موضوع: "بدون موضوع"

بررسی تحلیل محتوای کتب علوم تجربی دوره ابتدایی به روش ویلیام رومی درسال تحصیلی ۸۸ ۱۳۸۷

پژوهش است ، یکی از نیازهای مبرم هر نظام آموزشی بازنگری و به روز آمد محتوای کتابهای درسی است . بازنگری ، اصلاح و تجدید نظر اصولی و علمی در برنامه و محتوای کتابهای درسی ، مستلزم توجه به نقش های جدید یادگیرنده در فرایند یادگیری است . ( فصل نامه مطالعا ت برنامه ، سال ۱۳۸۷ ، ص ۱۳۳ ، پژوهشگری صداقت تحقیقی به عنوان ارزشیابی شیوه ارائه محتوای کتاب های علوم تجربی پایه اول و دوم ابتدایی با بهره گرفتن از روش ویلیام رومی در سال تحصیلی ۱۳۷۵-۱۳۷۴ انجام داده است که نتایج پژوهش بدین شرح است که پرسشهای علوم تجربی پایه اول و دوم ابتدایی و تصاویر کتاب سال اول ابتدایی به صورت غیر فعالی ارائه شده اند و تصاویر علوم تجربی سال دوم و متن کتاب تجربی سال دوم نیز به صورت فعال ارائه شده است. پژوهش گردیگری فتحی واجارگاه با عنوان ارزشیابی شیوه ارائه محتوای کتب علوم تجربی دوره ابتدایی پایه های دوم تا پنجم سال تحصیلی ۱۳۷۲-۱۳۷۱ با بهره گرفتن از روش ویلیام رومی انجام داده است و نتایج حاصله نشان می دهد متن کتب علوم تجربی و تصاویر و نمودار این کتب دارای ضرایب مطلوبی نبوده و به صورت غیر فعال ارائه شده اند. پرسش ها و تکالیف آخر فصل از لحاظ ارائه فعال در وضع بهتری بوده،پژوهش دیگر که در مورد تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمان و کتاب کار پایه دوم دبستان چاپ سال ۱۳۸۱ در مقایسه با تعلیمات دینی چاپ سال ۱۳۸۰ می باشد که تحلیل محتوای آنها با روش تجزیه وتحلیل ویلیام رومی پرداخته اند . در این تجزیه و تحلیل محتوای متن پرسشها و تصاویر کتابها از طریق میزان ضریب درگیری دانش آموزان به کتابها پرداخته شده است آنچه از تحلیل محتوای کتاب دینی ( چاپ ۱۳۸۰) و کتاب هدیه های آسمانی و کتاب کار (چاپ۱۳۸۱) پایه دوم ابتدایی بدست آمده ، حاکی از این است که ضریب درگیری دانش آموزان با متن و تصاویر در کتاب تعلیمات دینی و کتاب هدیه آسمانی و کتاب کار پایین است و منجر به درگیری دانش آموزان و تصاویر نمی شود اما ضریب درگیری را در پرسشها بیانگر این امر است که کتاب قبلی در این زمینه ضعیف است . به طور کلی ضریب درگیری دانش آموزان با محتوای کتاب تعلیمات دینی ۴۱/۰ وبا کتاب هدیه آسمان و کتاب کار ۲/۱ است. نتیجه اینکه کتاب جدید موجب درگیری بیشتر دانش آموزان با محتوا شده و کتاب قبلی ضریب درگیری پایینی داشته است.(ایمانی،مظفر،۱۳۸۳).
تحقیق حاضر نیز که با بهره گرفتن از روش تجزیه و تحلیل محتوا صورت پذیرفته است تاثیر محتوا را بر میزان فعالیت یادگیرینده در فرایند یادگیرنده اندازه گیری نماید . به عبارت دیگر پژوهشگر به بررسی میزان به کارگیری روش فعال در ارائه تحلیل محتوا ی کتاب های درسی علوم تجربی اول تا پنجم مقطع ابتدایی با روش ویلیام رومی می پردازد. ودر پایا ن این مسئله مورد سوال است که آیاافراد متخصص و برنامه ریز توانسته اندموارد تغییر از لحاظ محتوایی و متن و تصاویر و سئوالات به طور کلی روش فعال را توانسته اند پیاده کنند یا نه ؟ آیا فراگیران در امر پژوهشی و کاوش و تحقیق به صورت فعال بوده و یا به صورت تحمیلی یا غیر فعال هنوز می باشد ومورد تحلیل قرار می دهد.
اهمیت و ضرورت مساله:
محتوای برنامه درسی به لحاظ نقشی که در تحقق اهداف برنامه بازی می کند از اهمیت خاصی برخوردار است کتاب درسی در کشور ما در واقع سمبل محتوای کتبی برنامه درسی می باشد و نقش محوری و مهمی را در جریان آموزشی کودکان دبستانی ایفا می نمایند و در کشور ایران به دلیل کمبود منابع اطلاع رسانی دیگر برای کودکان و وجود مقدار زیاد دانش آموزان در مقطع ابتدایی این اهمیت بیشتر می شود.
کتاب درسی عمده ترین منبع یادگیری دانش آموزان است و در صورتیکه محتوای کتاب های درسی معمولی ارتباط مستقیم با اهداف برنامه درسی نداشته باشد تحقیق آنها نیز غیر ممکن خواهد بود برای رسیدن به اهداف آموزش علوم تجربی دوره ابتدایی که شامل قدرت تجزیه وتحلیل آشنایی با روش علمی حل مسائل ،رشد قوه تفکر، و… میباشد نیازمند محتوای غنی تر وارائه آن به شکل فعالی هستیم،(صفوی،۱۳۶۵،ص۲۴).
استفاده از شیوه های ارائه فعال در آموزش علوم دارای اهمیت زیادی میباشد و هرگاه محتوا فقط منتقل کننده حقایق و واقعیات علمی باشد جز حفظ طوطی وار مفاهیم علمی نتیجه ای نخواهد داشت و لازم است دانش آموزان را به گونه ای با رآوریم که به نوعی روش خود آموزی و یادگیری خودکار برسند.(یونسکو،۱۳۶۹،ص۱۰۸).
کتابهای علوم عمدتا درصد انتقال مفاهیم حقایق علمی به دانش آموزان بود ه اند با توجه به اینکه کتابهای علوم مسائل جدیدی را به دانش آموزان مطرح می نماید و مقداری حقایقی که یک کتاب می تواند به دانش آموز انتقال دهد کاملا محدود میباشد در حالیکه اطلاعات و معلومات در هر دهه دو برابر می شود لذا لازم است کتابهای درسی به شیوه فعال طراحی گردند تا دانش آموزان بتواند با درگیر شدن در کتابها خود شیوه پژوهش و یادگیری را یاد بگیرند و به اصطلاح سواد علمی کسب نمایند.(همان منبع،ص۱۰۸).
بنابراین یافته های این پژوهش می تواند مورد مولفان کتابهای درسی علوم ابتدایی به منظور اصلاح و بهبود کیفیت آنها قرار گیرد علاوه بر این روش پژوهش می تواند الگویی جهت پژوهشگران در بررسی و تحلیل سایر کتابهای درسی و غیره باشد.
اهداف تحقیق :
الف- اهداف کلی تحقیق :
دراین پژوهش محقق با پذیرش این پیش فرض اساس که روش یادگیری فعال نسبت به روش غیر فعال کارایی و اثر بخشی بیشتری دارد و منجر به یادگیری توام با درک پایداری می شود و با توجه به روش پیشنهادی «ویلیام روم

