موضوع: "بدون موضوع"
دانلود پایان نامه ارشد: تجمع كوتاه مدت عناصر سنگین در اعماق مختلف خاك سطحی شهر سبزوار
جمعه 99/10/26
یکی از انواع آلودگی های محیط زیست، آلودگی خاک است. خاک به عنوان پالاینده طبیعت محسوب شده و به دلیل برخورداری از خواص فیزیکی، شیمیایی و زیستی علاوه بر اینکه تامین کننده مواد غذایی می باشد، خاصیت تصفیه کنندگی نیز دارد. در نتیجه تجمع هرگونه ماده ای که سبب کاهش قابلیت استفاده از خاک گردد، آلودگی خاک گویند. بر اثر فعالیت های مختلف انسانی مانند فعالیتهای معدنی، حمل و نقل، احتراق، مواد رنگی و… خاک دچار آلودگی می گردد.
خاک یکی از منابع ارزشمند طبیعت است که 95درصد از غذای انسان را تامین می کند. برنامه ریزی برای داشتن خاکی سالم و تولید کننده لازمه بقای انسان است. ورود مواد، ارگانیسم های زیستی یا انرژی به درون خاک سبب تغییر کیفیت خاک می شود همچنین خاک را از حالت طبیعی خود خارج کرده و میزان رشد و نمو گیاهان را کاهش می دهد)آلووی،1999 .(
آلودگی خاک در ایران در حد کشورهای پیشرفته نیست اما پیشرفت قابل توجه تکنولوژی و استفاده روزافزون انسان
از مواد و ابزار جدید صنعتی مخصوصا در فعالیت های معدنی و غیره، باعث ایجاد عوامل بالقوه ای در راستای آلودگی خاک ایران شده است. در دهه گذشته ورود آلاینده ها از جمله فلزات سنگین که در یک مقیاس وسیع، از منابع طبیعی و انسان-ساخت وارد محیط زیست می شود به مقدار زیادی افزایش یافته است. این عناصر می توانند با تجمع زیستی مخصوصا در خاک عوارض غیر قابل جبرانی را ایجاد نماید.
یكی از عمدهترین منابع تولید كننده این عوامل سنگهای معادن و غبارهای آتشفشانی میباشند ولی در كنار این ها انسان خود به اشكال مختلف مانند صنایع رنگرزی، آبكاری فلزات و باطری سازی در انتشار فلزات سنگین نقش دارد (زر افشان، 1371). شایان ذکر است که بررسی میزان این عناصر سنگین در مناطقی که انسان ها بیشتر با آن مربوط اند مانند محیط کار، محل سکونت، پارکها، زمین های کشاورزی و… از نظر مقایسهای میتواند باعث دریافت اطلاعات جامع تر و راه كار مناسبی در نحوه استفاده از این محیط ها و منابع موجود و بهینه کردن و ارتقاء سطح سلامتی انسان و بهبود محیط زیست پیرامون گردد.
شهرستان سبزوار به علت قرار داشتن در مسیر تهران-مشهد و مسیر جاده ابریشم محلی پر تردد و نیز به لحاظ جمعیتی و گسترش شهری دارای جایگاه ویژه ای در استان خراسان رضوی و نیز از نظر پیشرفت تکنولوژی و صنعت روند رو به رشدی را دارا می باشد که این عوامل باعث گردیده این منطقه از دیدگاه زیست محیطی مخصوصا از نظر آلودگی زیستی مورد اهمیت و بررسی قرار گیرد، لذا با توجه به اهمیت موضوع، مطالعه تجمع فلزات سنگین در خاک منطقه به منظور پایش بررسی میزان آلودگی، جهت ارائه راهکارهای مختلف با هدف کاهش این آلودگی ها و احیای کارکردهای از دست رفته این منطقه ضروری به نظر می رسد. از این رو در این تحقیق سعی بر آن شد تا با بررسی میزان آلودگی فلزات سنگین در شهرستان سبزوار، راهکارهای بهینه در جهت حفاظت از آن و نحوه کنترل ورود آلاینده های مختلف، بویژه فلزات سنگین به آن ارائه گردد.
1-1-1- اهداف تحقیق
– بررسی و تعیین میزان غلظت عناصر سنگین سرب، روی، مس، منگنز، کروم و نیکل در اعماق مختلف خاک های سطحی در فصول مختلف سال
– مقایسه تجمع غلظت عناصر سنگین مورد مطالعه در ایستگاه های مختلف با استفاده از شاخص های مختلف
– مقایسه میزان غلظت عناصر سنگین مورد مطالعه در منطقه مورد مطالعه با استانداردهای جهانی
– بررسی رابطه بین پارامترهای مورد مطالعه و میزان غلظت عناصر سنگین
– شناخت منایع آلاینده منطقه مورد مطالعه
2-1-1- فرضیات تحقیق
– میزان متفاوتی از غلظت عناصر سنگین در اعماق مختلف خاک های سطحی در فصول مختلف سال وجود دارد.
– شاخص های تجمع عناصر سنگین در ایستگاه های مختلف، نشان دهنده تجمع متفاوت عناصر در ایستگاه های مختلف می باشد.
– میزان غلظت عناصر سنگین در منطقه مورد مطالعه از استانداردهای جهانی بالاتر است.
– پارامترهای مورد مطالعه بر میزان غلظت عناصر سنگین تاثیر دارند.
3-1-1- سوالات تحقیق
– میزان عناصر سنگین نیکل، کروم، منگنز، روی، مس و سرب در منطقه مورد مطالعه چقدر میباشد؟
– آیا میزان عناصر سنگین نیکل، کروم، منگنز، روی، مس و سرب در مناطق منطقه مورد مطالعه با هم تفاوت دارد؟
– آیا میزان غلظت عناصر سنگین نیکل، کروم، منگنز، روی، مس و سرب در فصول مختلف با هم تفاوت دارد؟
– آیا میزان عناصر سنگین نیکل، کروم، منگنز، روی، مس و سرب در عمق های مختلف با هم تفاوت دارد؟
– آیا میزان عناصر سنگین نیکل، کروم، منگنز، روی، مس و سرب بین منطقه مورد مطالعه با منطقه بکر (حد استاندارد) تفاوت دارد؟
– در صورت اختلاف مقدار عناصر سنگین نیکل، کروم، منگنز، روی، مس و سرب با حد استاندارد چه راهکارهای باید انجام داد تا از لحاظ زیست محیطی و سلامتی انسان به سمت حد مطلوب پیش برود؟
2-1- آلودگی محیط زیست
آلودگی اصطلاحی است که معنای آن برای افراد گوناگون تفاوت می کند یک تعریف بخردانه می تواند این گونه بیان شود که آلودگی عبارت است از ” مقدار بیش از حد مجاز چیزی در مکانی نا مناسب”. این مطلب می تواند بطور کامل در بر گیرنده مواد طبیعی هم باشد.
تعریف سازمان بهداشت جهانی(WHO) از آلودگی این چنین است:
وجود موادی در بسترهای محیط زیست (آب، هوا، خاک) اعم از ذرات، مواد شیمیایی و بیولوژیکی به میزان شدت، حالت و مدتی که اثر نامطلوب بر سلامت انسان، حیوان و گیاه می گذارد و یا مانع استفاده بهینه از آن محیط گردد، آلودگی خوانده می شود.
