجموعه ای از نظرات و رویکردها در عرصه توسعه و عمران شهری در اروپا و آمریکا مطرح شد که از برآیند آنها دانش برنامه ریزی به وجود آمد. به نظر پیتر هال پیشروان و متفکران اولیه برنامه ریزی شهری به دو گروه اصلی تقسیم می شوند:
الف- گروه انگلیسی- آمریکایی (سنت انگلیسی- آمریکایی): شامل کسانی مثل ابنزر هوارد (E.Howard)، ریموند آنوین (R.Unwin)، باری پارکر (B.Parker)، کلارنس پری (K.Perry)، کلارنس اشتاین (K.Stein)، پاتریک گدس (P.Geddes)، پارتیک ابرکرامبی (P.Aberecrombie)، فرانک اللوید رایت (F.L.Wright).
ب- گروه اروپایی (سنت اروپایی): شامل کسانی چون آرتور سوریاماتا (A.Soria Mata)، تونی گارنیه (T.Garnier)، ارنست مای (E.May)، لوکور بوزیه (Lecorbusier).
در میان این متفکران، از پاتریک گدس معمولاً به عنوان پایه گذار و نظریه پرداز اصلی برنامه ریزی شهری یاد می شود. او و شاگرد نام آورش لویس مامفورد (L.Mumford) –که هر دو در اصل زیست شناس بودند- با بهره گرفتن از اصول بوم شناسی و زیست شناسی «نظریه ارگانیستی» را در شهرسازی مطرح ساختند که بر اساس آن الگوی طرح های جامع به وجود آمد و در انگلستان و آمریکا جنبه رسمی و قانونی پیدا کرد. نظرات گدس با نظریه کارکردگرایی شهرسازی مدرن (منشور آتن- ۱۹۳۳) در هم آمیخت و در سراسر جهان به صورت طرح های توسعه و شهری به کار گرفته شد. در واقع نظرات گدس و اصول طرح های جامع بیش ار نیم قرن بر تفکر شهرسازی علمی جهان حاکم بود و تا حدود دهه ۱۹۶۰ در خاستگاه خود دوام آورد. ولی هنوز آثار این شیوه برنامه ریزی در کشورهای جهان سوم و از جمله ایران باقی مانده است. (مهدی زاده، ۱۳۸۶ ص ۷۷)
در نیمه اول قرن بیستم، در بیشتر کشورهای پیشرفته سرمایه داری، اصولاً الگوی برنامه ریزی عقلانی و طرح های جامع- تفصیلی، به صورت مختلف رواج و تسلط داشت. اما دهه ۱۹۶۰ یک نقطه عطف مهم در روند تحولات برنامه ریزی شهری و منطقه ای در جهان به شمار می رود. به طور مثال در اواسط این دهه الگوی برنامه ریزی استراتژیک در ایالات متحده آمریکا رواج پیدا کرد. در سال ۱۹۶۷، قانون جدید برنامه ریزی شهری در فرانسه به تصویب رسید که به جای طرح های جامع، نظام جدیدی از انواع طرح های توسعه و عمران را در دو سطح کلان و محلی به وجود آورد. در سال ۱۹۶۸، نظام طرح های ساختاری- محلی در انگلستان، بر اساس رویکرد سیستمی، به مرحله اجرا در آمد. در کشور ژاپن، نیز، در سال ۱۹۶۸قانون جدید برنامه ریزی شهری با رویکرد راهبردی جای قانون ۱۹۱۹ را گرفته است. (همان، ص ۹۷)
با توجه به این ملاحظات از دهه ۱۹۶۰ به بعد تقریباً در تمام کشورهای پیشرفته جهان، مبانی برنامه ریزی شهری و الگوهای طرح های جامع تغییر اساسی پیدا کرد، و به ویژه در دو دهه آخر قرن بیستم دامنه و عمق این تغییرات بیشتر شد. از حدود دهه ۱۹۷۰ به تدریج این تحولات به کشورهای در حال توسعه نیز نفوذ یافت، به طوری که امروزه به یک گرایش فراگیر جهانی بدل شده است. (همان، ص ۹۸)
طرح های جامع شهری که تدوین شان از دهه ۴۰ شمسی آغاز شدند، امروزه تقریباً در سراسر ایران و در سطوح شهری، شهرستانی و ناحیه ای به انجام رسیده اند. این طرح ها به دنبال آن هدف بوده اند که در برابر توسعه بی رویه شهرنشینی و مشکلات ناشی از آن با پیش بینی تمامی فضاهای لازم بهترین راه حل ها را برای توسعه شهر پیشنهاد کنند. این طرح ها حاوی مطالعه بر وضعیت کنونی شهر و پیش بینی آینده آن است و در چارچوب آنها اطلاعاتی بی شمار درباره یک شهر به دست می آید. (فکوهی، ۱۳۸۵، ص ۳۳۱)

