موضوع: "بدون موضوع"
پایان نامه جو سکوت سازمانی:عوامل ایجاد کننده سکوت سازمانی
جمعه 99/12/22
عوامل ایجاد کننده سکوت سازمانی
سازمان را باید به مثابه یک گروه اجرای موسیقی دانست که شنیدن آوای زیبای آن مستلزم خوب نواخته شدن تمام سازها میباشد. دراین میان اگر یکی از سازها خوب نواخته نشود و یا اصلاً صدایی از آن ساطع نگردد (سکوت)، می تواند به ناهمگونی و عدم انعکاس آوای دلنشین آن بیانجامد. این ویژگی سازمان نشأت گرفته از ماهیت سیستمی به لحاظ لزوم همراهی و تلاش تمامی واحدها برای نیل به هدف معین تعریف میگردد (Maria, 2011, p.224).برخی محققان مؤلفه های تأثیرگذار در ایجاد سکوت سازمانی کارکنان را به سه سطح فردی، سازمانی و اجتماعی طبقه بندی نموده اند. در مطالعات خرد، در هر یک از این سه سطح، زیر معیارهای مؤثر نیز شناسایی شده است (نقوی مقدم و فهیما، ۴۰:۱۳۹۲).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید. |
-
- عوامل فردی. ماهیت درونی افراد و افکار و توانمندیهای نهادینه شده در وجود آنها منشأ بروز قابلیت اظهارنظر و بیان عقاید می باشد. در بررسی عوامل فردی موثر در بروز آوای کارکنان تجربه، سطح دانش، اعتماد به نفس و شرایط اقتصادی آنان از مهمترین مؤلفه های موثر هستند.
- تجربه: کارکنان با تجربه در حیطه کاری خود، دارای نظریات و ایدههای سازنده میباشند که از دانسته های کاری و حرفهای آنان نشأت میگیرد.
- سطح دانش: درجه بالایی از توانمندی کارکنان در بیان ایده وابسته به سطح معلومات و دانش کارکنان میباشد که با ارتقای سطح علمی افراد، میزان رغبت درونی برای اظهارنظر افزایش مییابد.
- اعتماد به نفس: به مفهوم متکی بر خودبودن در زمینه داوری و ارائه نظر میباشد.
- شرایط اقتصادی: در شرایط بحران اقتصادی، ریسکپذیری افراد کاهش یافته و از اظهارنظر و بیان عقاید خودداری مینمایند.
- عوامل سازمانی. استراتژی سازمانها نقش بسزایی در گسترش سکوت سازمانی دارد که این امر با بسترسازی نامناسب برای اظهارنظر و بیان ایدههای کارکنان، محقق میگردد. دراین زمینه پذیرش سازمان، ارتفاع سازمان، فرهنگ سازمانی و سیستم ارزش گذاری از جمله مهمترین عوامل، شناسایی شده اند.
- پذیرش سازمان: اگر سازمان دارای ساختار پذیرشی برای ایده و نظرات کارکنان باشد، در این صورت افراد نظرات خود را بیان می کنند و جامعه چندآوایی در سازمان شکل میگیرد، در غیر این صورت سکوت سازمانی ایجاد می شود.
- ارتفاع سازمان: با افزایش سلسله مراتب سازمانی، ارتباط افراد با سطوح بالای مدیریتی کمتر می شود و تمایل افراد در اظهارنظر و ارائه ایدهها، به دلیل نگرانی از عدم اعمال نظرات آنها، کاهش مییابد.
- فرهنگ سازمانی: قوانین و ارتباطات درون سازمانی، نحوه بیان نظرات و مشارکت کارکنان را مشخص می کنند. بدیهی است آزادی بیان کارکنان، در اظهارنظرها و ایده ها، نیازمند تبیین و تدوین قوانین لازم بوده تا سیستم پایدار باقی بماند و به سمت بی نظمی سوق پیدا نکند.
- سیستم ارزش گذاری سازمان: سازمان باید برای نظرات سازنده کارکنان ارزش قائل باشد و سیاستهای لازم را برای تشویق و حمایت از نظرات کارکنان تدوین نماید.
- عوامل اجتماعی. رفتار انسانها و عملکرد آنها برخاسته از ساختار اجتماعی جامعه میباشند. بسیاری از رفتارهای افراد نتیجه تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم عوامل اجتماعی است، لذا مطالعه دراین حوزه نیز ضروری میباشد. ساختار سیاسی و مدنی، ساختار فرهنگی و ساختار اقتصادی و مشارکت افراد در فعالیتهای تیمی و گروهی در بیان نظرات و عقاید موثر است.
- ساختار فرهنگی: احترام به نظرات سایرین و فرهنگ جامعه از دیگر عوامل اجتماعی موثر بر ارائه نظرات از سوی افراد می باشد. در جوامعی که استقبال از ایدهها و تفکرات جزئی از فرهنگ اجتماعی و حتی از مصادیق ارزشهای اجتماعی باشد، رغبت افراد به اظهارنظر فزونی خواهد یافت.
- فعالیتهای گروهی و روحیه تیمی: در جوامعی که روحیه مشارکت گروهی پایین است، افراد تمایل کمتری به بیان نظرات و مشارکت از خود نشان می دهند (نقوی مقدم و فهیما، ۴۰:۱۳۹۲).
علاوه براین عوامل ایجاد کننده سکوت سازمانی را شامل عوامل مدیریتی؛ عوامل سازمانی؛ عوامل فرهنگی، اجتماعی و گروهی؛ و عوامل فردی نیز معرفی کرده اند.
