دانلود پایان نامه : تعیین زمان لانه گزینی پروتواسکولکس های کیست هیداتید حفره شکم به دنبال پرفوراسیون در رت
جمعه 99/10/26
1-1- بیان مسئله ………………………………………………………………………………………….. 5
1-2- كلیات ………………………………………………………………………………………………. 7
1-2-1- کیست هیداتید………………………………………………………………………. 7
1-2-2-پروتواسکولکس…………………………………………………………………… 17
1-2-3-روش درمان و تشخیص کیست هیداتید در انسان……………………………. 17
1-2-4-روش جراحی کیست هیداتید کبدی…………………………………………… 18
1-3- اهداف…………………………………………………………………………………………….. 24
1-3-1- اهداف كلی ………………………………………………………………………. 24
1-3-2- اهداف ویژه ………………………………………………………………………. 24
1-3-3- اهداف كاربردی …………………………………………………………………. 24
1-4- سئوالات طرح ………………………………………………………………………………….. 25
1-5- فرضیات طرح …………………………………………………………………………………… 25
1-6- تعریف واژهها …………………………………………………………………………………… 25
فصل دوم : بررسی متون
2-1- مروری بر مطالعات انجام شده ……………………………………………………………….. 26
فصل سوم : مواد و روش كار
3-1- نوع مطالعه و جامعه مورد آزمون …………………………………………………………….. 28
3-2- حجم نمونه ……………………………………………………………………………………… 28
3-3- روش نمونهگیری ………………………………………………………………………………. 28
3-4- زمان و مكان مطالعه ……………………………………………………………………………. 28
3-5- روش كار ………………………………………………………………………………………… 28
3-6- روش آماری و تجزیه و تحلیل اطلاعات …………………………………………………… 29
3-7- جدول متغیرها …………………………………………………………………………………… 30
3-8- ملاحظات اخلاقی ……………………………………………………………………………… 30
فصل چهارم : یافتهها
4-1- نتایج ……………………………………………………………………………………………… 31
فصل پنجم : بحث و نتیجهگیری
5-1- بحث و نتیجهگیری …………………………………………………………………………….. 33
5-2- پیشنهادات ……………………………………………………………………………………….. 33
منابع
1-1 بیان مسئله
بیماری کیست هیداتید از بیماری های مشترک انسان و حیوان است که در اثر اکینوکوکوس گرانولوزیس ایجاد می شود.(1) این بیماری در مناطقی که حیواناتی مثل گوسفند و سگ سانان بیشتر باشند نظیر ایران –ترکیه – کشورهای مدیترانه ای و خاورمیانه – آمریکای جنوبی و نیوزیلند و استرالیا بیشتر دیده می شود (2). بیشترین بروز ان در اورگوئه 32 مورد در 100000 مورد در سال آرژانتین 21 مورد در 100000 مورد در سال می باشد(3).ایران نیز یکی از مهمترین کانون های کیست هیداتید می باشد (4).میزان بروز ان در سال 1991 در ایران 67. در 100000 نفر گزارش شده است که بیشترین موارد ان در خراسان – اصفهان وفارس به ترتیب 106 -51 -36 نفر مورد در 100000 مورد گزارش شده است (5).در چرخه طبیعی سگ سانان میزبان اصلی و گوسفند – شتر و بز میزبان واسط هستند (6).این بیماری آلودگی بافتی است که توسط مرحله لاروی انگل اکینوکوکوس گرانولوزیس ایجاد می شود(7).حداقل 7ژنوتیپ از 9 ژنوتیپ این انگل در انسان بیماری ایجاد می کنند که در ایران بیشترین موارد انسانی از زنجیره گوسفندی ان پدید می اید.کیست های کبدی(70%) و کیست های ریوی (20%) شایعترین محل بیماری هستند(8).بیشتر بیماران با کیست هیداتید کبد هیچ علامتی ندارند و ممکن است در طی یک برسی به طور تصادفی کشف شوند و یا فقط با بزرگی کبد مشخص شوند. کیست های بزرگ ممکن است دردناک شوند ولی علایم کیست هیداتید معمولا نتیجه عوارض مختلفی است که ممکن است برای ان پیش بیاید. کیست هیداتید ممکن است به داخل مجاری صفراوی پاره شود و منجر به کلانژیت گردد و یا ممکن است در مواردی که زیر کپسول کبدی قرار گرفته استبه داخل حفره پریتوئن پاره شده و منجر به شوک آنافیلاکتیک گرددو در مواردی نیز دچار عفونت گشته و علایم آبسه کبدی علایم بارز آن باشد.جراحی درمان اصلی و تنها راه از بین بردن کامل کیست ها است اما ممکن است عوارض جنبی و خطرناکی مثل مرگ یا عود کیست پس از عمل در پی داشته باشد(9). از آنجا که مطالعات تجربی و مشاهدات عینی متعدد نشان داده که امکان کاشت مستقیم پرونواسکولکس های این انگل به دنبال فشار ، ضربه یا پارگی کیست در حین جراحی وجود دارد (10 و 11)بررسی مدت زمان لازم برای کاشت مجدد انگل (لانه گزینی implantation) می تواند باعث تکمیل دانش انسان در خصوص مراحل تکاملی این انگل شود و شاید بتواند به عنوان یک تحقیق بنیادی در پیشبرد کنترل و درمان این بیماری موثر واقع شود .لذا ما در این مطالعه بر ان شدیم تا مدت زمان لانه گزینی( implantation)مجدد پروتواسکولکس ها پس از پارگی کیست را ارزیابی کنیم
پایان نامه ارشد: بررسی اثربخشی آموزش گروهی به شیوه عقلانی و هیجانی و رفتاری بر کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی دانش آموزان
جمعه 99/10/26
سلامت نوجوانان پیش شرط سلامت و توسعه آینده بشریت است.هویت1محوریت سلامت نوجوانی و تحت تاثیر مجموعه عواملی است که بر سلامت نیز موثرند.تامین سلامت نوجوان در گرو تشکیل هویت[1]مطلوب است.نوجوانان به منزله آینده و فرداهایی که می توانند روشن یا تیره باشند، همین امروز نیازمند برنامه ریزی هستند. زودرنجی ،افسردگی ،اضطراب و پرخاشگری در بیشتر نوجوانان به چشم می خورد و از آنجائیکه نه خانواده ی خسته و کم حوصله و نه اولیاء مدرسه توجهی به ویژگیها و خواست نوجوانان دارند، آمار جرائم دانش آموزان دبیرستانی بسیار بالا و از بی احترامی به قوانین مدرسه تا جرائم جدی و مهمی چون دزدی و اعتیاد متغیر است(پرویزی،احمدی ونیکبخت نصرآبادی،1384)
هنگامی جامعه سالم و متعادلی خواهیم داشت که افراد بتوانند با برخورداری از سلامت روان در عرصه های اجتماعی به فعالیت بپردازند.انسان در هر نقطه از جهان با کسب آگاهی ها و مهارت های ویژه قادر خواهد بود راه برون رفتنی از تنگناهای فردی و اجتماعی خود را بیابد.از آنجا که هر اجتماعی فرهنگ،قوانین،کاستی ها و اختلالات خاص خود را دارد؛بررسی،شناخت،راه حل ها و درمان های مخصوص به خود را نیز می طلبد.دوره نوجوانی یکی از مهمترین و در عین حال خطرناک ترین مراحل زندگی است، بنابراین به جای ارائه ی اطلاعات خام درباره باید ها و نباید ها و ارزش ها و ضد ارزش ها ، مهارت برخورد با موقعیت های مختلف خصوصا موقعیت های پرخطر را باید به نوجوان آموخت.او باید مجهز به مهارت های کافی نظیر تفکر نقادانه، حل مسئله،تصمیم گیری و یا برخورد قاطعانه با دیگران باشد(غرابی،1387).
جامعه و به شكل كلی ،خانه،مدرسه،جمع دوستان هم سن و سال ،رسانه ها ،باشگاه های ورزشی و غیره به شكل خاص فضای در برگیرنده نوجوان را تشكیل می دهند. می توان گفت كه نحوه اندیشیدن یك نوجوان ،نگرش وی به زندگی ،آمال و آرزوهای وی،ترس ها ،نگرانی ها ،هویت و بسیاری از خصوصیات او متاثر از شرایط پیرامون و مهارت هایی است كه در طی زندگی كسب كرده است.یكی از مهم ترین تكالیف هر نوجوان هویت یابی است.نوجوان با ورود به این دوره بایستی به شناخت یكپارچه و مطمئنی از جهات مختلف در مورد خود دست یابد.تا با اطمینان هر چه بیشتر به خود و امیدبه آینده ای روشن پا به دوران بزرگسالی گذاشته و سلامت روان او تامین شود(صداقتیان،1389).
