موضوع: "بدون موضوع"
دانلود پایان نامه ارشد : تاثیر مهارت های حرفه ای معلمان بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان شهرستان بابل
جمعه 99/10/26
نظام های آموزشی در گذر از مسائل کمی و همگانی کردن آموزش ناگزیر از توجه به مسائل کیفی پدیده های آموزشی هستند و ارتقای کیفیت آموزشی را ضمن توجه به منابع و تجهیزات از طریق اصلی ترین عامل در یک نظام آموزشی یعنی « معلم» مورد توجه و هدف گیری
قرار داده اند (شارما . 2001 ، به نقل از دایی زاده).
حرفه تدریس، آموزش و برنامه ریزی درسی از جمله حرفه هایی است که نیاز به صلاحیت ها و ویژگی های خاصی دارد. ایثار، عشق به تعلیم و تربیت و نگرانی و علاقه به آینده جامعه و کشور از جمله اولین ویژگی ها و خصلت هایی است که یک مربی یا برنامه ریز درسی باید داشته باشد. آگاهی از مفاهیم، اصول و مسائل اساسی تعلیم و تربیت و برنامه ریزی، آشنایی با مبانی و آثار فلسفی، روانی و اجتماعی برنامه های تربیتی و مهارت در کاربرد روشهای ارزشیابی و تکنیک های تحلیل برنامه نیز از ویژگی های ضروری و حیاتی حرفه تدریس و برنامه ریزی تعلیم و تربیت است(یارمحمدیان، 1388، ص7).
برای تربیت دانش آموزانی که قادر به طبقه بندی اطلاعات، پردازش و پیش بینی آن باشند معلمان باید در نقش خود بازنگری کنند و به جای سخنرانی، به راهنمایی دانش آموزان روی آورند. آنان باید اطلاعات و فناوری های جدید را در کلاس درس به کار گیرند(معروفی، 1384، ص29).
امروزه تدریس در آموزش و پرورش فقط «تدریس یاد دادن» نیست بلکه برانگیختن و راهنمایی یادگیری و یادگیرندگان است. معلم موفق، معلمی نیست که تنها آموزش می دهد، بلکه کسی است که فرصت های یادگیری را فراهم می سازد( شعاری نژاد، 1381، ص43).
از عناصر مهم برنامه درسی و طراحی آموزشی، انتخاب و اجرای روش مناسب در امر تدریس می باشد. شاید بتوان گفت که این عنصر، در تمام الگوهای طراحی آموزشی، جایگاه ویژه ای دارد و مهم ترین قسمت به حساب می آید. زیرا محتوا، رسانه ها و ارزشیابی و کلیه ی مراحل تدریس در جای جای روش و الگوی تدریس قرار می گیرند که ما را به همه اهداف می رسانند. هنر معلم نیز در چگونگی انتخاب و اجرای روشهای تدریس نمایان می شود(فضلی خانی، 1380ص50).
