دانلود پایان نامه ارشد: جستجوی تجربه مددجویان از اقامت در کانون اصلاح و تربیت استان تهران

بزهکاری اطفال و نوجوانان به عنوان یکی ازمشکلات بزرگ جوامع کنونی جهان می باشد . اگر این معضل در سال های گذشته صرفا ویژه کشورهای پیشرفته صنعتی محسوب می گشته ، هم اکنون با توسعه صنعت در ممالک جهان و یا انتقال عوارض آن و گسترش شهر نشینی در دنیا ، این پدیده جهانی شده است . بزهکاری اطفال پدیده جدیدی نیست . چرا که بررسی تاریخ ، حکایت از آن دارد که در گذشته نیز جوامع باستانی با این عارضه آشنایی داشته اند . اهمیت این پدیده به حدی بوده که در قوانین دیرینه بسیاری از ممالک ، مقررات ویژه ای برای این دسته از مجرمین پیش بینی شده بود. قوانین سال 306 قبل از میلاد مسیح در روم ، مقررات حاکم در ایران باستان ، ضوابط دین زرتشت و قوانین جزایی یونان با پیش بینی موازین خاصی برای کودکان خردسال و نوجوانان ، رژیم جزایی آن ها را از بزرگسالان تفکیک نموده بودند . در تمامی این نظام ها برای اطفال بزهکار مجازات های خفیف تری نسبت به بزرگسالان در نظر گرفته شده بود . سیستم کیفری اسلام نیز با بنیاد نظامی نو در این زمینه برخوردی مترقی و مناسب با بزهکاری کودکان به عمل آورد . در این نظام کودکان از نظر جزایی تا سن بلوغ شرعی فاقد مسوولیت کیفری می باشند ( 1 ) . تا قبل از شروع و گسترش نهضت های حمایتی درباره اطفال بزهکار ، نگاهداری در موسسات شبانه روزی اکثرا تنها راه حل برای تربیت این دسته از اطفال و نوجوانان به شمار می رفت و این موسسات به صورت دارالتادیب ها ، اغلب با روشی خشن و دور از انعطاف و ملایمت اداره می شد و سیستم شدید انضباطی آن تفاوت های زیادی با زندان های بزرگسالان نداشت . ولی هر اندازه که مسایل مربوط به اطفال مورد بررسی و توجه بیشتر قرار گرفت و رژیم های قضایی اطفال تغییر و تحول یافت روش های تربیتی و حمایتی نیز که آخرین و مهم ترین مرحله درمانی و پیشگیری از بزهکاری در این سلسله مراتب بود اهمیت بیشتری پیدا کرد به نحوی که در جوامع پیشرفته و در حال توسعه تلاش می شود  اکثر موسسات تربیتی شباهتی با دارالتادیب های گذشته نداشته باشند و در موسسات تربیتی سعی بر این است که پیشرفته ترین روش های تربیتی به مرحله اجرا در آیند و تا آن جا که میسر است نیاز ها و کمبود های کودکان و نوجوانان ناسازگار و بزهکار برآورده و تامین شود ( 2 ).

2-1- بیان مسئله

امروزه اکثر مکاتب بزرگ تربیتی بر این عقیده استوارند که تربیت و پرورش انسان از بدو تولد آغاز می شود ، سپس طی دوره های بعدی در خانواده ، مدرسه و … تا هنگام ورود به اجتماع مراحل نهایی و کمال خود را سپری می کند و در ادامه توصیه می نمایند که برای حفظ و بقای جامعه و ممانعت از انحطاط و نابسامانی آن باید در تربیت اعضای جامعه نهایت دقت و توجه لازم را مبذول داشت ، حال چنان چه برحسب اتفاق یا علل و عوارض مختلفی مانند نقایص جسمی و روانی ، نامساعد بودن شرایط محیط تربیتی و یا سایر عوامل ، افرادی یافت شوند که نتوانند خود را با نظم اجتماع هماهنگ سازند و با ارتکاب جرایم و رفتار های انحرافی آرامش و نظم حاکم را مختل کنند ، جامعه موظف است تدابیر لازم را به منظور اصلاح و تهذیب مجدد آنان و یا به اقتضای شرایط ، تنبیه و طرد فرد خاطی ، اتخاذ نماید ( 2  ) . در این راستا مسوولیت جامعه در قبال کودکان و جوانان بزهکار به مراتب سنگین تر از مجرمین بزرگسال است . طبق مقررات بیژینگ[1]، اطفال ، مشمول اقدامات تامینی و تربیتی هستند و نه مستحق مجازات ( 3 ) و ( 4 ) . بنابراین  چنانچه در اصلاح و تربیت و یا درمان کودکان و نوجوانان سهل انگاری شود و متناسب با شرایط سنی و ویژگی های خاص دوران نوجوانی نباشد ، معضلی جبران ناپذیر خواهد شد مضاف بر مشکلات جاری جامعه ؛ که هیچ کس از گزند این مصیبت در امان نخواهد بود و بی توجهی مسوولین در این باره گره این مشکل اجتماعی را کورتر