از منابع آلودگی می توان به فرآوری و کاربرد فلزات اشاره نمود. فلزات گروه 10-14 جدول مندلیف در مقایسه با فراوانی آنها مصرف زیادی داشته و درجه های متغیری از مسمومیت زایی دارند. این عناصر ممکن است در حین معدنکاری و دیگر عملیات فرآوری به شکل انحلال پذیر و یا غبار در اتمسفر و یا بصورت ته نشست در خاک رها شوند. مثلا هنگام استخراج روی، آلودگی بسیار مسمومیت زای کادمیوم ممکن است رخ دهد زیرا اغلب با هم یافت می شوند.
دانلود پایان نامه ارشد: تحلیل جغرافیایی توزیع فضایی امکانات و خدمات شهری
جمعه 99/10/26
توسعه پایدار شهری را فراهم میآورد و نابسامانی در توزیع منطقهای و محلی باعث دوری مناطق و محلات از عدالت اجتماعی میگردد (نسترن، 1380: 145). از این رو در بند اول از چشمانداز برنامه جمهوری اسلامی در افق 1404 به ایجاد جامعه شهری توسعهیافته، بر عدالت اجتماعی، حفظ کرامت و حقوق انسانها تأکید شده است.
در جهت رسیدن تمامی ساکنان شهرها به صورت یکسان مبحث عدالت اجتماعی در فضای شهری به وجود میآید که عدم توجه به آن تبعات بسیار بدی همچون حاشیهنشینی و به دنبال آن ناهنجاریهای اجتماعی که شکلگیری حاشیهنشینی که معضل بزرگ جامعه ما میباشد و در شهرهای کلیه کشورهای جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه نمود عینی دارد و شکلگیری فضا در شهر را تحت تأثیر قرار میدهد و بسیاری از نابرابریهای اجتماعی در فضای شهرها ممکن است در اثر این عوامل باشد به وجود میآید و تراکم بیش از حد یک منطقه، توسعه یک جانبه شهرها، خالی از سکنه شدن برخی از محدودههای شهری، بورسبازی زمین و دهها مسئله و مشکل را در پی خواهد داشت (خوش روی، 1385: 2)، و از طرف دیگر وجود نابرابری در کیفیت زندگی، گروههای محروم را متوجه گروههای مرجع نموده و مشکلات دیگری را ایجاد میکند (.(Runicima,1972
با توجه به جمعیتپذیری امروزی شهرها و به وجود آمدن شکل تازهای از شهرها در قرن اخیر روشن است که علم جغرافیای شهری و برنامهریزی فضاهای شهری باید ابعاد و قلمروهای تازهای بیابد که یکی از ابعاد و موضوعات تازه که در بیست سال اخیر توجه اکثر دانشمندان این علم را به خود مشغول کرده، پرداختن به عدالت اجتماعی در مباحث شهری هست که از این نظر باید شهر با سیاستهای کشوری و جهانی پیوند داده شود (شکویی، 1373: 9) و شرایط داخلی شهرها که متأثر از شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر کشورهاست و در نتیجه همین شرایط است که کیفیت فضاهای شهری و سیاستهای برنامهریزی شهری معین میشود.
بنابراین نیاز اساسی شناخت ساخت فضای شهری است که ارزشهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و در رأس آنها توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد که در نتیجه این تحلیلها و بررسی معیارهاست که قدمی مؤثر در راه تحقق عدالت اجتماعی در جامعه برداشته خواهد شد. تحول در مفهوم فضا و توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری موافق با تغییر در نحوه برخورد با نظریه است. فضا، توزیع مناسب خدمات شهری و شهر بایستی به صورت پدیدهای جداگانه شناسایی و روابط مابین آنها مورد بررسی قرار گیرد به این ترتیب با دریافت مفهوم فضا، عدالت شهر و محیط خواهیم توانست به تحلیل رابطه فضای شهر و توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری دست یابیم. امروزه تغییرات اجتماعی سریعتر از تغییرات فیزیکی است و شهر از تغییرات اجتماعی تأثیر فوری میپذیرد،
بنابراین مطالعه و تحلیل تغییرات اجتماعی و اقتصادی و رابطه آن با ساخت فضایی شهر مورد تأکید در مباحث شهر و شهرسازی است به همین دلیل است که در چند سال اخیر پیشگامان جغرافیای شهری جدید ساخت داخلی شهرها را با توجه به عدالت اجتماعی(توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری) که متأثر از سیاستهای نظام حکومتی و اوضاع اجتماعی جامعه است به طور جدی مطالعه میکنند زیرا در شهرهای امروزی مسائل اجتماعی را نمیتوان تنها با احداث خیابان و ناحیه بندی شهری حل کرد (خوش روی، 1385: 3).
2-1- شرح و بیان مسئله
وجود نابرابری و عدم تعادل فضایی در ساكنین نواحی مختلف یك شهر به هیچوجه پدیدهای جدید در هیچ یك از شهرهای جهان نیست، اما در كشورهای در حال توسعه به دلیل فاحش بودن تفاوتهای اجتماعی- اقتصادی، نابرابری و عدم تعادل در توزیع خدمات شهری تفاوتهای فضایی شهرها تشدید شده است (موسوی ، 1378: 14) زیرا كه ساختار فضایی یك شهر متشكل از اجزا و عناصری است كه با یكدیگر در كنش متقابل هستند و ناپایداری هر كدام از این اجزا به كل ساختار تأثیر خواهد گذاشت (ساوج، 1385: 90). در عصر حاضر اصلیترین عامل بحرانهای جوامع بشری ریشه در نابرابریهای اجتماعی و فقدان عدالت دارد (مرصوصی، 1383: 90).
مفهوم عدالت اجتماعی اصولاً آن قدر همه شمول نیست كه بتوان در قالب آن درباره یك اجتماع خوب قضاوت كرد. عدالت را اساساً میتوان به عنوان اصل ( یا مجموعهای از اصول) در نظر گرفت كه برای حل و فصل دعاوی متضاد به وجود آمده است، عدالت اجتماعی(توزیع مناسب خدمات و امکانات شهری) نیز در واقع كاربرد خاص این اصول برای فائق آمدن بر تعارضاتی است كه لازمه همكاری برای افراد است. تولید را از طریق تقسیم كار میتوان افزایش داد لیكن مسئله این است كه حاصل تولید چگونه بین افرادی كه در فرآیند تولید شركت کردهاند توزیع شود. در این مورد اصول اجتماعی باید ناظر بر تقسیم ثمرات تولید و توزیع مسئولیتها در فرآیند كار جمعی باشد. این اصول همچنین شامل نهادها و سازمانهای اجتماعی مرتبط با فعالیت تولید و توزیع نیز میشود (هاروی، 1379: 97).
اساس مفهوم عدالت اجتماعی بر این است كه نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی جامعه بر سازمان فضایی آن تأثیر دارد و نیز هر گونه تغییر در سازمان فضایی در روابط اقتصادی- اجتماعی و توزیع درآمد در جامعه اثر مستقیم دارد (مرصوصی،1383: 91).