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

ی » می توان محتوا کتاب را به نحو فعال ارائه داد با توجه به این پیش فرض اهداف کلی پژوهش عبارتند از:
۱)بررسی میزان بکارگیری شیوه ارائه فعال در محتوای کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی پایه های اول تا پنجم در ایران.
۱)ارائه پیشنهادات و راهنمایی های لازم به برنامه ریزان و دست اند کاران به منظور اصلاح و بهبود کتب علوم تجربی دوره ابتدایی پایه های اول تا پنجم.
ب-اهداف ویژه (جزئی) تحقیق :
این پژوهش دارای اهداف ویژه (جزئی ) زیر می باشد:
۱-برسی میزان بکارگیری شیوه فعال در متن کتب علوم تجربی دوره ابتدایی
۲- بررسی میزان برکارگیری فعال در سووالات کتب علوم تجربی دوره ابتدایی
۳-بررسی میزان بکارگیری شیوه فعال در اشکال ، تصاویر جداول و نقشه های کتب علوم تجربی دوره ابتدایی
.فرضیه ها و سوال ها:
سوال اصلی:
آیا محتوای کتب علوم تجربی ابتدایی به شیوه فعال تنظیم شده است؟
به صورت سوال های ویژه:
آیا متن کتب علوم تجربی دوره ابتدایی به شیوه فعال تنظیم شده است؟
آیا تصاویرو جداول کتب علوم تجربی دوره ابتدایی به شیوه فعال تنظیم شده است؟
آیا پرسشهای کتب علوم تجربی دوره ابتدایی به شیوه فعال تنظیم شده است؟
به صورت فرضیه های ویژه:
بین فعالیت دانش آموز و متن کتب علوم تجربی رابطه معناداری وجود دارد.
بین فعالیت دانش آموز و پرسش کتب علوم تجربی رابطه معناداری وجود دارد.
بین فعالیت دانش آموز وتصویر وکتب علوم تجربی رابطه معناداری وجود دارد.
.
چهارچوب نظری تحقیق:
تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها:
تعاریف نظری:
برنامه درسی :طرحی جهت آماده نمودن مجموعه ای از فرصتهای یادگیری برای افراد تحت تعلیم می باشد ( گالن سیلور ،خوی نژاد ۱۳۷۶ ، ص ۴۰ ) .
محتوا: کلیه اطلاعات ، دانش و مفاهیم و نگرش هایی که در کتاب به یاد گیرنده ارائه می گردد . به عبارت دیگر مجموعه ی دانش سازمان یافته و اندوخته شده ، اصطلاحات ، اطلاعات ، واقعیات ، قوانین ، اصول ، روش ها ، مفاهیم ، تعمیم ها ،پدیدههاومسائل مربوط به همان ماده درسی است ( فتحی و اجاره گاه ۱۳۷۷،ص ۱۱۷).
تحلیل محتوا:
یک روش پژوهشی منظم برای توصیف عینی و کمی محتوا ی کتابها و متون برنامه درسی و یا مقایسه پیام ها و ساختار محتوا با اهداف برنامه درسی می باشد . ( یارمحمدیان ، ۱۳۷۷ ، ص۱۵۰)
تعاریف عملیاتی :
در این تحقیق از روش تحلیل محتوا با روش ویلیام رومی استفاده می شود . در این روش تحلیل محتوای یک کتاب در متن ، پرسش ها وتصاویر و جداول و نظریه های آن انجام میگیرد. هر کدام از اجزا ی محتوا به صورت مقوله های جمله ای ،پرسشی و تصویری در می آید ،و پس با بهره گرفتن از مقوله های آنها را تحلیل می کند . هدف در این روش آن است که بررسی کنیم تا چه حد مقولات اشاره شده دا نش آموزان رانسبت به فراگیری متن، پرسشها و تصاویر جذب نموده و ضریب درگیری دانش آموزان با متن ، پرسش ها و تصاویر تا چه اندازه است . پس این روش برسر مقوله متن ، پرسشها و تصاویر استوار که هرکدام از این بخش ها مقوله هایی دارد به دوبخش فعال و غیر فعال تقسیم می شود و آنگاه میزان توجه آنها به فعالیت دانش آموز فعال کرده او بررسی و تحلیل می شودو ضریب درگیری شاخصی است که میزان فعالیت دانش آموزان در فرایند یادگیری از محتوای کتاب درسی را محاسبه می کند . این ضریب که از تقسیم مقوله های فعال بر مقوله های غیر فعال بدست می آید ، عددی است بین صفر و بی نهایت اما میزان و مقدار مطلوب آن از نظر ویلیام رومی بین ۰٫۴ تا۵/۱ متغیر است.
واژه ها واصطلاحات :
در این قسمت واژه ها و اصطلاحات مورد استفاده و پژوهش را از نظر علمی و کاربردی تعریف می نمائیم .
برنامه ریزی درسی :
عبارت است از فعالیت های یاد دهی ، یادگیری به منظور ایجاد تغیرات مطلوب در رفتار یاد گیرنده و ارزیابی میزان تحقیق این تغیرات (لوی ترجمه فریده مشا یخ، ۱۳۸۰ ص۹).
برنامه درسی :
طراحی جهت آماده نمودن مجموعه ای از فرصت های یادگیری برای افراد تحت تعلیم می باشد.(گالن سیلور ،خوی نژاد ۱۳۷۶ ، ص ۴۰)
محتوا :
« مجموعه ی مفاهیم ، مهارتها و گرایش هایی از سوی برنامه ریزان انتخاب و سازماندهی می شود . در عین حال محتوا آثار حاصل از فعالیت های یاد دهی یادگیری را نیز در بر می گیرد» (ملکی ۱۳۸۳، ص ۵۰)
تحلیل محتوا:

بازاریابی دهان به دهان الکترونیکی/:پایان نامه تبلیغات دهان به دهان

اهمیت بازاریابی دهان به دهان الکترونیکی

افرادی که فکر می کنند در مورد محصولات آگاهی دارند تمایل بیشتری برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات مربوط به محصول با دیگران را دارا می باشند(پاکارد و ووتن[۱]، ۲۰۱۳).

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

یکی از گسترده ترین مفاهیم مورد پذیرش در رفتار مصرف کننده، ارتباط دهان به دهان یا ارتباطات توصیه اى می باشد که نقش مهمی را در شکل دهی رفتار و نگرش مصرف کننده بازی می کند. ارتباط دهان به دهان در بازاریابی معمولاً برای توصیف توصیه ها و پیشنهادات مصرف کنندگان به یکدیگر استفاده می شود. سرعت و فقدان تعصبات تجاری به مارک محصول یا خدمت خاص، آن را به منبع اثربخش اطلاعاتی برای انتخابهای تجاری مصرف کنندگان تبدیل کرده است، بخصوص در مواردی که تجربه قبلی خرید محدود باشد. علی رغم اهمیت و نفوذ ارتباط دهان به دهان در انتخابهای تجاری مصرف کنندگان، درصد کمی از این ارتباط دهان به دهان توسط کوششهای ترفیعی شرکت تحریک و ترغیب می شود. در حالی که محققان معتقدند تأثیر ارتباط دهان به دهان بر رفتار خرید مشتریان از منابع تحت کنترل آنها بیشتر می باشد. ارتباط دهان به دهان تأثیر بسزایی بر شکل دهی نگرش های مصرف کنندگان، در زمینه تصمیم گیری خرید و کاهش ریسک مرتبط با خرید دارد(خبیرى و همکاران، ۱۳۹۲).