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
دانلود کامل پایان نامه ارشد: بررسی رابطه ی فرهنگ سازمانی بر اساس مدل دنیسون باعملکرد سازمان بر اساس کارت امتیازی متوازن (مورد مطالعه :شرکت لبنیاتی وارنا)
جمعه 99/10/26
اندازه گیری عملكرد از جمله بهترین راه های به دست آوردن اطلاعات برای تصمیم گیری در سازمان هاست. بین سال های 1850 تا 1975 سازمان ها توانسته اند فقط با تصمیم گیری بر اساس معیار مالی به موفقیت خود اطمینان داشته باشند، ولی با افزایش رقابت در بازارها، مدیران علاوه بر عملكردهای مالی، نیازمند آگاهی از سایر جنبه های عملكرد سازمان نیز هستند. بدین منظور بسیاری از سازمان ها، معیارهایی را كه نشان دهندة وضعیت سلامت سازمان آنهاست ، گسترش داده اند. این اندازه ها كمك می كند تا عملكرد سازمان و تلاش های بهبود فرآیند در مسیر خود، هدایت شوند . به منظور ایجاد و به كارگیری این معیارها ، روش های مختلفی توسعه یافته است كه از آن جمله، می توان به كارت امتیازی متوازن اشاره كرد . روش كارت امتیازی متوازن را در سال 1992 پروفسور كاپلان و دكتر نورتون، دو تن از استادان دانشگاه هاروارد، ارائه دادند و بسیاری از سازمان ها استقبا ل كردند . این روش، چشم انداز، ماموریت و استراتژی سازمان را به اهداف و سنجه های مناسب، تبدیل می كند. این سنجه ها و اهداف در چهار منظر : مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی كسب و كار و رشد و یادگیری ، تقسیم شده اند. این روش، جنبه های مالی و غیرمالی عملكرد یك سازمان را پوشش داده و توازنی بین سنجه های مربوط به خروجی عملكرد كه تصویری از آنچه در گذشته اتفاق افتاده است و محرك های عملكرد آینده ایجاد می كند. (آریا نژاد و همکاران،2:1389)
مطالعات چنین بیان می شود که فرهنگ سازمانی بر تمام جنبه های سازمان تأثیر می گذارد. مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که فرهنگ بر تدوین اهداف، استراتژی، رفتار فردی، عملکرد سازمانی، انگیزش و رضایت شغلی، خلاقیت و نوآوری ، نحوه تصمیم گیری و میزان
مشارکت کارکنان در امور، میزان فداکاری و تعهد ، سخت کوشی و مانند آنها تأثیر می گذارند. (زارعی ،58:1372)
فرهنگ سازمانی به عنوان مفهوم جامعی که اعتقادات،ایدئولوژی،سنت،هنجار،رسوم،دانش و فنآوری را در بر می گیرد.فرهنگ سازمانی یک عامل اصلی است که رفتار سازمان و اعضای آن را تحت تأثیر قرار می دهد.(پارک و کیم ،22:2009)
فرهنگ را روح سازمان و انرژی اجتماعی تعریف می کنند،که می تواند سازمان را به جلو براند یا از حرکت باز دارد،این توان بالقوه به خاطر تأثیری است که فرهنگ سازمان بر رفتار کارکنان دارد،هر نوع تغییری در سازمان وابستگی جدی و شدیدی با فرهنگ آن سازمان دارد. گارنگو،مندیبل و بایتیستی بیان کرده اند که اجرا و کاربرد سیستم های ارزیابی عملکرد به مقدار زیادی تحت تأثیر سبک های مدیریت و فرهنگ سازمانی قرار می گیرند.در عین حال،کاپلان و نورتن در مشاهده و بررسی خود از چندین سازمان به این نتیجه رسیده اند که کارکنان سازمان در ارتباط با اهداف سازمان دارای فرهنگ قوی بودند و مأموریت،بینش و ارزش های کلیدی مورد نیاز برای اجرای راهبرد شرکت را به طرز عمیقی برای خود درونی کرده بودند.(سلیمانی و همکاران،66:1390)
در این فصل پژوهشگر به طور خلاصه و با توجه به موضوع پژوهش، به بیان مسأله اصلی پژوهش و اهمیت و ضرورت پژوهش و همچنین به تعریف متغیرها، اهداف و سوالات اصلی و فرعی پرداخته میشود.