- عوامل مدیریتی عبارتند از: باورهای ضمنی مدیران نسبت به سکوت سازمانی، اقدامات مدیریتی، سبک رهبری مدیریت سازمان، ترس از بازخورد منفی، تفاوتهای جمعیت شناختی مابین کارکنان و مدیران، وایجاد جو بی اعتمادی و سوء ظن در سازمان.
- عوامل سازمانی عبارتند از: سکون شغلی، سیاستها و ساختارهای سازمانی، فقدان مکانیزم بازخورد از پایین به بالا، و تصمیم گیری متمرکز.
- عوامل فرهنگی، اجتماعی و گروهی عبارتند از: همنوایی با جمع (انطباق با گروه)، گروه اندیشی، و اثربخشی فرهنگ و آداب و رسوم خانواده بر نحوه ارتباط فرزندان با بزرگترها.
- عوامل فردی عبارتند از: حفظ موقعیت کنونی، بی اعتمادی و بدبینی به مدیر، احساس ناتوانی در ایجاد تغییر، ترس از ارائه نظرات و بیان مشکلات، و مصلحت اندیشی (افخمی اردکانی و خلیلی صدرآباد، ۶۸:۱۳۹۱).
رابطه بین جو سکوت سازمانی ادراک شده و نگرش شغلی با توجه به میانجیگری رفتار سکوت درکارکنان بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گیلان
بررسی تاثیر ساختار سرمایه بر نقد شوندگی سهام شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۸۸ ۸۴
جمعه 99/12/22
این فصل با توجه به موضوع تحقیق و با هدف حمایت نظری از فرضیه ها، در ۴ قسمت تنظیم شده است.
با توجه به اینکه تحقیق حاضر درصدد است به بررسی تأثیر ساختار سرمایه، بر نقدشوندگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازد، لذا در بخش اول فصل؛ ساختار سرمایه، اندازه گیری های مختلف و عوامل تاثیرگذار (معیارها) بر آن مورد بررسی قرار می گیرد.
در بخش دوم فصل، نقدشوندگی مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
در بخش سوم میکوشیم ارتباط بین ساختار سرمایه با نقدشوندگی را تشریح کنیم.
و در قسمت پایانی نیز پیشینه تجربی تحقیق برای تشریح تاثیر ساختار سرمایه با نقدشوندگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از دید انواع تحقیقات انجام شده در خارج از کشور و داخل کشور مورد بررسی قرار می گیرد.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید. |
۲ ـ ۲) ساختار سرمایه
ساختار سرمایه ترکیبی از بدهی های کوتاه مدت، بدهی های بلندمدت و حقوق صاحبان سهام می باشد. که به وسیله آن داراییهای شرکت تامین مالی شده است. به عبارت دیگر به ترکیب بدهی ها و حقوق صاحبان سهام، ساختار سرمایه گفته می شود که شامل اقلام سمت چپ ترازنامه می باشد (جهانخانی، علی، ۱۳۷۴).
چنانچه یک شرکت اقدام به انتشار سرمایه بنماید، حداقل نرخ بازدهی که شرکت از سرمایه گذاری های تامین شده توسط سهام عادی باید بدست آورد تا قیمت سهام عادی بدون تغییر باقی بماند، هزینه سهام عادی گفته می شود. همچنین هزینه بدهی نیز نرخ تنزیلی است که ارزش فعلی هزینه های بهره بعلاوه اصل مبلغ در سررسید را برابر مبلغ اولیه بدهی کند. هزینه سهام ممتاز نیز تابعی از سود سهام ممتاز می باشد.
هر تصمیم و تغییری که در درون شرکت (عملیات، مدیریت، تصمیمات مالی، سرمایه گذاری) اتفاق می افتد، تاثیر بر روی ریسک و بازده سهام عادی آن شرکت در بازار دارد. یکی از این عوامل ساختار سرمایه شرکت است. یعنی نسبت بدهی و آورده سهامداران در تامین مالی قسمت چپ ترازنامه شرکت چقدر باشد؟ استفاده از بدهی ارزان قیمت، ممکن است باعث کاهش هزینه سرمایه شرکت شود ولی از طرفی نیز ممکن است موجب افزایش ریسک مالی و هزینه ورشکستگی شرکت شود.
در بازار سرمایه که اوراق بهادار شرکت در آن معامله می شود سرمایه گذارانی وجود دارند که ریسک و بازده دارند و معیار تصمیم گیری آنها ریسک و بازده است. سرمایه گذاران بر اساس میزان تحمل خود در برابر ریسک، به ریسک سهام شرکت واکنش نشان می دهند. این سرمایه گذاران در برابر تحمل انواع ریسک خواستار انواع متفاوت بازدهی می باشند. عوامل متعددی بر روی ریسک سهام عادی شرکت تاثیر دارند. تغییر کل اقتصاد، تغییرات یک رشته تجارت و تغییرات منحصر به فرد برای یک شرکت از جمله این عوامل می باشند.
آن قسمت از تغییراتی که در یک زمان برای سهام تمام شرکت ها اتفاق می افتد، بعنوان عامل ریسک سیستماتیک نامیده می شود. تئوری ها و تحقیقات عملی متفاوتی بر روی ساختار سرمایه و ریسک سیستماتیک در بازار انجام گرفته است.
اگر شرکت در ساختار سرمایه خود از بدهی زیادی استفاده کند، این بدهی خود دارای مقدار هزینه ثابت بهره است. تغییرات بهره و همچنین تورم موجود در سطح اقتصادی بر کل بازار بورس تاثیر می گذارد. شرکت هایی که دارای بدهی زیادی هستند، از این تغییرات بیشتر تاثیر می پذیرند تا شرکت هایی که کمتر از بدهی استفاده می کنند.