اما در مورد اهمیت ارتباط دهان به دهان سیلورمن معتقد است به واسطه ی تغییر محیط بازاریابی به نظر می رسد، یافتن راه های جایگزین برای ایجاد صدای قابل شنیدن بسیار ضروری و ارتباط دهان به دهان پدیده ای است که مدتهاست شناخته شده و ثابت شده روش بسیار قدرتمندی ایجاد و توقف کسب و کارها است. این معتقد است ارتباط دهان به دهان پیامد و مبنای حفظ مشتریان است و مشتریان وفادار تمایل بیشتری به ایجاد ارتباط دهان به دهان مثبت داشته و به عنوان طرفدار نام تجاری برای شرکت عمل می کنند. کاتز و لازارسفلد دریافتند که ارتباط دهان به دهان هفت بار مؤثرتر از تبلیغات در روزنامه و مجله، چهار بار مؤثرتر از فروش شخصی و دو بار مؤثرتر از تبلیغات در رادیو برای تأثیرگذاری بر مشتری برای تغییر نامهای تجاری بوده است. به اعتقاد دربایکس و وان هامه دلایلی که نشان دهنده قدرت ارتباط دهان به دهان می باشد به قرار زیر است:

اول ارتباط دهان به دهان معتبرتر از منابع تجاری و اطلاعاتی تحت کنترل شرکت است؛

دوم ارتباط دهان به دهان یک ارتباط واقعی است و همانند روند جریان پیام می تواند دو طرفه باشد و سوم اینکه افراد تجربیات خود را در مورد کالاها و خدمات و مارک ها با دیگران درمیان می گذارند و این برای مشتریان بالقوه می تواند به کاهش ریسک منجر شود(شائمی و براری، ۱۳۹۰).

علی رغم اهمیت و نفوذ ارتباط دهان به دهان در انتخابهای تجاری مصرف کنندگان، درصد کمی از این ارتباط دهان به دهان توسط کوششهای ترفیعی شرکت تحریک و ترغیب می شود. در حالی که محققان معتقدند تأثیر ارتباط دهان به دهان بر رفتار خرید مشتریان از منابع تحت کنترل آنها بیشتر می باشد. ارتباط دهان به دهان تأثیر بسزایی بر شکل دهی نگرش های مصرف کنندگان، در زمینه تصمیم گیری خرید و کاهش ریسک مرتبط با خرید  دارد. به نظر مى رسد ارتباط دهان به دهان در بخش خدمات از اهمیت زیادى برخوردار مى باشد(خبیرى و همکاران، ۱۳۹۲).

در مقایسه با بازار کالاها، مصرف کنندگان در بخش هاى خدماتى بیشتر بر منابع اطلاعات شخصى اطمینان داشته و نسبت به بخش کالاها، ارتباط دهان به دهان تأثیر بیشترى بر تصمیم خرید افراد خواهد داشت. زیرا خدمات برخلاف کالاها، ناملموس و تجربى بوده و مصرف کننده با تکیه بر ارتباط دهان به دهان در تلاش است تا سطح ریسک ادراکى و عدم اطمینانى که اغلب در خرید در بخش خدماتى وجود دارد را کاهش دهد تحقیقات قبلى نیز بیانگر آن است که ارتباط دهان به دهان تأثیر بسزایى در انتخاب و ادامه همکارى مشترى با سازمان، بازى خواهد کرد. بواقع ارتباط دهان به دهان مى تواند تأثیر بسزایى در جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان قبلى بازى نماید. ارتباط دهان به دهان نقش مهمى را در شکل دهی رفتار و نگرش مصرف کننده بازی میکند آرندت[۲] ارتباطات دهان به دهان را به عنوان ارتباطات شفاهی و چهره به چهره بین افراد در مورد محصولات، خدمات و شرکت ها توصیف نمود که در عین حال ارتباطات مزبور ماهیت تجاری ندارد. لتوین[۳]  و همکاران نیز ارتباطات دهان به دهان را به عنوان ارتباطات بین مصرف کنندگان در مورد محصول، خدمات یا شرکت که در آن منابع مستقل از نفوذ تجاری در نظر گرفته می شوند، معرفی کرده است(خبیرى و همکاران، ۱۳۹۲).

[۱] – Packard & Wooten

[۲]- Ardndt

[۳]- Litvin

) بر قصد استفاده از خدمات الکترونیکی بانکی از طریق ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتریان »

‌شاخص‌های کرامت انسانی در الگوی پیشرفت اسلامی- قسمت ۴

تدوین شاخص های توسعه و پیشرفت در گرو سه مرحله مفهوم سازی، استخراج معیارهای اساسی و سپس طرّاحی نماگرهای سنجش آن هاست[۷] لذا این فصل از جایگاه مهمی در تحقیق ما برخوردار است زیرا مرحله اولِ تدوین شاخص ها، که در آن مفهوم سازی های مربوطه انجام می پذیرد، بر عهده این فصل است. اکثر مفاهیمی که در این فصل مطرح می شوند از مفاهیمی نیستند که صرفا نیاز به بیان مفهوم لغوی داشته باشند، بلکه علاوه بر آن باید به تبیین تحلیلی آن مفهوم نیز بپردازیم که به این مهم نیز پرداخته شده، و در هر یک اتخاذ موضع شده است. در این فصل برخی مباحث دیگر که در پژوهش مورد نیاز است، در ذیل مفاهیم طرح می گردد.

کرامت

توجه به عنوان تحقیق، ما را با چند مفهوم مبهم مواجه می کند، که مفهوم شناسی هر کدام به گونه ای تفصیلی محتاج تحقیقی مجزّاست؛ «کرامت انسانی» به عنوان دالّ مرکزی این تحقیق از مفاهیمی است که معرکه آراء اهل تحقیق واقع شده است، و هنوز اهل نظر بر تعریف واحدی تسالم نکرده اند، انگار همه «کرامت انسانی» را قبول دارند، ولی هر کسی تصوری از کرامت دارد و «کرامت انسانی» بر اساس تعریف خود را قبول دارد، و این کار ما را سخت می کند، برای درک بهتر مفهوم کرامتِ انسانی ابتدا مفهوم کرامت را مورد شناسائی قرار می دهیم.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

تحلیل لغوی واژه کرامت

کرامت از واژه کرم اخذ شده است، کریم، تکریم، اِکرام، مَکارِم، کِرام از سایر مشتقات این واژه می باشد در اصطلاح لغوی «کریم: اسمی است که جامع انواع خیر و شرف و فضیلت هاست، و جامع هر چیزی ست که ستوده می شود…واژه» کََرَم ضدّ «لُؤْم» است… واژه «اکرم الرجلَ وکرَّمهُ» یعنی او را بزرگداشت و منزه داشت… هنگامی میگویند: «تکرَّم فلان عما یشینه» که پاک و منزه شود و خودش را از هر زشتی پیراسته کند «کرامه» اسمی است که به جای «اکرام» استعمال می شود[۸]. برای واژه کرامت معانی متعددی گفته شده است شاید دلیل این تعدد، تعدد موصوفاتی است که با واژه کرامت توصیف می شوند برخی از این موصافات عبارتند از: خداوند: خدای کریم[۹]؛ یا ملائکه: فرشتگان کریم و بزرگوار،[۱۰]  یا قرآن: قرآن ارجمند[۱۱] ، و انسان: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ» (اسراء/۷۰) و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم؛ در استعمالات عربی گاهی «ارض» موصوف کرامت واقع می شود و به «ارض مکرمه» تعبیر می شود، جوهری می گوید: به زمینی که برای کشت و کار و رشد گیاهان خوب باشد می گویند «ارض مکرمه».[۱۲] برخی از معانی کرامت عبارتند از:جود، اعطاء، سخاء، صفح و عفو، بخشش و گذشت، عظمت، نزاهت، اینکه چیزی مورد رضایت و پسندیده باشد، اینکه چیزی لئیم نباشد، اینکه چیزی نیکو باشد و چندین معنای دیگر….کرامت با هریک از موصوفات فوق به معنای متفاوتی آمده است، که یا خبر از تعدد معنای کرامت می دهد که در این صورت واژه «کرامت» مشترک لفظی می شود و یا اینکه واژه کرامت چیزی است که این معانی جزو افراد آن معنای اصلی می باشد، در این صورت کرامت مشترک معنوی است؛ چنین به نظر می رسد که هر یک از این معانی، بخشی از معنای کرامت هست نه همه معنای کرامت. در بین اقوال مختلفی که لغویون طرح کرده اند هیچ یک از اقوال به اندازه قول علامه مصطفوی رحمه الله صاحب التحقیق قرآن پژوه معاصر توجه نگارنده را به خود جلب نکرد ایشان بعد از نقل قول چند تن از لغویون می فرمایند: تحقیق اینست که معنای حقیقی واژه کرامت آنچیزی است که در مقابل پستی می آید همچنان که معنای عزت همان است که در مقابل ذلت می آید …ذلت آن چیزی است که با اذلال از ناحیه کسی که بالاتر است صورت می گیرد بر خلاف پستی و هوان، در مفهوم عزت و ذلت مفهوم استعلا و برتری اخذ شده است اما در معنای اکرام اینگونه نیست ، بلکه کرامت نوعی عزت و سربلندی در درون شخص است و در آن مفهوم استعلاء نسبت به رتبه پایین تر ، اخذ نشده است. اما مفاهیمی همچون جود، اعطاء، سخاء، صفح، عظمت ، نزاهت ، واینکه چیزی مورد رضایت و پسندیده باشد، و اینکه چیزی نیکو باشد یا مصون باشد یا لئیم نباشد ، این از آثار و لوازم کرامت است[۱۳].