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  • ویژگی های برنامه ریزی جامع

برنامه ریزی جامع اصولاً بر مبانی مدرنیته یعنی خردگرایی علمی، تمامیت گرایی و اعتقاد به پیشرفت استوار است و در عرصه شهرسازی بیش از پیش به سمت اندیشه هندسی و کالبدی گرایش دارد. در این گونه برنامه ریزی، اهداف و مقاصد برنامه ریزی از قبل توسط نمایندگان سیاسی و مدیران جامعه تعیین می شود و بنابراین در فرایند برنامه ریزی جامع، موضوع تصمیم سازی و تعیین اهداف و سیاست ها اصولاً مطرح نیست. در این شکل از برنامه ریزی، طبق موازین عقلی و علمی (یعنی از طریق استقراء و قیاس) اطلاعات لازم در مورد شهر جمع آوری و مورد تحلیل قرار می گیرد. حاصل کار طرح جامع است که به صورت کامل و جزئی وضعیت کاربری زمین را در حال و آینده به صورت نقشه های تفصیلی و ضوابط دقیق اجرایی معلوم می کند. این «طرح جامع[۹]» یا «طرح اصلی[۱۰]» تقریباً به صورت قطعی و تغییرناپذیر، به عنوان سند قانونی و الزام آور مبنای اقدامات بخش عمومی و خصوصی در شهر قرار می گیرد. (مهدی زاده، ۱۳۸۶ ص ۷۸)
به نظر فالودی، برنامه ریزی جامع- عقلی ماهیتاً دارای ویژگی هایی است که به رویکرد تفصیلی و پیش بینی جزئیات برای آینده منجر می شود. به همین دلیل از برنامه ریزی جامع و الگوی طرح های جامع معمولاً با صفت برنامه ریزی نقشه آبی[۱۱] نام برده می شود که بیانگر خصلت نقشه های اوزالیدی است که شامل جزئیات کامل و تفصیلی است. بنابراین می توان اصطلاح «برنامه ریزی نقشه آبی» را به عنوان معادل برنامه ریزی تفصیلی و قطعی تلقی کرد. (مهدی زاده، ۱۳۸۶ ص ۷۸)
به طور کلی می توان خصایل اصلی برنامه ریزی جامع- عقلی (نقشه آبی) را به صورت زیر خلاصه کرد:
الف- خصلتی آمرانه و دستوری دارد و به گسترش بوروکراسی می انجامد.
ب- برنامه ریزان و نیز مردم نقش مؤثری در تصمیم سازی و تصمیم گیری ندارند.
پ- بیشتر جنبه کالبدی و اقتصادی دارد و به کیفیات اجتماعی و امکانات تعییر و اصلاح بی اعتنا است.
ت- جنبه کامل، تفصیلی و قطعی دارد و امکانات تغییر و اصلاح در آن محدود است.
ث- بیشتر جنبه آرمانی و انتزاعی دارد و با امکانات اجرایی منطبق نیست. (همان، ص ۷۹)