1-2. بیان مسأله
به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در مباحث سازمان، فرهنگ سازمانی دارای اهمیت روزافزون و یكی از مباحث اصلی مدیریت را تشكیل می دهد. با بررسی كه توسط گروهی از اندیشمندان علم مدیریت به عمل آمده فرهنگ سازمانی به عنوان یكی از موثرترین عوامل پیشرفت سازمانها شناخته شده است .اعتقاد براین است كه سازمان بیش از آن چیزی است كه بصورت سنتی از آن استنباط می شود)اسکیریر ،2005). سازمان همانند افراد دارای شخصیت است كه متمایز از شخصیت اعضای آن بصورت فرد فرد است ولی می توان با شناخت آن، نگرش ها و رفتار كسانی كه درون این سازمان هستند را پیش بینی نمود. فرهنگ سازمانی به عنوان مجموعه ای از باورها و ارزشهای مشترك ، بر اندیشه و رفتار اعضای سازمان اثر می گذارد و می- تواند به عنوان نقطه شروعی برای حركت و پویایی و یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آید . (تورنو ،2001) فرهنگ سازمانی به عنوان مفهوم جامعی است که اعتقادات، ایدئولوژی، سنت، هنجار، رسوم دانش رفتارسازمان ، و فناوری را در بر می گیرد فرهنگ سازمانی یک عامل اصلی است که رفتار اعضای سازمان و اعضای ان را تحت تأثیر قرار می دهد.از طرفی هوی و مسیکل، فرهنگ سازمانی را کوششی برای رسیدن به احساسات، عواطف، منش، شخصیت، و تصویر یک سازمان می دانند که شامل بسیاری از مفاهیم اولیه ی سازمان غیررسمی، ارزش ها،-ایدئولوژی و سیستم های نوظهور می باشد. فرهنگ را روح سازمان و انرژی اجتماعی تعریف می-کنند، که می توان سازمان ر به جلو براند یا از حرکت بازدارد این توان بالقوه به خاطر تأثیری است که فرهنگ بر رفتار کارکنان دارد.(سلیمانی و همکاران،66:1390)
تحقیقات تجربی مبین آن است که فرهنگ سازمانی بر انگیزش شغلی،عملکرد سازمانی،خلاقیت و نوآوری، میزان مشارکت کارکنان در تصمیم گیری امور، بهره وری، کارایی و…… تأثیر بسزایی دارد. تمایل به تغییر فرهنگ برای حفظ سلامتی و رشد سازمان از این باور که فرهنگ یک سازمان با عملکرد آن مرتبط می باشد،نشأت می گیرد و در واقع هدف اصلی مدیریت در هر سازمانی کمک به عملکرد بهتر در سازمان برای نیل به اهداف سازمانی است. (اولریچ ،1998: 126)
آگاهی از عملکرد در تمامی ابعاد مالی و غیر مالی برای تصمیم گیری مدیران سازمان ها حیاتی می باشد.چون معیارهای مالی برای هدایت و ارزیابی مسیر های سازمان در محیط های رقابتی کافی نمی باشد،در حقیقت معیارهای مالی فقط قسمتی از داستان مربوط به اعمال گذشته را بازگو می کنند و نمی توانند هدایت کافی را برای اعمالی که امروز و فردا برای ایجاد ارزش مالی انجام می شود فراهم کنند.
از همین رودر سال 1992، کاپلان و نورتون رویکردی متوازن جهت اندازه گیری عملکرد با عنوان کارت امتیازی متوازن ارائه کردند.دراین رویکرد سعی گردیده بین سنجه های مالی و غیرمالی،سنجه های محرک و عملکرد ذینفعان داخلی و خارجی و اهداف بلندمدت و کوتاه مدت سازمان توازن برقرار گردد.در مدل عمومی ارائه شده توسط کاپلان و نورتون،عملکرد سازمان ها با توجه به چهار منظر مختلف مالی،مشتریان،فرایند های داخلی و یادگیری و رشد ارزیابی می گردد.