تحلیل فلسفی مفهوم «کرامت»

مفهوم کرامت از مفاهیمی نیست که اولاً مورد بحث و بررسی فلاسفه اسلامی قرار گرفته باشد بلکه از این جهت که از جنس مفاهیم است و مفاهیم با عنوان کلی شان مورد بررسی ایشان قرار گرفته اند، می توان آن را تبارشناسی مفهومی کرد. شهید مطهری درباره مفهوم «وجود» می فرمایند: لفظ «وجود» که بر همه اشیاء صدق می کند (آیا) از نوع لفظ «شیر» است که در هر جا اطلاق می شود مفهوم و معنای جداگانه ای دارد؟ یا از نوع لفظ «انسان» است که نماینده یک مفهوم عام است؟. مراجعه به وجدانیات ذهنی شکی باقی نمی گذارد که لفظ «وجود» ازنوع دوم است[۱۴]… این لفظ نماینده معنایی است که آن معنا عام است و بر موارد متعدد مشترکا صدق می کند[۱۵]. عین همین فرمایش در باره لفظ کرامت نیز جاری است؛ «کرامت» مانند لفظِ «وجود» مشترک معنوی است و این لفظ نماینده معنایی عام است که آن معنا بر موارد متعدد مشترکا صدق می کند. و «چون معنای کرامت هم بر واجب الوجود وهم بر ممکن الوجود به نحو اشتراک معنوی نه لفظی اطلاق می گردد، معلوم می شود که از سنخ ماهیت نبوده و داخل هیچ مقوله ماهوی نمی باشد[۱۶]» وقتی دانستیم که مفهوم «کرامت» مفهومی ماهوی (مفاهیمی که ذهن انسان بطور خودکار و بدون نیاز به مقایسات و تعمّلات، آنها را از موارد جزئی، انتزاع می کند مانند مفهوم انسان و مفهوم سفیدی[۱۷]) نیست، و این نیز به روشنی برای مان واضح است که مفهوم منطقی (مفاهیمی هستند که از ملاحظه مفاهیم دیگر و در نظر گرفتن ویژگی های آنها انتزاع می شوند. این مفاهیم فقط صفت برای مفاهیم دیگر، واقع می شوند و به اصطلاح هم عروض و هم اتّصافشان ذهنی است[۱۸]) نیز نمی باشد، پس فقط می تواند از یک قسم دیگر مفاهیم باشد که به آن مفاهیم فلسفی (مفاهیمی که انتزاع آنها نیاز به کَند و کاو و مقایسه دارد مانند مفهوم علت و معلول[۱۹]) گفته می شود، لذا به قطعیت می گوییم: مفهوم «کرامت» مفهومی فلسفی است و «ویژگی مفاهیم فلسفی این است که بدون مقایسات و تحلیل های عقلی به دست نمی آیند و هنگامی که بر موجودات حمل می گردند از انحاء وجود آن ها (نه حدود ماهوی آن ها) حکایت می کنند»[۲۰]،پس «کرامت نحوه ی وجود و هستی خاصّی است که کامل ترین مصداق آن برای خدای سبحان ثابت است که دارای عالی ترین درجه وجود بوده، بلکه خود هستی محض است[۲۱].» اما مراتب پایین تر کرامت برای انبیاء و اوصیاء در مراتب اولیه و علماء و شهدا و مؤمنین در مراتب بعدی و حتّی مراتب پایین تر تا به آنجا که ممکن است کسی از کم ترین مرتبه ی کرامت برخوردار شود مانند آنچه در برخی روایات درباره برخورد نبی اکرم صلی الله علیه و آله وارد شده است که ایشان با افرادی از مشرکین که دارای کم ترین مرتبه ی کرامت بوده اند رفتاری کریمانه داشته اند، و همواره امر می کردند که «اکرموا کریم کل قوم و ان خالفوکم[۲۲]» شخص کریم و محترم هر ملتی را احترام کنید اگر چه با شما مخالف باشد.
با توجه به این که مفهوم کرامت از مفاهیم فلسفی است، و دانستیم که مفاهیم فلسفی انتزاعی هستند و این را می دانیم که «انتزاع مفهوم واحد، از امور کثیر، کاشف از حیثیت واحد و مشترکی بین آن هاست و دلیل آن این است که اگر حیثیت واحدی برای انتزاع مفهوم واحد، لازم نباشد، لازمه اش این است که انتزاع آن بدون ملاک باشد و بتوان هر مفهومی را از هر چیزی انتزاع کرد در صورتی که بطلان آن، روشن است[۲۳]» سوال این است که ملاک و منشاء انتزاع مفهوم «کرامت» چیست؟ ملاک و حیثیت واحدی که منشاء انتزاع این مفهوم است و در همه موارد صدق کرامت واحد است چیست؟ دراین جا معارف دینی به کمک فلسفه می آیند و آن را در یافتن منشاء انتزاع یاری می دهند.