اصولاً عدالت اجتماعی در رابطه با شهر با دو نوع مفهوم مطرح شده است یكی عدالت اجتماعی متناسب با نسل آینده كه دراینباره نیازهای اجتماعی- اقتصادی و كالبدی یك مجموعه شهری یا روستایی برای نسل آینده جماعت ساكن در آن مجموعه مورد توجه قرار میگیرد و دیگری عدالت اجتماعی متناسب با نسل موجود ساكن در آن مجموعه مورد توجه قرار میگیرد كه در این مفهوم فقر را در نتیجه عدم توجه به معیارهای پایدار میدانند (مجتهد زاده، 1378: 38).
امروزه توسعه شهرها و گسترش فیزیكی آنها در كشورهای جهان سوم بیشتر تحت تأثیر سیاستهای تمركزگرا و اداری و روند معاملات قماری زمین قرار دارد، اصول توسعه شهر و نحوه توزیع خدمات و امكانات و تسهیلات شهری جهت دسترسی شهروندان به آنان از لحاظ پایداری و عدالت فضایی زیر سؤال برده است. بنابراین طراحان و برنامهریزان شهری اگر بخواهند امكانات رفاهی ساكنین و شهروندان شهرها را بهبود بخشند، باید از جنبههای مختلف توسعه، پایدار بوده و عملكردی مناسبی داشته باشد.
شهر فیروزآباد به عنوان یك شهر كوچك در استان فارس، تحولات مختلف جمعیتی و كالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را در خود دیده است. در این تحقیق به دنبال آن هستیم تا عدالت اجتماعی (توزیع خدمات عمومی شهر) را در شهر فیروزآباد بررسی نموده و اثرات مثبت و منفی آن را بر زندگی شهروندان از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و كالبدی تجزیه و تحلیل نماییم و سپس ارتباط آن با نحوه پراكنش جمعیت مورد كنكاش قرار داده و در نهایت راهبردهایی را برای رسیدن به عدالت اجتماعی، فضایی و توسعه پایدار شهری فیروزآباد ارائه خواهیم داد.
3-1- سوالات تحقیق
1- آیا بین عدالت اجتماعی (توزیع مناسب خدمات عمومی شهر) و پراكنش جمعیت در محلات مختلف شهر فیروزآباد رابطهای وجود دارد؟
2- آیا بین محلات 12 گانه شهر فیروزآباد، نابرابریهای اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی وجود دارد؟
4-1- ضرورت و اهمیت تحقیق
مفهوم عدالت اجتماعی اصولاً آن قدر همه شمول نیست که بتوان در قالب آن در مورد رفاه یک اجتماع قضاوت کرد. عدالت را اساساً میتوان به عنوان اصل در نظر گرفت که برای حل و فصل دعاوی متضاد به وجود آمده است. عدالت اجتماعی نیز در واقع کاربرد این اصول خاص است (هاروی، 1376). در جهت رسیدن تمامی ساکنان شهرها به نیازهایشان به صورت یکسان مبحث عدالت اجتماعی در فضای شهری به وجود میآید که عدم توجه به آن تبعات بسیار بدی همچون حاشیهنشینی و تراکم بیش از حد یک منطقه، توسعه یک جانبه شهرها، خالی از سکنه شدن برخی از محدودههای شهری، بورسبازی زمین و دهها مسئله و مشکل دیگر را در پی خواهد داشت. بنابراین شناسایی اثرات مقوله عدالت اجتماعی جزء اساسی مطالعات شهری محسوب میشود و شهر زمانی شهر انسانی میشود که عدالت اجتماعی همه زوایای آن را بپوشاند (خوش روی، 1385: 12).
توجه به عدالت اجتماعی تا اندازهای در شهرها حائز اهمیت است که در هر یک از شاخصهای تعیینکننده شهرهای سالم، بستر مطالعات و نقش کلیدی را ایفا میکند (شیخی، 1380: 264).
توزیع مناسب و بهینه امکانات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بهداشتی در میان مناطق و نواحی، یکی از مهمترین عوامل جلوگیری از نابرابریها و شکاف توسعه و توزیع فضایی مناسب جمعیت در پهنه سرزمین هست. مسئله مهم در برقراری توسعه پایدار شهری[1] توجه به شاخصهای اقتصادی، محیطی و سلامت اجتماعی شهرها در بستر برنامهریزی است (Marcotullio,2001:577).
به عقیده صاحبنظران، شهر سالم شهری است که شرایط اقتصادی آن مطلوب باشد. فرصتهای شغلی مناسب، واحدهای مسکونی کافی، سیستم حملونقل خوب، بیمارستانهای مجهز و کافی، سهولت دسترسی به مراکز خرید و در نهایت عدالت اجتماعی در آن حاکم باشد. پیچیده بودن مسائل شهری بر کسی پوشیده نیست و این پیچیدگی با توجه به وضعیت امروزی شهرها بیشتر شده است. عدالت فضایی که یکی از اصول اساسی برنامهریزی شهری است باید توجه بررسیها به این موضوع بیشتر معطوف گردد و به نظر میرسد هدف اصلی برنامهریزی شهری، عدالت در شهر باشد که دو هدف دیگر یعنی کارآمدی و کیفیت محیطی تحتالشعاع آن قرار میگیرد. بنابراین باید کنکاشی در مورد این موضوع صورت گیرد و ابعاد آن شناخته شود تا بتوان در جهت تحقق آرمان ایده آل هر انسان قدمی هر چند کوچک برداشته شود. بدین منظور فضا در شهر شناسایی و ابعاد عدالت فضایی در جهت تحقق عدالت اجتماعی در مطالعات شهری از موضوعات اساسی و مباحث این مطالعات هست که در چند سال گذشته از مباحث اصلی نظریهپردازان مسائل شهری در غرب میباشد.
عدهای معتقدند که شرایط لازم و کافی برای رسیدن به یک توزیع عادلانه درآمد، ایجاد وسایل مبتنی بر عدالت اجتماعی برای رسیدن به این توزیع است (هاروی، 1376: 110). مطالعات انجامشده در زمینه نابرابریهای ناحیهای در شهر فیروزآباد ، بیانگر وجود نواحی فعال، کم فعال و محروم است. اهمیت تحقیق حاضر در موارد زیر خلاصه میشود:
– وجود نابرابریها سبب گردیده که شکاف توسعه بین نواحی شهری بیشتر شده و عدالت اجتماعی و اقتصادی، مفهوم خود را از دست بدهد.
شناسایی توانهای مختلف نواحی شهری و بهکارگیری پتانسیلهای رشد[2] و توسعه نواحی محروم جهت رسیدن به یک سطح قابلقبول رشد و توسعه ضروری است.
– اهمیت تحقیق حاضر در این است که با شناخت وضعیت موجود و شناسایی نواحی محروم و کم فعال شهر ، فیروزآباد توجه برنامهریزان و طراحان توسعه ناحیهای را به اتخاذ سیاستها و برنامههایی جهت کاهش نابرابریهای ناحیهای با توزیع مناسب و بهینه امکانات رشد و توسعه جلب کند. در همین راستا، هدف قرار دادن توسعه نواحی محروم و کم فعال برای رسیدن به عدالت اجتماعی و اقتصادی میان نواحی شهر در جهت کاهش نابرابریهای ناحیهای ضروری است.
