موضوع: "بدون موضوع"
پایان نامه ارشد: تحلیل كمانش، ارتعاشات و انتشار موج در نانو تیر پیچیده شده با استفاده از تئوری های گرادیان كرنشی و غیر محلی ارینگن
جمعه 99/10/26
ای بر نانوفناوری
فناوری نانو واژهای است کلی که به تمام فناوریهای پیشرفته در عرصه کار با مقیاس نانو اطلاق میشود. نانو، کلمهای یونانی است و به معنی کوتوله که در ریاضیات معادل ، یعنی یک میلیاردم است ودر فناوری نانو ابعادی در حدود 1 تا nm 100 را شامل میشود. علم و فناوری نانو، هنر وتوانایی به دست گرفتن کنترل ماده در ابعاد نانو و علم دستکاری و بازچینی اتمها برای ساخت مواد و ابزارها در مقیاس نانو متر است. در این فناوری ساخت ابزار و اشیا در اندازههای اتمی است و ملکول به ملکول توسط رباتهای برنامهریزی شده در مقیاس نانومتریک انجام میشود. در این فناوری خواص جدیدی از مواد متاثر از غلبه خواص کوانتومی بر خواص کلاسیک به کار برده میشود. نانو فناوری در واقع رویکرد جدیدی در تمام عرصههاست ویک علم فرا رشتهای است که تمام علوم را در بر میگیرد و میتوان گفت نقطه اتصال علوم در آینده میباشد. در بیان اهمیت این فناوری گفته میشود که بخشی از آینده نیست بلکه تمام آینده است.
استفاده از فناوری نانو ناخواسته به چند صد سال پیش بر میگردد. جام لیکورگوس که در موزه بریتانیا در لندن نگهداری میشود یک نمونه استفاده از این فناوری در گذشته است که به قرن چهارم بعد از میلاد برمیگردد. نکته جالب در این جام این است که تابش نور از بیرون به جام، آن را سبز رنگ کرده و با تابش نور از درون آن به رنگ قرمز در میآید. مطالعات میکروسکوپی پرده از راز این جام برداشته
ومعلوم شده است که در درون شیشه این جام، ذرات نانو از جنس طلا و نقره قرار دارد و ذرات نانو، خواصی متفاوت از ذرات غیر نانو بروز دهند.
پیشرفت فناوری نانو با اختراع میکروسکوپهای الکترونی وارد فاز جدیدی شد. در سال 1931 دانشمند آلمانی ماکسنات و ارنست روسک اولین نوع از این میکروسکوپها را اختراع کردند. واروین مولر پروفسور فیزیک دانشگاه ایالت پن با اختراع میکروسکوپ الکترونی با زمینه یونی، اولین فرد در تاریخ بود که اتمها را به صورت منحصر به فرد و ترتیب آنها در یک سطح مشاهده نمود.
با وجود تلاشهای انجام شده، فاینمن فیزیکدان و دارنده جایزه نوبل فیزیک را به عنوان پایهگذار فناوری نانو میشناسند. وی در سال 1959 مقالهای درباره قابلیتهای این فناوری در آینده منتشر ساخت. وی در در مراسم میهمانی بعد از دریافت جایزه نوبل، در سخنرانی خود ایده فناوری نانو را برای عموم آشکار ساخت و معتقد بود که در اندازههای بسیار کوچک، فضایی بسیار بزرگ وجود دارد. وی معتقد بود که در آینده نزدیک موتورهایی به بزرگی سر سوزن ساخته خواهد شد.
بعد از این سال فعالیت در عرصه نانو رشد چشمگیری را شروع کرد. در سال 1980 در مرکز تحقیقاتی IBM در سوییس تکنیکی ابداع شد که تصویر اتم را بزرگ میکرد. در 1990 برای اولین بار دانشمندان اتمها را حرکت دادند و با اتمها اولین جمله را نوشتند. با فناوری نانو انسان اکنون میتواند جهان ماده را آنطور که خودش میخواهد بسازد. تنها کافی است مواد پایهای جهان ماده را یک بار دیگر اتم به اتم و ملکول به ملکول کنار هم بچیند.به قول هرست استومر برنده جایزه نوبل: “ظهور نانو تکنولوژی میتواند به بشر تسلط لازم برای کنترل بیسابقه و کمنظیر بر جهان ماده را بدهد.”
1-1-1- کاربرد فناوری نانو
برای فناوری نانو در بسیاری از زمینهها از جمله صنعت، پزشکی، کشاورزی، دوامپذیری منابع، هوافضا، امنیت ملی، صنعت الکترونیک و غیره، کاربرد دارد.
فناوری نانو با دارا بودن ویژگیهای منحصربهفرد خود، قابلیتهای فراوانی در عرصههای مختلف ایجاد کرده که نمونههایی در زیر ذکر میشود.
ترکیب سه حوزه فناوری اطلاعات، نانو و زیستشناسی ملکولی منجر به ایجاد رشته الکترونیک ملکولی شده که در آن با استفاده از ملکول DNA میتوان سیمهای پردازشگر بیولوژیکی تهیه کرد و از ژنهای مستقر بر DNA برای انتقال و ذخیره اطلاعات استفاده نمود.
در ساختارهای نانو، نظیر نانو ذرهها و نانو لایهها، نسبت سطح به حجم، بسیار بالا است. بنابراین اجزای ایدهآلی برای استفاده در مواد کامپوزیت، واکنشهای شیمیایی، انتقال دارو و ذخیره به شمار میروند. کاتالیزورهای نانویی بازده واکنشهای شیمیایی و احتراق را افزایش و از طرفی مواد زائد و آلودگی را کاهش میدهند. سرامیکهای نانو ساختاری از سرامیکهای ساختهشده در مقیاس میکرون، سختتر و محکمترند. با استفاده از این فناوری میتوان داروها را به همان نقطه هدف در بدن رساند، بدون آنکه دیگر اجزای بدن را درگیر کند. بنابراین اثر دارو بیشتر وعوارض ناشی از آن بسیار کاهش مییابد. همچنین بیش از نیمی از داروها در مقیاس میکرون در آب قابل حل نیستند، در حالیکه این امر در مقیاس نانو امکانپذیر بوده و شانس یافتن داروهای جدید با کارآیی بیشتر وجود خواهد داشت.