 

پایان نامه و مقاله

 خواهدکرد.  زیرا مطالعات متعددی نشان داده است که اکثر مجرمین حرفه ای خطرناک از میان کسانی هستند که اولین جرم خویش را در سنین طفولیت و نوجوانی مرتکب شده اند ( 5 ) . شیوع جرم و کجروی اجتماعی در نوجوانان برای خانواده ، جامعه و برنامه ریزان اجتماعی ، زنگ خطر جدی خواهد بود چرا که اغلب گرایشات ، آرمان ها و تعیین اهداف زندگی آدمیان در مرحله نوجوانی ، در شرف تکوین قرار می گیرد و در صورتی که گرایش به انحراف به هر علتی در نوجوان پدیدار گردد ، می تواند در آینده او را به جنایتکاری خطرناک مبدل سازد که زیان های هنگفت و شاید جبران ناپذیری را بر پیکره و سامان اجتماعی وارد نماید ( 6 ) . دشوار ترین دوران حیات انسان از نظر تربیتی ، دوره نوجوانی است . این دوره مرز مشخصی ندارد اما تقریبا حدود سنی 12 تا 18 سال را در برمی گیرد و به لحاظ تحصیلی منطبق بر دوره راهنمایی و دبیرستان است . بیشترین مشکلات تربیتی در این دوره پیش می آید  و غالبا در همین دوره است که فرزندان یا از دست می روند و یا در مسیر سعادت گام می نهند . در این دوره که مرحله گذار از کودکی به جوانی اطلاق می شود ، از یک سو نوجوان در حال هجرت از وابستگی های دوران کودکی است و از سوی دیگر توانایی لازم جهت حل بسیاری از مسایل را ندارد و همین نوسان فکری و روانی در او درماندگی ، تزلزل و گاه پریشانی و ابهام ایجاد می کند و آرامش روانی را از او سلب می نماید ( 7 ) . نوجوانی زمان کشف یا به عبارت بهتر آگاهی از ارزش های فرهنگی ، اجتماعی و معنوی است . به دلیل عدم تکامل شخصیتی و شکل نگرفتن نگرش شخص نوجوان نسبت به زندگی ، کشمکش ها و تعارض های ناشی از این آگاهی ، حالتی از انقلاب و بحران را برای نوجوان به وجود می آورد و به همین دلیل از او موجودی نسبتا شکننده می سازد که متاثر است از آن چه که او را احاطه کرده  ( 8 ) . شناخت ویژگی های دوران نوجوانی لزوم توجه به این گروه به خصوص نوجوانان بزهکار را دوچندان می کند . نوجوان به خاطر تحولات زیستی ، روانی و اجتماعی دارای نیاز ها و انتظاراتی است که در صورت عدم توجه مناسب ، احتمالا منجر به بروز رفتار های ضد اجتماعی و انحرافی از جمله اختلال سلوک ، پرخاشگری ،گریز از مدرسه ، وندالیسم  و بزهکاری می شود ( 9 ) . رفتار انحرافی نوجوانانی که هنوز به سن قانونی نرسیده اند ، بزهکاری نامیده می شود و نوجوانان مرتکب به این رفتار ها را بزهکار می نامند ( 9) . اصطلاح بزهکار به افرادی اطلاق می شود که اعمالی خلاف هنجارها ، قانون یا موازین مذهبی جامعه انجام داده اند . با توجه به این نکته که این احکام در جوامع گوناگون متفاوت است ، فرد متخلف در یک جامعه ممکن است در جوامع دیگر از تخلف بری باشد . در ایران بزهکاری به کل جرایمی گفته می شود که در صورت ارتکاب ، به موجب قصاص ، دیات ، حدود و تعزیرات دارای مجازات هستند  (10) . و نیز اصطلاح طفل بزهکار به کسی گفته می شود که مرتکب عملی گردد که قانون یا شرع ارتکاب آن را منع کرده است و یا ترک عملی که انجام آن را واجب و لازم دانسته ، چنین کسی در اسلام گنهکار و مجرم شناخته می شود و اگر