کرامت در اندیشه اسلامی

از نگاه برخی از متفکرین اسلامی «کرامت» دارای دو بُعد سلبی و ایجابی می باشد، بُعد سلبی کرامت مفهومی به نام «نزاهت» است و بُعد ایجابی کرامت مفهومی تحت عنوان «نیل به اعتلاء و بلندی» که در برخی روایات از این بُعد به «مبادرت» تعبیر شده است، «ممکن است کسی از دنیا نزاهت داشته باشد و به دنائت آلوده نباشد، اما به کرامت نرسد. ولی خدای سبحان می خواهد انسان به مقام مکرمین راه پیدا کند. یعنی بفهمد پستی چیست؟ و چیزهایی که انسان را پست می کنند، کدامند؟ و بداند که از آن ها چگونه نجات پیدا کند؟ وقتی از نقص رهید، چگونه به کمال برسد؟ چون اگر به کمال نرسد، کریم نخواهد شد. تنها نجات از نقص، انسان را کریم نمی کند …اگر کسی از دنیا نجات پیدا کرد، تازه به صفت سلبی کریم رسیده است و کریم غیر از صفت سلبی یعنی نجات و نزاهت از پستی طبیعت، یک وصف ایجابی هم دارد و آن نیل به اعتلاء و بلندی ماورای طبیعت است. اگر کسی فرومایه نبود، ممکن است کریم هم نباشد، چون فرومایگی و کرامت نقیض هم نیستند، بلکه اگر کسی فرومایه نبود و از اعتلای روحی هم برخوردار بود، کریم است[۲۴]».
این بُعد از کرامت مورد توجه روایات نیز هست برخی از روایات اساساً کرامت را به نزاهت معنا کرده اند در کتاب شریف غررالحکم روایتی از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل شده است، که ایشان می فرماید: إنما الکرم التنزّه عن المعاصی[۲۵]؛ همانا کرامت نزاهت از بدی هاست. یا در روایت دیگری می فرمایند: الکریمُ من تجنَّب المحارمَ و تنزَّه عن العیوبِ[۲۶]؛ کریم کسی است که از محرمات اجتناب کند و از عیوب پاک باشد[۲۷]. از این دو روایت اخیر رابطه مستقیم بین نزاهت و کرامت فهمیده می شود. با بیان فوق این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز بهتر فهمیده می شود که فرمود: وَ لَا تُسَمُّوا الْعِنَبَ الْکَرْمَ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ هُوَ الْکَرْمُ[۲۸]… «به انگور «کَرم» نگویید همانا این مؤمن است که «کَرم» است» برخی گفته اند «به این دلیل به انگور «کَرم» گفته می شد که از آن شراب گرفته می شد و شخص در حال مستی به راحتی بذل و بخشش می کرد، اما رسول خدا مؤمن را به این نام اَولی دانست»[۲۹] چون که ملاک واقعی کرامت از نظر قرآن تقواست، آنجا که می فرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ»(حجرات/۱۳) «در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست؛» به بیانی دیگر چون مردم نسبت انگور را با حالات (بخشش از روی مستی) هنگام مستی که نوعی «کرامتِ پنداری» در آن بود، مورد توجه قرار می دادند به آن «کَرم» می گفتند، اما رسول الله صلی الله علیه وآله وسلّم از این امر نهی فرمودند، و آنان را متوجّه «کرامت حقیقی» که توامِ با نزاهت است، کردند؛ که مؤمن دارای این گونه کرامتی است.
با توجه به این که در اکثر گفتگوهای پیرامون «کرامت انسان» سوالِ از منشاءِ کرامتِ انسان پاسخ در خوری دریافت نمی کند، اگر کرامت را به «نزاهت» تعریف کنیم چه بسا پاسخ این سوال نیز بهتر داده شود، به این بیان که «انسانی که از خصال بدی همچون کینه، بخل، حسادت، نزیه باشد او را کریم می نامیم ولی اگر انسانی دارای یکی از این اوصاف باشد چگونه او را کریم بنامیم؟ بلکه در این صورت به او می گوییم: اَکرِم نفسَک عن البخل او عن الحَسَد» پس می توان ادعا کرد تا نزاهت نباشد کرامت حاصل نمی شود و هر چه نزاهت بالاتر رود کرامت بالاتر می رود، بنابراین می توان گفت منشاء کرامت انسان نزاهت اوست.
آنچه بیان شد ناظر به رکن سلبی مفهوم کرامت بود؛ اما رکن ایجابی کرامت که همان نیل به اعتلاء و مبادرت بر انجام فضایل بود، نیز مبتنی بر روایاتی از امیرالمومنین علی علیه السلام است، از ایشان نقل شده است که فرمودند: لِلْکِرَامِ فَضِیلَهُ الْمُبَادَرَهِ إِلَى فِعْلِ الْمَعْرُوفِ وَ إِسْدَاءِ الصَّنَائِعِ[۳۰] از خصوصیات اهل کرامت، فضیلت مبادرت به انجام معروف و اعطاء دست رنج ها است. روایت ذیل در مورد برخی کرامت های خاص نیز مشعر به همین معنا است، امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: «المبادره إلى العفو من أخلاق الکرام[۳۱]». آنچه فیلسوف بزرگ اسلامی مرحوم فارابی به آن اشاره کرده است نیز ناظر به همین دو بُعد از مفهوم کرامت است ایشان در ذکر شرایط رئیس مدینه فاضله می گوید: «ان یکون کبیر النفس محباً للکرامه[۳۲]» «حاکم باید بزرگ منش و دوستدار کرامت باشد» و سپس در شرح آن می نویسد: «تکبُرُ نفسُه بالطَّبع عن کل ما یَشینُ من الامور و تَسْمُو نفسُه بالطَّبع الی الارفعِ منها[۳۳]» «نفس و روح حاکم باید بالطبع از هر چه او را زشت می کند پیراسته باشد، و به امور والا و بلند گرایش داشته باشد».

تعریف نهایی کرامت

اکنون پس از آنکه برایمان روشن شد که «کرامت» مفهومی فلسفی است و دانستیم که از جمله مفاهیم انتزاعی هست که با ملاک واحدی ولی به صورت شدید و ضعیف، بر همه افرادش صدق می کند، با ملاحظه ارکان این مفهوم، که در واقع همان منشاء انتزاع مفهوم «کرامت» است؛ کرامت را این گونه تعریف می کنیم: «نوعی بزرگی، حرمت، شرافت و ارزش وجودی[۳۴] است که از مرتبه وجودیِ یک موجود انتزاع می شود و این مرتبه وجودی، دارای دو رکن سلبی و ایجابی است، رکن سلبی عبارتست از نزاهت آن موجود از عیوبی که منافی کمالش می باشد، و رکن ایجابی عبارتست از آمادگی و میل و رغبت برای مبادرت به انجام چیزی یا پذیرش چیزی که مقتضای کمالش می باشد»، هر دو رکن فوق دارای مراتبِ مختلف شدید و ضعیف است، این معنا از کرامت بر همه مواردِ صدقِ واژه ی کرامت، قابل حمل است، و همین معنا را ملاک صدق کرامت می دانیم.
برخی بر اساس نظام معرفتی و ارزشی خاصّی که دارند ممکن است برای موجودی، یک مرتبه وجودی در نظر بگیرند، و از آن مرتبه وجودی خیالی، نوعی «کرامت» برای آن شیء انتزاع کنند، این تعریف شامل مفهوم کرامت از منظر ایشان نیز می شود؛ مانند برخی اقوام و گروه های دینی، که برای اصنافی از حیوانات، حرمت و کرامت خاصی قائلند همچنان که هندوها برای گاوها کرامت و احترام قائلند.