2-1-1- تئوری های مختلف اثرات اندازه
یکی از مشکلات موجود در دنیای نانو، تغییر خواص ماده میباشد. در واقع رفتارهایی که در مقیاس نانو مشاهده میگردند، بر اساس رفتارهای مشاهده شده در ابعاد ماکرو قابل پیشبینی نیستند. تغییرات مهم رفتاری عمدتاَ ناشی از اثرات کوانتومی کاهش ابعاد (Quantnm Size Effect) و به علت نزدیکی اندازه ذرات به مقیاس طولی میانگین میباشد. به عبارت دیگر نقص تئوری شکلپذیری کلاسیک، عدم توانایی در تعیین اثر اندازه بر رفتار مکانیکی ساختارهابا مقیاس میکرون و زیر میکرون است. نقص size-free در تئوری الاستیسیته کلاسیک در درک پدیدههای زیر میکرون لزوم ارائه تئوریهای سازگار در این بعد از ماده را نمایان میسازد. نیاز به اعمال اثر اندازه در مدلهای ساختاری در مقیاس میکرو و نانو، موجب ظهور تعدادی از تئوریهای مختلف شده که عبارتند از:پیوستگی در ردههای بالاتر با در نظر گرفتن اثر اندازه شد .
تئوریهای غیر موضعی ارینگن، گرادیان کرنشی، تنش کوپل، تنش کوپل اصلاح شدهو تنش سطحی. در واقع اثر اندازه در این تئوریها به صورت ثوابت ظاهر میشوند. برای مثال تئوری غیر موضعی ارینگن دارای دو ثابت aو میباشد که به ترتیب طول اولیه پیوند و ثابت ماده هستند. این تئوری به طور گسترده برای بررسی اثر اندازه در ساختارهای نانولولهها استفاده میشود. تئوری گرادیان کرنشی دارای سه پارامتر مقیاس کوچک طول میباشد که در روابط با و و نشان میدهند، در حالیکهتنش کوپل اصلاح شده دارای یک پارامتر مقیاس کوچک طول میباشد و زیر مجموعه تئوری گرادیان کرنشی به حساب آورده میشود.بر اساس تئوری مذکور ذرات ماده بر اثر نیرو علاوه بر جابهجایی دارای چرخش حول خود نیز میشوند که این در مواد مقیاس ماکرو مشاهده نمیشود.
2-1- تیر پیچیده شده
تیرهای پیچیده شده به دلیل اهمیت آنها در کاربردهای مهندسی، تحقیقات گستردهای را معطوف خود ساخته است. برخی از کاربردهای رایج آن در صنعت را میتوان به استفاده آنها در ملخهای بالگرد و هواپیما، توربینهای باد، دندانه چرخ دنده ودر بیو مکانیک میتوان به استخوان انسان به علت شباهت آن به این نوع تیرها اشاره نمود. تیغههای استفاده شده در کمپرسور، پمپ توربین و موتورهای جت شکل(1-1)، را میتوان نمونه بارز این نوع تیرها برشمرد. ابزارهای برشی شیاردار با زوایای مارپیچی، همچون متهها شکل(1-2)، انتهای فرزهای برشیشکل(1-3) و انواع قلاویزهای مارپیچی شکل (1-4)، از نمونههای دیگر پرکاربرد این نوع تیرها هستند.
طراحی سیستمهای الکتریکی مکانیکی در مقیاس میکرو و نانو ((MEMS/NEMS نیازمند استفاده گسترده از نانو میلهها، نانو تیرها و نانو ورقها با پچیدگیهای متفاوت میباشد. استفاده از میکرو تیرپیچیدهشده در ماشینآلات توربو، طراحی موتور پیزوالکتریک فرا صوت و ایجاد میکروموتور برای فرآیندهای پزشکی کاربرد دارد.
ملکولهای DNAرا همانطور که در شکل (1-5) نشان داده شده است در بررسی رفتارهای مکانیکی آنها، میتوان تیر پیچیدهشده در مقیاس نانو دانست[1].
پایان نامه ارشد: بررسی تنش های پسماند در نمونه های تنش زدایی شده به روش حرارتی و آلتراسونیک
جمعه 99/10/26
اغلب سازه ها در صنعت، از قطعـــات مختلفی كه توسط فرآیند هایی مثل ریخته گـری، آهنگــــری، نورد، ماشینكاری، جوشكاری و…. تولید شده اند، تشكیل شده اند كه با كمك فرآیند های گوناگونی به یكدیگر متصل می شوند. روش های مختلف اتصال را میتوان بر اساس فرآیند های عملی و علمی به گروه های زیر طبقه بندی كرد:
– اتصال های مكـانیكــــی (پیچ، پرچ، میخ، پین و…)
– اتصال های متالوژیكی (جوشكاری، لحیم كاری و…)
– اتصـال های شیمیایــــی (چسب های آلی و معدنی)
هر یك از این اتصالات با توجه به وظایفی كه بر عهده دارند در یكی از دسته های زیر قرار می گیرند:
– اتصالات موقت مانندپیچ و مهره، پین و…
– اتصالات نیمه موقت مانند پرچ، لحیم كاری نرم و بعضی از چسب ها
– اتصالات دائمی مانند فرآیند های جوشكاری، لحیم كاری سخت و اغلب چسب ها با واكنش های شیمیایی
فرآیند های جوشكاری به عنوان فرآیند هایی جهت ایجاد پیوستگی مولكولی بین دو یا چند قطعه فلزی كه حداقل یكی از آنها در اثر حرارت، ذوب موضعی شده یا به حالت خمیری در آمده باشد، برای هر دو منظورساخت قطعات اولیه و نیز اتصال آنها دارای كاربرد وسیعی در جوامع صنعتی است. صرفه اقتصادی این اتصالات در مقایسه با دیگر اتصالات به لحاظ طول عمر بیشتر و نیز اطمینان خاطری كه به دلیل استفاده از مواد مشابه با ماده اصلی ایجاد می كند، برخی از دلایل ارجحیت این فرآیند است]1 [.
از جمله فرایندهایی كه پس از انجام جوشکاری و به عبارتی در قطعات جوشکاری شده مد نظر قرار می گیرد تنش های پسماند می باشد كه به علت گرم و سرد شدنهای متوالی جوش و مناطق نزدیك آن و عدم امكان جابجایی در بعضی جهات، تنشهای پسماند داخلی در جوش و مناطق مجاور آن بوجود می آید.
تنش پسماند تنشی است كه بر اثر انجام عملیات خاص نظیر جوشکاری در جسم باقی میماند و در حالی كه جسم تحت هیچ بارگذاری خارجی نیست نیز وجود دارد]19[
تنش زدایی یا تنش گیری که در اصطلاح به آن PWHT یا عملیات پسگرم نیز میگویند فرآیندی است، جهت از بین بردن تنش های موجود که در عملیات و فرآیند تولید به وجود آمده است. روشهای مختلفی برای از بین بردن تنش های پسماند در نمونه های جوشکاری شده وجود دارد که از جمله آنها می توان به روش حرارتی و روش آلتراسونیک اشاره نمود.]16[
تکنیکهای متفاوتـی برای اندازه گیـری تنش پسماند وجود دارد که برای اندازه گیـری در هر روش به وسایل خاصی نیاز می باشد.
2-1- فصل بندی مطالب
با توجه به مطالب اشاره شده و موضوع پایان نامه تحت عنوان بررسی تنش های پسماند، در نمونه های جوشكاری شده به روش حرارتی و آلتراسونیک مطالب به چند فصل تقسیم بندی خواهند شد که در ادامه به توضیح هر یک از آنها خواهیم پرداخت.