بنابرین با توجه به آنچه در بالا بدان اشاره شد سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا فرهنگ سازمانی ومعیارهایی که بیانگر فرهنگ سازمانی هستند با عملکرد و چهار بعد نمایانگر آن که در کارت امتیازی متوازن مطرح شده درشرکت لبنیاتی وارنا رابطه دارد؟
دانلود پایان نامه ارشد : رابطه بین اشتغال مادران بر عزت نفس دختران
جمعه 99/10/26
« شكست و ناتوانی انسان فقط یك دلیل دارد كه آن هم ایمان نداشتن به واقعیت خود است. »
ویلیام جیمز1 (شیهان ، گنجی ، 1378 ، 7)
مسئله تربیت ، مسئله ای است حیاتی و هدف آن كمك به سازندگی انسانهاست تا بتوانند نیازها و مقاصد خویش و جامعه را برآورده نمایند. تربیت دارای جنبة زندگی و آفرینندگی است و انسان را از پایین ترین درجات برای رسیدن به بالاترین مقام انسانیت كمك و هدایت می كند یكی از مهمترین راهنمای كمك به كودكان و نوجوانان حفظ و تقویت عزت نفس است و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت كودكان و نوجوانان است . برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی ، قدرت تصمیمگیری و ابتكار ، خلاقیت و نوآوری ، سلامت فكر و بهداشت روانی ، رابطه مستقیمی با میزان و چگونگی عزت نفس و احساس خودارزشمندی فرد دارد. برای اینكه كودكان و نوجوانان بتوانند از حداكثر ظرفیت ذهنی و توانمندیهای بالقوه خود بهره مند شوند ، می بایست از نگرش مثبت نسبت به خود و محیط اطراف و انگیزه های قوی برای تلاش برخوردار شوند. بدون تردید نوجوانان و دانش آموزانی كه دارای احساس خودارزشمندی و عزت نفس قابل توجهی هستند، نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه ، كارآمدی ، پیشرفت تحصیلی و خلاقیت بیشتری از خود نشان می دهند.(بیابانگرد ، 1372 ، 7) . عزت نفس مهم ترین سرمایه نوجوان است. تحقیقات روشن ساخته است كه كودكان با عزت نفس بالا به مراتب بهتر میتوانند یاد بگیرند و احتمال ابتلا به بیماریهای روانی از جمله افسردگی را در آنها كاهش می دهد.
ارتباط میان مادر و فرزند نه تنها از زمان تولد بلكه حتی پیش از آن نیز اثر بسیار مهمی در رشد روانی كودك دارد. ارتباط معنوی كودك با مادری كه در بیرون از منزل كار می كند و كودكی كه مادرش خانه دار است در دو قطب متفاوت قرار می گیرد كه مدرسه نیز در این مورد نمی تواند عواطف عقب مانده كودك محروم از عاطفه مادری را جبران كند. (بیابانگرد ، 1372 ، 66) . پژوهش حاضر در این زمینه بر دو حوزه گسترده متمركز شده است :
1ـ اثرات عمومی داشتن مادر شاغل در مقایسه با مادر تمام وقت بر كودك.
2ـ اثر مراقبت فردی در مقایسه با مراقبت گروهی (ریچارد ، سن ؛ اتیكسون ، هیلیگارد ، 1983) .
(ترجمه براهنی ، شاملو ، گاهان ، كریمی ، هاشمیان ، 1373 ، پ ، معتمد ، 2)
كار زن تنها از دیدگاه اقتصادی و با معیارهای مادی قابل سنجش نیست و گاه چنان مهارت كیفی می یابد كه سنجش آن در قالب كمیات امكان ندارد ، به درستی هیچ چیز جنبه جانشینی روابط عاطفی مادر به فرزند نیست و بالطبع ایجاد این رابطه را ارزشی است فراتر از محكهای مادی (ساروخانی ، 1370 ، پ ، معتمد ، 1378 ، 2).
بیان مسئله
علل و عوامل متنوعی می تواند در عزت نفس فرزندان مؤثر باشد از قبیل عوامل موروثی ، عوامل اجتماعی ، خانوادگی ، فرهنگی و اشتغال مادران كه هر یك به نوعی در موفقیت و كسب عزت نفس بالا مؤثرند. (شرقی ، علی اكبر ، 1377 ، 5) .
در مقطع راهنمایی كه اوایل دوره نوجوانی است نیاز به اشتراك و جمع شدن با همسالان به اوج خود می رسد. نوجوان تا اندازه ای نظر خود را در مورد خویشتن و نیز حس عزت نقس خود را بر اساس واكنشهای همسالانش نسبت به خود ، شكل خواهد داد. اگر او دوستان زیادی داشته باشد و حس كند كه متعلق به گروههای همسالانش است ، بیشتر احساس ارزشمند بودن می كند. ولی اگر در این دوره منزوی باشد و در روابطش عضوی غیرمؤثر به حساب آید ، تمایل خواهد داشت كه خود را به گونه ای منفی ارزیابی كند. نوجوان نیاز دارد كه در روابط خود مورد تأئید و احترام قرار گیرد. او به همان میزانی كه در خانواده و مدرسه مورد تأیید و احترام قرار گرفته است. می تواند دیگران را تأیید كند و به آنها احترام بگذارد. (علیپور ، پروین ، 1375 ، 32) .