[1]- Urban sustainable development
[2] – growth
[3]- development
دانلود پایان نامه ارشد : مقایسه عوامل آموزشی درس تربیت بدنی از دیدگاه مدیران
جمعه 99/10/26
امروزه دانش تربیت بدنی و علوم ورزشی ،در نظام آموزش و پرورش جهان جایگاهی بس مهم و پر اهمیت یافته است؛ زیرا آموزش و پرورش صحیح کودکان و نوجوانان به روش علمی صحیح بستگی دارد. از این رو لازم است تربیت بدنی و علوم ورزشی که جزو جدا ناشدنی نظام آموزشی و تربیتی دنیای کنونی است ،از ارزش ها و روش های صحیح برخوردار باشد تا بتواند نیازهای اساسی دانش آموزان را برآورده کند.
در آموزش و پرورش هدف رشد ابعاد گوناگون شخصیت کودکان و نوجوانان در همه جنبه های جسمانی، ذهنی، روانی، اجتماعی و معنوی است. در این مجموعه،ضرورت رشد جسمانی به عنوان بخشی از فرایند آموزش و پرورش مورد تاکید است زیرایک برنامه ی صحیح و جامع تربیت بدنی، می تواند همپای دیگر برنامه های آموزشی، در طول سال های تحصیلی دانش آموز و حتی در دوران بزرگسالی، بر سلامت جسم و روان او بیفزاید و از نارسایی های بسیار و اختلالات به موقع پیشگیری کند.این اثرات سازنده در بسیاری از موارد در دختران و پسران یکسان و مشترک است. همین اشتراک در ویژگی های تربیتی و آموزشی،قطع نظر از جنسیت، می تواند به موضوع تربیت بدنی و ورزش معنا و مفهوم خاصی بخشد (نبوی و زکایی 1384، 1).
پایه و شالوده هر کشور در مدارس و آموزشگاه های آن کشور ریخته می شود. زیرا آموزش و پرورش رکن و پایه نظام کلی آن جامعه است. با اهمیت بخشیدن کمی و کیفی به درس تربیت بدنی در دوره های مختلف تحصیلی که مهمترین سال های شکل گیری کودکان و نوجوانان است، نقش واقعی ورزش و مفهوم حقیقی آن در مدارس روشن می شود (رضاعی 3،1375).
تربیت بدنی و ورزش یکی از ضروریات جامعه است که بدون تردید نگرش و تفکر مناسب همراه با برنامهریزی هدفمند و عملیاتی چشم انداز روشن می تواند سهم ارزشمندی در پیشبرد اهداف این نیاز اساسی بشر داشته باشد، جامعه هدف دانش آموزی که ظرفیت و پتانسیل ورزش پایهای می باشند باید در قالب یک برنامه منسجم آموزش های لازم رشته های مختلف ورزشی را با توجه به دوره سنی که قرار دارند طی کنند و در مسیر تحصیل علاوه بر دستاورد سلامت جسم و روان در ورزش قهرمانی نیز سهم خوبی دریافت کنند طرحهای ملی ورزشی که تکلیف کار معلم تربیت بدنی و دانش آموز را در دوره شش ساله ابتدایی مشخص کرده است یکی از اصولی ترین و کاربردی ترین برنامه ها در این راستاست، در هر صورت مطالبه دانش آموزان از مسئولین ایجاد یک بستر مناسب ورزشی است و این مهم با توجه به نقشه راهی که در سند تحول بنیادین تاکید شده مسیر رشد و تعالی را فراهم نموده است با توجه به این سند ارزشمند همه مسئولین خصوصا مدیران و معلمان تربیت بدنی در اجرای تربیت بدنی مدارس ابتدایی خصوصا در اجرای طرح های ملی نقش محوری دارند و باید همه موانع را از سر راه بردارند تا با کمک خداوند منان فرزندان ایران اسلامی را در مسیر رشد و شکوفا شدن قرار دهند (طرح های ورزشی ملی دوره تحصیلی ابتدایی 1،1391).
با توجه به اینکه روز به روز به تعداد مدارس غیردولتی ابتدایی افزوده می شود ،تا کنون پژوهش و مقایسه ای بین عوامل آموزش درس تربیت بدنی در مقطع ابتدایی در دو بخش دولتی و غیر دولتی صورت نگرفته است بنابراین ضرورت انجام چنین پژوهشی در سطح مدارس دولتی و غیردولتی می تواند بیانگر مسائل و عوامل بازدارنده در زمینه تدریس درس تربیت بدنی مقطع ابتدایی و اجرای طرح های ملی باشد. در تحقیق حاضر مقایسه عوامل آموزشی درس تربیت بدنی از نظر مدیران و معلمان ورزش مدارس ابتدایی دخترانه دولتی و غیردولتی شهر کرمان است. در این تحقیق امکانات ورزشی، وضعیت مالی، استفاده از وسایل کمک آموزشی ،کیفیت آموزشی
معلمان،همکاری اولیای دانش آموزان در جهت ترویج تربیت بدنی، نظارت و کنترل مسئولین تربیت بدنی بر کار معلمان ورزش و وضعیت اجرای طرح های ملی و… در مدارس ابتدایی دخترانه دولتی و غیر دولتی از نظر مدیران و معلمان ورزش مورد بررسی قرار می گیرد.
محقق در نظر دارد با مطالعه و مقایسه عوامل آموزش درس تربیت بدنی، در یابد که درس تربیت بدنی در مدارس غیردولتی از اهمیت بیشتری برخوردار است یا دولتی؟
محقق به شناسایی مسائل تربیت بدنی ،از نظر وضعیت مالی و فضای آموزشی متناسب با سن، جنس و تعداد دانش آموزان پرداخته و مقایسه ای بین وسایل و تجهیزات ورزشی مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی به عمل آورده است و همچنین کیفیت وسایل و امکانات آموزشی و کمک آموزشی ورزشی، در این دو نوع آموزشگاه بررسی و مسائلی چون داشتن برنامه نظام دار جهت آموزش و اجرای طرح های ملی، استفاده از طرح درس مشخص، استفاده از شیوه های انگیزشی موثر در تدریس از جمله تدریس کمکی و روش های سمعی و بصری و فیلم های آموزشی را روشن نموده است ؛تا بدین وسیله مشخص کند که وضعیت عوامل آموزشی درس تربیت بدنی در مدارس ابتدایی دخترانه دولتی و غیر دولتی چگونه است.
1-2- بیان مسأله
هدف های تربیتی در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی، تربیت انسان هایی صدیق، امین، خلاق، تندرست، وظیفه شناس و با اخلاق است. از این رو باید فرصت و امکانات مناسب فراهم آید و کمک شود تا هر دانش آموزی بتواند مطابق ظرفیت واستعدادی که دارد در همه ابعاد وجودی خود (بعد جسمانی، روحی، ذهنی، اخلاقی، عاطفی و اجتماعی) به حد اعلای رشد و تعالی نایل شود. در این راستا آموزش و پرورش نقش اساسی را ایفا نموده و بایستی برنامه های آموزش تربیت بدنی توسط معلمان واجد شرایط آموزش داده و تحت کنترل و نظارت دقیق قرار گیرد. لازمه ی اثربخشی مثبت، داشتن برنامه ای مشخص و مدون به صورت همامنگ و سراسری واستفاده از روش های تدریس مناسب و…می باشد.بالا بردن آمادگی جسمانی و تندرستی و سلامت کودکان،هدف مسئولان مدرسه است.در ضمن می توان از آن به عنوان عاملی برای کمک به کودکان گوشه گیر و منزوی سود جست تا در آینده بتوانند در گروه های اجتماعی به فعالیت بپردازند (نبوی و زکایی 1384،4).