در این فصل ابتدا به معرفی انواع روش های تنش زدایی اشاره خواهیم کرد. پس از آن انواع روش های اندازه گیری تنش های پسماند را توضیح خواهیم داد.
فصل دوم مربوط به پیشینه پژوهشی و بر تحقیقات انجام شده خواهد بود، بداین ترتیب که ابتدا به مطالعات انجام شده در زمینه تنش زدایی جوش اشاره خواهد نمود. مطالعات صورت گرفته در این بخش شامل دو قسمت عمده یعنی تنش زدایی جوش با ضربات آلتراسونیک و تنش زدایی حرارتی می باشد که در فصل مربوطه به تشریح آن خواهیم پرداخت. در ادامه فصل دوم نیز به مطالعات صورت گرفته در زمینه اندازه گیری تنش های پسماند به روش سوراخ مرکزی وروش استاندارد پراش اشعه ایکس اشاره خواهد شد.
فصل سوم مربوط به روش تحقیق شامل روش مورد استفاده جهت جوشکاری نمونه های مورد نظر و پارمترهای در نظر گرفته شده در حین فرآیند جوشکاری، معرفی دستگاه تنش زدایی در دو روش حرارتی و آلتراسونیک، نحوه آماده سازی نمونه ها جهت انجام تنش زدایی به روش حرارتی و آلتراسونیک، شرایط نمونـه و آماده سازی آن جهت اندازه گیـری تنش پسماند به روش سوراخ مرکزی و روش استاندارد پراش اشعه ایکس می باشد.
فصل چهارم به بررسی نتایج به دست آمده از روش سوراخ مرکزی، روش استاندارد پراش اشعه ایکس و همچنین مقدار تنش های پسماند موجود در هریک از نمونه ها خواهیم پرداخت.
فصل پنجم نیز به جمع بندی مطالب و پیشنهادات ارائه شده در زمینه تنش زدایی جوش و تنش های پسماند خواهد پرداخت.
3-1- نحوه تشکیل تنش های پسماند
همانطور که گفته شد تنش پسماند تنشی است كه بر اثر انجام عملیات خاصی در جسم باقی میمانند و در حالی كه جسم تحت هیچ بارگذاری خارجی نیست نیز وجود دارد. طبیعت تنش پسماند به گونه ای است که در مقابل هر تنش كششی تنش فشاری نیز باید وجود داشته باشد، به گونهای كه جسم در حالت تعادل باقی بماند كه به این حالت، حالت خود تعادلی می گویند.
علت اینكه شناسایی چنین تنشهایی برای ما مهم است این است كه وقتی جسم تحت تنش خارجی قرار میگیرد، این تنش خارجی به تنش پسماند موجود افزوده میشود. پس اگر در منطقهای تنش پسماند كششی داشته باشیم و بارگذاری ما نیز تنش كششی باشد سطح تنش در آن منطقه بالاتر از آنچه كه تنها با لحاظ تنش كششی خارجی بدست میآید خواهد بود. لذا در صورتی كه تنش كششی پسماند داخلی را در نظر نگیریم و قطعه را تنها براساس تنش اعمالی خارجی طراحی میكنیم ممكن است در اثر تنشهای پسماند خارجی تنش در قطعه از حد تسلیم آن بالاتر رفته و باعث شكست آن گردد.
یكی از فرایندهایی كه باعث ایجاد تنش پسماند در سازهها میگردد جوشكاری است كه به علت گرم و سرد شدنهای متوالی جوش و مناطق نزدیك جوش و عدم امكان جابجایی در بعضی جهات، تنشهای پسماند داخلی در جوش و مناطق مجاور آن بوجود می آید.
مقدار انبساط و تغییر شكل جسم در مقابل گرما متناسب با درجه حرارت میباشد. اصولاً با افزایش درجه حرارت تا نقطه ذوب فلز شاهد انبساط در آنها خواهیم بود. حال هنگامی كه در نقطهای از جسم درجه حرارت به طور موضعی افزایش یابد دراطراف آن یك شیب حرارتی بوجود میآید كه میخواهد باعث تغییر شكل و انبساط نقطهای كه دمای آن افزایش پیدا كرده است بشود، ولی از اطراف توسط فلزی كه این نقطه را احاطه كردهاند و میل به تغییر شكل ندارند با تغییر شكل این نقطه مقابله میشود، لذا مناطق نزدیك این نقطه تحت تنش فشاری قرار میگیرند و در صورتی كه تنش فشاری موجود از حد تسلیم بیشتر شود باعث تغییر شكل پلاستیك این منطقه میشود. در حین سرد شدن منطقهای كه گرم شده بود شاهد انقباض موضعی خواهیم بود كه باعث ایجاد تنش كششی در مجـاورت این نقطه در حـــد تنش تسلیم فلز خواهد بود.
1-3-1- تشریح تنش پسماند در جوش
اگر بخواهیم تشكیل تنش پسماند در جوش را توضیح بدهیم می توان مدل زیر را تشریح نمود :
سه میله یک، دو و سه را در نظر بگیرید كه توسط صفحات صلب چهار و پنج از دو طرف محدود شدهاند. با گرم شدن میله دو اگر دمای آن به اندازه ∆T افزایش یابد این میله در حالت آزاد به اندازه αlΔT افزایش طول پیدا می کند ولی میلههای یک و سه چون تغییر دمایی نداشتهاند در مقابل تغییر طول مقاومت میكنند، لذا تنشی در آنها القا میشود كه كششی است و عكسالعمل این تنش به میله دو وارد میشود كه تنش فشاری است لذا به این ترتیب با گرم شدن میله دو در میلههای یک وسه تنش كششی و در میله دو تنش فشاری خواهیم داشت.
در جوش نیز چنین حالتی را خواهیم داشت. البته در بحث راجع به تنشهای تسلیم جوش به این نكته نیز باید توجه داشته باشیم كه تنش تسلیم فولادها با افزایش درجه حرارت كاهش مییابد.