شادکامی به چگونگی ارزیابی مردم از زندگی خود اشاره دارد و متغیر هایی چون رضایت از زندگی، رضایت از وضع زناشویی، رضایت از کار، نبود افسرد گی و اضطراب و وجود عواطف و خلق مثبت را شامل می شود. ارزیابی شخص از خود ممکن به شکل شناختی باشد، مثلا هنگامی که شخص بطور کلی در مورد رضایت از زندگی خود یا جنبه هایی از زندگی مانند تفریحات به قضاوت آگاهانه می نشیند. ارزیابی شخص ممکن است عاطفی نیز باشد(تجربه ی هیجانات و خلقیات ناخوشایند وخوشایند مردم در رویارویی با زندگی خود). بنابراین، گفته می شود که اگر شخص رضایت از زندگی و اغلب خوشی را تجربه کند و فقط گاه گاهی که به هیجاناتی مثل غمگینی و خشم دچار شود، دارای شادکامی بالا خواهد بود برعکس اگر از زندگی خود ناراضی باشد و خوشی و علاقه اندکی را تجربه کند و به هیجانات پیوسته منفی مثل خشم و اضطراب دچار باشد، دارای شادکامی پایینی است(دنیر و بیسواس1 2000 به نقل از مظفری و هادیانفر1383 )
نوجوانان خوابگاهی دختردر طول دوران تحصیل و در محیط های خوابگاهی به دلیل دور بودن از خــانواده، داشتن احساس دلتنگی و كسالت ، عقاید و باورهای ناکارامد وجود انواع تنش ها و عدموجود امكانات تفریحی و برنامه های متنوع پرورشی ، می توانند مسائل و مشکلات روحی و روانی بسیاری، مخصوصا بحران هویت و شادکامی پایین را تجربه نمایندمداخلات روانی که می توان هم درافزایش
شادکامی هم در بهبود مولفه های بحران هویت2[2]از آنها استفاده کرد عبارتند از:درمانهای رفتاری ،شناختی،روانکاوی،وجودی، گشتالتی و…آموزش گروهی به شیوه عقلانی هیجانی رفتاری نوع آموزش بکار برده شده در تحقیق حاضر می باشد که در این روش ،با شناسایی افکار غلط،غیر منطقی و منفی که سبب هیجان ها ورفتارهای منفی هستند، و همچنین بوسیله تغییر دادن آنها ، می توان مشکلات افراد گروه را کاهش داد.
2-1- بیان مسئله
در چند دهه اخیر، پیشگیری از اختلال های روانی كودكان و نوجوانان در شمار اولویت های اغلب كشورها قرار گرفته است. چنین توجهی نشان می دهد كه ناتوانی كودكان و نوجوانان در مواجهه با چالش های تحولی روبه افزایش است، افزایشی كه نه تنها رنج و درد در كودكان، نوجوانان و خانواده های آنها را در پی دارد، بلكه بار سنگینی را بر جوامع تحمیل می كند( دادستان، 1388).
انتقال از نوجوانی به جوانی، یعنی زمانی كه شخص به یك فرد مستقل تبدیل می گردد، با تشكیل هویت همراه است و مهمترین موضوع مرحله آخر نوجوانی رسیدن به هویت شخصی می باشد. برای بیشتر نوجوانان تشكیل هویت احتمالاً به معنای رویارویی با یك سری كوشش ها و تكاپوهای نسبتاً كوچك است. (پوردهقان، 1383).
مطالعاتی در زمینه رشد هویت وجود دارد كه تفاوت های فردی مهمی را در رفتار و ویژگیهای فردیتی بین دانش آموزان دبیرستانی آشكار ساخته است. این یافته ها نشان می دهند كه دانش آموزانی كه در اندازه گیری هویت نمره بالای میانگین می آورند موفق تر، قابل اعتمادتر، سازگارتر، خودكارآمدتر و از لحاظ فردیتی منسجم تر (بهداشت روانی بالاتر) از دانش آموزانی هستند كه نمره هویت آنها پایین تر از حد متوسط است(عبدی زرین،ادیب راد ویونسی، 1389)
نوجوانانی كه ارزش های پذیرفته شده توسط خود را كه مبنای رشد هویت مثبت برای آنها بوده درونی كرده اند از افرادی كه واجد هویت منفی هستند یا هنوز اتخاذ نكرده اند، از سلامت روانی بیشتری برخورد دارند. (كشاوزی ارشدی، 1388).به عقیده اریکسون1، نوجوانان در جوامع پیچیده دچار بحران هویت میشوند یعنی یک دوره موقتی سر در گمی و پریشانی که قبل از به توافق رسیدن در مورد ارزشها و اهداف، آن را تجربه میکنند.(لورا ای برک2،2001، ترجمه سید محمدی ،1384).تشکیل هویت شخص ممکن است فرایند مستمری باشد که در تمام عمر صورت گیرد(مک آدامز32001،ترجمهسید محمدی،1386).
چند پژوهش روی زمان بحران هویت تمرکز کردهاند. اریکسون معتقد بود که بحران هویت در حدود 12 سالگی آغاز میشود و تقریبا در 18 سالگی به طریقی حل میشود. با این حال، بحران هویت در برخی افراد ممکن است تا مدتها بعد روی ندهد. در یک تحقیق، بیش از 30 درصد آزمودنیها تا 24 سالگی هنوز در جستجوی هویت بودند.(آرچر1، 1982، ترجمهسید محمدی،1386)
دخترها در زمینه هویت مرتبط با صمیمیت، مانند مسائل جنسی و اولویتهای خانواده در برابر شغل، تعقل پیشرفتهتری از پسرها نشان میدهند. غیر از این مورد فرایند و زمانبندی شکلگیری هویت در هر دو جنس یکسان است.(آرچر1 و واترمن2، 1994 ترجمه سید محمدی ،1384)
کاهش و یا حذف بحران هویت به تنهایی نمی تواند موجب کاهش مشکلات روحی روانی ای که نوجوانان خوابگاهی تجربه می کنند، گردد.اگر بتوان در کنار کاهش یا حذف بحران هویت میزان شادکامی آنان را نیز افزایش دهیم، امید بیشتری خواهیم داشت که از مسائل و مشکلات روحی، روانی و تحصیلی نوجوانان خوابگاهی کاسته و بر انگیزه پیشرفت، رضایت از زندگی و عواطف مثبت آنان افزوده گردد. شادکامی بر نگرش و ادرکات شخصی مبتنی است و بر حالتی دلالت می کند که مطبوع و دلپذیر است واز تجربه ی هیجانهای مثبت و خشنودی از زندگی نشئت می گیرد(آرگایل3 به نقل از نصوحی 1383 ).
شادکامی به چگونگی ارزیابی مردم از زندگی خود اشاره دارد و متغیر هایی چون رضایت از زندگی، رضایت از وضع زناشویی، رضایت از کار، نبود افسرد گی و اضطراب و وجود عواطف و خلق مثبت را شامل می شود. ارزیابی شخص از خود ممکن به شکل شناختی باشد، مثلا هنگامی که شخص بطور کلی در مورد رضایت از زندگی خود یا جنبه هایی از زندگی مانند تفریحات به قضاوت آگاهانه می نشیند. ارزیابی شخص ممکن است عاطفی نیز باشد(تجربه ی هیجانات و خلقیات ناخوشایند وخوشایند مردم در رویارویی با زندگی خود). بنابراین، گفته می شود که اگر شخص رضایت از زندگی و اغلب خوشی را تجربه کند و فقط گاه گاهی که به هیجاناتی مثل غمگینی و خشم دچار شود، دارای شادکامی بالا خواهد بود برعکس اگر از زندگی خود ناراضی باشد و خوشی و علاقه اندکی را تجربه کند و به هیجانات پیوسته منفی مثل خشم و اضطراب دچار باشد، دارای شادکامی پایینی است(دنیر و بیسواس 2000 به نقل از مظفری و هادیانفر 1383 ).