۲-۲-۱) اهمیت ساختار سرمایه
به طور کلی ساختار سرمایه ی شرکت ها از دو بخش تشکیل شده است: نخست میزان سرمایه ی مورد نیاز و دوم ترکیب منابع تأمین مالی، به طور کلی وام و سهام دو گونه ی اصلی شکل دهنده ی ساختار سرمایه ای محسوب می شوند. با توجه به منابع تأمین مالی، شرکت ها دارای بازده و ریسک متفاوتی در عرصه ی بازارهای تأمین سرمایه هستند. بنابراین تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه نقش موثری در کارایی و اعتبار شرکت ها نزد مؤسسات تأمین سرمایه خواهد داشت.
اما اهمیت شرکت ها از لحاظ وسعت عملکرد، سودآوری، امکانات رشد، اندازه و نوع فعالیت، تعیین کننده ی نیاز مالی متنوع آنان خواهد بود. در این میان منابع حاصل از بدهی ضمن افزایش هزینه ثابت موجب افزایش اهرم و در نتیجه ریسک سیستماتیک آنان خواهد بود. ضمن این که توجه به هزینه ی سرمایه روش های مختلف تأمین مالی و توجه به آن باعث پیدایش فرصتهای مناسب سودآوری و یا پیش آمدن وضعیت بحران، مالی شرکت خواهد گردید (راوالی و سیدنر ۲۰۰۰).
اگر چه تحقیقات نظری و تجربی به ساختار سرمایه مطلوب اشاره دارند، اما هنوز یک روش خاصی وجود ندارد که مدیران شرکت ها بتوانند برای رسیدن به سطح بدهی مطلوب انجام دهند، تئوری های مالی وجود دارد که قدری به درک چگونگی انتخاب ترکیبی از تامین مالی موثر بر ارزش شرکت کمک می نمایند (اریوتیز، ۲۰۰۷، ۳۲۱).
۲-۲-۲) تعاریف ساختار سرمایه
به ترکیب منابع مالی گوناگون هر شرکت، ساختار سرمایه می گویند (قالیباف اصل، ۱۳۸۴).
کوپر ساختار سرمایه را نسبت اوراق بهادار بلندمدت قدیمی تر (دارای رتبه بیشتر) به جمع سرمایه گذاری های مرتبط تعریف می کند.
بلکویی ساختار سرمایه را ادعای کلی بر دارایی های شرکت معرفی می کند. او ساختار سرمایه را شامل اوراق بهادار منتشر شده عمومی، سرمایه گذاری خصوصی، بدهی بانکی، بدهی تجاری، قراردادهای اجاره، بدهیهای مالیات، بدهیهای حقوق بازنشستگی، پاداش معوق برای مدیریت و کارکنان، سپرده های حسن انجام کار، تضمینهای کالا و دیگر بدهیهای احتمالی می داند.
هاسی ساختار سرمایه را تعادل بین بدهیها و داراییها، ماهیت داراییها و ترکیب استقراض شرکت می داند. دارایی ها می تواند مشهود یا نامشهود، جاری یا بلندمدت (اوراق بدهی یا سهام) و استقراض ممکن است بلندمدت، کوتاه مدت، ثابت یا شناور، بدون ریسک یا با ریسک باشند. در شرایط ایده آل، دارایی ها و بدهی ها باید تطابق داشته باشند.
ترکیبی از سهام عادی، سهام ممتاز و زیر مجموعه های مرتبط با آن، سود انباشته و بدهیهای بلندمدت که واحد تجاری جهت تامین مالی داراییهای خود از آنها استفاده می کند (نوروش و شیروانی، ۱۳۷۹).
برونن و مایرز این چنین می گویند:
در بررسی ساختار سرمایه ی شرکت ها تلاش می شود تا ترکیب منابع مالی مختلف مورد استفاده ی آنها در تامین مالی فعالیت ها و سرمایه گذاری های مورد نیاز، تبیین شود.
نیز می توان گفت که تعیین ساختار سرمایه مشخص کردن ترکیب منابع مالی هر شرکت به منظور بیشینه سازی ثروت سهامداران آن است (نوو، ۱۳۸۱)؛ زیرا از آنجا که هزینه سرمایه شرکت تابعی از ساختار سرمایه آن تلقی می شود (باقرزاده، ۱۳۸۲)، انتخاب ساختار سرمایه ی مطلوب موجب کاهش هزینه سرمایه و ارزش بازار آن می شود (مدرس و عبدالله زاد، ۱۳۷۸).
با توجه به تعاریف گفته شده، ساختار مالی بیانگر طرف چپ ترازنامه است. عددهای ساختار سرمایه را معادل ساختار مالی می دانند و برخی با این دیدگاه میان این دو تمایز قائل می شوند که ساختار سرمایه، منابع تامین مالی بلند مدت شرکت می باشد. از آنجا که بدهی جاری صرف امور جاری شرکت می شود، تاثیر به سزایی بر بازده حقوق صاحبان سهام و در نتیجه ارزش شرکت ندارد. به تعبیری ساختار سرمایه شرکت معرف وجوه بلند مدت مورد استفاده می باشد (مشایخ، ۱۳۸۵ ص ۱۷۶)
۲-۲-۳) نظریه ساختار سرمایه
ساختمان سرمایه یک شرکت رابطه نزدیکی با هزینه سرمایه آن دارد. ساختمان سرمایه یا ساختار سرمایه، ترکیب منابع وجوه بلندمدت مورد استفاده شرکت سات و تغییر این ترکیب موجب تغییر هزینه سرمایه می شود. هدف اصلی از تصمیمات ساختار سرمایه ایجاد ترکیبی مناسب ازمنابع وجوه بلندمدت به منظور حداقل سازی هزینه سرمایه شرکت و از آن طریق، حداکثر کردن ارزش بازار شرکت می باشد. این ترکیب، ساختار سرمایه بهینه نامیده می شود. اما در وجود ساختار سرمایه بهینه، نظرات متفاوتی وجود دارد و تاکید اصلی این نظرات آن است که آیا شرکت واقعا می تواند با ترکیب وجوه مورد استفاده بر نحوه ارزیابی و هزینه سرمایه شرکت تاثیر بگذارد؟
۲-۲-۴) تعریف مدیریت مالی
مدیریت مالی عبارت است از مدیریت بر منابع و مصارف سرمایه، به طوری که ثروت سهامداران به حداکثر برسد.