در نظر بگیرید كه یك اتصال جوشی بین دو ورق بزرگ بوجود آمده و در منطقهای نواری شكل در فاصله مشخصی از مركز جوش مورد بررسی میباشد فرض میشود كه نوار مورد بررسی در جهت طولی خود كاملاً مهار شده و تغییر شكلی در این جهت ندارد. قبل از گرم كردن، نوار فاقد تنش می باشد. در حین گرم كردن، این نوار متمایل به انبساط بوده و لیكن توسط محیط (فلز) اطراف خود كه درجه حرارت پایینتری دارد از انبساط آن ممانعت می شود و در نتیجه تحت تاثیر تنشهای فشاری قرار میگیرد. تغییر شكل در نوار در ابتدا الاستیك بوده و با افزایش درجه حرارت افزایش یافته و در درجه حرارت T1 تغییر شكل پلاستیكی شروع میشود. با افزایش درجه حرارت میزان تنش تسلیم جسم كاهش یافته و تغییر شكل پلاستیكی نوار افزایش مییابد. چنانچه T2 حداكثر درجه حرارتی باشد كه در نوار اعمال میشود، تغییر شكل پلاستیكی فشاری ادامه خواهد یافت. در هنگام سرد شدن، نوار مورد بررسی تمایل به انقباض داشته كه منجر به كاهش سطح تنشها در آن میشود. كاهش سطح تنشها در این حالت منجر به تغییر شكل الاستیكی(مشابه باربرداری در نمونههای تحت آزمایش كشش) شده كه با توجه به درجه حرارت نوار ادامه خواهد داشت. در درجه حرارت T3 سطح تنشها در نوار در سطح تنش تسلیم فلز در این درجه حرارت خواهد شد. با كاهش بیشتر درجه حرارت، تنش تسلیم (و در نتیجه سطح تنشها در نوار) افزایش یافته و تغییر شكل پلاستیكی (كششی) در نوار بوجود میآید. نتیجتاً اینكه سیكل حرارتی فوقالذكر منجر به ایجاد تنشهای پسماندی در سطح تنش تسلیم فلز در نوار فوقالذكر خواهد شد. با استفاده از مدل فوق الذكر میتوان سطح تنش پسماند جوشی را در نقاط مختلف اطراف منطقه جوش بدست آورد.
دانلود پایان نامه ارشد: کنترل بازوی انعطاف پذیر Quanser بر اساس شبکه عصبی و فازی
جمعه 99/10/26
در سال های اخیر، حوزه روباتیك سیر تكاملی را آغاز كرده است كه مبتنی بر نیازهای كاربران می باشد. تقاضای صنعت برای زمانهای پاسخ سریعتر و مصرف انرژی كمتر، طراحان روبات را بر آن داشته تا اصلاحات بنیادی را در طراحی بازوهای روبات صورت دهند. با كاربرد مواد سبك وزن تر و بازسازی پیكربندی فیزیكی روبات، بازوها به مرور بلندتر و نازكتر شدند و اهداف آنها مبنی بر سرعت بالا، شتاب گیری سریع و مصرف انرژی كمتر تحقق یافت. این بازوهای انعطاف پذیر حوزه تحقیقاتی کاملا جدیدی را در زمینه طراحی و كنترل بازوی ربات با درجه دقت قابل قبول گشوده اند ]1[.
برای بازوی روباتیك صلب، كنترل مسیر نوك دست، معادل كنترل محرك حالت صلب (انعطاف ناپذیر) است. اما برای كنترل مطلوب بازوی انعطاف پذیر، كنترل مطمئن تری از حالات انعطاف ناپذیر لازم است تا ارتعاشات اجتناب ناپذیر و بدون محدودیت در آن مد نظر قرار گیرند. در نتیجه، ردگیری دقیق روبات با بازوی انعطاف پذیر مسئله ای بحث برانگیز شناخته می شود. این را هم باید در نظر گرفت که همواره صلبیت بازوها، یک فرض ایده آل است و با افزایش نسبت بار به وزن بازو، سرعت حرکت و پهنای باند کنترل ممکن است از این صلبیت
کاسته شود ]15[.
این درست است که این بازوها به علت سبک بودن و کاهش اینرسی دارای عملکرد سریع تری نسبت به بازوهای صلب هستند و به گشتاور کمتری برای حرکت نیاز دارند و این خود باعث کاهش مصرف انرزی الکتریکی می شود و اقتصادی تر است ]1[. ولی از دیدگاه مدلسازی، طبیعت توزیع یافته دینامیک این بازوها واستعداد طبیعی انعطاف پذیری، امکان اینکه بتوان مدل دقیقی با بعد معین بدست آورد، را غیر ممکن می سازد و علاوه بر این به علت ایجاد نوسانات ناشی از کاهش صلبیت در حرکت، کنترل دقیق مسیر حرکت بسیار مشکل می شود ]3[.
2-1- ویژگی های مدل سیستم
از دیدگاه مدلسازی، طبیعت توزیع یافته دینامیک این بازوها واستعداد طبیعی انعطاف پذیری ساختمان، امکان اینکه بتوان مدل دقیقی با بعد معین بدست آورد، را غیر ممکن می سازد. در نتیجه مدلی غیرخطی، متغیر با زمان و با مرتبه بالا ( از نظر تئوری بی نهایت ) خواهیم داشت ]3[.
علاوه بر این، به علت ناهم خوانی موقعیت سنسورها و محرکها (ورودی ها و خروجی ها)، چنانچه مستقیما موقعیت انتهای بازو را به عنوان خروجی بگیریم، منجر به کنترل غیر متمرکز و رفتار دینامیک غیر مینیمم فاز خواهد شد. به عبارت دیگر، تابع تبدیل حلقه باز سیستم از محل اعمال گشتاور در مفصل تا موقعیت انتهای بازو، صفر های ناپایدار خواهد داشت.این ویژگی تا وقتی که بهره پایداری حلقه بسته مد نظر باشد، محدودیت های شدیدی را بر طراحی کنترل کننده تحمیل می کند ]3[.
از اینها گذشته، به علت کمتر بودن تعداد محرکها نسبت به درجات آزادی سیستم، سیستم کنترل زیر فعال خواهد بود که خود محدودیت های زیادی را بر آنچه که از طریق کنترل کردن می توان به آن دست یافت، ایجاد می کند. زیرا با تنها یک ورودی باید بتوانیم جابجایی زاویه ای بازو را به نحوی کنترل کنیم که میزان نوسانات انتهای بازو میرا شود ]3[.
3-1- چرا کنترل هوشمند
سیستم های مکانیکی که به صورت نرم افزاری شبیه سازی شده اند، معمولاً ویژگی های اجزای صلب را نشان می دهند، در حالی که، در واقعیت محرکها، بازوها و مفصل ها، به دلیل اینکه صلب مطلق نیستند، نسبت به آنچه که به صورت تئوری بدست می آید، تاحدودی کاهش در عملکرد کنترل را نشان می دهند. استفاده از یک سیستم کنترل خاص ، یکی از راه های حل این مشکل است ]5[.
از طرفی، توصیف دقیق دینامیک یک سیستم غیر صلب، به خاطر ویژگی خاص مدل سیستم، مثل غیر خطی بودن، مرتبه بالا و متغیر با زمان بودن معادلات مدل سیستم ، کار بسیار پیچیده ای است ]5[.