به نظر می رسد نوجوانان خوابگاهی ای که از بحران هویت و شادکامی پایین رنج می برند، باور ها و عقاید ناکارآمدی را در فکر خود پرورش داده اند. بنابراین می توان با قرار دادن آنها در فرایند آموزش گروهی به شیوه هایی که به بازسازی شناختی شان کمک می کند به درمان این مسائل پرداخت.یکی از قدیمی ترین درمان های شناختی که گرایش رفتاری دارد، درمان عقلانی، هیجانی آلبرت الیس است که اکنون رفتار در( عقلانی – هیجانی) REBT)1 نامیده می شود.
رفتار درمانی عقلانی – هیجانی سعی دارد فرایند های(فکر ناسازگارانه ی درمانجو را تغییر دهد که پاسخ های هیجانی ناسازگارانه و بنابراین رفتار به آنها وابسته هستند. تکلیف رفتار درمانی عقلانی – هیجانی این است که نظام عقیدتی و خود سنجی های فرد را بازسازی کند، مخصوصا با توجه به (باید ها) و (حتماها)ییکه اجازه نمی دهند فرد احساس ارزشمندی مثبت و زندگی رضایت بخش و خشنود کننده ای داشته باشد.( باچر2، مینکا3، هولی4، 2007 ،ترجمه سیدمحمدی،1388).
آموزش گروهی به شیوه عقلانی – هیجانی – رفتاری می خواهد که اعضای گروه را به ابزاری مجهز کند که احساسات ناسالم را کاهش داده یا محدود کند بطوری که بتوانند زندگی رضایت بخش تری داشته باشند. برای دستیابی به این اهداف، به مراجعان راههای عملی برای شناسایی افکار و باور های درست را نشان می دهند تا بصورت نقادانه این باور ها را ارزیابی کنند و یا به باور های سازنده آنها را تغییر دهند .
آموزش گروهی به شیوه عقلانی – هیجانی – رفتاری می خواهد که اعضای گروه را به ابزاری مجهز کند که احساسات ناسالم را کاهش داده یا محدود کند بطوری که بتوانند زندگی رضایت بخش تری داشته باشند. برای دستیابی به این اهداف، به مراجعان راههای عملی برای شناسایی افکار و باور های درست را نشان می دهند تا بصورت نقادانه این باور ها را ارزیابی کنند و یا به باور های سازنده آنها را تغییر دهند.
حال با توجه به اینکه نوجوانان خوابگاهی دختر در طول دوران تحصیل و در محیط های خوابگاهی می توانند مسائل و مشکلات روحی و روانی بسیاری، مخصوصا بحران هویت و شادکامی پایین را تجربه نمایند و آموزش گروهی به شیوه عقلانی، هیجانی، رفتاری می تواند موجب تغییر باورهای ناکارآمد، پاسخهای هیجانی ناسازگارانه و رفتارهای وابسته به آن گردد، پژوهش حاضر به منظور کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی آنان انجام خواهد گرفت. در این راستا پرسش اصلی پژوهش حاضر به این شرح است:
آیا آموزش گروهی به شیوه عقلانی – هیجانی – رفتاری می تواند موجب کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی در نوجوانان خوابگاهی دختر گردد؟
3-1- اهمیت و ضرورت پژوهش
ضرورت طرح هویت از آنجا ناشی می شود كه بسیاری از مشكلات جوانان در كشور ما و سایر كشورهای جهان ، به دلیل مشكلات هویت است. هویت یابی یكی از نیازهای اساسی آدمی است. با اندكی تامل در ادیان الهی و مكاتب مشرق زمین كه آثار آن را در نظریه روانشناسانی مانند راجرز1 می بینیم، ضرورت خودشناسی و درك كامل از هدف و مقصد و سیر آفاق و انفس مطرح شده است. هدف این جستجوها رسیدن به مفهومی از خود و پایبندی به روشهای انتخابی است. و این دو موضوع (جستجو و تعهد به انتخاب خود) دو عنصر اساسی هویت یابی است. بررسی تحقیقات نشانگر آن است كه افراد به كمك هویت است كه به تدوینی از خویشتن می رسند كه اگر این تعریف با واقعیت اجتماعی آنان در تعارض باشد حالت هایی مثل عدم پختگی، فشار روانی، مشكلات رفتاری و تحصیلی و غیره را تجربه می كنند. (بهاری و فركیش، 1388).
امروزه، از خود بیگانگی ،معمای بزرگ و معضل فكری اندیشمندان و نویسندگان نام آور می باشد.به گفته«اریك فرم1» از زمان «دكارت» تاكنون هویت فرد از بزرگترین مشكلات فلسفه جدید بوده است.تعبیری كه امروز ابرای «از خود بیگانگی2» به كار می رود«فقدان هویت» است،كه به عقیده اریكسون ،مفهوم «بحران هویت» گویاتر و جامع تر است.اگر توجهی به آثار ،پیامدها و نتایج ناگوار«فقدان هویت» داشته باشیم و از عمق رنج و دردی كه جوانان بی هویت احساس می كنند،آگاه شویم می بینیم كه بخش قابل توجهی از افسردگی ها ،پوچی و درون تهی شدن ها و روزمرگی ها نتیجه منطقی بی هویتی است( شرفی ،1380).
هویت یابی از مهم ترین تكالیف هر نوجوان است و نوجوان با ورود به این دوره بایستی به شناخت یكپارچه و مطمئنی از جهات مختلف در مورد خود دست یابد ،تا با اطمینان هر چه بیشتر به خود و امید به آینده ای روشن ،پا به دوران بزرگسالی گذاشته و سلامت روانی او تامین شود(صداقتیان،1389).
هال3[1]و براسارد(2008) به نقل از مجد آبادی فراهانی ، فرزاد،شهرآرایو مرادی،(1390) می نویسد در اوایل دوره نوجوانی ، یک رشته تغییرات جسمانی ، بین شخصی و دورن شخصی آغاز می شود.یکی از این تغییرات ، آغاز جستجوی فعال یک شخصیت متمایز است .از زمان نظریه پردازی اریکسوندر باب تحول روانی اجتماعی، تحول هویت تکلیف روانی اجتماعی بنیادی در دوره نوجوانی قلمداد شده است. شوارتز4 (2005)به نقل از زارع(1391) نیز بیان می کنند در دوره نوجوانی ، نه تنها شکل گیری روندهای تحولی مثبت همچون یک هویت منسجم آغاز می شود ، بلکه رفتارهای مشکل آفرین نیز معمولا ظاهر می شوند و افزایش می یابند.
1.Erich Fromm
2. Self-estrangement
3.Hall
5. Schwartz.
1. Rashid
2.Snider
[1] .Identity
1.Diener& biswas
2.Identitycrisis
پایان نامه ارشد: بررسی پایگاه اقتصادی اجتماعی شهروندان سمنانی و مراقبتهای بهداشتی ودسترسی آنان به خدمات بهداشتی
جمعه 99/10/26
یکی از شاخصهای توسعه در هر جامعه سطح بهداشت و میزان دسترسی اعضای آن جامعه به خدمات پزشکی و مراقبتهای بهداشتی است. سلامت و بهداشت در زندگی فردی واجتماعی اهمیت روز افزونی دارد ،به طوری که سازمان های بین المللی متعددی این مقوله را مورد توجه خاص قرار داده اند. بیماری ها بدون علت به وجود نمی آیند واگر مراقبت کافی به عمل نیاید تندرستی مدت زیادی دوام نخواهد داشت. سلامت هم چون جامی بلورین بسیار زیبا ولی شکننده است که نگهداری از آن به وقت ودقت زیادی احتیاج دارد. رفتار وشیوه زندگی ،عوامل محیطی ومراقبت های بهداشتی از عوامل تأثیرگذار بر سلامت هستند.افرادی که از طبقه پایین تر اقتصادی- اجتماعی هستند و در محله های فقیرنشین زندگی می کنند احتمالاً بیشتردر معرض جنایت وآلودگی محیطی قرار دارند.مسکن های با کیفیت نا مناسب، خطر ابتلا به انواع بیماریها را برای افراد افزایش می دهد . افراد ساکن در این منازل بیشتر در معرض خطر و سرایت بیماریهای عفونی و مزمن قرار دارند.