مدیریت مالی از یک سو مدیریت بر منابعی است که شرکت بکار گرفته، این منابع عبارتند از وجوهی که صاحبان سهام به صورت سرمایه در اختیار شرکت قرار داده اند و یا وامها و بدهی هایی است که شرکت در اختیار دارد (ساختار سرمایه) از سوی دیگر مدیریت بر مصارفی است که از محل این منابع مالی فراهم گردیده است. منابع سمت چپ ترازنامه را تشکیل می دهد و مصارف نیز سمت راست ترازنامه را که شامل دارایی هایی مانند دارایی جاری، دارایی ثابت، سرمایه گذاری و یا سایر دارایی ها است.
ساختار سرمایه و هدف های مدیریت مالی
هدف مدیریت مالی به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران است. ثروت سهامداران تحت تاثیر دو عامل قرار می گیرد، این دوعامل عبارتند از: بازده و ریسک. هر چه بازده افزایش یابد ثروت سهامداران افزایش یافته و هر چه ریسک کاهش یابد ثروت سهامداران افزایش خواهد یافت. در نتیجه برای رسیدن به مهمترین هدف مدیریت مالی، یعنی به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران شرکت، اهداف مالی زیرا را باید مدنظر قرار دهیم:
۱ ـ یکی از مهم ترین اهداف مدیریت مالی تعیین بهترین منابع شرکت (ساختار سرمایه)؛ یعنی شرکت ها از منابع مختلفی مانند سرمایه، سود انباشته، سهام ممتاز و بدهی استفاده کنند. تعیین ترکیب و مقدار بهینه هر یک از اقلام مزبور.
۲ ـ تعیین اندازه شرکت و نرخ رشد آتی آن، یعنی متناسب با فعالیتی که مورد نیاز است، امکانات و دارایی هایی را بکار بگیریم که بتوانیم ضمن ایجاد بازدهی متناسب، رشد و سودآوری را به همراه داشته باشد.
۳ ـ تعیین بهترین ترکیب داراییها، یعنی تعیین مقدار هر نوع دارایی در مجموعه مصارفی که شرکت در راستای عملیات خود بکار می گیرد.
۲-۲-۵) ساختار مطلوب و بهینه سرمایه
تئوری ساختار سرمایه بیانگر آن است که هر شرکت یک ساختار سرمایه مطلوب دارد، ساختاری که می تواند ارزش شرکت را به حداکثر و هزینه سرمایه را به کمترین مقدار ممکن برساند ولی در مورد تصمیم گیری های مربوط به ساختار سرمایه چند مسئله ضد و نقیض وجود دارد و اینکه برای تعیین ساختار سرمایه شرکت به صورتی دقیق، نمی توان از این تئوری استفاده کرد.
از آنجا که شرکت ها نمی توانند ساختار سرمایه مطلوب را بصورتی مطلوب تعیین کنند، مدیران ناگزیرند هنگام تجزیه و تحلیل های کمی از قضاوت های شخصی استفاده کنند.
این تجزیه و تحلیل های مبتنی بر قضاوت های شخصی مستلزم به کار بردن عوامل مختلف می شود که در ذیل به اهم آنها اشاره می شود:
محافظه کاری مدیران
گرایش به دموکراسی و عوامل اجتماعی آن- قسمت ۲۶
جمعه 99/12/22
فعالیت در احزاب یا تشکل های سیاسی۲۹۷۵۰۷۲۷۶۵۴۳۲۵۸۱۱٫۳۷۵۱٫۱%۸٫۶%۱۲٫۴%۱۳٫۱%۹٫۳%۵٫۵%۱۰۰٫۰%
طبق یافته های جدول پاسخگویان نظر مثبتی نسبت به رای دادن دارند. حدود ۵۰ درصد آنان فکر می کنند رای دادن آنها در بهبود اوضاع جامعه اثر می گذارد. اما راجع به فعالیت های سیاسی دیگر نظر آنان متفاوت بوده است. تنها حدود ۲۴ درصد معتقدند پیگیری مسائل سیاسی از طرف آنان در جامعه اثر می گذارد. ۲۱ درصد به اثر بخشی فعالیت های سیاسی از قبیل راهپیمایی به مقدار زیاد یا خیلی زیاد اعتقاد داشتند. و حدود ۱۵ درصد با فعالیت در تشکل های سیاسی به میزان زیاد و خیلی زیاد اعتتقاد داشته اند. به طور کلی حدود ۵۲ درصد از پاسخگویان ابراز کرده اند که فکر می کنند فعالیت های سیاسی آنان به میزان اصلا، خیلی کم و کمی در جامعه اثر می گذارد. حدود ۲۲ درصد گزینه تا حدودی را انتخاب کرده اند. و تنها حدود ۱۵ درصد از پاسخگویان به میزان زیاد و خیلی زیادی احساس اثر بخشی داشته اند.