در طول صد سال گذشته بسیاری از روانشناسان این نظریه را پذیرفته اند كه انسان دارای نیاز به عزت نفس است. (آدلر1 ، 1930 ؛ آلپورت2 ، 1937 ؛ راجرز3 ، 1959 ؛ سالیوان4 ، 1953 ؛ هورنای5 ، 1937 ؛ جیمز6 ، 1980 ؛ مازلو7 ، 1970 ؛ مورفی8 ، 1947 ؛ رنك9 ، 1959 ) . عقیده بر آن است كه عزت نفس10 در تشكیل طرحواره مربوط به خود11 و بر تصمیمگیریهای ما در بیشتر موقعیتهای اجتماعی تأثیر دارد (بارون وبرن12 ، 1997) . فرنچ13 (1968) و وارگو14 (1972) ، از عزت نفس به عنوان یك سیر فرهنگی در مقابل اضطراب نام میبرند. كوپراسمیت (1967). در تحقیق خود به این نتیجه رسید كه كودكان برخوردار از عزت نفس بالا ، افرادی هستند كه با احساس اعتماد به نفس2 و بهره گیری از استعداد و خلاقیت خود به ابراز وجود میپردازند و به راحتی تحت تأثیر عوامل محیطی قرار نمی گیرد (بیابانگرد ، 1372 ، 12) . در تحقیق نشان داده شده كه بین فرزندان مادران شاغل و غیرشاغل از نظر سازگاری عملكرد تحصیلی و هوش تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین معلوم شد كه تفاوت بین سازگاری و عملكرد تحصیلی فرزندان مادران شاغل و غیرشاغل ناشی از تفاوتهای هوشی آزمودنیهاست. (معتمد ، حمیدرضا،1378،3).
اشتغال مادران در ابعاد مختلف فرهنگی ، روحی و روانی ، پیشرفت تحصیلی فرزندان تأثیر دارد و طبیعی است كه شاغل بودن مادر در بیرون از منزل از فرصت اختصاص یافته به امور راهنمائی تحصیلی فرزندان می كاهد كه باید این تقلیل را جبران نمود و اگر مسئله عزت نفس در محیط خانه و مدرسه در جنبه مثبت افزایش یابد كمك زیادی به حل مشكلات پدید آمده دردانش آموزان می نماید و حال باید دید كه آیا بین اشتغال مادران و عزت نفس فرزندان رابطه وجود دارد یا خیر؟
دانلود پایان نامه راشد : مسئله اشتغال زنان
جمعه 99/10/26
پدیده اشتغال و کار از ابتدای زندگی اجتماعی بشری مورد توجه بوده است. هر یک از اندیشمندان به نوعی درباره این مسأله سخن گفته اند. جامعه شناسان و روان شناسان در قرون اخیر نظرهای متفاوتی در مورد کار ارائه نموده اند. جنبه های مختلف کار، اعم از نابرابری در کار، رضایت شغلی، انگیزه کار و بالا بردن بهره وری سازمان های کاری و… هرکدام به نحوی مورد توجه اندیشمندان و علمای علم مدیریت، جامعه شناسی، اقتصاد و روان شناسی قرار گرفته است(سفیری،5:1377). کار است. زنان پدیده جدیدی نبوده، زنان همیشه کار کرده اند و کار زنان همیشه برای بقای خانواده ضروری بوده است. زنان نه تنها در اداره خانه و مراقبت از کودکان؛ بلکه در تولید غذا نیز نقش داشته اند و اما تغییرهای چشمگیری در الگوی کار زنان به وجود آمده است(میلر و دیگران،2007)
مهم ترین دگرگونی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، جدایی میان محل کار و زندگی بود. در اثر این جدایی مکانی، زنان نقش جدیدی، نفش زن متأهل- شاغل پیدا کردند. تغیر موقعیت زن ها در خانواده به این نقش جدید وابسته است. در صورتی که کار زنان خود پدیده جدیدی نیست، اما در قرن بیستم شکل خاصی به خود گرفت (اعزازی،1376:139).