توبه نکند باید مجازات شود چه برای جرمش حد و حکم مشخصی تعیین شده یا نشده باشد و در صورت دوم به دستور حاکم شرع و مجتهد جامع الشرایط و مرجع صلاحیت دار تادیب و تعزیر می شود ( 4 ) . همچنین در ماده 26 قانون راجع به مجازات اسلامی مقرر شده : (( اطفال در صورت ارتکاب جرم مبری از مسوولیت کیفری هستند و تربیت آنان به نظر دادگاه به عهده سرپرست اطفال و عندالاقتضاء کانون اصلاح و تربیت می باشد . )) در تبصره یک همین ماده طفل بزهکار را مشخص ساخته و می افزاید (( منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد )) (4) . بزهکاری کودکان و نوجوانان و شرایط خاص اصلاح و تربیت آن ها با توجه به شرایط سنی و اجتماعی و علل و انگیزه های غالبا متفاوت بزهکاری در این قشر با سایر مجرمان بزرگسال ، توجه کارشناسان رفاه اجتماعی ، حقوق دانان  ، مددکاران و روانشناسان اکثر جوامع را برانگیخته و در نهایت موجب شده است که تمهیداتی جهت نگهداری اصلاح و تهذیب کودکان و نوجوانان معارض قانون با قوانین و ضوابط ویژه در نظر گرفته شود (11) . در کشور ما به استناد ماده 49 قانون مجازات اسلامی و تبصره ماده 220 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان بزهکار زیر 18 سال تمام ، در ایران در دادگاه های اطفال صورت می گیرد و از سوی مراجع قضایی برای اصلاح و تربیت به کانون های اصلاح و تربیت فرستاده می شود ( 6 ) . طبق ماده 18 آیین نامه قانونی و مقررات اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور ،کانون مزبور چنین تعریف شده است (( کانون اصلاح و تربیت مرکزی است جهت نگهداری ، اصلاح ، تربیت و تهذیب اطفال غیر بالغ و بزهکار یا بزهکارانی که کمتر از 18 سال سن داشته باشند[2] )) (12) . اولین کانون اصلاح و تربیت کشور در استان تهران در سال 1347 با مطالعه ساختار و مدل کانون های چندین کشور تاسیس گردید  (11) . روند ساخت کانون های اصلاح و تربیت در سراسر کشور با الگوگیری از کانون اصلاح و تربیت استان تهران ادامه یافت ، به طوری که در سال 1392 ، 29 استان کشور ، دارای کانون اصلاح و تربیت شدند و نوجوانان بزهکار در استان های فاقد کانون اصلاح و تربیت ( 2 استان سمنان و آذربایجان شرقی ) در بند جوانان زندان استان مورد نظر نگهداری می شوند ( 13 ) . افزایش تعداد کانون های اصلاح و تربیت در سراسرکشور علاوه بر اینکه حکایت از افزایش بی شمار اطفال بزهکار درکشور دارد ، نشان دهنده ی افزایش توجه به این گروه ویژه از نوجوانان نیز می باشد . بررسی آمار مربوط به ورود اطفال و نوجوانان بزهکار به کانون های اصلاح و تربیت در کل کشور حکایت از رشد چشم گیری در این زمینه دارد و ادامه این روند می تواند بسیار نگران کننده باشد . آمار نشان می دهد  در سال 1388 تعداد ورود به کانون های اصلاح و تربیت در کل کشور در گروه سنی زیر 12 سال ، 33 نفر و در سال 1389 ، 56 نفر بوده است . همچنین در سال 1388 تعداد نوجوانان بزهکار راه یافته به کانون در گروه سنی 12- 18سال ، 9127 نفر و همین آمار در سال 1389 به 12606 نفر افزایش یافته است ؛ سپس در سال 1390 تعداد 11168 نفر و در سال 1391 ، تعداد 12141 نفر مددجو به کانون های اصلاح و تربیت سراسر کشور فرستاده شدند ( 13 ) . از نظر اولویت جرایم نوجوانان بزهکار درکشور باید ابراز داشت که ، بالاترین فراوانی به سرقت  و اخاذی اختصاص یافته است با رقم 86/27 %  ، اولویت دوم ضرب و جرح و نزاع است با رقمی برابر 94/17 % ، مواد مخدر و اعتیاد 89/11 % ، رابطه نامشروع 56/9 % و ورود و اقامت غیر مجاز اتباع افغان بارقمی معادل 38/7 %  آخرین اولویت جرایم نوجوانان در کشور می باشد و آمار 37/25 % نیز به سایر جرایم اختصاص یافته است .  از میان کل ورودی ها به کانون اصلاح و تربیت 10 % به دختران و باقی آمار به پسران اختصاص دارد ( 13 ) . میانگین بازگشت مجدد نوجوانان به کانون های اصلاح و تربیت سراسر کشور ، طی یک روند 10 ساله (1390 – 1380 ) ، 15 % و این آمار در مورد کانون اصلاح و تربیت استان تهران  ، 20 % بوده است[3] . همچنین بررسی آمار زندانیان در کل کشور طی یک روند 20 ساله ( 1379 – 1359 ) و مقایسه آن با رشد جمعیت در همین محدوده زمانی بسیار تامل برانگیز است . آمار سازمان زندان ها نشان می دهد که جمعیت زندانیان ( بزرگسال و نوجوان ) در کل کشور  در سال 1359 ،400/22  نفر و جمعیت کشور 000/000/35 نفر بوده است و در سال 1379 ، جمعیت زندانیان در کل کشور به 000/240 نفر رسیده در حالی که جمعیت کل کشور به 000/000/70  نفر رسیده بود به عبارتی جمعیت کل کشور طی این 10 سال 2 برابر شده در حالی که جمعیت زندانیان در کل کشور ، بالغ بر 10 برابر شده بود ( 13 ) . سالانه به طور میانگین 000/700 نفر وارد زندان های سراسر کشور می شوند از این تعداد ، به طور تقریبی 1 % سابقه اقامت در کانون های اصلاح و تربیت را در پیشینه خود داشته اند . 7 /6  % جمعیت کل زندانیان کشور زیر 25 سال هستند یعنی از هر 1000 نفر زندانی ، 67 نفر زیر 25 سال سن دارند . همچنین طبق آمار ،  2/1 % جمعیت کل زندانیان را افراد زیر 20 سال تشکیل می دهند یعنی از هر 1000 نفر زندانی که به زندان ها ورود پیدا می کنند ، 12 نفر زیر 20 سال هستند(13 ) . شایان ذکر است ، مقایسه ی آمارهای کشور های مختلف در این مورد اصولا جایز نیست ، زیرا اولا- اصطلاح جرایم اطفال در بعضی کشور ها فقط شامل جنایات ارتکابی توسط کودکان می شود ولی در بعضی دیگر از کشور ها ، این مفهوم کل جرایم و حتی هر نوع رفتار ضد اجتماعی قابل سرزنش را در برمی گیرد . ثانیا –  برخی از آمارها کلیه اطفال توقیف شده توسط پلیس را ذکر می نماید ، حال آن که در بعضی از کشور ها اطفال اعزام شده به دادسرا و در برخی دیگر اطفالی که توسط دادگاه ها مورد حکم واقع شده اند ، منعکس گردیده است . ثالثا – اختلافاتی که از لحاظ تعیین حد سنی اطفال صغیر در کشور های مختلف وجود دارند ، نیز مشکلی است که مزید بر علت شده و قیاس آمارهای منتشره در این مورد را بی فایده می سازد . به عنوان مثال آمار بزهکاری کشور بلژیک مربوط به مجرمین 6 تا 16 ساله است و حال آنکه آمار های کشور انگلستان مربوط به بزهکاران 8 تا 17 ساله و آمارهای کشور آلمان جوانان بزهکار در حیطه سنی 14 تا 18 ساله را در بر می گیرد  ( 14 ) .