کرامت انسان

«کرامت انسان» از مفاهیمی است که بیش از همه ریشه در آیات شریفه قرآن کریم و احادیث ائمه هدی علیهم السلام دارد. اگر چه ما در ادبیات فلسفی نیز با تعابیری نظیر «ارزش انسانی»، «حرمت انسان»، و… مواجه هستیم اما هیچ یک از این تعبیرات حاوی گستره و قوام معنای «کرامت انسان» در قرآن و نگاه دینی نیست. قرآن تصریح می کند که: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً»، (اسراء/۷۰) و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم، و آنان را در خشکى و دریا (بر مرکبها) برنشاندیم، و از چیزهاى پاکیزه به ایشان روزى دادیم، و آنها را بر بسیارى از آفریده‏هاى خود برترى آشکار دادیم. علامه طباطبائی در تفسیر المیزان می فرمایند: این آیه و آیات شریفه قبل از آن، سیاق واحدی دارند، همه برای امتنان بر نوع بشر آمده اند و در آن، نعمت هایی که خداوند به نوع بشر و همه فرزندان آدم عنایت کرده است، ذکر می شوند؛ و این دالّ بر اینست که کرامتی که خداوند در این آیه ذکر کرده است شامل همه افراد بشر می شود و اختصاص به گروه خاصی ندارد.[۳۵] اشارات زیادی در روایات نیز وجود دارد دال بر اینکه انسان یا فرزندان آدم علی نبینا و آله وعلیه السلام دارای کرامت می باشند از آن جمله است این فرمایش امیرالمومنین علی علیه السلام: یا مالک… فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْقِ[۳۶]. «ای مالک …همانا مردمان دوگونه اند یا در دین با تو برادرند یا در خلقت با تو برابر». این فرمان علوی به مالک اشتر نیز اشاره به نوعی احترام مساوی بین شهروندان جامعه اعم از مسلمان وغیر مسلمان دارد این حرمت و توصیه به رعایت آن نیز نشان دهنده وجود نوعی «کرامت» در انسان است که از آن به «کرامت انسانی» تعبیر می شود.
با توجه به تعریفی که برای «کرامت» عرض کردیم اگر بخواهیم کرامت انسانی را تعریف کنیم می گوییم: «کرامت انسان» یعنی: «نوعی بزرگی، حرمت، شرافت و ارزش وجودی انسان که ازمرتبه وجودی انسان انتزاع می شود و یا برای او اعتبار می شود، آن مرتبه وجودی دارای دو بُِعد سلبی و ایجابی هست بُعد سلبی عبارتست از نزاهت انسان از عیوبی که منافی کمال اوست و بُعد ایجابی همان میل درونی و آمادگی برای انجام افعالی است که مقتضای کمال اوست و او را برای وصول به کمال نزدیک می کند».
این تعریف از کرامت بر «انسان در مرحله فطرت» قابل صدق است زیرا انسان به گونه ای خلق شده است که در مرتبه وجودی فوق قرار دارد و دارای دو رکن سلبی و ایجابی فوق نیز می باشد امام خمینی در این باره می فرمایند: حق تبارک و تعالی با عنایت و رحمت خود، به ید قدرت خود که طینت آدم اوّل را مخمّر فرمود، دو فطرت و جبلّت به آن مرحمت فرمود یکی اصلی و دیگری تََبَعی که این دو فطرت، بُراق سیر و رَفرَف عروج او است به سوی مقصد و مقصود اصلی؛ و آن دو فطرت، اصل و پایه جمیع فطریاتی است که در انسان مخمّر است و دیگر فطریات شاخه ها و اوراق آن است. یکی از آن دو فطرت که سِمَت اصلیت دارد، فطرت عشق به کمال مطلق و خیر و سعادت مطلقه است که در کانون جمیع سلسله بشر، از سعید و شقی و عالم و جاهل و عالی و دانی، مخمّر و مطبوع است؛ و اگر در تمام سلسله بشر، انسان تفحص و گردش کند و جمیع طوایف متشتته و اقوام متفرقه در عالم را تفتیش کند، یک نفر را نیابد که به حسب اصل جبلّت و فطرت، متوجه به کمال و عاشق خیر و سعادت نباشد… و دیگری از آن دو فطرت، که سمت فرعیت و تابعیت دارد، فطرت تنفّر از نقص و انزجار از شرّ و شقاوت است که این مخمّر بالعرض است، و به تبعِ آن فطرت عشق به کمال، تنفّر از نقص نیز مطبوع و مخمَّر در انسان است[۳۷]. فطرت عشق به کمال رکن ایجابی این مرتبه وجودی است و فطرت تنفر از شر و شقاوت رکن سلبی این مرتبه وجودی می باشد این نزاهت نیز مانند همه دارائیهای انسان از جانب خداوند به انسان افاضه شده است و خداوند انسان را نزیه آفرید تا بتواند به کمالات بیشتر و نزاهت فزونتری دست یابد. مانند اینکه وقتی سائل از انسان درخواستی می کند لازمه اینکه انسان بتواند دل از مال بکند نزاهت او از بخل و دلبستگی به اموال دنیا و ترس از فقر و هزاران نقص است اما این نزاهت درونی به تنهایی او را متصف به صفت کرامت نمی کند بلکه باید در صورت امکان به مقتضای کرامت که همان بخشش است نیز مبادرت کند در این صورت متصف به کرامت می شود.
همچنان که می دانیم کرامت یک مفهوم دارای مراتب است که برخی مصادیق آن در اوج و برخی از مصادیق دیگر در مراتب پایین تر هستند؛ و مطابق آیه کریمه «ولقد کرمنا بنی آدم»(اسراء/۷۰) همه فرزندان آدم از یک کرامت مشترک حداقلی برخوردارند که همان کرامت فطرت (فطری) است.

اقسام کرامت

چون واژه «کرامت» از واژگانی است که در موارد مختلف و با ملاک های مختلفی استعمال می شود لذا دسته بندی این مفهوم به اقسام مختلف به شفافیت فضای مباحث پیرامون «کرامت» کمک میکند؛ چه بسا این اقسام قسیم یکدیگر نباشند، زیرا ما به شیوه استقرائی این اقسام را یافته ایم از این رو برخی از این اقسام از جهت مصداقی متداخل هستند؛ اهم این تقسیمات عبارتند از:

۱-۶-۱٫ کرامت حقیقی

نظام حقوقی بین المللی حمایت از منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی و تعهدات دولت جمهوری اسلامی ایران- قسمت ۱۱