۴-۲-۵٫ جدول توزیع گویه های مخالفت با اقتدارگرایی
مخالفت با اقتدار گرایی یکی دیگر از ابعاد گرایش به دموکراسی است به طوریکه انتظار می رود هر چه گرایش به دموکراسی بیشتر باشد مخالفت با اقتدار گرایی نیز افزایش یابد.
جدول۱۳: توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان برحسب میزان موافقت با گویه های مخالفت با اقتدار گرایی
نقش فرهنگ کیفیت در استقرار مدیریت دانش در دانشگاه های پیام نوراستان مرکزی- قسمت ۱۵
جمعه 99/12/22
علم، زاده بارقه ناگهانی یک یا چند دانشمند نیست، بلکه تلاشی منظم و سازمان یافته است تا به حل یک مساله ذهنی یا عملی نایل آید . به طور کلی توسعه کیفی و کمی جوامع متاثر از تولید علم در آن جوامع است و در این رابطه تحقیقات علمی از ارزش خاصی برخوردار می باشند. هدف تمام علوم، شناخت و درک دنیای پیرامون ماست. به منظور آگاهی از مسایل و مشکلات دنیای اجتماعی، روش های علمی تغییرات علمی قابل ملاحظه ای پیدا کرده اند. این روندها و حرکتها سبب شده است که برای بررسی رشته های مختلف بشری، از روش های علمی استفاده شود . از جمله ویژگی های مطالعه ی علمی که هدفش حقیقت یابی است، استفاده از یک روش تحقیق مناسب می باشد و انتخاب روش تحقیق مناسب به اهداف، ماهیت و موضوع مورد تحقیق و امکانات اجرایی بستگی دارد که هدف نهایی آن دسترسی دقیق و آسان به پاسخ پرسشهای تحقیق است(خاکی ، ۱۳۷۹).
اصولا هر تحقیق و پژوهشی با یک مسأله آغاز می گردد. مسأله تحقیق موجب ایجاد سوال و یا سوالاتی در ذهن محقق گردیده و به ارائه فرضیه و یا فرضیاتی منجر می شود . بنابراین وظیفه اصلی و اساسی هر محقق، بررسی و پژوهش جهت تایید یا رد فرضیات می باشد. جهت پاسخگویی به سوالات تحقیق و نتیجه گیری در خصوص فرضیات، داده های جمع آوری شده در خصوص تحقیق، ورودی اساس و پایه تحقیق می باشند و در نهایت محقق بایستی با توجه به داده های گردآوری شده، در خصوص پاسخگویی به سوالات تحقیق اقدام نماید. اما همانگونه که آشکار و محرز می باشد داده ها، اطلاعات خام و غیر قابل اتکایی می باشند که جهت تبدیل شدن به اطلاعات قابل استفاده بایستی تحلیل گردند، تا با تبدیل داده ها به اطلاعات، بتوان اقدام به تصمیم گیری نمود. در این فصل به بررسی چگونگی گردآوری داده ها، تحلیل آنها جهت استفاده از داده های خام در راستای سوالات تحقیق پرداخته می شود. همچنین در این فصل، تعریف و تفصیل مفاهیم اساسی همچون روش تحقیق، جامعه آماری، نمونه گیری، پایایی و روایی و چگونگی آزمون فرضیات و غیره ارائه گردیده و مفاهیم اساسی فوق برای تحقیق حاضر بررسی می گردد روش تحقیق حاضر به لحاظ اهداف، کاربردی، به لحاظ نحوه جمع آوری داده ها از نوع پیمایشی و از نظر تجزیه و تحلیل داده ها از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد.. از جهت کاربرد نیز، بکارگیری آن در بین مدیران و مسئولان دانشگاه پیام نور در شهر تهران مدنظر است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از طریق استفاده از آمار توصیفی و نیز آمار استنباطی (آزمون کالموگروف اسمیرنوف ، آزمون رگرسیون خطی و آزمون ANOVA ) خواهد بود.
۲-۳ روش تحقیق
پژوهشگر پس از تهیه و تنظیم موضوع تحقیق باید در فکر انتخاب روش تحقیق مناسب باشد. هدف از انتخاب روش تحقیق این است که مشخص شود . برای بررسی موضوعی خاص چه روش تحقیقی لازم است و محقق چه روش و شیوهای را اتخاذ کند تا هر چه دقیقتر و سریعتر به پرسش یا پرسشهای تحقیق مورد نظر دست یابد.
هدف از تحقیق کاربردی، توسعه کاربردی نتایج بدست آمده از تحقیقات بنیادی و همچنین دانش کاربردی در یک زمینه خاص می باشد( حافظ نیا ، ۱۳۸۲). تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار می گیرد.
تحقیق توصیفی شامل”مجموعه روشهایی است که هدف آنها توصیف کردن شرایط یا پدیده های مورد بررسی است”.( دلاور ، ۱۳۸۷) . اجرای تحقیق توصیفی می تواند صرفاً برای شناخت بیشتر شرایط موجود یا یاری دادن به فرایند تصمیم گیری باشد. تحقیقات توصیفی را می توان به پنج دسته پیمایشی، همبستگی، اقدام پژوهی، بررسی موردی، تحقیق علی- مقایسه ای تقسیم نمود(خاکی ، ۱۳۷۹).با توجه به مطالب ذکر شده تحقیق حاضر از نوع توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی می باشد .