توجه جدی به جایگاه تغذیه در بین مردم و توزیع غذای کافی همراه با ویتامینهای لازم به ویژه برای کودکان، دسترسی همگان به آب آشامیدنی سالم همگی از عوامل مؤثر بر سلامت افراد است. توان خرید خدمات درمانی نیز تأثیر بسزایی بر دستیابی به مراقبت های بهداشتی و پزشکی دارد . هر زمان که شرایط اقتصادی جامعه با پیشرفت و رونق همراه باشد ، شرایط اقتصادی اعضای جامعه نیز بهبود می یابد و استفاده آنها از خدمات بهداشتی و پزشکی بیشتر می شود. اما زمانی که اقتصاد دچار رکود گردد، اقشار فقیر و آسیب پذیر جامعه به لحاظ برخورداری از امکانات و خدمات پزشکی با مشکل مواجه خواهند شد. این پژوهش به دنبال یافتن رابطه بین پایگاه اجتماعی -اقتصادی ومراقبت های بهداشتی ودسترسی به آن می باشد و دراین فصل نخست مسأله تحقیق ،سپس اهمیت وضرورت و در پایان اهداف اصلی و فرعی تحقیق مطرح خواهند شد.
2-1- بیان مسئله
سلامت یک پروسه چند محوری است که از یک سو عوامل بسیاری در ایجاد و تداوم آن نقش دارند و حاصل مشارکت تمام دستگاههای اجرایی یک جامعه است و از طرف دیگر ، مقوله سلامت تأثیر قابل توجهی بر سایر بخشهای جامعه دارد. به همین علت در برنامههای توسعه هزاره سوم سازمان ملل متحد نیز مقوله سلامت، بعنوان یکی از شاخصهای اصلی توسعهیافتگی جوامع شمرده میشود. سازمان بهداشت جهانی نیز در سال 2007 به منظور جلب توجه جهانی به موضوع امنیت بین المللی سلامت ، جلب نظر سطوح بالای سیاسی و ضرورت سرمایه گذاری و توجه بیشتر مردم و دولتها ، شعار « سرمایه گذاری در سلامت » را مطرح نمود(UN 2007:19).
مراقبت بهداشتی اولیه، جزء ضروری مراقبت های سلامت هستند كه بایستی به شكل یكسان در دسترس همه افراد و خانواده های یك جامعه باشد. شكل ارائه آن بایستی برای افراد و خانواده ها قابل قبول بوده، با مشاركت كامل آنها و با صرف هزینه ای كه از سوی جامعه و كشور قابل پرداخت باشد، ارائه گردد. مراقبت های بهداشتی اولیه، هسته اصلی نظام سلامت هر كشور و جزئی اصلی از توسعه اجتماعی و اقتصادی آن كشور است. دسترسی به بهداشت مناسب مکانیسم کلیدی برای ارتقا سلامتی ورفاه افراد است اما اغلب اوقات بهداشت
نادیده گرفته می شود زیرا دولتها ملزم خواهند بود تعهدات سیاسی ومالی رابپذیرد تا تغییراتی را ایجاد کنند.
امروزه در بیشتر كشورهای جهان، تلاش برای صنعتی شدن هرچه بیشتر از یكسو و از سویی دیگر رشد سریع جمعیت، شهرنشینی و مهاجرت به چشم میخورد. به دنبال این تغییرات بنیادین، روزبه روز بر استرس ها و مسایل و مشكلات روانی -اجتماعی جوامع افزوده شده و جهان شاهد تغییرات عمده در اپیدمیولوژی بیماری ها و نیازهای بهداشتی افراد خواهد بود، به گونه ای كه بیماریهای جسمی- روانی، درصدر عوامل ایجادكننده ناتوانی و مرگهای زودرس قرارمیگیرند. شیوع بالای این بیماریها وناتوانی طولانی مدت و مزمن همراه آنها، باعث گردیده تا این مشكلات در تمامی جوامع به عنوان یك اولویت بهداشتی موردتوجه قرارگیرد. (Murray et al. 2001)
در حال حاضر نابرابری در برخورداری از سلامت در بین كشورهای مختلف به صورت چالشی جهانی درآمده است، به طوری كه امروزه شاهد تفاوت 48ساله در امید به زندگی بین كشورهای مختلف و تفاوتی 20ساله در داخل برخی از كشورها هستیم. بنا به مطالعه صورت گرفته، سهم ژنتیك در سلامت افراد 15درصد، محیط فیزیكی با 10درصد، نظام مراقبت بهداشتی در كشورها با 25درصد و عوامل اجتماعی با 50درصد از عوامل مؤثر بر سلامت هستند. در كشورهای بسیار ثروتمند، فقرا عمر كوتاهتری دارند. همچنین در سراسر دنیا، افراد محروم دسترسی كمتری به منابع بهداشتی دارند. به اعتقاد كمیسیون بررسی عوامل تاثیرگذار بر سلامت اجتماعی افراد، بی عدالتی در سلامت در كشورها در حال گسترش است و دلیل اصلی آن نیز نگاه سرمایه داری به جهان است(Stansfield & Marmot 1992: 739).
در كشور های توسعه یافته نابرابری در برخورداری از امكانات بهداشتی درمانی در شهر های مهمی همچون لندن،واشنگتن و…. نیز به چشم می خورد.در این شهرها هنوز تبعیض های بهداشتی باعث مرگ و میرهای دردناكی می شود(پاگ 1383) . مطالعات انجام شده در آمریكا نشان می دهد كه بیماریهای قلبی یكی از عوامل اصلی مرگ و میردر این كشور است. در این كشور نرخهای گوناگون مرگ و میر به تنهایی ناشی از ویژگی های جمعیتی نیست بلكه در بسیاری از موارد ناشی از سطوح گوناگون دسترسی به خدمات و تسهیلات بیمارستانی است(تیموتی 2007).
دسترسی به بهداشت توسط افراد ودر سایه پایگاه اقتصادی – اجتماعی قرار می گیرد.افرادی که از حمایتهای اجتماعی برخوردار نیستند، معمولا کمترین دسترسی را نیز به خدمات بهداشتیـ درمانی دارند. برای ارتقای سلامت باید توجه ویژهای به زنان و کودکان شود و از پزشک محوری به بهداشت محوری حرکت کرد. از آن مهمتر این است که داشتن جامعهای سالم نه تنها باید به یک خواست و مطالبه عمومی تبدیل شود، بلکه باید به یک اراده و همت ملی منتهی شود. باید مردم پیش از آن که دیگران را مسئول سلامت جامعه بدانند، خود را مکلف به حفظ و ارتقای سلامت جامعه ببینند(ملک افضلی 1385: 39).
نظام سلامت در ایران در رده 123 جهانی است و استانداردهای نظام سلامت ایران با پارامترهای سازمان بهداشت جهانی چندان همخوانی نداشته است.این رتبه نشان دهنده بی عدالتی در توزیع بهداشت و سلامت است. بر اساس مطالعات و محاسبات سال 87 سرانه تعیینی از سوی سازمان نظامپزشكی 12 هزار و 900 تومان بود اما عملا سرانه خروجی هفت هزار تومان شد7.9 درصد میزان سهمی است كه دولت در خوشبینانه ترین شرایط برای نظام سلامت از صندوق ملی سلامت كنار می گذارد در حالی كه این رقم نباید كمتر از 16درصد باشد. پوشش نامناسب بیمهای و بضاعت ناكافی صندوقهای بیمهای یکی از مشکلات مردم است و بیمهها بهجای سلامتمحور بودن صرفاً به درمان توجه میی كنند(وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی 1389: 85).
كشور ما در حال گذر تغذیه است، بطوری كه 6/16 درصد زنـان 45-15 سـال دچار كم خونی فقر آهن، 6/15 درصد كودكان زیر 5 سال دچار سوء تغذیه از نوع متوسط و شدید كه در نتیجه 000/800 كودك دچار كوتاهی قد تغذیه ای هستند. سوء تغذیه پروتئین ـ انرژی مشكلی است جهانی و در دنیا 32 درصد كودكان زیر 5 سال دچار سوء تغذیه متوسط و شدید هستند كه كوتاهی قد تغذیه ای یك عارضه آن است. در كشورهای كم توسعه یافته میزان آن 45 درصد، كشورهای در حال توسعه 33 درصد و كشورهای صنعتی، صفر است. 149 میلیون كودك زیر 5 سال هنوز از سوء تغذیه رنج می برند، یكی از اهداف سال 2000 كاهش سوء تغذیه به میزان 50 درصد بوده است ولی این هدف در كشورهای در حال توسعه فقط 17 درصد كاهش یافته است، یعنی از 177 میلیون به 149 میلیون نفر رسیده است (UNICEF 2001:68-111).