موفقیت و پیشرفت ،عامل اساسی تداوم زندگی است،بنابراین برنامه تربیت بدنی باید متضمن پیشرفت تدریجی و قدم به قدم دانش آموزان باشد، هر گاه درس تربیت بدنی در راستای کمک به رشد، پیشرفت و سلامت دانش آموزان قرار نگیرد جایگاه اصلی خود را از دست خواهد داد؛ حال این سوال پیش می آید که آیا در شرایط فعلی مدارس کشور در مقاطع مختلف تحصیلی توانسته است نقش واقعی و مهم خود را در تامین سلامت و رشد جسمی و روحی دانش اموزان ایفا نماید؟ ابعاد این نقش، در مدارس دخترانه ابتدایی دولتی و غیر دولتی در چه وضعیت قرار دارد؟
تحقیقات زیادی تاکنون در زمینه برنامه های تربیت بدنی مدارس صورت گرفته است از جمله:
کاشف و مجتهدی (1368)، سجادی (1368)، همت فر (1371)، کریمی و همتی نژاد (1369)، لطیفی (1372)، شایگان (1373)،تابش (1375)، دهقانی (1379)، سنجری وهمکاران (1383)، افضلپور و همکاران (138 6)، مظفری وهمکاران (1388)، ضیاء الدینی دشتخاکی (1391) به بررسی وضعیت اجرایی درس تربیت بدنی در مدارس پرداخته اند.
جلیلی (1369)، سلطانی و هادیپور (1372)، گایینی و پازوکی (1372) به بررسی مشکلات موجود درس تربیت بدنی در مدارس پرداخته اند. مشابه این تحقیق توسط رضاعی و گلدانی مقدم (1375) تحت عنوان مقایسه عوامل آموزشی درس تربیت بدنی از دیدگاه مدیران و دبیران ورزش مدارس راهنمایی پسرانه دولتی و غیرانتفایی در استان مازندران و شهر تهران انجام شده است که بیشتر بر روی نظارت و کنترل مسئولین، فضاها و امکانات ورزشی در مدارس دولتی و غیردولتی تمرکز داشته است اما تحقیقی در زمینه مقایسه عوامل آموزشی در مقطع ابتدایی خصوصا در زمینه اجرای طرح های ملی در کرمان انجام نشده است. در این تحقیق محقق سعی دارد با دستیابی به مسائل تربیت بدنی از نظر تخصص معلمان، فضاها وامکانات و وسایل ورزشی (بویژه برای اجرای طرح های ملی) و داشتن برنامه و طرح درس برای آموزش و نظارت و کنترل مسئولین و مدیران بر کار معلم ها مشخص کند که وضعیت درس تربیت بدنی در مدارس دخترانه ابتدایی دولتی و غیردولتی در شهر کرمان چگونه است تا نتایج و اطلاعات بدست آمده رادر اختیار مسئولان مورد نظر قرار داده و با توجه به نظرات معلمان تربیت بدنی و مدیران مدارس در جهت تعیین خط مشیهای اصولی، برنامه ریزی های مناسب و قابل اجرا در سطح استان ار آن استفاده نمایند.
1-3- اهمیت و ضرورت اجرای تحقیق
انسان ها به دلایل مختلف در فعالیت های گوناگون حرکتی شرکت میکنند که مهمترین آنها تامین نیازهای جسمانی است، عدم تامین این نیاز برای کودکان و دانش آموزان به منزله اختلال در رشد بدنی، عقلانی و روحی و عاطفی آنها تلقی شده است. برای تامین این نیاز می بایست فعالیتهای متنوع حرکتی را در برنامه آموزش و پرورش گنجانده و بر اجرای صحیح آن اصرار ورزید. برنامههای ورزشی دوران ابتدایی باید متنوع و متناسب با نیازها، خصوصیات، قدرت و طبیعت کودکان تدوین شود و حرکتهای پایهای و اصلی، حرکت هایی همراه با آهنگ موسیقی، شیرین کاری ها، بازی های گروهی، مسابقههای ورزشی و ژیمناستیک را شامل شود. دوران ابتدایی، زمان انتخاب، رشد و تجربه اندوزی است و از این طریق فعالیتهای مختلف و متنوع ورزشی برای دانش آموزان حاصل می شود. فعالیت های ورزشی باید متناسب با کارایی بدن و همراه با ایجاد مهارتهای لازم در دانش آموزان باشد، برای رسیدن به این منظور باید هم خود فعالیت با دقت برنامه ریزی شود و هم وقت کافی برای تمرین آن به دانش آموزان داده شود تا مهارتهای لازم را کسب کنند (نبوی و زکایی 1384،4).
تربیت بدنی در مدارس موظف است با فراهم آوردن زمینه ای لازم و ایجاد محیط و فرصت مناسب، دانشآموزان را در موقعیت های گروهی سالم قرار دهد و با پاسخگویی به نیازهای اساسی آنان برنامههایی در جهت تقویت جسم ،همگام با اصول و مراحل رشد و هماهنگ با پرورش روح تامین نماید؛اما این مهم حاصل نخواهد شد مگر با هدف گذاری و برنامه ریزی صحیح و منطقی، مطابق با امکانات و شرایط موجود. بدون شک تربیت بدنی در مدارس در صورت تعیین خط مشی های صحیح و برخورداری از امکانات و تاسیسات مناسب و کافی همچنین نیروهای متخصص در پست های آموزشی می تواند نقش بسزایی در رشد و تکامل دانش آموزان داشته باشد. برنامه های کیفی تربیت بدنی و معلمان به دنبال تفهیم چرایی و چگونگی حرکت و پیامدهای فیزیولوژیکی و روانی و اجتماعی آن به کودک هستند. یکی از اهداف اولیه این برنامهها تکامل کامل مهارت های حرکتی و الگوهای حرکتی است که این مهارتها و الگوها ذخایر حرکتی انسان را فراهم می آورند. تدوین برنامه کامل تربیت بدنی برای کودکان و نوجوانان ضرورت دارد. شرکت در این برنامهها در خلال سال های رشد و شکل گیری خصوصیات، با احتمال زیاد عشق به فعالیت جسمانی در طول زندگی و برداشت صحیح از اهمیت تربیت بدنی را به کودک القا خواهد کرد. اگر تجربه در این مورد مثبت نباشد، کودک از تربیت بدنی و فعالیت جسمانی نفرت پیدا خواهد کرد و این احساس در بزرگسالی دوام خواهد داشت. به دلیل ارتباط نزدیک و دقیق بین فعالیت جسمانی و تربیت بدنی، فعالیت جسمانی میتواند بر روند زندگی کودک تاثیر قابل توجهی داشته باشد (دبوراآ.وست و چارلزآ.بوچر 2004،423).