افزایش نوجوانان بزهکار می تواند دلایل عدیده ای داشته باشد از جمله این موارد می توان به ناکارآمد بودن کانون های اصلاح و تربیت اشاره کرد . تحقیقات نشان داده است که زندانی شدن بزهکاران وضع را بدتر می کند و آن ها را دچار اختلالات روانی می کند و این موسسات کمک بسیار کمی در زمینه مسایل روانی ، تربیتی و شغلی می کنند و بیشتر نوجوانان را مستعد ارتکاب به اعمال مجرمانه در بزرگسالی می نمایند ( 8 ) . به‌نظر می‌رسد که بخشی از این افزایش محبوبیتِ گماردن نوجوانان بزهکار به مؤسسات نگهداری ، در نتیجة افزایش خشونت در میان برخی مجرمان نوجوان باشد. اما درعین‌حال، این امر، بازتاب این عقیدة سیاست‌گذاران است که بهترین رویکرد به جرایم نوجوانان «سختگیری» به مجرمان نوجوان می‌باشد. در حال حاضر بسیاری از کودکان و نوجوانان متهم به جرایم خشن، به این مکانها‌ فرستاده می‌شوند. بااین‌حال، امروزه نیز مانند گذشته، این نوع گماردن نه‌تنها در مورد نوجوانانی كه به جرایم خطرناك متهم و محاکمه شده‌اند بلکه در مورد آنهایی که به‌خاطر جرایم جزئی نیز متهم و محاکمه شده‌اند، اعمال می‌شود. در واقع، در بسیاری از موارد در مورد جوانانی اعمال می‌شود كه قراردادن‌ آنها در برنامه‌های جامعه‌محور می‌توانست به‌مراتب بهتر و کم‌هزینه‌تر ‌باشد. علی‌رغم تاریخچة طولانیِ مؤسسات نوجوانان و محبوبیت روز افزون آنها، شواهد چندانی دال بر اینكه حبس جوانان یک پاسخ اصلاحی مؤثر به جرایم نوجوانان می‌باشد، وجود ندارد     ( 15 ) .  پرن فر (1386 ) نشان داده است که علت ناموفق بودن بسیاری از برنامه ها و طرح های مداخله ای ، اطلاع نداشتن از ایده ها و بینش افرادی است که درگیر پروژه هستند (16) . با توجه به آمار مربوطه و مطالب ارایه شده سوالی که به ذهن متبادر می شود این است که فضای کانون اصلاح و تربیت به چه نحوی است ؟ تعاملات میان افراد در آن جا به چه صورت است که روند افزایشی در آمار اطفال بزهکار را به دنبال داشته ایم ؟ از این رو به نظر می رسد اگر تیغ پژوهش به لایه های درونی کانون اصلاح و تربیت کشیده شود شاید بتوان با اطلاعاتی که بدست می دهد ، در آینده الگوهای مداخله ای موثر تری طراحی کرد . بنابراین توجه به تجارب و نظرات کودکان و نوجوانان مستقر در کانون اصلاح و تربیت می تواند ، تجارب فردی (زوایای پنهان زندگی آن ها ) ، وجوه غیر انسانی و مشکلات و پیامدهای احتمالی زندگی در این گونه اماکن را که از دیده نظر صاحب نظران جا مانده است را روشن سازد؛ و به کار گیری آن به عملکرد هر چه بهتر این گونه مراکز تربیتی کمک بسزایی نماید .

[1]  Rules Beijing

در اجلاسی که از 14 تا 18 ماه می ، سال 1984 ، در بیژینگ ( پکن پایتخت چین ) تشکیل شد طرح لزوم رعایت حداقل مقررات دادرسی اطفال بزهکار تهیه گردید . طرح مذکور در دهمین کنگره سازمان ملل که در سال 1985 در میلان ( ایتالیا ) برگزار شد ، پس از بررسی و اصلاحاتی به تصویب رسید . در 25 نوامبر 1985 مجمع عمومی سازمان ملل مفاد آن را که به طرح (( بیژینگ )) معروف است تصویب و با ارسال آن به مقامات صلاحیت دار دول عضو ، به طور جدی خواستار اجرای مفاد این مقررات شد .

[2] طبق قانون جدید مجازات اسلامی مصوب سال 1392 ، از این پس کانون های اصلاح و تربیت سراسر کشور دارای مجوز نگهداری نوجوانان بزهکار تا سن 23 سالگی می شوند .

[3] بازگشت مجدد به معنی  بازگشت مددجو  در مدت زمان کمتر از 2 سال ، به کانون اصلاح و تربیت است .

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.