44 درصد كودكان زیر 5 سال در كشورهای در حال توسعه و 70 درصد كودكان كشورهای كم توسعه یافته از كمبودویتامین A رنج می برند. كمبود ویتامین D ، روی، آهن، كلسیم و یُد از دیگر ریزمغذیهایی است كه در دنیا شایع است. كمتر از 50 درصد خانوارها در سطح جهان از نمك ید دار استفاده می كنند، در كشور ما 95 درصد خانوارها از نمك ید دار استفاده می نمایند.در عین حال كه 20 درصد مردم كشور نمی توانند رفع گرسنگی كنند، 40 درصد جمعیت دچار پرخوری هستند به طوری كه در بعضی مطالعات محدود در زنان بالای 30 سال روستایی اطراف تهران 24 تا 72 و در مناطقی از شهر تهران تا 82 درصد، دچار افزایش وزن و چاقی بودهاند. این پدیده منجر به افزایش فشارخون، دیابت، بیماری های قلبی عروقی و بیماری های استخوان و مفصل می شود (میران و همکاران 1387: 69-87).
در تمام کشور های دنیا هزینه های سلامت را دولتها ، بیمه ها و مردم پرداخت می کنند و سهم هر بخش متفاوت است.در کشور ما نیز مطابق اصل 29 قانون اساسی : برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیكاری ، پیری، ازکارافتادگی ، بیسرپرستی ،در را ه ماندگی، حوادث و سوانح ، نیاز به خدمات بهداشتی درمانی ومراقبتهای پزشكی به صورت بیمه و غیره ، حقی است همگانی. دولت موظف استطبق قوانین از محل درآمدهای عمومی ودرآمدهای حاصل از مشارکت مردم ، خدماتو حمایتهای مالی فوق را برای یك یك افرادکشورفراهم نماید(ماهر 1384: 130).
با وجود همه تلاشهایی که در این جهت صورت گرفته ، متأسفانه بخش سلامت با چالش های زیادی مواجه بوده و مردم در تأمین هزینه های درمان با مشکلاتی روبرو بوده اند .در جهان با توسعه فناوری در بخش سلامت و استفاده از آن در سطح وسیع در تشخیص پزشکی و افزایش عرضهکنندگان بخش سلامت و نیز دسترسی بیشتر خانوارها به امکانات پزشکی همراه با توسعه فرهنگ سلامت، هزینه مصرف خدمات سلامتی افزایش یافته است؛ به گونهای که سهم هزینههای سلامت از کل تولید ناخالص جهانی از 3 درصد در سال 1948 به 7/9 درصد در سال 1997 افزایش یافته است(UNICEF 2002:10).
مطالب بالا حاکی از تفاوت درمیزان سلامت در کشورهای جهان و نابرابری ملتها در دسترسی به خدمات پزشکی و مراقبتهای بهداشتی است. این تفاوت متأثر از عوامل متعددیست که یکی از این عوامل موقعیت اقتصادی-اجتماعی افراد است. در ایران نیز همانند سایر کشورهای در حال توسعه وضعیت سلامت افراد و میزان دسترسی آنها به خدمات درمانی و بهداشتی تا حد زیادی ناشی از پایگاه اقتصادی – اجتماعی آنان است. علی رغم اینکه تصویر کلی بهداشت و سلامت در ایران می تواند به بسیاری از استانها تعمیم یابد. با این حال ، این سئوال ذهن محقق را به خود مشغول کرده است که در شهر سمنان به عنوان یکی از نزدیکترین شهرها به پایتخت ، وضعیت دسترسی مردم به خدمات و مراقبتهای بهداشتی و پزشکی چگونه است و سلامت شهروندان تا چه حد با پایگاه اقتصادی – اجتماعی آنان در رابطه می باشد.
پایان نامه ارشد: بررسـی تاثـیر اسـتقرار منطـقه ویـژه اقتصـادی انـرژی پـارس بر کیـفیت زنـدگی مـردم منـطقه عسـلویه
جمعه 99/10/26
صنعتی شدن به عنوان یک ابزار مهم و کارآمد برای کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. در عصر حاضر کوشش برای صنعتی کردن کشورهای در حال توسعه بصورت یکی از نهضتهای جهان درآمده است، صنعتی شدن یکی از راههای اساسی است که کشورهای در حال توسعه امید دارند که با نیل به آن به مشکلاتی مانند فقر، عدم امنیت، تراکم بیش اندازه جمعیت و مسائل نابرابری های فضایی رهایی یابند (خاتمی، 1389، ص 32)
از جمله صنایع مهم و پر درآمد که برخورداری از آن برای هر کشوری یک امتیاز بزرگ محسوب می گردد، صنایع نفت، گاز و پتروشیمی است. ایران از لحاظ داشتن ذخایر گازی در جهان پس از روسیه در رتبه دوم قرار دارد و ذخایر گاز حوزه پارس جنوبی تقریبا یک سوم آن را تشکیل می دهد ( محمدی،1379،ص 35 ) کشور ایران نیز از جمله ی کشورهایی است که از این موهبت الهی برخوردار می باشد و یکی از قطبهای مهم این صنعت در منطقه عسلویه در استان بوشهر واقع است.
منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در جنوب شرقی استان بوشهر در حاشیه خلیج فارس در ۳۰۰ کیلومتری جنوب شرقی بندر بوشهر و واقع درگستره جغرافیایی شهرستان کنگان قرار دارد و حدود ۱۰۵ کیلومتر از حوزهی گاز پارس جنوبی که درمیان خلیج فارس واقع شده (دنباله حوزه گنبدشمالیقطر) فاصله دارد (سایت اینترنتی ویکی پدیا).
در گذشته نگاهی که به توسعه صنعتی می شد صرفاً یک نگاه اقتصادی بود و شاخصهایی مانند فرهنگ و سلامت و محیط زیست و دانش و تحصیلات مردم نادیده گرفته می شد در حالی که این شاخص ها از مولفه های اساسی یک زندگی خوب به شمار می روند.
کیفیت زندگی ادراکات فرد از موقعیت زندگی خود در چارچوب نظام های فرهنگی و ارزشی است که در آن زندگی می کند و با اهداف و معیارها و دغدغه های او رابطه دارد. (مرادی،1392)
این پژوهش با بررسی این مفهوم و شاخصهای مربوط به آن به دنبال آن است که تاثیر استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس را بر کیفیت زندگی مردم منطقه عسلویه مورد بررسی قرار دهد.
2-1- بیان مسئله
-2- بیان مساله
كشور ایران با در اختیار داشتن 5/137 میلیارد بشكه ذخیره نفت، معادل 4/11 درصد ذخایر ثابت شده ی جهانی پس از عربستان مقام دوم جهانی و از لحاظ ذخایر گاز نیز با3/28 تریلیون متر جزء چند كشور اول جهان است.(خاتمی،1389،ص3)
میدان گازی پارس جنوبی كه از اكتشافات شركت ملی نفت ایران و بزرگترین منبع گازی مستقل جهان است برروی خط مرزی ایران و قطر در خلیج فارس قرار دارد. ذخیره بخش مربوط به ایران حدود 7 درصد كل ذخایر گاز جهان و بالغ بر 6/38 درصد ذخایر گازی كشور را به خود اختصاص داده است.(خلیفه و فرخی،1389،ص3)
این میدان گازی واقع در منطقه عسلویه در استان بوشهر می باشد. این منطقه گازی به علت تاثیر آن بر اقتصاد كشور از اهمیت بالایی برخوردار است اما همین اهمیت و ارزش باعث تغییر در كیفیت زندگی مردم این منطقه گردیده است.
شواهد بسیاری نشان می دهد در عسلویه به طور خاص و در بقیه مناطقی كه صنعت نفت و گاز در آنجا توسعه یافته است بطور عام به وضعیت خدمات بهداشتی، آموزش و پرورش و آموزش عالی، رونق اقتصادی خدمات شهری و بسیاری از آنچه شاخص های رفاه در جهان امروز به حساب می آیند بهبود یافته است.( فاضلی و طالبیان، 1389،ص1) اما به نظر می رسد که استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در منطقه عسلویه باعث بروز مشکلاتی نیز در منطقه گردیده است. شواهد نشان می دهد که معضلات زیست محیطی و به دنبال آن به مخاطره افتادن سلامت عمومی از مهمترین مشکلات منطقه به شمار می روند. ورود حجم زیادی از پساب آلوده شرکتهای فعال در منطقه به دریا می تواند اثرات نابود کننده و مخربی را برروی اکوسیستم دریایی به دنبال داشته و به دنبال آن سلامت عمومی را تحت تاثیر قرار دهد. تحقیقات نشان می دهد که خروج گازهای زائد از منابع ثابت مانند فلرها و دودکش ها و… به هوای محیط، با توجه به تعدد و تجمع این منابع در منطقه باعث بروز آلودگی هوا گردیده (موسوی، 1391) که این امر می تواند خطرات زیادی را برای سلامتی افراد به دنبال داشته باشد. از دیگر مشکلات زیست محیطی بوجود آمده می توان به تولید زیاد پسماندهای صنعتی و شهری ناشی از استقرار صنایع و مناطق مسکونی و عدم مدیریت مناسب آنها اشاره نمود.