بدین جهت انجام تحقیقات مختلف در زمینه های گوناگون میتواند راه حل مناسبی برای از میان برداشتن بسیاری از موانع و مشکلات ارائه دهد. نتایج به دست آمده از این تحقیق میتواند در اختیار عوامل زیر قرار گیرد:
1-مدیران: آشنایی مدیران با مولفه ها و عوامل آموزشی و پیگیری در جهت ارتقا آنها.
2-معلمان تربیت بدنی: شناخت بهتر شرایط عوامل آموزشی در مدارس و فعالیت در جهت تقویت آنها.
3-برنامه ریزان آموزشی: استفاده از اطلاعات حاصل در جهت برنامه ریزی های مناسب آموزشی و تعیین خط مشی های اساسی برای تربیت بدنی مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی و شناسایی امکانات و تجهیزات ورزشی موجود در مدارس ابتدایی کرمان و برنامه ریزی و سازماندهی مناسب متناسب با سن و جنس و علاقه دانش آموزان.
4-بازرسان و ناظران تربیت بدنی: در جهت تحکیم و کنترل ارزشیابی از برنامههای اجرایی درس تربیت بدنی در مدارس ابتدایی دولتی و غیر دولتی.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1 هدف کلی تحقیق
مقایسه عوامل آموزشی درس تربیت بدنی از دیدگاه مدیران و معلمان تربیت بدنی مدارس ابتدایی دخترانه دولتی و غیر دولتی شهر کرمان.
1-4-2 اهداف اختصاصی تحقیق
1- مقایسه امکانات (وسایل و تجهیزات و فضاهای ورزشی) مدارس ابتدایی دخترانه دولتی و غیردولتی شهر کرمان از دیدگاه معلمان.
2- مقایسه وضعیت مالی در مدارس ابتدایی دخترانه دولتی و غیردولتی شهر کرمان از دیدگاه معلمان.
3- مقایسه کیفیت آموزشی معلمان تربیت بدنی مدارس ابتدایی دخترانه دولتی و غیردولتی شهر کرمان از دیدگاه معلمان.
پایان نامه ارشد: استنتاج شبکه های تنظیمات ژنی از روی داده های سری زمانی Microarray به وسیله شبکه های بیزین دینامیک
جمعه 99/10/26
در هر سلول یک ارگانیزم زنده، هر لحظه، هزاران ژن با هم در ارتباط هستند تا فرآیندهای پیچیده زیستی را انجام پذیر سازند. شبکه های تنظیم کننده ژنتیکی مجموعه ای از قسمت های DNA در سلول می باشد که به طور غیر مستقیم (به وسیله RNA یا پروتئین های تولیدی) با یکدیگر و مواد دیگر درون سلول ارتباط دارند و بدین طریق سرعت رونویسی از روی ژن ها را برای تشکیل mRNA کنترل می کنند. هر مولکول mRNA یک پروتئین خاص با کارایی خاصی را تولید می کند. بعضی از پروتئین ها فقط برای فعال یا غیر فعال کردن ژن ها استفاده می شوند. این گونه پروتئین ها فاکتورهای رونویسی نامیده می شوند و اصلی ترین نقش را در شبکه تنظیم ژنی ایفا می کنند. به بیان دیگر شبکه تنظیم کننده ژنتیکی مجموعه ای از ارتباطات ژن-ژن است که رابطه علت و معلولی را در فعالیت های ژنی ایجاد می کند. دانش ما در مورد این شبکه ها نقش بسیار موثری در شناخت فرآیندهای زیستی ایفا می کند و می تواند باعث کشف روش های جدید برای درمان بیماری های پیچیده و تولید داروهای اثر گذار گردد. از این رو تشخیص و مهندسی معکوس شبکه های تنظیم کننده ژنتیکی به یکی از مهم ترین زمینه های تحقیقاتی تبدیل شده است [1].
عموماً برای تشکیل شبکه های تنظیم کننده ژنتیکی از داده های Microarray استفاده می کنند. Microarray یک تکنولوژی است که قابلیت اندازه گیری هم زمان میزان بیان mRNA مربوط به هزاران ژن را بوجود آورده است و می تواند اطلاعات مربوط به ارتباط ژن ها را در سطح ژنوم در اختیار ما قرار دهد [2]. اما راه حل ساده ای برای تشخیص شبکه های تنظیم کننده ژنتیکی از روی داده های Microarray وجود ندارد. در بیشتر موارد تعداد مجهولات مسئله بسیار زیاد است. این در حالی است که تعداد کمی داده در اختیار داریم. همچنین در بسیاری از موارد میزان خطا در اندازه گیری های موجود بالاست و یا با مشکل عدم وجود اندازه گیری برای بعضی از متغیرها مواجه هستیم.
داده های Microarray را می توان به دو نوع ایستا[5] و سری زمانی[6] تقسیم نمود. حالت اول تصویری است از بیان ژن ها در یک لحظه و شرایطی خاص. در حالت دوم بیان ژن ها در یک فرآیند درون سلولی در طول زمان اندازه گیری می شود. این سری های زمانی منعکس کننده فرآیندهای دینامیک درون سلولی هستند. اکثر روش های اولیه ای که برای آنالیز داده های سری زمانی Microarray استفاده می شدند در واقع روش هایی بودند که برای داده های ایستا طراحی شده بودند. در چند سال اخیر روش هایی برای کار با داده های سری زمانی به طور خاص مطرح شده اند که قادرند علاوه بر حل مشکلاتی که مخصوص داده های سری زمانی هستند، از ویژگی های منحصر به فرد این گونه داده ها نیز استفاده کنند. با این حال کار کردن با داده های سری زمانی نیازمند ظرافت و دقت بیشتری نسبت به داده های ایستا است و عمل مهندسی معکوس شبکه های تنظیم کننده ژنتیکی در این موارد مشکل تر است.
روش های زیادی برای تشخیص شبکه های تنظیم کننده ژنتیکی پیشنهاد شده اند که مهمترین آن ها عبارتند از: شبکه های بولین [3]، شبکه های بولین تصادفی [4]، معادلات دیفرانسیل [5] و شبکه های بیزین [6]. در این میان، شبکه های بیزین که قادرند رابطه علت و معلولی بین متغیر ها را بر اساس روابط احتمالاتی بیان کنند توجه زیادی را به خود معطوف کرده اند. به علت نویزی بودن داده های Microarray، استفاده از مدل های احتمالاتی به میزان زیادی می تواند کارایی مدل را افزایش دهد. علیرغم موفقیت نسبی شبکه های بیزین، عدم امکان وجود حلقه در این شبکه ها کارایی آنها را در بسیاری از موارد محدود می کند چون در شبکه های تنظیم کننده ژنتیکی واقعی حلقه های بازخورد متداول هستند. از این رو زمانی که با داده های سری زمانی مواجه هستیم شبکه های بیزین دینامیک به گزینه ای مناسب برای مدل کردن تبدیل می شود [7،8،9]. شبکه های بیزین دینامیک فرم عمومی تری از شبکه های بیزین هستند که می توانند داده های با تاخیرهای زمانی را مدل کنند.