عکس مرتبط با اقتصاد

  • مشکلات طرح های جامع شهری

طرح های جامع شهری در عمل با عوارض منفی بسیار روبرو شده که از جهات مختلف مورد تحلیل و چاره جویی قرار گرفته است. در اینجا به برخی از محدودیت های اصلی طرح های جامع شهری، که زمینه ساز پیدایش طرح های ساختاری- راهبردی بوده است، اشاره می شود. اصولاً از دهه ۱۹۶۰ به بعد در آمریکا و اروپا انتقادات وسیعی نسبت به الگوی برنامه ریزی جامع و طرح های جامع مطرح شد، به طوری که عملاً به عنوان طرح های جامع سنتی منسوخ اعلام گردید. انتقادات وارده به الگوی طرح های جامع به چندین گروه تقسیم می شود: (مهدی زاده، ۱۳۸۶ ص ۷۹)
الف- انتقادات نظری و روش شناختی: (مثل نظرات پوپر، فالودی، شین مک کونل و ….)
ب- انتقادات اجتماعی و فرهنگی: (نظرات رابرت گانز، جین جکوبسن، کریستوفر الکساندر و …)
پ- انتقادات سیاسی و اقتصادی: (نظرات دیوید هاروی، مانوئل کاسلز، فریدمن و …)
ت- انتقادات طراحی و معماری: (نظرات رابرت ونتوری، برادران کریز- کوین لینچ، چارلز جنکس)
پیتر هال در بررسی و ارزیابی تجارب پیشروان اولیه برنامه ریزی شهری به چند نتیجه کلی اشاره می کند که از نظر شناخت علل تحولات بعدی بسیار گویا است:

  1. اغلب این متفکران به تولید نقشه های تفصیلی و کامل و ارائه اسناد قطعی در مورد آینده علاقه مند بودند و کمتر به عوامل اقتصادی و نقش نیروهای بخش خصوصی و غیره در اجرا و تحقق طرح ها توجه داشتند …
  2. پیشروان اولیه برنامه ریزی شهری، به ندرت به ارائه گزینه های مختلف اقدام کرده اند. از نظر آنان تنها یک نگرش می تواند نسبت به آینده وجود داشته باشد.
  3. نکته بارز این است که این پیشروان خیلی زیاد به برنامه ریزی کالبدی تأکید داشتند و آنان حتی به مسائل اجتماعی و اقتصادی، نیز، از دیدگاه کالبدی می نگریستند و راه حل کالبدی برای آنها جستجو می کردند.

بنا به نوشته شین مک کونل در کتاب نظریه های برنامه ریزی، نتایج چندین دهه برنامه ریزی کالبدی ناامید کننده است. چرا که نظریه های پایه ای آن بسیار کلی، مبتنی بر عوامل کالبدی، نخبه گرایانه و از نظر ابعاد اقتصادی، مالی و سیاسی بسیار غیر واقعی بوده است. این گونه برنامه ریزی بسیار جامد و ایستا است در حالی که طبیعت پویا و متحول شهر به نوعی برنامه ریزی انطباق پذیر[۱۲] نیاز دارد. (همان، ص ۸۰)
در گزارش مفصل مرکز سازمان ملل متحد برای سکونت گاه های انسانی[۱۳] در سال ۱۹۹۵، که درآن تجارب برنامه ریزی شهری در سطح جهان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته، این نظر اعلام شد که طرح های جامع سنتی اغلب ناموفق بوده است. به نظر کارشناسان سازمان ملل متحد علل عمده ناکامی طرح های جامع توسعه شهری عبارت اند از:

  • عدم هماهنگی و همکاری میان بخش های عمودی و افقی برنامه ریزی …
  • ناهماهنگی میان فرایند تهیه طرح ها و سیاست های اقتصادی و اجتماعی …
  • مقررات نامناسب کاربری زمین در مورد منطقه بندی و تفکیک اراضی …
  • تنگناهای سازمانی و عدم همکاری میان نهادهای مسئول مختلف …

با توجه به این مشکلات به منظور اصلاح نظام برنامه ریزی شهری، سازمان ملل متحد تغییرات زیر را لازم دانسته است:
الف- در نظر گرفتن امکانات و ابزارهای اجرایی
ب- در نظر گرفتن سلسله مراتب انواع طرح های شهری و منطقه ای
پ- تأکید بر برنامه ریزی محلی و عملی
ت- تأکید بر ابعاد راهبردی و مدیریت طرح های شهری
ث- تغییر طرح شهری از صورت آماده به صورت یک فرایند(همان، ص ۸۱)

  • تفاوت دیدگاه دو رویکرد جامع و استراتژیک
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.