به نظر می رسد با استقرار صنعت و به دنبال آن ورود مهاجران از سایر نقاط کشور در منطقه، تغییراتی را نیز در وضعیت فرهنگی و اجتماعی منطقه بوجود آورده است.
با توجه به پژوهش هایی که توسط جامعه شناسان و محققان در این زمینه صورت گرفته، در اینجا نیز بررسی می گردد كه منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس چه تاثیری بر امكانات فرهنگی، شرایط زیست محیطی و وضعیت اجتماعی –اقتصادی مردم این منطقه دارد؟
3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
ایران كشوری در حال توسعه است كه دائماً پروژه های اقتصادی گوناگونی در مناطق مختلف آن اجرا می شود. ملاحظه نكردن شرایط پایداری برای كیفیت زندگی مردم آن منطقه سبب می شود تا زندگی سالم ساكنان مناطق اجرای این طرح ها و همچنین توسعه پایدار با خطر مواجه شود.(طالبیان و فاضلی و دغاقله،1387،ص56)
در خصوص كیفیت زندگی محققان و دانشمندان مولفه های متفاوتی را مد نظر قرار داده اند. از جمله سلامت، محیط زیست، امكانات فرهنگی، وضعیت اقتصادی اجتماعی و تحصیلات و … را می توان نام برد. هرچند صنعت و توسعه آن، رشد و شكوفایی در ابعاد مختلف زندگی بشر به ویژه در بعد اقتصادی و مادی به همراه آورده است اما از آنجا كه توسعه اقتصادی كشورها در مراحل نخست خود به ملاحظات زیست محیطی بی توجه بوده است، خسارات شدیدی را به محیط زیست وارد كرده است.(قاسمی،1385،ص27)
طرح های توسعه صنعتی غالباً پرهزینه اند و با ساخت شان منطقه وسیعی تحت تاثیر اثرات مثبت و منفی آنها قرار می گیرند. در جریان ساخت و راه اندازی تاسیسات صنعتی منطقه وسیعی از مناطق مسكونی مردم بومی تحت تاثیر امكانات تاسیس شده قرار می گیرند.( خلیفه و همکاران، 1389،ص10)
همچنین اشتغال نیروهای بومی در صنعت به معنی تزریق بخشی از درآمدهای نفتی به جامعه ی پیرامون آن و كاستن از فقر مردم در مقابل تاثیرات سوء اجتماعی صنعت مثل بزهكاری، انحرافات اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی در مناطق صنعتی وجود دارد.( همان منبع، ص8)
با در نظر گرفتن همه آثار صنعتی شدن و استقرار صنعت در مناطق مختلف، به نظر لازم می آید كه با پژوهش و درنگ در این مسائل یك منطقه صنعتی را از تمامی جنبه ها نه فقط جنبه اقتصادی ارتقاء داد و از اثرات سوء جلوگیری كرد. در این پژوهش محقق بر آن است كه تاثیر استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس را بر كیفیت زندگی مردم این منطقه مورد بررسی قرار دهد.
4-1- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی:
بررسی تاثیر استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بر كیفیت زندگی مردم منطقه عسلویه
2-4-1- اهداف ویژه
1- بررسی تاثیر استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بر وضعیت سلامت مردم منطقه عسلویه.
2- بررسی تاثیر استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بر وضعیت تحصیلات مردم منطقه عسلویه.
3- بررسی تاثیر استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بر وضعیت فرهنگی منطقه عسلویه.
4- بررسی تاثیر استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بر وضعیت زیست محیطی منطقه عسلویه.
5- بررسی تاثیر استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بر وضعیت اقتصادی منطقه عسلویه.
3-4-1- هدف کاربردی
با توجه به اینکه این تحقیق در مورد تاثیر استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بر کیفیت زندگی مردم انجام شده است و به بررسی شاخصهای کیفیت زندگی از جمله اقتصاد، محیط زیست، فرهنگ، سلامت و تحصیلات می پردازد، لذا نتایج این تحقیق میتواند در وزارتخانه های نفت، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، فرهنگ و ارشاد، اقتصاد و دارایی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان حفاظت محیط زیست مورداستفاده قرار گیرد و به ویژه نتایج این پژوهش می تواند مورد استفاده نهادهای و ادارات منطقه عسلویه قرار گیرد.
5-1- سوالات تحقیق
1-5-1- سوال اصلی
استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس چه تاثیری بر كیفیت زندگی مردم منطقه عسلویه داشته است؟
2-5-1- سوالات ویژه
1- استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس چه تاثیری بر وضعیت سلامت مردم منطقه عسلویه داشته است؟
2- استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس چه تاثیری بر وضعیت تحصیلات مردم منطقه عسلویه داشته است؟
3- استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس چه تاثیری بر وضعیت فرهنگی منطقه عسلویه داشته است؟
4- استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس چه تاثیر مخربی بر وضعیت زیست محیطی منطقه عسلویه داشته است؟
5- استقرار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس چه تاثیری بر وضعیت اقتصادی منطقه عسلویه داشته است؟
دانلود پایان نامه ارشد: بررسی تأثیر عوامل محیط فیزیکی و اجتماعی محله بر روی سلامت اجتماعی ساکنین
جمعه 99/10/26
:
ایدهی شهر سالم بدون تصور سلامت اجتماعی ساکنان ممکن نیست. به همین دلیل بُعد اجتماعی سلامت در محیط زندگی دارای اهمیت ویژهای است و کمرنگ شدن آن موجب عدم توانایی افراد در تعامل مؤثر با دیگران است. تحقیق حاضر با هدف سنجش تأثیر محیط اجتماعی و فیزیکی محلات قدیم و جدید شهر یزد بر سلامت اجتماعی ساکنین آنها تهیه شده و رابطهی سلامت اجتماعی را با امنیت اجتماعی محله، دلبستگی مکانی، امکانات ارتباطی و قابلیت پیادهمداری سنجیده است. در این پژوهش درزمینهی سلامت اجتماعی از نظریههای لارسون، کییز و شاپیرو، در زمینهی امنیت اجتماعی از گهل و بوزان، در زمینهی دلبستگی مکانی از نظریههای هاشاس، مانزو و پرکینز و در زمینهی قابلیت پیادهمداری و امکانات ارتباطی از نظریه های جیکوبز، سِنت، لو و آلتمن استفاده شده است. روش تحقیق، پیمایشی بوده؛ ابزار تحقیق پرسشنامه میباشد و از روش نمونهگیری خوشهای استفاده شده است. جامعه آماری 28071 نفر و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 379 نفر به تفکیک 110 نفر از محلهی لبخندق، 270 نفر از محلهی مهرآوران، انتخاب شد. نتایج تحلیل آماری بر روی دادهها در دو بخش توصیفی و تبیینی بررسی گردید و طی آن معلوم گردید که میزان سلامت اجتماعی در شهر یزد در حد متوسط رو به پایین است. همچنین نتایج نشانگر وجود تأثیر محیط فیزیکی و اجتماعی در هر دو محله با سطح معناداری کمتر از 05/0 بر روی سلامت اجتماعی بدست آمد.
کلیات:
شهر محل تجمع انسانها کنار هم است؛ همراه با امکاناتی که ساختهی دست خودشان میباشد. انسانها در کنار یکدیگر جمع شدهاند تا نیازها و مشکلات خود را سریعتر و بهتر رفع کنند. یکی از نیازهای انسان، نیاز برقراری ارتباط با دیگران است. انسان موجودی اجتماعی است و امکان زندگی منفرد برایش دشوار است. شهرهای امروزی که مملو از ساختمانهای کوچک و بزرگ و سر به فلک کشیده است، از وسایل موتوری پُرشده و مکان مناسبی برای انسان و تأمین نیازهای اجتماعیاش نیست. امروزه انسانمدار بودن شهرها جای خود را به ماشینمدار بودن داده است و این خود باعث مشکلاتی در سلامت روانی و اجتماعی انسانها شده است. طبق تعریفی که سازمان جهانی بهداشت (1948) ارائه داده است، سلامت انسانها تنها مربوط به جسم آنها نمیشود، بلکه دارای پیچیدگیهای بیشتری است. طبق تعریف این سازمان، سلامتی انسانها علاوه بر وجوه جسمی و فیزیکی آنها، بر وجوه یا ابعاد روانی و اجتماعی آنها هم مربوط میشود. این ابعاد اجتماعی و روانی در محیط زندگی انسانها (شهر) مورد تهدید واقعشده است و کمتر موردتوجه میباشد.