مدل های تخمین زده شده توسط روش های معمول ریاضی مثل معادلات دیفرانسیلی نیوتن–اویلر یا لاگرانژ-اویلر، نیاز به ظرفیت محاسباتی بالا و اطلاعات از پیش تعیین شده در مورد پارامترهای سیستم دارد که استفاده کاربردی از آنها را در سیستم های کنترل محدود می کند. بنابراین وجود نا معینی های دینامیک سیستم، مهمترین فاکتوری است که استفاده از روش های کنترل کلاسیک را برای تحلیل سیستم های کنترل غیر صلب نامناسب می کند ]5[.
در طول سال های زیادی، مهندسان کنترل کلاسیک با مدل های ریاضی کار می کردند و اطلاعات بیشتری از سیستم بدست نمی آوردند. اما امروزه مهندسان کنترل علاوه بر اینکه از تمام مراجع اطلاعات کلاسیک استفاده می کنند، از کنترل کننده های غیر کلاسیک، از جمله کنترل کننده هوشمند نیز که به عنوان یک کنترل کننده آزاد از مدل شناخته می شود، استفاده می کنند. از داده های عددی (ورودی/خروجی) و/ یا اطلاعات فرد خبره به عنوان یک مدل تخمینی استفاده می کنند و کنترل کننده ای براساس قانون اگر-آنگاه فازی و یا بر اساس شبکه عصبی با گره هایی در چند لایه طراحی می کنند ]6[.
تحلیل مقالاتی که به کنترل سیستم های انعطاف پذیر با روش های هوشمند از طریق شبکه عصبی پرداخته اند ، نشان از نتیجه مطلوب کنترل کننده های عصبی با آموزش بهنگام، برای غلبه بر مشکل نامعینی و وابسته به زمان بودن دینامیک سیستم ، دارد. نگاشت غیرخطی، طبیعت تطبیقی و توانایی برخورد با عدم قطعیت ها، در شبکه های عصبی آنها را ابزار توانمندی برای کنترل بازوی انعطاف پذیر ساخته است ]4[.
استفاده کاربردی از تئوری مجموعه های فازی در کنترل سازه های انعطاف پذیر نیز روز به روز علاقمندان بیشتری پیدا می کند. کنترل کنندههای فازی، بستری ساده و مقاوم برای ایجاد قوانین کنترلی غیرخطی می باشند که توانایی اصلاح نامعینی و بی دقتی را هم دارند. چنانچه توصیف زبانی از کنترل موجود باشد یا بتوان ایجاد کرد، کنترل کننده های فازی می توانند بدون مدل ریاضی سیستم طراحی شوند و پیاده سازی براساس توصیف زبانی هم به صورت تئوری و هم به صورت عملی ممکن است. بنابراین منطق فازی می تواند ابزار مناسبی برای کنترل سیستم هایی مانند بازوی انعطاف پذیر باشد که مدل ریاضی دقیقی ندارند ]8[.
در کنار این ها کنترل فازی تطبیقی یا کنترل عصبی- فازی نیز مطرح می شود که بنای کار در این پایان نامه می باشد. کنترل عصبی- فازی علاوه بر داشتن مزایای کنترل فازی به عنوان یک کنترل قانونمند و مقاوم، از مزیت تطبیقی بودن شبکه های عصبی هم بهره می برد و می تواند به صورت بهنگام خود را با نا معینی ها و تغییرات نقطه کار سیستم بازوی انعطاف پذیر Quanser تطبیق دهد. علاوه بر این میزان حساسیت به شرایط اولیه نیز کاهش می یابد که این امر در پیاده سازی کنترل کننده روی سیستم Quanser بیشتر خود را نشان می دهد.
[1] Model-free
[2] If-Then Rules
[3] Online
[4] Adaptive
[5] Robust
[6] Linguistic Description
[1] Non-collocated
[2] Under Actuated
پایان نامه ارشد: مطالعه تجربی و شبیه سازی فرآیند خمکاری لوله جدار نازک به روش هیدروفرمینگ
جمعه 99/10/26
امروزه لوله های خمیده کاربرد بسیار گستردهای در صنایعی نظیر هواپیماسازی، خودرو، نفت و گاز، اسباب و اثاثیه منزل، سازه های مکانیکی و غیره جهت انتقال سیال، سازه بدنه و غیره دارد. قطعات لولهای از نسبت استحکام به وزن بالایی برخوردار هستند و به همین دلیل در صنایع به صورت وسیعی به کار گرفته میشوند. در شکل (1‑1) چند نمونه از کاربردهای قطعات خم لوله نشان داده شده است.
در گذشته انجام عملیات خمکاری لوله یک هنر تلقی میشد و نوعا توسط افراد ماهر و با تجربه صورت میگرفت. در چند دهه اخیر تحقیقات گستردهای در خمکاری لولهها به منظور ایجاد دانش پایه در این زمینه صورت گرفته است. به کمک کارهای تجربی، تحلیلهای تئوری و شبیهسازی عددی درک بهتری از نحوه تغییر شکل لوله در حین خمکاری فراهم شده است.
روشهای مختلفی جهت خمکاری لولهها وجود دارد. هر یک از این روشها با توجه به نوع و کیفیت خمی که میتوان تولید کرد دارای کاربردها و محدودیتهایی میباشند. انواع روشهای خمکاری لوله شامل خمکاری برشی، خمکاری کششی دورانی، خمکاری تحت فشار، خمکاری کوبهای، خمکاری فشاری، خمکاری غلتکی و خمکاری به روش هیدروفرمینگ میباشند. انتخاب روش خمکاری بستگی به کیفیت خم، تعداد تولید، جنس لوله، شعاع نسبی خم (R/D)، قطر نسبی لوله (D/t) و دقت مورد انتظار دارد که در آن ها D قطر خارجی، t ضخامت و R شعاع خط مرکزی خم میباشد]2[. در موتور هواپیماها، قطعات لولهای با شعاع خم کوچک با استحکام بالا به صورت فراوان به کار گرفته میشوند. شعاع خم این قطعات لولهای در برخی موارد در حدود قطر خارجی آنها میباشد که در بسیاری از موارد تولید آنها با روشهای رایج خمکاری لولهها مشکل است. در این موارد لازم است روشهای جدیدی جهت تولید خم با کیفیت مطلوب مورد استفاده قرار گیرند. یکی از این روشها، خمکاری به روش هیدروفرمینگ است که در آن خمکاری تحت فشار داخلی سیال انجام میگیرد. این روش در مقایسه با سایر روشهای خمکاری لولهها دارای مزایایی مانند دقت بالا، تولید خم با کیفیت خوب و کمترین تغییرات ضخامت دیواره، بهبود مقاومت و سختی، کاهش ضایعات و کاهش هزینه با توجه به کاهش نیروی کار، تجهیزات و مصرف انرژی میباشد]3[.
2-1- تعریف ها و پارامترهای خم کاری
در شکل (1‑2) پارامترهای خمکاری لوله نشان داده شده است. هر یک از این پارامترها را میتوان به صورت زیر تعریف نمود ]4[.