امروزه مشارکت روز افزون زنان در بیرون از خانه باعث تقویت حس اعتماد به نفس و استقلال، و افزایش قدرت تصمیم گیری، و برخورد مناسب با رویدادها و حوادث زندگی گردیده و اثر مطلوبی بر روابط خانوادگی بر جای گذاشته است. به طور کلی باید گفت هر چه زنان بیشتر وارد عرصه اجتماعی شوند، به همان نسبت از بحران هویت فردی و اجتماعی، افسردگی و انزوا گرایی در این قشر عظیم کاسته خواهد شد(پاولا،1986).
گرایش زن به سوی اشتغال می تواند بیش از همه بر خانواده اثر گذاشته و روابط زن، و شوهر و فرزندان را دگرگون سازد و این امر همواره مورد توجه صاحب نظرانی که اشتغال زن را از دیدگاه جامعه شناسی بررسی نموده اند، قرار گرفته است. سئوالی که مطرح می شود این است که، آیا تعدد نقش زنان و انجام فعالیت های اجتماعی آنان تأثیری بر عزت نفس زنان داشته است؟
نقش زنان در توسعه اجتماعی و اقتصادی ملل، طی دهه های اخیر ابعاد جدیدی یافته است. در این سال ها نیاز به حضور زنان در فرآیند تغییر رشد و توسعه بیش از حد محسوس بوده است. ارتقای استانداردهای زندگی درجوامع امروز با افزایش مشارکت زنان در حیات اقتصادی و سیاسی، همگام با فرصت های برابر در تعلیم و تربیت، سرویسهای اجتماعی، حقوق قانونی و مالکیت پیوند دارد. تجربه ها نمایانگر این امر است که توسعه انسانی به عنوان یکی از ویژگی های اساسی جامعه، باید نقش زنان را مورد توجه قرار دهد(وارر،29-1 :1992).
بیان مسئله:
امروزه بسیاری از مردان دارای همسر شاغل هستند، یعنی سرپرستی خانواده ای را به عهده دارند که در آن دو نفر برای کسب درآمد کار می کنند و به طور مشترک در حفظ و نگه داری اقتصادی خانواده سهیم هستند، این مسأله به عنوان طرحی از ساختارهای غیرسنتی خانواده از جنبه های مختلف قابل بررسی و تحقیق است. زنان علاوه بر انجام امور خانه و زندگی خود، بار سنگینی فعالیت اجتماعی و اشتغال خارج از خانه را نیز به دوش می کشند. زن به عنوان یکی از اساسی ترین ارکان خانواده، دارای نقش اساسی در جهت تدام و استمرار آن می باشد. زن در محیط خانه دارای مسئوولیت های زیادی است. اول آنکه زن در نقش همسر قرار می گیرد؛ بنابراین همسری را به بهترین نحو ایفا نماید، به طوری که وسایل تعالی بخشیدن و رشد وجودی همسرش را فراهم نموده و مایه سکون و آرامش او باشد. دوم زن دارای نقش مادری است. وظیفه یک مادر تربیت فرزندان صالح است. سوم مدیریت کانون خانواده بر عهده زن بوده و گردانندگی و گرمی آن بر عهده زن می باشد. چهارم، نقش اقتصادی زن می باشد. با پیشرفت جوامع و تغییر شیوه زندگی، در بسیاری از موارد زنان نیز ناچار هستند برای تأمین معاش در خارج از خانه به کار اشتغال داشته باشند و امروزه سهم آن ها در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی بر جسته تر از گذشته است. این تعدد نقش ها مسایل جدیدی را به دنبال داشته است(پاولا،383-373:1986).