وجوهی که یک شهر میتواند بر روی شهروندان خود تأثیر بگذارد، ابعاد فیزیکی و اجتماعی آن شهر است. انسان در شهر هم در یک فضای فیزیکی قرار دارد و هم در یک فضای اجتماعی که این دو عوامل تأثیرگذار بر انسانها میباشند. انسانها روزانه با سپری کردن عمر خود، از آنها تأثیرهای مثبت و یا منفی دریافت میکنند. این محیطهای فیزیکی و اجتماعی جزو عوامل تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی شهروندان میباشد و با تغییر در شرایط این دو محیط میتوان به تغییر در شرایط شهروندان به سمت بهبود آن کمک کرد. درواقع، شهر پدیدهای اجتماعی- مکانی است، با بُعدی زمانی که مدنی است. هر مکان، محل زندگی مردمی است که تحرک، رمز تشکیل، توسعه و استمرار آنان است. این تحرکها در تمامی مکانهای شهر اثر ملموس میگذارد و سازندهی شکلی جدید از معادلهای میشود که هیچگاه پایدار نمیماند؛ همچنین در این صورت، کیفیت ساختار شهر بیش از هر چیز به میزان انطباق سازمان کالبدی آن با سازمان اجتماعی شهر مربوط میشود.
شالودهی سازماندهی کالبدی-اجتماعی در شهرهای قدیم بر نظام محلهبندی و سلسلهمراتب تقسیمات آن (بازار و مرکز شهر، محله، کوی و…) استوار بوده که هم به روابط اجتماعی و اقتصادی شهر و هم به روابط اداری، ارتباطی و خدماتی شهر، سازمان میداده است؛ بنابراین، محله بخشی از تقسیمبندی کالبدی-فرهنگی شهر با حوزه یا فضای جغرافیایی مشخص، وابستگیها، علاقهها، احساسات، تعلقات اجتماعی، روابط همسایگی و الگوی مشترک زندگی است که در استیلای سلسلهمراتب فضای شهر قرار دارد. از گذشتههای دور، محلات بهعنوان سلولهای حیات شهری دارای نقش اساسی در زندگی ساكنان آنها داشتهاند. با توجه به اینكه درگذشته محلات شهری، مكانی برای گردآمدن افراد با ویژگیهای قومی، نژادی، مذهبی، اقتصادی و اجتماعی مشترك بوده است؛ به دنبال تجمع بیشتر افراد با ویژگیهای مشترك در یك محدوده، آن بخش از شهر دارای هویت خاص و شناختهشدهای بوده كه سبب تمایز آن از دیگر بافتهای اطراف میگردید (وحیدا، 1391: 36).
نقش محلات شهری در پاسخ به نیاز ارتباط رودرروی انسانها با یکدیگر بسیار بااهمیت است. ارتباط چهره به چهره از نیازهای مهم انسان اجتماعی است و فقدان چنین ارتباطات بیواسطهای میتواند تبعات منفی زیادی بر سلامت روانی و اجتماعی افراد داشته باشد. بهطور سنتی، فضاهای باز شهری محل چنین ارتباطاتی بودهاند. با پیشرفت سریع ارتباطات در چند دهه گذشته نیاز به رابطه رودررو بهعنوان عاملی کاربردی تقلیل یافته است، ولی نیاز اجتماعی-فرهنگی و روانی به این نوع ارتباط هنوز جایگاه رفیع خود را حفظ کرده است (و خواهد کرد). مفهوم «محل» از همه بهتر با تصور جایگاه مشخص میشود که اطلاق میشود به محیط مادی فعالیت اجتماعی که بهگونهای جغرافیایی مشخص شده باشد. در جوامع پیش از مدرن، مکان و محل غالباً بر هم منطبق بودند، زیرا ابعاد مکانی زندگی اجتماعی برای بیشتر آدمها و از بیشتر جهات، تحت چیرگی حضور یا تحت تسلط فعالیتهای محلی بود. پیدایش مدرنیت با تقویت روابط میان دیگرانِ غایب، بیشازپیش مکان را از محل جدا ساخت؛ این دیگران از جهت محلی از هرگونه موقعیت همکنش رودررو به دورند (گیدنز، 1387: 23). شهر در هرلحظه و زمان كیفیت زندگی خود را وامدار تعامل میان محیط انسانی با ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی خاص خود از یکسو و محیط كالبدی به مفهوم فضای ساختهشده از سوی دیگر است و این در حالی است كه هردوی این عرصهها با ارتباطی متقابل، فضای طبیعی شهر را از طریق تصمیمات و دخالتهایی كه در آن به اقتضای نیازهایشان داشته، دگرگون ساختهاند (فلامکی، 1367: 57).
تردیدی نیست كه كمرنگ شدن ارتباطات دوستانهی همسایگی بهعنوان تضعیف سنتی مطلوب و تخریب یك نهاد اجتماعی با كاركردهای مثبت و مفید متعدد، برای جامعهی بشری عموماً و در كشور ما بخصوص، امری اجتنابناپذیر است.
این پایاننامه به پنج فصل تقسیم شده است. فصل اول به بیان مسئله مورد تحقیق و اهمیت و ضرورت تحقیق پرداخته شده است. در فصل دوم به بیان پیشینهی تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور و آوردن نظریات مرتبط و بدست آوردن مدل نظری که از چارچوب نظری گرفته شده است، پرداخته شده است. در فصل سوم تحقیق به بیان روش و ابزار تحقیق، نمونه گیری، روایی و پایایی ابزار تحقیق و تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای مورد بررسی، پرداخته شده است. فصل چهارم شامل یافتههای تحقیق است و در فصل پنجم به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات تحقیق پرداخته شده است.
فصل اول: کلیات
1-1- بیان مسئله
هرگاه از مفهوم سلامت سخن به میان میآید بیشتر به بعد جسمانی آن توجّه میشود. درحالیکه رشد و تعالی جامعه در گروی تندرستی آن جامعه از ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی است. گلداسمیت سلامت اجتماعی را «ارزیابی رفتارهای معنیدار مثبت و منفی فرد در ارتباط با دیگران» تعریف مینماید و آن را یکی از اساسیترین شاخصهای سلامت هر کشوری معرفی میکند که منجر به کارا بودن فرد در جامعه میگردد (لارسون، 1993: 285). داشتن تعاملات اجتماعی مثبت و برخورداری فرد از اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی و شبکه روابط بالا برای داشتن زندگی اجتماعی بهتر، اولین و مهمترین مرحله از سلامت اجتماعی میباشد که متأسفانه توجّه کافی به آن در محیط شهری نشده است. ازآنجاییکه سلامت اجتماعی مفهومی است كه در بستر اجتماع و روابط بین افراد در شبکههای اجتماعی نمود و ظهور پیدا میکند، میتوان گفت كه محیط اجتماعی و فیزیکی سالم و استاندارد محلات در شکلگیری آن میتوانند نقش اساسی ایفا كنند.