«مرکز پیدایش» به ناحیه جغرافیائی اطلاق میشود که گونه های گیاهی، اعم از اهلی یا
وحشی، ویژگی های خاص خود را برای اولین بار در آنجا پیدا کرده است.
«مرکز تنوع گیاهی» به ناحیه جغرافیائی اطلاق میشود که دارای تنوع ژنتیکی زیادی
برای گونه های گیاه زراعی در شرایط رویشگاه طبیعی باشد.
ماده ۳ – حیطه مشمول
این معاهده مربوط به منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی میباشد.
بخش ۲ – مقررات کلی
ماده ۴ – تعهدات کلی
هر یک از طرفهای متعاهد از مطابقت قوانین، مقررات و رویه های خود با تعهدات خویش
به گونه ای که در این معاهده مقرر شده است، اطمینان حاصل خواهد نمود.
ماده ۵ – حفاظت، اکتشاف، جمع آوری، شناسائی، ارزیابی و مستند سازی منابع ژنتیکی
گیاهی برای غذا و کشاورزی
۱ – هر طرف متعاهد با رعایت چارچوب قوانین ملی و با همکاری طرفهای متعاهد دیگر، در
صورت اقتضاء اتخاذ روش یکپارچه ای را برای اکتشاف، حفاظت و استفاده پایدار از
منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی ترغیب خواهد کرد و بویژه در صورت اقتضاء
موارد زیر را انجام خواهد داد:
(الف) – بررسی و تهیه فهرست منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی با در نظر
گرفتن وضعیت و درجه تنوع در جمعیت های موجود از جمله آنهائی که دارای استفاده
بالقوه هستند و در صورت امکان، ارزیابی تهدیدهایی که منوجه آنهاست؛
(ب) – ترغیب جمع آوری منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی و اطلاعات مربوط به
آن دسته از منابع ژنتیکی گیاهی که در معرض تهدید قرار دارند یا دارای استفاده
بالقوه هستند؛
(ج) – در صورت اقتضاء ترغیب یا حمایت از تلاش زارعین و جوامع محلی برای مدیریت و
حفاظت منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی خود در مزرعه؛
(د) – ترغیب حفاظت در رویشگاه طبیعی خویشاوندان وحشی گیاهان زراعی و گیاهان وحشی
برای تولید غذا از جمله در مناطق حفاظت شده از جمله و بویژه از طریق حمایت از
تلاشهای جوامع بومی و محلی.
(ه) – همکاری در ترغیب توسعه نظام کارآمد و پایدار حفاظت در خارج از رویشگاه
طبیعی، با توجه لازم به ضرورت مستند سازی، شناسائی، احیاء و ارزیابی به گونه ایمناسب و ترغیب توسعه و انتقال فناوری های مناسب برای این منظور از نظر اصلاحاستفاده پایدار از منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی؛
(و) – پایش قوه نامیه، درجه تنوع و پایداری ژنتیکی مجموعه های منابع ژنتیکی گیاهی
برای غذا و کشاورزی.
۲ – طرفهای متعاهد در صورت اقتضاء در مورد به حد اقل رساندن یا در صورت امکان حذف
تهدیدهائی که متوجه منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی است، اقدام خواهند
نمود.
ماده ۶ – استفاده پایدار از منابع ژنتیکی گیاهی
۱ – طرفهای متعاهد سیاستها و اقدامات قانونی مناسب را در جهت ترغیب استفاده پایدار
از منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی توسعه داده و تداوم خواهند بخشید.
۲ – استفاده پایدار از منابع ژنتیکی گیاهی برای غذا و کشاورزی میتواند موارد زیر
را شامل شود:
(الف) – اتخاذ سیاستهای عادلانه کشاورزی که بطور مناسب توسعه و نگهداری سیستم های
متنوع زراعی را که استفاده پایدار از تنوع کشاورزی و زیستی و منابع طبیعی دیگر را
بهبود میبخشد، ترغیب میکند؛
(ب) – تقویت تحقیقاتی که تنوع زیستی را در جهت منافع کشاورزان یا به حد اکثر
رساندن تنوع داخل و بین گونه ای خاص بهبود بخشیده و حفاظت میکند، بویژه کشاورزانی
که انواع خود را ایجاد و استفاده میکنند و اصول اکولوژیک را در حفظ حاصلخیزی خاک و
مبارزه با بیماریها، علفهای هرز و آفات بکار میبندند؛
(ج) – در صورت اقتضاء توسعه تلاشهای اصلاح نباتات با مشارکت کشاورزان بویژه در
کشورهای در حال توسعه، که توان ایجاد انواع سازگار با شرایط اجتماعی، اقتصادی و
اکولوژیکی از جمله مناطق کم بازده، را تقویت میکند؛
(د) – توسعه بنیان ژنتیکی گیاهان زراعی و افزایش دامنه تنوع ژنتیکی قابل دسترس

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

بررسی عوامل مرتبط با فرآیند تصمیم گیری خریداران کالاهای لوکس در شهر مشهد- قسمت ۲۴

در مرحله تجزیه و تحلیل آنچه مهم است این است که محقق باید اطلاعات و داده ها را در مسیرهدف تحقیق، پاسخگویی به سوالات و ارزیابی سوالات و فرضیه های خود، جهت داده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.(حافظ نیا،۳۰۵:۱۳۸۷)
داده های این تحقیق پس از ورود به کامپیوتر با بهره گرفتن از نرم افزارهای مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و هدف از تحلیل داده ها تقلیل آنها و تبدیل آنها به شکل قابل فهم و تفسیر است به نحوی که ، پژوهشگر بتواند روابط بین متغیرهای تحقیق را مورد آزمون قرار دهد.
برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده در این پژوهش هم از روش آمار توصیفی و هم از روش آمار استنباطی استفاده شده است.
در ابتدا به کمک روش های آمار توصیفی، به بررسی متغیرهای جمعیت شناختی، مانند: جنسیت، وضعیت تاهل، سن،تحصیلات پرداخته می شود. که برای تجزیه و تحلیل داده ها در این قسمت از از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۱۹ استفاده می کنیم.
سپس برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش در سطح استنباطی داده ها ، از نرم افزار لیزرل استفاده می کنیم.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

۳-۱۰-۱تحلیل عاملی

به منظور پی بردن به متغیرهای زیر بنایی یک پدیده یا تلخیص مجموعه ای از داده ها از روش تحلیل عاملی استفاده می شود.داده های اولیه برای تحلیل عاملی را به دو دسته کلی می توان تقسیم کرد:
مقاصد اکتشافی
مقاصد تاییدی
در تحلیل اکتشافی، پژوهشگر به دنبال بررسی داده های تجربی به منظور کشف و شناسایی شاخص های ویژه و نیز روابط جالب بین آنهاست، و این کار را بدون تحمیل هرگونه مدل معینی بر روی داده ها انجام می دهد.(هومن،۲۵۴:۱۳۸۸)
ویژگی ها و الزامات تحلیل اکتشافی به شرح زیر است:
این روش، مدل ساختار عاملی را تعیین می کند.
این روش بیشترین واریانس را تبیین می کند.
این روش فاقد فرضیه بوده و خود فرضیه ساز و تئوری ساز است.( کلانتری،۱۹۳:۱۳۸۷)
در تحلیل عاملی تاییدی، محقق مطالعه خود را بر مبنای ساختار عاملی از پیش تعیین شده ،دنبال می کند و در صدد است تا، صحت و سقم ساختار عاملی مجموعه ای از متغیرهای مشاهده شده را مورد آزمون قررا دهد. این تکنیک به محقق اجازه می دهد تا به آزمون این فرضیه که بین متغیرهای آشکار و سازه های نهفته، رابطه وجود دارد را مورد بررسی قرار می دهد. بنابراین بر اساس این تکنیک محقق ابتدا باید به تدوین مدل نظری اقدام کند تا در عمل بتواند آن را محک بزند. تحلیل عاملی تاییدی مورد ویژه ای از مدل معادلات ساختاری است که به ساختار کوواریانس یا مدل روابط ساختاری خطی نیز معروف است.(کلانتری،۱۹۰:۱۳۸۷)
تحلیل عاملی تاییدی دارای ویژگی هایی است که آن را از تحلیل عاملی اکتشافی متمایز می کند:
این روش براساس یک مدل از قبل طراحی شده دنبال می شود که مبتنی بر تئوری ها و مطالعات قبلی است.
در این روش تعداد عامل ها از قبل توسط محقق پیش بینی می شود.
در این روش از قبل مشخص می شود که کدام متغیر ها بر هر یک از عامل بار شده اند.
در این روش خطاها در مدل در نظر گرفته می شود.(کلانتری،۱۹۳:۱۳۸۷)

۳-۱۰-۲ تحلیل ماتریس کوواریانس

در تحلیل عاملی پس از تقلیل متغیرها به عامل از طریق گروه بندی متغییر هایی که بیشترین همبستگی یا همبستگی متوسط دارند، به تشکیل ماتریس کوواریانس پرداخته می شود. در این ماتریس واریانس در قطر اصلی ماتریس قرار می گیرد و هر کدام از آنها نشان دهنده کووایانس هر متغیر با خود آن متغیر است.
بقیه قسمت های ماتریس (به جز قطر اصلی) مقادیر کوواریانس را نشان می دهد. آماره کوواریانس رابطه موجودبین دو متغیر را نشان می دهد.اگر بین متغیرها ارتباط خطی مثبت وجود داشته باشد، کوواریانس مثبت و اگر این ارتباط بین متغیرها عکس باشد، کووایانس منفی و اگر ارتباط خطی بین متغیرها وجود نداشته باشد، کوواریانس صفر خواهد بود.(کلانتری،۳۹:۱۳۸۷)
همچنین ماتریس هبستگی دارای جدولی است که در آن همه متغیر ها بصورت سطر و ستون نوشته شده اند. همبستگی بین هر متغیر با متغیر دیگر در محل تقاطع سطر و ستون مربوط نشان داده می شود. سپس متغیر های دارای بیشترین همبستگی درون یک عامل قرار می گیرند.(دلاور،۲۷۷:۱۳۸۵)