– سطح خمش: سطحی که از شعاع خط مرکزی لوله (شعاع خم) عبور میکند و عمود بر جهت چرخش خم میباشد.
– خط مرکزی لوله (CL): خط ممتدی که هر نقطه واقع در مرکز سطح مقطع لوله را به هم وصل میکند.
– دیواره خارجی خم[1]: کمان/لبه بیرونی خم میباشد.
– دیواره داخلی خم[2]: کمان/لبه داخلی خم میباشد.
شعاع خط مرکزی (CLR): فاصله بین مرکز چرخش خم و خط مرکزی لوله میباشد که شعاع خم نیز نامیده میشود. در صنعت خمکاری معمولا شعاع خم بر حسب ضریبی از قطر خارجی لوله (OD) و به صورت mD بیان میشود.
– انحنای خم: عکس شعاع خط مرکزی را انحنای خم میگویند.
– قطر لوله: هرگاه قطر لوله به تنهایی به کار میرود منظور قطر خارجی میباشد.
3-1- روش های خم کاری لوله
روشهای زیادی برای خمکاری لوله وجود دارد. در این بخش در مورد برخی از روشهای خمکاری لولهها بحث خواهد شد. هر یک از این روش ها دارای کاربردها و محدودیتهایی از لحاظ نوع خم، حداکثر زاویه خمی که میتواند ایجاد کند، هزینههای تولید و کیفیت خم می باشد. در ادامه به روشهای مختلف خمکاری اشاره شده است.
1-3-1- خمکاری هیدروفرمینگ
خمکاری به روش هیدروفرمینگ از جمله روشهای خمکاری است که اخیرا مورد توجه قرار گرفته است. از جمله مزیتهای این روش امکان تولید خمهای کوچک حتی کمتر از قطر خارجی لوله، تولید خم با تغییرات ضخامت کم و تغییر سطح مقطع (بیضی شدن) ناچیز میباشد. قطعات خمکاری که در موتور هواپیماها و سفینههای فضایی بکار میروند باید هم فضای کمی اشغال کنند و هم از کیفیت و استحکام بالایی برخوردار باشند. برای اینکه این قطعات فضای کمی اشغال کنند لازم است که خمکاری با شعاع کوچک انجام شود. برای دستیابی به کیفیت و استحکام مناسب باید از یک روش خمکاری مناسب استفاده کرد. با خمکاری به روش هیدروفرمینگ میتوان خمهایی که این ویژگیها را دارند تولید نمود]3[.
پروفیل خم مورد استفاده در قالب خمکاری هیدروفرمینگ، پروفیل خمی مشابه با شکل نهایی خم مورد نظر است که در آن فشار سیال به سطح داخلی لوله اعمال میشود و سبب میشود که لوله بطور کامل شکل پروفیل خم قالب را به خود بگیرد. در شکل (1‑3) شماتیک این فرآیند مشاهده میشود.
در این روش، ابتدا لوله داخل قالب قرار داده میشود. سپس با اعمال سیال در محفظه لوله، فشار سیال سبب شکل گیری بهتر لوله در داخل قالب میشود.
2-3-1- خمکاری فشاری
خمکاری فشاری بیشتر برای تولید خمهای با شعاع کم در لولههای جدار نازک استفاده میشود. از جمله مزیتهای این روش امکان تولید خمهای کوچک در حدود قطر خارجی لوله، تولید خم با تغییرات ضخامت کم، تغییر سطح مقطع (بیضی شدن) کم و تجهیزات ارزانتر در مقایسه با سایر روشهای خمکاری لوله میباشد.
قالب خم مورد استفاده در این روش خمکاری دارای پروفیل خمی مشابه با شکل نهایی خم مورد نظر میباشد. پس از خمکاری شکل پروفیل خم در لوله ایجاد میگردد. در داخل لوله از مندرل لاستیک مانند استفاده میشود که تحت شرایط فشاری مشابه سیال رفتار میکند. بین لوله و مندرل باید مقداری لقی در نظر گرفته شود تا در انتهای خمکاری بتوان به راحتی آن را از داخل لوله خارج نمود. موادی مانند یورتان[1]، رزین اپوکسی ریختهگری[2]، لاستیک طبیعی[3] و لاستیک مصنوعی[4] جهت استفاده به عنوان مندرل مناسب میباشند. این مواد خاصیت الاستیکی بالایی دارند و بعد از خمکاری و برداشتن فشار از روی آنها به شکل اولیه خود باز میگردند و به راحتی میتوان آنها را از داخل لوله خارج نمود. فشار داخلی ایجاد شده در لوله باعث میشود لوله در حین خمکاری در تماس با سطح داخلی قالب باقی بماند و در نتیجه از بیضی شدن سطح مقطع لوله جلوگیری میشود. علاوه بر این، تامین فشار لازم برای جلوگیری از چروکیدگی در شعاع داخلی خم ضروری میباشد ]6[.
در روش خمکاری فشاری ابتدا مندرل لاستیکی در داخل لوله قرار داده میشود. سپس مجموعه لوله و مندرل در داخل راهنمای لوله قرار گرفته و توسط سنبه جلویی به مندرل فشار وارد میشود. این فشار تا پایان عملیات خمکاری ثابت باقی میماند. فشار وارد شده به مندرل موجب افزایش قطر آن میگردد و در نتیجه به سطح داخلی لوله فشار اعمال میشود. در انتها لوله و مندرل توسط سنبه به داخل قالب رانده میشوند و در نتیجه لوله شکل پروفیل را به خود میگیرد. بعد از خمکاری، فشار از روی مندرل برداشته میشود و دو کفه قالب باز شده و لوله و مندرل از داخل قالب خارج میشوند.
پارامترهای تاثیر گذار بر شکل نهایی لوله شامل فشار داخلی، شرایط اصطکاکی بین لوله و قالب و نیز بین لوله و مندرل، شکل اولیه لوله، ابعاد و خواص مکانیکی لوله، سرعت سنبه و غیره میباشد. انتخاب مناسب هر یک از این پارامترها در کیفیت خم تولید شده موثر خواهد بود. در شکل (1‑4) شماتیک این فرآیند مشاهده میشود ]7[.
استفاده از روشهای خمکاری فشاری در مواردی که تعداد تولید پایین باشد بسیار سودمند میباشد زیرا با هزینه کم میتوان تجهیزات خمکاری آن را تولید کرد و علاوه بر این دقت قطعات خمکاری در این روش بالا میباشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت برای تولید خم (بویژه خمهای با شعاع کوچک) در تعداد کم و با دقت، مناسبترین گزینه روش خمکاری فشاری میباشد.
روش خمکاری فشاری برای خمهای با زاویه بین 15 تا 120 درجه، شعاعهای خم از 20 تا 160 میلیمتر و ضخامت لوله در حدود 5/0 تا 2 میلیمتر مناسب میباشد ]8[.