شبکه های بیزین دینامیک مزایای ویژه ای دارا می باشند که باعث شده تا این مدل توجه زیادی را به خود جلب کند. اول اینکه در این نوع مدل قادر هستیم تا روابط علت و معلولی بین متغیر ها را مستقیماً نشان داده و از اطلاعات موجود در این مورد استفاده کنیم. دومین امتیاز این مدل ماهیت تصادفی آن است. فرآیند های مربوط به تنظیمات ژنی فرآیند های تصادفی هستند و حتی اگر خود این فرآیندها ذاتاً قطعی باشند، میزان زیاد خطا در اندازه گیری های انجام شده باعث می شوند تا فرآیند ها از دید ما تصادفی باشند. سومین موردی که باعث برتری این مدل می شود قابلیت این شبکه ها برای دنبال کردن تغییر متغیرها در طول زمان است.
علیرغم این ویژگی ها مهندسی معکوس شبکه های تنظیم ژن از روی داده های سری زمانی به وسیله شبکه های بیزین دینامیک به هیچ عنوان امری بدیهی نیست. غالباً تعداد نمونه های موجود برای آموزش مدل از تعداد مجهولات مسئله بسیار کمتر است [10]. همچنین در مقادیر اندازه گیری شده خطای زیادی وجود دارد و در مواردی برای بعضی از متغیرها اندازه گیری صورت نگرفته است. در حال حاضر در اکثر موارد در آزمایش هایی با تعداد کمی ژن یا داده های شبیه سازی شده به کار گرفته شده اند. میزان پیچیدگی زیاد این مدل ها و همچنین کمی دقت آنها از مهم ترین نواقص آن ها می باشند. برای بدست آوردن مدل هایی برای کار با داده های حجم بالا و افزایش کارایی مدل های تولید شده به تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است.
یکی از عمده ترین روش هایی که برای بالا بردن دقت شبکه های استنتاج شده و جبران کمبود داده های آموزشی طی فرآیند یادگیری شبکه به کار گرفته می شود استفاده از دانش اولیه در مورد شبکه های تنظیم کننده ژنی است [11]. یکی از منابع عمده این دانش اولیه اطلاعاتی است که در مورد ساختار کلی شبکه های تنظیم کننده ژن بدست آمده است. تحقیقات انجام شده نشان می دهند که این شبکه ها از نظر ارتباطی خلوت[10] هستند. به بیان دیگر تعداد یال های موجود در این شبکه ها کم است. همچنین شواهد بسیاری بدست آمده اند که نشان می دهند توزیع درجه خروجی در شبکه های تنظیم ژنی از قانون توانی[11] پیروی می کنند [12،13]. در واقع این شبکه ها در درجه خروجی scale-free هستند. این در حالی است که درجه ورودی در آن ها از توزیع پواسن با میانگین کم پیروی می کند [14،15،16].
به زبان زیستی، در شبکه های تنظیم کننده ژنی بیان هر ژن توسط تعداد کمی ژن دیگر تنظیم می شود و همچنین اکثر ژن ها بر روی تعداد کمی ژن دیگر اثر تنظیم کنندگی دارند. اما، تعداد محدودی از ژن ها وجود دارند که بر روی بیان تعداد زیادی از ژن های دیگر اثر دارند. این ژن ها که عمده ترین نقش را در شبکه های تنظیم کننده ژنی بر عهده دارند hub نامیده می شوند.
با وجود اینکه شواهد بسیاری در تایید ساختار scale-free شبکه های تنظیم کننده ژنی بدست آمده است، تمامی روش های یادگیری شبکه های بیزین دینامیک این گونه شبکه ها را شبکه هایی با ساختار تصادفی در نظر می گیرند و یا تنها پیچیدگی شبکه را کنترل می کنند.
در این تحقیق روشی برای یاد گیری شبکه های بیزین دینامیک ارائه می شود که به طور مشخص بر این فرض شکل گرفته که شبکه واقعی ساختاری scale-free در توزیع درجه خروجی دارد. روش ارائه شده پیچیدگی زمانی چند جمله ای دارد و می تواند برای یادگیری شبکه هایی با تعداد گره های زیاد مورد استفاده قرار گیرد.
برای مقایسه توانایی الگوریتم ارائه شده با متدهای قبلی یادگیری شبکه از آزمایش های شبیه سازی متعددی استفاده شده است. نتایج این آزمایش ها نشان می دهند که الگوریتم ارائه شده، زمانی که برای یادگیری شبکه هایی استفاده می شود که scale-free هستند، قادر است کیفیت شبکه استنتاج شده را به صورت قابل توجهی افزایش دهد. هر چه اندازه داده های آموزشی کمتر باشد، تفاوت کیفیت شبکه استنتاج شده به وسیله الگوریتم ارائه شده با شبکه های استنتاج شده به وسیله الگوریتم های قبلی بیشتر می شود. همچنین زمانی که از این الگوریتم برای یاد گیری شبکه های با ساختار تصادفی استفاده می شود، الگوریتم ارائه شده قادر است تا شبکه هایی را بازیابی کند که از لحاظ مطابقت با شبکه واقعی معادل شبکه های استنتاج شده به وسیله روش های قبلی است.
دانلود پایان نامه ارشد : نمادشناسی حیوانات کلیله و دمنه بر مبنای اساطیر هند و ایران
جمعه 99/10/26
:
اسطوره از مفاهیمی است که ارائهی یك تعریف جامع از آن، كه دربرگیرندهی همهی مفاهیم و مطابق با فرهنگهای مختلف باشد، کار دشواری است. پژوهشگران، بر اساس دیدگاههای خاص خود، تعاریفی از اسطوره ارائه دادهاند. در این پژوهش نیز باید ابتدا تعریف خاصی از اسطوره پذیرفت و ارائه داد. ژاله آموزگار در بخش اساطیری «تاریخ ایران باستان» مطالبی دربارهی اسطوره آورده است که با مباحث پژوهش حاضر همخوانی بیشتری دارد:
«اسطوره واکنشی از ناتوانی انسان است در مقابله با درماندگیها و ضعف او در برآوردن آرزوها و ترس او از حوادث غیر مترقبه. قدرت تخیل، نهایت فعالیت خود را در این زمینه انجام میدهد. خدایان به این ترتیب خلق میشوند و سپس به شهریاران و پهلوانان زمینی تبدیل میگردند و گاهی به عکس از شخصیتی تاریخی یا قهرمانی معمولی، موجودی اسطورهای شکل میگیرد؛ به این صورت که همهی ویژگیهای یک موجود خارقالعاده را به او نسبت میدهند…از سوی دیگر اسطوره تجسم احساسات آدمیان است به گونهای ناخودآگاه، برای تقلیل گرفتاریها یا اعتراض به اموری که برایشان نامطلوب و غیرعادلانه است و چون آن را تکرار میکنند آرامشی به آنها دست میدهد…»(آموزگار،1383: 54)
به عبارت دیگر، «اسطوره» بیان بینش و تفکر انسان ابتدایی در برخورد او با پدیدههای پیرامونش است.
حضور مؤثر جانوران در حیات آدمی باعث شده این موجودات ابتدا در حیات اساطیری و سپس به شکل نمادین در خدمت بیان اندیشههای انسانها قرار گیرند. حیوانات علاوه بر حضور در اساطیر و حماسهها، بعدها در داستانهای عرفانی، تعلیمی و قصهها و حکایات پندآموز نیز نقشآفرینی میکنند و در برخی موارد پشتوانهی نمادین و کهن خود را(هر چند کمرنگ) حفظ کردهاند و ریشهی بعضی از خویشکاریهایشان را میتوان در پشتوانهی اسطورهای آنها مشاهده کرد.