۳-۱۰-۳ مدل معادلات ساختاری[۴۶]

یک مدل معادلات ساختاری کامل از دو مولفه تشکیل شده است:
یک مدل ساختاری که ساختار علی خاصی را بین متغیر های مکنون مفروض می دارد.
یک مدل اندازه گیری که روابطی را بین متغیر های مکنون و متغیرهای نشانگر (اندازه گیری شده) تعریف می کند.(خاکی،۳۳۹:۱۳۸۹)
متغیرهای مکنون در مدل معادلات ساختاری به دو دسته برون زا و درون زا تقسیم می شوند. متغیرهای برون زا ، متغیر هایی هستند که علت تغییرات آنها در مدل منظور نشده و خارج از مدل است. متغیرهای درون زا، متغیرهایی هستند که تغییرات آنها توسط متغییرهای موجود در مدل پیش بینی شده است.(خاکی،۲۳۹:۱۳۸۹)
مدل یابی معادله ساختاری یک تکنیک تحلیل چند متغیری بسیار کلی و نیرومند از خانواده رگرسیون چند متغیری و به بیان دقیق تر بسط مدل خطی کلی است که به پژوهشگر امکان می دهد مجموعه ای از معادلات رگرسیون را بصورت همزمان مورد آزمون قرار دهد. این تکنیک یک رویکرد آماری جامع برای آزمون فرضیه هایی درباره روابط بین متغیرهای مشاهده شده و مکنون استکه گاه تحلیل سازی کوواریانس، مدل یابی علی و گاه نیز لیزرل نامیده شده است.(هومن،۱۱:۱۳۸۸)
مدل معادلات ساختاری بر پایه فرضیه هایی درباره وجود رابطه علی بین متغیرها مدل های علی را با دستگاه معادله خطی آزمون می کند. بدین ترتیب مدل معادلات ساختاری روابط نظری بین شرایط ساختاری معین و مفروض را می آزماید و برآورد روابط علی میان متغیرهای مکنون(مشاهده نشده) و نیز روابط میان متغیرها اندازه گیری شده ( مشاهده شده) را امکان پذیر می سازد. متغیر های مستقل که فرض برآن است بدون خطا اندازه گیری می شوند متغیرهای برونزا یا جریان دهنده و متغیرهای ئابسته یا میانجی ، متغیرهای درونزا یا جریان گیرنده نامیده می شود.(هومن،۱۹:۱۳۸۸)
متغیرهای مشاهده شده بصورت مستقیم، توسط پژوهشگر اندازه گیری می شوند در حالی که متغیر های مکنون به گونه مستقیم اندازه گیری نمی شوند ، بلکه بر اساس روابط یا همبستگی های بین متغیرهای اندازه گیری شده استنباط می شوند.
در مدل معادلات ساختاری روابط بین متغیرهای مشاهده شده و مشاهده نشده را با بهره گرفتن از نمودار مسیر نشان می دهند. این نمودار که نقش اساسی در مدل یابی ساختاری بازی می کند مانند فلوچارت های رایانه ای است که متغیرهایی را که با خطوط بیانگر جریان علی به هم متصل شده اند نشان می دهد.نمودار مسیر را می توان به عنوان وسیله ای برای نمایش این مطلب در نظر گرفت که کدام متغیر ها موجب تغییراتی در متغیرهای دیگر می شود. همه متغیرهای مستقل دارای پیکانهایی هستند که به سوی متغیر وابسته نشانه می روند.ضریب وزنی بالای پیکان قرار می گیرد.(هومن،۱۹:۱۳۸۸)

۳-۱۰-۴ شاخص های برازندگی[۴۷] مدل

شاخص های متفاوتی جهت تعیین برازندگی مدل با واقعیت وجود دارد ،به طور کلی این شاخص ها به سه دسته تعلق دارند : مطلق، نسبی و تعدیل یافته. شاخص های مطلق به واریانس خطا یا واریانس تعدیل شده می پردازندکه پس از برازش مدل باقی می ماند. شاخص های نسبی ، درباره مقایسه یک مدل با مدل های ممکن دیگر می پردازند و در نهایت شاخص های تعدیل یافته به این مطالب می پردازند که مدل مورد نظر چگونه برازندگی و صرفه جویی را باهم ترکیب می کند، یعنی در عین داشتن برازندگی خوب از گستردگی بدون دلیل مدل نیز جلوگیری می شود.

۵-۱۰-۳مجذور کا [۴۸]

وقتی حجم گروه نمونه برابر ۷۵ تا ۲۰۰ باشد ،مقدار مجذور کای یک اندازه معقول برای برازندگی است. اما
برای مدل هایی با n بزرگتر، مجذور کای تقریباً همیشه از لحاظ آماری معنی دار است. علاوه بر این ، مجذور برای مدل هایی با n بزرگتر، مجذور کای تقریباً همیشه از لحاظ آماری معنی دار است. علاوه بر این ، مجذور کای تحت تاثیر مقدار همبستگی های موجود در مدل نیز است . هرچه این همبستگی ها زیادتر باشد، برازش ضعیف تر است.(هومن،۴۱:۱۳۸۸)

۶-۱۰-۳ نسبت  به درجه آزادی

در مورد معنی دار شدن اندازه مجذور کا، درجه آزادی به عنوان اندازه هایی که می توان بر اساس آن بزرگی یا کوچکی  را سنجید، مطرح می شود. هر چند این شاخص فاقد یک معیار ثابت برای الگوی قابل قبول است ، اما اندازه گیری کوچکتر از ۲ معمولاً به عنوان شاخص مطلوب برای نیکویی برازش در نظر گرفته می شود.(هومن،۴۱:۱۳۸۸)

۷-۱۰-۳ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب[۴۹]

این شاخص که بصورت اعشاری گزارش می شود، مبتنی بر پارامتر غیر مرکزی است. اگر  کوچکتر از درجه آزادی باشد ، ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب برابر صفر بدست می آید. این شاخص برای مدل های خوب برابر ۰۵/۰ یا کمتر است. مدل هایی که ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب آنها ۱۰/۰ یا بیشتر باشد برازش ضعیفی دارند . برای این شاخص می توان فاصله اعتماد محاسبه کرد. ایده آل آن است که حد پایین فاصله اعتماد نزدیک به صفر باشد و حد بالایی آن خیلی بزرگ نباشد.(هومن،۱۳۸۸:۴۲)

۸-۱۰-۳ ریشه مجذور میانگین باقی مانده[۵۰]

معیاری است برای اندازه گیری متوسط باقیمانده ها و تنها در ارتباط با اندازه واریانس ها و کووایانس ها قابل تفسیر است. بطور معمول این معیار هر قدر کوچکتر باشد حاکی از برازش بهتر است. (هومن،۴۲:۱۳۸۸)

۳-۱۰-۹ شاخص نکویی برازش[۵۱]

این اندازه تحت تاثیر حجم نمونه است و می تواند برای مدلهایی که به گونه ضعیفی فرمول بندی شده اند بزرگ باشد . کمیت این شاخص از صفر تا یک متغیر است . اندازه یک نشان دهنده برازندگی کامل داده ها با الگو و
و صفرنشان دهنده عدم برازندگی است . هر چه این مقدار به یک نزدیکتر باشد نکویی برازش الگوبیشتر است و هرچه به صفر نزدیک تر نکویی برازش کمتر است .(هومن،۴۲:۱۳۸۸)

۳-۱۰-۱۰شاخص تعدیل یافته نیکویی برازش[۵۲]