3-3-1- خمکاری کششی دورانی
خمکاری کششی دورانی یکی از روشهای بسیار رایج خمکاری لوله و پروفیل میباشد که روی ماشینهای خمکاری کششی دورانی انجام میشود. این ماشینها با نیروی هیدرولیکی، پنوماتیکی یا مکانیکی الکتریکی کار میکنند و ممکن است به صورت دستی یا ماشین کنترل عددی[1] کنترل شوند. اجزای اصلی قالب شامل قالب خم[2]، قالب فشاری[3]، قالب نگهدارنده[4]، قالب جاروب کن[5] و مندرل[6] میباشند. تمامی این اجزا در شکل (1-5) نشان داده شده است.
در روش خمکاری کششی دورانی، لوله از یک انتها توسط گیره به قالب دورانی مقید میشود. سپس توسط یک بازویی، مندرل به درون لوله هدایت میشود. با چرخش قالب دورانی، لوله روی قالب فشاری کشیده شده و به داخل قالب خم هدایت میشود. چرخش قالب دورانی به اندازهای است که زاویه خم مورد نظر در لوله ایجاد میشود. قالب فشاری میتواند ثابت یا متحرک باشد و در صورت متحرک بودن توسط یک جک به سمت جلو یا به سمت عقب حرکت میکند. سطوح گیره را به صورت آجدار میسازند تا بیشترین اصطکاک را به منظور محکم گرفتن لوله فراهم آورد. سطوح قالب فشاری، مندرل و قالب جاروب کن باید کاملا پرداخت باشند چون موقع خمکاری در تماس با سطح لوله حرکت میکنند. شکل (1‑5) شماتیک روش خمکاری کششی را نشان می دهد.
در روش خمکاری کششی دورانی، قالب فشاری با ایجاد فشار به لوله در شعاع بیرونی خم، از نازک شدن بیش از حد لوله جلوگیری میکند. این عمل، در خمکاری با زاویه خم بزرگ و شعاع خم کوچک بسیار مفید خواهد بود. مندرل همراه با قالب جاروب کن برای جلوگیری از چین خوردگی و خراب شدن سطح مقطع لوله ممکن استفاده شود ولی استفاده از مندرل در حد امکان باید پرهیز شود زیرا هزینه های تولید را افزایش میدهد.
در این روش امکان کنترل جریان ماده وجود دارد. بنابراین میتوان از آن برای خمکاری لولههای جدار نازک و شعاع خم های کوچک استفاده نمود. برای ضخامتهای کمتر از 4/0 میلیمتر نباید از این روش استفاده نمود زیرا ابزار بندی در این حالت بسیار پیچیده خواهد بود ]4[.
[1] Computer Numerical control
[2] Bend Die
[3] Pressur Die
[4] Clamp Die
[5] Wiper Die
[6] Mandrel
[1] Urethane Rubber
[2] Cast Epoxy Resin
[3] Natural Rubber
[4] Synthetic Rubber
[1] Extrados
[2] Interados
[1] Shear Bending
[2] Rotary Draw Bending
[3] Pressure Bending
[4] Ram Bending
[5] Push Bending
[6] Roll Bending
[7] Hydro Bending
دانلود پایان نامه ارشد: کنترل دینامیکی ربات دو پا با استفاده از سیستم کنترل فازی
جمعه 99/10/26
در یک ربات دو پا سه حالت اصلی حرکت دینامیکی شامل قدم زدن، دویدن و پریدن قابل دستیابی است. اما معمولاً اکثر ربات های دو پای موجود، فقط در یک حالت می توانند حرکت کنند و تعداد اندکی توانایی حرکت در دو حالت یا بیشتر را دارند.
در حالت کلی یک سیستم حرکتی ربات دو پا شامل اعضایی می باشد که با مفاصل فعال به هم وصل شده اند. پیچیدگی سیستم بستگی به تعداد درجه آزادی و و ساختار پا ها و اندام های فوقانی دارد. طراحی ربات های دو پا توسط انسان تا حد بسیار زیادی تحت تاثیر قرار گرفته و بر گرفته از پیچیدگی و چند بعدی بودن حرکت خود انسان دوپا می باشد. بنابراین، بسیاری از مدل ها و ماشین آلات پیشرفته شباهت زیادی به بدن انسان دارند.
از سوی دیگر، حرکت راه رفتن بستگی به فاصله نسبی بین دو پا ی ربات دارد. همچنین، راه رفتن شامل دو الگو راه رفتن استاتیک و پویا در قدم زدن است. در راه رفتن استاتیک، ربات دوپا دارای پاهای بزرگ بوده و تعادلش را به وسیله قرار دادن مرکز جرمش در گستره ای که پاهایش تحمل و پشتیبانی می کنند حفظ می کند.
این نوع راه رفتن معمولا آهسته است. در مقابل پیاده روی استاتیک، پیاده روی پویا یا دینامیک از قدم زدن برای حفظ تعادل و برقراری پایداریش استفاده می کند. اما کنترل کردنش سخت تر از کنترل در حالت استاتیک می باشد. الگوی قدم زدن پویا خیلی سریع تر از قدم زدن استاتیک می باشد.
2-1- مدل ساده ربات دو پای پنج اتصال
در شکل زیر یک مدل دینامیکی ربات دو پا با پنج درجه ی آزادی را ملاحظه می کنیم.
مختصات مفاصل و سرعت های مفاصل عبارتند از:
q = [q1 ,…,qn ] 1-1
q̇ = [q̇1 ,…,q̇n ] 1- 2
در این مدل n برابر 5 می باشد.
Oi نشان دهنده مفصل i است. در این مدل i برابر 6 می باشد.
با استفاده از فرمول لاگرانژ، معادله دینامیکی حرکت، با توجه به استفاده از لاگرانژ در ضرایب در معادله زیر نوشته شده است.
Qi بیان کننده ی گشتاور عمل کننده ی مفصل می باشد.
JqT ماتریس ژاکوپین را نشان می دهد.
λ نشان دهنده ی نیروهای محدود کننده ای می باشد که به صورت نیروی واکنش زمین عمودی یا افقی هستند.
3-1- کنترل کننده منطق فازی
کنترل کننده منطق فازی یک علم اصول قردادی برای نمایش دادن، با مهارت انجام دادن (اداره کردن)، اجرا و تکمیل کردن دانش اکتشافی و ابتکاری بشر برای چگونگی کنترل یک سیستم است.
در شکل 1-2 یک کنترل کننده ی فازی نشان داده شده است. در این شکل کنترل کننده ی فازی در یک سیستم حلقه بسته قرار گرفته است.
خروجی ها به وسیله ی y(t) نشان داده شده اند. و ورودی ها با u(t) مشخص شده اند. همچنین ورودی مرجع برای کنترلگر فازی به وسیله ی r(t) نشان داده شده است.
کنترلر فازی شامل چهار مؤلفه ی اصلی است:
1- rule-baseیا قانون پایه، به کار گیری دانش، در قالب مجموعه ای از قوانین، برای دستیابی به بهترین راه کنترل سیستم است.