مسأله اشتغال زنان پدیده ای است که جامعه ما نیز با آن مواجه شده است و هر روز بر تعداد زنانی که تمایل به اشتغال در بیرون از منزل دارند افزوده می شود. کار زنان جنبه های مختلف زندگی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. اشتغال زنان با مسایلی، چون درگیرهای روانی میان زن و مرد مواجه گردیده است. از این رو انجام تحقیق های متعددی در زمینه پیامد اشتغال زنان بر روابط درون خانواده و تأثیر آن که بر وضعیت روحی زنان ضروری است. از این رو این پژوهش در پی بررسی رابطه اشتغال زنان با عزت نفس آنها می باشد.
پایان نامه : بررسی و گرایش به برقراری ارتباط و دوستی با جنس مخالف قبل از ازدواج در سطح دانشجویان
جمعه 99/10/26
در مجموعه حاضر به نکاتی در مورد نگرش و علل پیدیش ارتباط بین دختر و پسر قبل از ازدواج است. در مورد ارتباط دختر و پسر از نظر روان شناسان اجتماعی غربی روابط آزاد است. زنان نیز مانند مردان ازادند با هر فردی که دوست دارند روابط عاطفی و دوستانه برقرار کنند و هیچ نوعی ایرادی در این نوع روابط نمی بینند.
و در این راه تفاوت های جنسی و طبیعی زنان با مردان را مجوز معقول و مشروعی برای مصنوعیت رابطه ی دوستی زنان و مردان نیست. پیامد طبیعی و منطقی چنین دیدگاهی که در کشورهای اروپایی و صنعتی غرب به دقت عمل می شود، طبق آمار و واقعیت این دو گونه کشورها، افزایش چشمگیر میزان روابط نامشر وع به ویژه در قشر دانش آموزان دبیرستانی و حتی راهنمایی است . منبع( روابط دختر و پسر، ص 47)
بنا به دستور شرع مقدس اسلام، پاسخ گویی به نیازهای عاطفی و غریزی و تمایل و گرایش درونی به جنس مخالف تنها و تنها باید با ازدواج تأمین شود و بدون عقد قرار داد ازدواج بین دختر و پسر و جاری شدن صیغه ی عقد هر گونه ارتباز جدی و انسی و صمیمیت و معاشرت گناه تلقی می شود. بنابراین دختر و پسر می توانند پس از بلوغ عقلی و جسمی مرکب آمادگی لازم،به شرط یافتن یار موافق و مناسب برای تأمین این نیازها از یک صرف آلوده به گناه نشدن از طرف دیگر (ازدواج) کنند.
1-2- بیان مسأله
براساس قواعد کمی حاکم بر ارتباط میان فردی، نمی توان هر ارتباطی (دوستی دختر و پسر) نامید، بلکه می توان گفت،دوستی دختر و پسر) یعنی ارتباطی که بین دو جنس مخالف وجود دارد و در این ارتباط، محبت عاشق،صمیمیت و علاقه قلبی نمی تواند از مقولة دوستی دختر و پسر می باشد.
اما چه چیزی می تواند مانع تعقل و در نهایت شناخت درست و دقیق یک فرد می شود؟ چه چیز نور عقل انسان در چنین شرایطی ضعیف و دید آن را کور می کند؟
واقعیت این است که خداوند مهران ما این دو جنس مخالف، دختر و پسرف جاذبه قرار داده است. جاذبه و گرایشی جدی و انکار ناپذیر. این تمایل و گراش چیزی نیست که بخواهیم آن راهبردی مسلم ثابت کنیم، برای آن دلیل و مدرک بیاوریم. همه ی ما این جاذبه ها را حساب کرده ایم و البته این جاذبه، از جمله الطاف و موهبت های الهی است و هرگز نباید آن را نقطه ضعفی برای خود بدانیم. تمایل به ازدواج و تشکیل زندگی مشترک و تولد فرزند و بقا و پایداری مشترک، به میزانی چشمگیر به همین جاذبه هایی داشته است که خداوند میان دو جنس مخالف قرار داده است.