۳-۳ متغیرهای پژوهش
۳-۳-۱ متغیر مستقل: فرهنگ کیفیت محوری
فرهنگ کیفیت محوری در چارچوبی با ابعاد زیر می گنجد:
ایجاد نگرش مثبت نسبت به تغییر
بهبود مستمر کیفیت
نوآوری
هریک از این سه مورد بطور مجزا بررسی میشوند.
۳-۳-۲ متغیر وابسته : استقرار مدیریت دانش
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید. |
جدول ( ۳-۱ ):وضعیت پرسشنامه های توزیع شده و جمع شده
بررسی تاثیر ساختار سرمایه بر نقد شوندگی سهام شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۸۸ ۸۴- قسمت ۲
جمعه 99/12/22
وام دهندگان و نگرش سازمان هایی که رتبه اعتباری شرکت ها را تعیین می کنند.
ظرفیت وام ذخیره و انعطاف پذیری مالی
کنترل
ریسک تجاری
نرخ رشد
سودآوری
مالیات
شرایط بازار
مدیران و سرمایه گذاران درباره آینده شرکت اطلاعات همانندی دارند (اطلاعات متقارن) ولی اغلب مدیران اطلاعات بیشتری دارند. این پدیده را اطلاعات نامتقارن می نامند که بر ساختار سرمایه اثر مهمی می گذارد. در این تئوری به صراحت بیان می شود که برای تامین مالی «سلسله مراتب قدرت» وجود دارد. شرکتی که آینده بسیار خوبی دارد، ترجیح می دهد سرمایه مورد نیاز را از طریق وام تامین کند. در حالی که شرکتی که آینده خوبی را پیش بینی نمی کند، ترجیح می دهد که سرمایه مورد نیاز خود را از طریق انتشار سهام تامین کند و شرکت ها باید ظرفیت بالقوه گرفتن وام برای خود را نگه دارند تا در صورت مساعد بودن شرایط (برای تامین مالی) اوراق قرضه منتشر کنند و نه این که به ناگزیر سهام عادی منتشر کنند و شرایط را نامساعد کنند.
در یک دنیای ایده آل اقتصادی، مجموعه ارزش بازار تمام اوراق بهادار شرکت با توجه به قدرت سودآوری و ریسک دارایی های وابسته آنها تعیین می شود و باید مستقل از ترکیب اوراق بهادار، یعنی بدهی و سهام که برای تامین مالی آن مورد استفاده قرار گرفته اند، باشند. به عنوان مثال ریسک اضافه شده به سهامداران به دلیل انتشار بدهی بیشتر، موجب افزایش نرخ بازده مورد توقع آنها دقیقا به اندازه ای که برای خنثی کردن منابع استفاده از بدهی با هزینه پایین کافی باشد، می شود.
ساختار بهینه سرمایه ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام است که ارزش بازاری واحد انتفاعی را حداکثر می کند (رستمی، ۱۳۷۸، ص ۷۸). منظور از اصلاح ساختار سرمایه، نوع و نسبت درصد انواع مختلف اوراق بهادار منتشر شده توسط واحد انتخابی است. ساختار بهینه سرمایه نیز مجموعه نسبت هایی است که موجب حداکثر شدن ارزش کلی واحد انتخابی می شود، اما چگونه می توان محدوده حداکثر ارزش واحد انتخابی را تعیین کرد؟
مدیران مالی در مواجه با مسئله بسیار مشکل مزبور ناگزیر از تدوین سیاست مناسب خود می باشند. در این مورد، یکی از منابع اطلاعاتی می تواند نوسانات قیمت اوراق بهادار واحد انتخابی در بورس باشد. چنانچه اگر پس از اعلام یک برنامه مالی جدید، قیمت سهام شرکت کاهش یابد، می توان نتیجه گرفت که اجرای برنامه تعیین کننده اعتبار و تسهیلات مالی می توانند دیدگاه های خود را درباره برنامه مالی واحد انتخابی در اختیار مدیران مالی بگذارند. چنانچه واحد انتخابی ناگزیر از پرداخت بهره بالا باشد، می توان آن را نشانهای از استقراض زیاد قبلی تلقی کرد. منبع دیگر اطلاعات می تواند، تجدیدنظر در رتبه بندی اوراق قرضه واحد انتخابی و پایین آوردن آن توسط موسسات تحلیلگر مالی باشد، با فرض اینکه مدیریت بتواند ساختار سرمایه واحد انتخابی را تعیین کند.
نرخ بازده مورد انتظار خریداران اوراق بهادار واحد انتخابی (سهام و اوراق قرضه) به ساختار انتخابی بستگی دارد. نکته حائز اهمیت این است که مدیریت، هزینه تامین مالی را هنگام اندازه گیری می کند که واحد انتخابی، ساختار سرمایه ای در محدوده ای بهینه (هنگامی که ارزش شرکت واحد انتخابی حداکثر است) داشته باشد، زیرا در غیر این صورت احتمالا هزینه تامین مالی با اشتباهات عمده ای همراه خواهد بود (شباهنگ، رضا، ۱۳۷۹، ص ۲۳۹).