2- مکانیسم استنتاج فازی قواعد کنترلی را به یک نگاشت از مجموعه های فازی در فضای ورودی به مجموعه های فازی در فضای خروجی بر اساس اصول منطق فازی تبدیل می کند. این مکانیسم ارزیابی میکند که کدام یک از قوانین کنترلی در زمان جاری یا فعلی مناسب می باشد و سپس تصمیم می گیرد کدام قانون باقی بماند.
3- واسط کاربری fuzzification به سادگی ورودیها را تغییر می دهد به طوری که می تواند قوانین را تفسیر و با قوانین پایه مقایسه کند. یک فازی ساز در ورودی متغیرها با مقادیر حقیقی را به یک مجموعه ی فازی تبدیل می کند.
4- واسط کاربری defuzzification نتایج بدست آمده را به شکل ورودی ها در می آورد. به کلامی دیگر یک غیر فازی ساز است که یک مجموعه ی فازی را به یک متغیر با مقدار حقیقی در خروجی تبدیل می کند.
در واقع یک کنترل کننده ی فازی، تصمیم گیرنده ی مصنوعیی است که در زمان واقعی(real time) در یک سیستم حلقه بسته عمل می کند. کنترکننده ی فازی داده های خروجی y(t)را گرداوری میکند، و آن ها را با ورودی های مرجع مقایسه کرده و سپس تصمیم می گیرد که چه ورودی u(t) ای برای رسیدن به هدف ما مناسب است برای طراحی کردن کنترل کننده ی فازی مهندس کنترل باید در مورد چگونگی عملکرد تصمیم گیرنده ی مصنوعی در سیستم حلقه بسته اطلاعات لازم را جمع آوری کند. گاهی اوقات این اطلاعات می تواند از تصمیم گیرنده انسانی که وظیفه کنترل را انجام می دهد در حالی که در زمان های دیگر، مهندس کنترل می تواند دینامیک دستگاه را بفهمد و مجموعه ای از قوانین در مورد چگونگی کنترل سیستم را بدون کمک گرفتن از بیرون را تنظیم کند. این “قوانین” در واقع، می گویند: “اگر خروجی و ورودی مرجع به شیوه ای خاص رفتار کنند آنگاه ورودی باید برخی از مقادیر یا ارزشها را در بر بگیرد”.
rule-base شامل مجموعه ی کاملی از قواعد “if-then” می باشد، و یک استراتژی استنتاجی انتخاب شده و سپس سیستم برای مشاهده ی مشخصات حلقه بسته آماده ی آزمایش کردن است.
4-1- بیان مسئله
کنترل کنندهی ربات معمولا برای عملکرد راه رفتن یا قدم زدن استاتیک، برنامه ریزی می شود، بنابراین برای دستیابی یه راه رفتن دینامیک (پویا) و رسیدن به عملکرد بهتر در خصوص سرعت باید کنترل کننده ارتقاء یابد.
5-1- هدف از این مطالعه
اهداف اصلی این پروژه مطالعه ی دو بعدی سیستم ربات دو پای پنج اتصال و طراحی چهار کنترل کنندهی منطق فازی برای کنترل کردن زاویه نیم تنه، ران ها و ساق های این ربات می باشد.
6-1- گستره کار
در این پروژه به مطالعه ی دو بعدی راه رفتن یک ربات دو پای پنج اتصال با در نظر گرفتن نیم تنه و زانوها می پردازیم. مچ پا در نظر گرفته نشده است.
سطحی که ربات بر روی آن راه می رود را به صورت دنباله ای از نقاط متصل به هم که یک خط راست را تشکیل می دهند تعریف می کنیم.
برهم کنش بین دوپا و زمین با استفاده از نیروهای خارجی که بر روی نوک پا در هنگام برخورد با زمین عمل می کنند مدل سازی شده است. این اجازه می دهد تا با استفاده از مدل دینامیکی هفت درجه ی آزادی، دینامیک سیستم را در همه ی موقعیت ها بررسی کنیم.
سیستم های کنترل PD است که در سال 2004 توسط Olli Haavisto و Hyotyniemi Heikki از دانشگاه تکنولوژی هلسینکی برای کنترل زوایای نیم تنه، ران ها و ساق ها طراحی شده اند کاملاً وقت گیر و پیچیده می باشند. به این دلیل که از چهار کنترل کننده برای کنترل چهار زاویه (زاویه ی نیم تنه، زاویه ی بین دو ران، زاویه ی ساق های چپ و راست) در هر یک از چهار مرحله ی راه رفتن(هر دو پا بر روی زمین، پای چپ بر روی زمین، پای راست بر روی زمین، نه پای چپ و نه پای راست روی زمین) استفاده می کند.
به این ترتیب، تعداد کل کنترل کننده ی PD سیستم برابر شانزده می شود.
در این پروژه، ما از سیگنال های خطا و تغییر در خطا سیستم PD قبلی استفاده می کنیم تا بتوانیم تعداد کل کنترل کننده ها را به چهار کنترل کننده فازی به جای 16 کنترل کننده PD کاهش دهیم.
در این مورد نیازی به دانستن راجع به مرحله ی راه رفتن و یا بازخورد آن نداریم. زیرا چرخه ی کامل خطا، تغییر در خطا و سیگنال های کنترلی متناظر و مطابق آن ها با استفاده از MATLAB FIS Editor برای کنترل سیستم استفاده شده اند. در نهایت، یک مقایسه بین سیستم های فازی و سیستم PD انجام می شود و به بحث در مورد مزایا و معایب استفاده از کنترل فازی در این قبیل سیستم ها پرداخته می شود.
7-1- نمای کلی از پایان نامه
این پایان نامه درپنج فصل سازماندهی شده است. محتویات آنها به شرح زیر است:
فصل 2، بررسی ادبیات مدل سازی و کنترل ربات دوپا به خصوص، با استفاده از تکنیک هوش مصنوعی.
فصل3، در مورد مدل سازی ریاضی ربات دوپا پنج اتصال این پروژه می باشد. این فصل شامل بر سیستم و استخراج مدل ریاضی از پویایی سیستم در فرم معادلات دیفرانسیل می باشد. همچنین، مدل های MATLAB استفاده شده برای شبیه سازی مورد بررسی قرار می گیرد.
فصل 4، شامل توصیف روش طراحی کنترل کننده فازی مرتبط با ربات دوپا پنج اتصال با استفاده از محیط Matlab / Simulink و ویرایشگر MATLAB / FIS می باشد.همچنین در این فصل شبیه سازی و ارزیابی عملکرد انجام شده و مقایسه بین کنترل فازی و PD مورد بحث قرار گرفته است.
فصل 5، نتیجه گیری از کار انجام شده است و چند پیشنهاد برای کار در آینده ارائه شده است.