در فضاهای شهری با ساختمانهای چندطبقه، فاصلههای زیاد بین ساختمانها و فعالیتها و افرادی که اغلب با یکدیگر بهعنوان یک غریبه رفتار میکنند؛ این شرایط، آنها را بیشتر به اعمال جرم هدایت میکند؛ زیرا احتمال کنترل کمتری از سوی ساکنان بر رفتارهای افراد وجود دارد. همهی این موارد باعث بروز شرایط استرسزا در افراد میشود که آنهم بهنوبهی خود سلامت روانی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد. در چنین فضاهای شهری فقط ساختمانها و ماشینها دیده میشوند، مردم اگر هم باشند بسیار انگشتشمارند، زیرا حرکت پیاده تقریباً غیرممکن بوده و شرایط برای حضور در فضاهای عمومی مجاور ساختمانها بسیار نامطلوب است. فضاهای خارجی، بزرگ و غیرانسانیاند. باوجود فاصلههای زیاد در طرح این فضاها، چیزی برای تجربهی خارجی وجود ندارد و فعالیتهای محدودی هم که به چشم میخورند در فضا و زمان پراکنده گشتهاند. در چنین شرایطی بیشتر شهروندان ترجیح میدهند در داخل خانه و جلوی تلویزیون یا در بالکن و یا در هر فضای خصوصی خارجی اینچنینی، باقی بمانند؛ ولی در فضاهای شهری با ساختمانهای کوتاه و به هم چسبیده، با چیدمانی برای عبور و مرور پیاده و فضاهایی خوب برای حضور فرد در خارج از خانه؛ در خیابانها و در کنار سکونتگاهها، ساختمانهای عمومی، محلهای کار و غیره. در اینجا میتوان ساختمانها، مردم در حال رفتوآمد و مردمی که در فضاهای خارجی در نزدیک ساختمانها میایستند را دید، زیرا در اینجا فضاهای خارجی احساس راحتی به مردم داده و آنها را دعوت به استفاده میکنند. چنین شهری، شهری سرزنده است. شهری که فضاهای داخلی ساختمانهایش با فضاهای خارجی قابلاستفاده تکمیلشدهاند و شهری که فضاهای عمومیاش به مردم اجازه میدهند تا از آنها استفاده کنند.
در شهرهای سنتی ایران مانند شهر یزد نیز به اعتبار وجود ویژگیهای كالبدی خاص زمانهشان، وجود همبستگی اجتماعی میان ساكنان، نوعی حس تعلقخاطر و امنیت را برای اهالی هر محله به همراه داشته كه خود سرچشمهی ایجاد سرمایه اجتماعی موجود در این محلهها بوده است. وجود اعتماد، همبستگی و روح تعاون و همكاری در ادارهی امور محله ازجمله نشانگرهای وجود این ویژگی هستند. در حقیقت، رشد بطئی كالبد محلهها درگذشته، ضمن حفظ ارزشهای محیط اجتماعی خود، پاسخگوی نیازهای ساكنان خود نیز بودند. مثل نیاز ارتباط برقرار کردن که آن توسط وجود امکانات ارتباطی، اعم از مسجد، حسینیه، سالنهای ورزشی و غیره میباشد. با گذر زمان، ایجاد گسست در سازمان فضایی محلهها و بهتبع آن از میان رفتن اعتبار و هویت كالبدی، درنهایت از بین رفتن سازمان اجتماعی موجود در محلههای شهری را به دنبال داشته است. به دنبال این مسئله، كاهش كمی و كیفی تعاملات اجتماعی اتفاق افتاد و این در حالی است كه در مباحث نظری، میزان و نحوه تعاملات اجتماعی میان ساكنان، وجود یا عدم وجود سرمایه اجتماعی را رقم میزند. نبود فضاهای جمعی متناسب با نیاز امروز ساكنان، كاهش تعاملات اجتماعی و ارتباطات چهره به چهره را در میان آنها به دنبال داشت تا آنجا كه ساكنان را نسبت به یكدیگر بیگانه ساخت. این در شرایطی است كه تجربه نشان میدهد كه بهبود كیفیت محیط فیزیکی و اجتماعی و فضای پیادهراههای محله، بهگونهای كه شرایط را برای افزایش تعاملات اجتماعی در آن فراهم آورد، میتواند رنگ تعلق، حس هویت، حس اعتماد و درنتیجهی آن همبستگی اجتماعی را در میان ساكنان تقویت كنند كه همگی از مؤلفههای مؤثر در شکلگیری سلامت اجتماعی به شمار میروند.
در این تحقیق، پژوهنده برآن است تا به بررسی و مقایسه دو محله با بافت متفاوت از یکدیگر یعنی محلهی لبخندق با بافت سنتی و محلهی مهرآوران با بافت جدید در شهر یزد بپردازد و میزان سلامت اجتماعی ساکنین این دو بافت را مقایسه نماید. بنابراین به بررسی ساختار محیط اجتماعی و فیزیکی امروز شهر یزد و رابطهی میان این دو محیط و اینکه آیا این عوامل میتوانند بر روی سلامت اجتماعی افراد در دو محیط فیزیکی متفاوت تأثیر بگذارند، پرداخته میشود. ارائه راهکار برای تقویت نقاط مثبت و رفع موانع موجود و بالا بردن سطح سلامت اجتماعی محلات ازجمله نیازهای زندگی در شهر است.
2-1- ضرورت و اهمیت تحقیق
زمانی یک شهر را شهر سالم مینامند که دارای شهروندانی سالم باشد. سلامت شهروندان فقط به بُعد جسمانی و روانی آنها خلاصه نمیشود، بلکه طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی در سال 1948 میلادی سلامت، حالت رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی است، نه صرفاً فقدان بیماری؛ بنابراین بُعد اجتماعی سلامت دارای اهمیتی خاص میباشد که باید موردتوجه سیاستگذاران حوزه شهری قرار بگیرد. طبق گفتهی اندیشمندان حوزهی روانشناسی و جامعهشناسی مانند کییز، لارسون، جیکوب و غیره، سلامت اجتماعی به روابط بین فرد با دیگران و جامعه ارتباط دارد و کسی که دارای کیفیت بالایی از روابط با دیگران شامل دوستان، همسایگان، آشنایان و … باشد، فردی سالم ازنظر اجتماعی است.
اگر محیط شهری را به دو بُعد فیزیکی و اجتماعی تقسیم کنیم، هر دو دارای اهمیتی خاص برای سلامت اجتماعی شهروندان هستند. ناسالم بودن هر دو محیط منجر به پایین آمدن کیفیت سلامت اجتماعی شهروندان خواهد شد. ازیکطرف وجود خیابانها و کوچههایی که صرفاً برای عبور و مرور خودروها طراحیشده است و اگر هم پیادهرویی وجود داشته باشد، جایگاهی برای گذار موتورسیکلتها و سد معبرهای مغازهها میباشد و پیادهروها دیگر جایگاهی برای مردمی که خواستار پیادهروی در شهر هستند، نیست. از طرف دیگر از بعد اجتماعی آن نگاه کنیم، کم شدن رفتوآمد مردم در کوچه و خیابان و پایین آمدن حضور فیزیکی آنها در فضای شهری باعث مشکلاتی جبرانناپذیر در شهر میشود؛ که یکی از آنها فرصت دادن به کسانی که درصدد به وجود آوردن ناامنی در شهر هستند، میشود و خود باعث احساس ناامنی در مردم میشود و سلسهوار تلفاتی دیگر ازجمله کم شدن علاقه یا دلبستگی آنها به محیطی که زندگی میکنند یا محیط شهری میشود.
طبیعی است که سلامت محیط منحصر به دوری از آلودگیهای محیطی نیست بلکه بسیاری از مقولات دیگر چون زیبایی، تناسبات فضایی، تعادل بین محیط طبیعی و محیط مصنوع، احساس هویت، فقدان فشارهای روانی، آرامش و آسایش، عدم تفاخر و خودنمایی و وجود امنیت در شکلگیری محیط و درواقع در تعادل آن نقشی اساسی ایفا مینمایند. بهاینترتیب است که میتوان گفت هرگونه عدم تعادل محیطی بر ذهن و رفتار و درنتیجه بر آداب و سنن و فرهنگ و روابط اجتماعی و حتی جهانبینی انسان تأثیر خواهد داشت.
از دیگر امکاناتی که میتواند باعث رونق گرفتن شهر و سرزندگی آن شود، مکانهای مذهبی اعم از مساجد، حسینیهها، تکایا و … میباشد. این قبیل امکانات را بیشتر میتوان در محلات قدیمی یا سنتی شهر مشاهده کرد که این دلیلی برای زندهتر بودن این محلات نسبت به دیگر محلات بهخصوص محلات جدید شکل گرفتهشدهی شهر است.
اشخاصی که از سلامت اجتماعی برخوردارند، با موفقیت بیشتری میتوانند با چالشهای ناشی از ایفای نقشهای اصلی اجتماعی کنار بیایند. آنان میتوانند مشارکت بیشتری در فعالیتهای جمعی داشته باشند. باید انتظار داشت تطابق آنان با هنجارهای اجتماعی بیشتر باشد، شرایطی که میتواند نقش مهمی در پیشگیری از انحراف که ابعادی فراتر از قلمروی رفتارهای فردی دارد، داشته باشد (محمد نبى، 1387).
[1] Health
[2] Goldsmith
[1] World Health Organization (WHO)