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید. |
۲-۲-۶) معیارهای ساختار سرمایه
معیارهای متعددی برای ساختار سرمایه وجود دارند که عبارتند از:
۱ ـ معیارهای مبتنی بر ارزش دفتری
۲ ـ معیارهای مبتنی برارزش بازار
۳ ـ معیارهای مبتنی بر شبه ارزش بازار
هنگام انتخاب یک معیار برای ساختار سرمایه باید توجه داشت که چارچوب نظری مربوط به ارتباط بین عملکرد، بر اساس ارزش های بازار استوار است، ولی از آنجا ک دستیابی به ارزش های بازار مشکل است، غالبا از معیارهای ارزش دفتری استفاده شده است. راجان وزینگالس (۱۹۹۵) معیارهای ارزش دفتری و محتوی اطلاعاتی آنها را ارائه نمودند. آنها معتقدند که انتخاب معیار باید بر اساس هدف تحقیق، انجام شود. برای مثال نسبت کل بدهی به کل دارایی می تواند به عنوان شاخصی برای آنچه که برای سهامداران بعد از تسویه باقی می ماند، در نظر گرفته شود، ولی شاخص مناسبی در مورد ریسک عدم پرداخت بدهی در آینده نیست. همچنین از آنجا که کل بدهی شامل اقلامی از ترازنامه، همچون حساب های پرداختی است که بیشتر به جای اهداف تأمین مالی به اهداف معاملاتی شرکت مربوط می شوند، ممکن است در میزان کاربری اهرم مالی مبالغه شود. به اعتقاد آنان محاسبه نسبت بدهی می توان از جمع مبلغ بدهی ها، حساب های پرداختی را کسر نمود. ولی همچنان نگران آن هستند که بدهی های دیگری وجود داشته باشد، که به تأمین مالی مربوط نشود که بدهی های بازنشستگی و ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان از آن جمله اند. در نتیجه، راجان و زینگالس معتقدند که شاخص بهینه، نسبت کل بدهی به کل منابع است که در آن بدهی ها به هدف تامین مالی مربوط می شوند و منابع جمع بدهی ها و حقوق صاحبان سهام می باشند (شاه آبادی، ۱۳۸۶، ص ۱۴ و ۱۵).
۲-۲-۷) عوامل موثر بر ساختار سرمایه:
با توجه به شرایط داخل یا خارج شرکت، تعیین ساختار سرمایه متاثر از عوامل مختلفی است که اندازه گیری همه عوامل موثر بر ساختار سرمایه امکان پذیر نمی باشد.
۲-۲-۷-۱) عوامل داخلی موثر بر ساختار سرمایه
عواملی است که از داخل شرکت بر تصمیمات ساختار تاثیر می گذارند که مهم ترین آنها عبارتند از:
۱ ـ اندازه شرکت: بین اندازه شرکت و ساختار سرمایه رابطه مثبت و قوی وجود دارد. اثرات اندازه شرکت بر اهرم را می توان در چهار حالت بیان کرد. شرکتهای کوچک اهرم بالاتر را در لحظه تجدید تامین مالی، طولانی تر است. در چرخه تامین مالی رابطه بین اهرم و اندازه شرکت منفی است. نهایتاً اینکه انبوهی از شرکت های بدون اهرم وجود دارد، با کنترل این شرکتها، رابطه بین اندازه و اهرم منفی می شود. ۲۰۰۵، ص ۴۸)
۲ ـ سطح اطمینان مدیریت: سطح اطمینان مدیریت در تصمیمات تامین مالی شرکت بسیار حائز اهمیت است. هنگامی که اطمینان مدیریت بالاست، شرکت بدهی بیشتری ایجاد می کند. (باری، ۲۰۰۵)
۳ ـ فرصت های رشد: با فرض بازار سرمایه کامل، ارزش هر شرکت از ساختار سرمایه مستقل است اما با در نظر گرفتن فرصت های رشد وضعیت متفاوتی رخ می دهد. در شرکت های با رشد بالا، اهرم با ارزش شرکت رابطه عکس دارد و شرکت های با رشد پایین اهرم با ارزش، رابطه مستقیم دارد. (کایخنگ، ۲۰۰۰، ص ۲۸)
۴ ـ هزینه های تحقیق و توسعه: هزینه های تحقیق و توسعه ارزش شرکت را اضافه می کنند، در حالی که هزینه های نمایندگی ارزش را کاهش می دهند. نکته قابل توجه اینکه هزینه های تحقیق و توسعه، اگر از هزینه های نمایندگی بالاتر باشد، ارزش شرکت را اضافه می کند، از طرفی، شرکت ها با هزینه نمایندگی و هزینه های تحقیق و توسعه بالا با فرضیه کنترل بدهی مواجه هستند. (بروکس، ۲۰۰۳، ص ۱۶۳)
۵ ـ حجم فروش: الگوی ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در سازمان بورس تهران عمدتا «تابع مستقیم متغیرهایی نظیر میزان دارایی های ثابت شرکت، حجم فروش و سودآوری آن می باشد. در بورس تهران، شرکت های که از لحاظ حجم فروش بزرگترند بیشتر به بدهی اتکا می کنند. (باقرزاده، ۱۳۸۰، ص ۴۷)
۲-۲-۷-۲) عوامل خارجی موثر بر ساختار سرمایه
این دسته از عوامل، نشات گرفته از محیط بیرونی شرکت است که بر تصمیمات ساختار سرمایه تاثیر می گذارند که مهم ترین آنها عبارتند از:
۱ـ بدهی محیط زیست:
برخی کشورها، قوانینی را وضع کرده اند که شرکت های آلاینده محیط، ملزم به پرداخت هزینه های پاکسازی محیط زیست می باشند. بدیهی است وضع این قوانین باید انگیزه شرکتهای آلاینده را برای حفظ محیط زیست افزایش دهد. اگر شرکتهای آلوده کننده با محدودیت بدهی مواجه باشند یا به دلیل شناسایی خسارت های زیاد وارده به محیط زیست از احتمال ورشکستگی بیشتری برخوردار باشند از انگیزه های آنان برای شناسایی بدهی زیست محیطی کاسته می شود. معرفی شرکت های دارای بدهی زیست محیطی به وام دهندگان چون بانک منجر به افزایش انگیزه این شرکتها برای کاهش خسارت محیط زیست می شود. بررسی ها در آمریکا نشان می دهد، برای صنایع بیشتر آلاینده محیط زیست نظیر صنایع شیمیایی، شناسایی بدهی محیطی سبب صرفا افزایش بیشتر درصد استقراض بانکی می شود اما هنگامی که بدهی محیطی تسویه شود، استقراض به سطحی می رسد که با شرکت دارای ساختار سرمایه فاقد بدهی فاصله کمتری دارد. (آلیستیر، ۱۹۹۹، ص ۷۳)
۲ ـ منبع سرمایه:
شرکت هایی که به بازار اوراق قرضه عمومی دسترسی دارند اساسا نسبت اهرمی بالاتری دارند. هزینه شرکت ها از لحاظ اعتبار با هم فرق دارند. اما حتی پس از کنترل خصوصیات شرکت ها باز هم شرکت ها با دسترسی به بازار اوراق قرضه عمومی ۳۳ درصد بیشتر بدهی دارند. (فائول کندر و همکاران ۲۰۰۰، ص ۷۰)
۲-۲-۸) انواع ساختار سرمایه
در استانداردهای حسابداری دو نوع متفاوت ساختار سرمایه شناسایی شده است و در هر مورد نحوه محاسبه و ارائه سود هر سهم تعیین گردیده است. یک نوع طبقه بندی ساختار سرمایه به وجود اوراق بهادار بالقوه قابل تبدیل به سهام عادی که نهایتاً بر سود هر سهم تاثیر می گذارد مربوط می شود. چنانچه اوراق بهادار شرکت سهامی شامل سهام عادی و معدل سهام عادی باشد، ساختار سرمایه ممکن است ساده یا پیچیده باشد. اوراق بهاداری معادل سهام عادی تلقی می شود که به دارندگان آن این حق را می دهد که از طریق اعمال حق یا تبدیل اوراق بهادار خود، سهام عادی بدست آورند. این گونه اوراق بهادار سهام عادی محسوب نمی شوند بلکه در صورت رعایت و تحقق شرایط معینی قابل تبدیل به سهام عادی می باشد.
۲-۲-۸-۱) ساختار ساده سرمایه
در صورتی که حقوق صاحبان سهام یک شرکت تنها شامل سهام عادی باشد و شامل اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام، گواهینامه اختیار خرید سهام یا اوراق بهادار تقلیل دهنده سود هر سهم باشد (یعنی اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام عادی منتشر نشده باشد)، ساختار سرمایه آن ساده تلقی می شود.
۲-۲-۸-۲) ساختار پیچیده سرمایه
چنانچه یک شرکت اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام یا گواهینامه حق تقدم خرید سهام منتشر کرده باشد، بطوری که اوراق بهادار مزبور تاثیر تقلیل دهنده بالقوه ای بر سود هر سهم داشته باشد، ساختار سرمایه آن پیچیده محسوب می شود. اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام عادی که تاثیر تقلیل دهنده بر سود هر سهم دارند و ممکن است موجب افزایش تعداد سهام عادی منتشر شده گردند، عبارتند از:
الف ـ سهام ممتاز قابل تبدیل،
ب ـ اوراق قرضه پرداختنی قابل تبدیل
ج ـ گواهینامه حق تقدم خرید سهام
اختیار خرید سهام و سایر اوراق بهاداری که قابل تبدیل به سهام عادی می باشند یا به موجب آن می توان سهام عادی را خریداری کرد. در استانداردهای حسابداری، در مورد ساختارهای پیچیده سرمایه، محاسبه و گزارش دو مبلغ به عنوان سود هر سهم که اثرات تقلیل دهنده سود هر سهم را گزارش کند، سود اولیه و سود تقلیل یافته نامیده می شود.
۲-۲-۹) تئوری ساختار سرمایه
«تئوری ساختار سرمایه»، رابطه نزدیکی با هزینه سرمایه دارد. ساختار سرمایه شامل ترکیب منابع وجوه بلندمدت مورد استفاده شرکت است و هدف اصلی از تصمیمات ساختار سرمایه حداکثر کردن ارزش بازار شرکت از طریق ترکیب مناسب این منابع می باشد. که به این ترکیب مناسب، ساختار سرمایه بهینه گفته می شود.
تاکید اصلی نظریات ساختار سرمایه بر این است که آیا شرکت می تواند با تغییر در ترکیب منابع مختلف مالی، هزینه سرمایه را کاهش داده و بر ارزش بازار سهام اثر بگذارد یا خیر؟
تاکنون، کسی نتوانسته است یک ساختار سرمایه بهینه ارائه نماید و تئوریهای ارائه شده در این زمینه نیز، رفتار واقعی تامین مالی شرکتها را به طور واضح و روشن تبیین نموده اند. اما در عین حال، برای دستیابی به چنین الگویی، تحقیقات و آزمونهای زیادی انجام گرفته که نتایج آنها در خور و قابل توجه می باشد و تلاشها همچنان ادامه دارد. در ادامه با توجه به موضوع تحقیق به بررسی دیدگاه ها و نظریات مطرح شده راجع به ساختار سرمایه می پردازیم.
به طور کلی در مورد ساختار سرمایه تاکنون دیدگاه های زیر ارائه شده است:
۱ ـ دیدگاه درآمد خالص
۲ ـ دیدگاه درآمد خالص عملیاتی
۳ ـ دیدگاه سنتی
۴ ـ دیدگاه مودیلیانی و میلر