1-1تعریف نماد:
نماد معانی متفاوت و مختلفی دارد. در ایران نماد درمعنای لغوی خود چنانکه در لغتنامهی دهخدا و به نقل از آنندراج آمده است، به معنای «فاعل»، یعنی ظاهر کننده و نشاندهنده و مظهر واقع شدن است. اما در دوران جدید، این واژه عمدتاً در «غیر ما وُضع له» به کار رفته است و غالباً با نقشهای کنایی، استعاری و حتی گاه در معنای نشانه و علامت استعمال شده است.(ر.ک:قبادی،1374: 339) کلمهی نماد، برابر(symbole)، در زبان فرانسوی است؛ «لغت symbole از واژهی یونانی«sumballein» میآید که به معنی به هم پیوستن و اتصال است. هر sumbalon در اصل نشانهای برای شناخت و بازشناسی بوده است، یعنی یک نیمه از آنچه را كه هرگز ندیده باشند، چون برادر بدانند و بپذیرند.»(ستاری،1366: 9)
نماد همیشه سرشار از راز و رمز است. «از ابتدا که معرفت بشری از افسانهها و اساطیر فراتر آمده یعنی قالب فرضیه و فلسفه به خود گرفت تاکنون، تعریف نماد همچنان چند پهلو و ناگشوده باقی مانده است.»(قبادی،1374: 342)
تعریف نماد از نظر اصطلاحی نیز بسیار گسترده و وسیع است و اغلب صاحبنظران، نماد را از دیدگاهی ویژه و سازگار با قلمرو کاری خویش تعریف کردهاند؛ چنانکه روانشناسان، فلاسفه، اسطورهشناسان، ادیبان و… هر کدام تعریفی متفاوت از نماد ارائه دادهاند؛ البته در همهی این تعاریف یک نقطهی مشترک وجود دارد و آن این است که: نماد بر معنی و مفهومی، ورای آنچه ظاهر آن مینماید دلالت دارد؛ معنیای پوشیده و پنهان که باید کشف شود.
به تعریف نماد از چند دیدگاه مختلف اشاره میشود که این تعاریف برگرفته از مقالهی «نظری بر نمادشناسی و اختلاف و اشتراک آن با استعاره و کنایه» است:
نماد در علم روانشناسی به معنی وجه آشکار و نمایان صورت مثالی ناشناخته و فینفسه بیاننشدنی است. هر صورت مثالی میتواند در جامهی نمادهای مختلف ظاهر گردد. این نمادها به نوبهی خود میتوانند مجموعهی صورتهای گوناگونی را تشکیل دهند و به شکل دسته
های تصاویر به هم پیوستهای درآیند. از نظر یونگ، نمادهای گوناگون مجسمکنندهی صورت مثالی هستند.(ر.ک:باستید،1370: 70)
«در فرهنگ فلسفی، نوشتههای سمبلیک و نمادین، آثاری مبتنی بر صور الهامی در مقابل تفکر منطقی مبتنی بر معانی مجرد، تعریف شده است. میرچا الیاده رمز و نماد را دنباله و ادامهی تجلی قداست در اساطیر توصیف کرده است. از نظر ادبی نیز هرگاه در اثر ادبی، ابزار و عناصری به خدمت گرفته شود که القاءکننده و مبیّن موضوع یا شیی دیگر باشد یا عملی مطرح گردد که امر دیگر را القاء کند که هم خود باشد و هم مظهر مفاهیم فراتر از وجود عینی خود، «نماد» خوانده میشود.»(قبادی،1374: 341-339)
همچنین نماد به حسب جایگاه آن در اثر و وسعت و شمول یا سیر تاریخی و طبیعی آن، به این گروهها قابل تقسیم است:
تقسیمبندی بر حسب جایگاه نماد در اثر:
1- تصویرهای پراکنده: در صورتی که اثر، یک اثر ساختاری نباشد ـ مثلاً رمان، داستان، قصه، مثنوی یا قصیده نباشد یا تمام ساختار اثر ادبی، نمادین نباشد؛ همانند: غزلیات شمس، در این صورت نماد به صورت تصویرهای پراکنده جلوه میکند؛ مثلا نماد سیمرغ در غزلیات.
2- ساختاری: مجموعهی اثر، ساختاری نمادین دارد مانند: منطقالطیر عطار.
تقسیمبندی بر حسب وسعت و شمول نماد:
1- نمادهای عام: نمادهایی که گسترهی آن در حد یک کشور و حتی فراتر از ادبیات یک کشور است. مثل نماد کبوتر و برگ زیتون برای صلح.
2- نمادهای خاص: نمادهایی که نزد هر هنرمندی تعبیری متفاوت و متغیر دارد. مانند تصویرهای رمزی مولوی که خاص خود اوست.
نمادهای طبیعی نیز نمادهایی هستند که عموماً در ادبیات ریشهدار هستند ولی خیلی شناخته شده نیستند و تاریخی شدهاند؛ و شاعر یا نویسنده این نماد را خلق نکرده بلکه قادر به کشف و استعمال آن شده است.(ر.ک: همان: 345-344).
1-2 نماد و اسطوره:
نماد در اساطیر ـ که مورد پژوهش ماست ـ جایگاه ویژهای دارد و در واقع به منزلهی زبان اسطوره است. در واقع «نماد واسطهی جاودانیای است میان آنچه خرد درمییابد و آنچه درنمییابد. از این رو، بهترین زبان برای بیان اساطیر، زبان نماد است نه مفاهیم عقلی. هر انسان در هر دوره به نمادها قالبی نو میبخشد، بدینگونه كه آن حقیقت جاودانه كه نماد نمایشگر آن است، هر بار به صورتی تازه به ما عرضه میشود»(ستاری،1366: 469). نمادها آبستن معانی و رازها هستند. یک نماد ممکن است یک معنی خاص را به ذهن القا کند و گاه یک نماد معانی و مفاهیم گوناگونی را در بطن خود جای داده است؛ به عبارت دیگر، معانی گوناگون و رازناک در قالب نماد پیچیده شدهاند. نماد نشان دهندهی تضادها و پیوندهای طبیعی و ماوراءطبیعی در دنیای اساطیر، افسانهها، قصهها و حماسه است. تضاد و تقابل خیر و شر، روشنی و تاریکی، زمین و آسمان، باران و خشکی، خورشید و ماه و…در داستانها، اساطیر و افسانهها و قصهها و… به گونهای نمادین، مانند جنگ خدایان و اهریمنان، جنگ زاغ و جغد، جنگ مار و پرنده و جنگ قهرمان با اژدها و… مطرح میشود که اغلب برای نشان دادن قطبهای متضاد جهان است. از طرف دیگر با استفاده از نماد، میتوان پیوند و آشتی تضادها را به نمایش گذاشت، مانند پیوند و آشتی خورشید و ماه یا پیوند روز و شب که به صورت ازدواج خورشید و ماه، در اساطیر مختلف ظاهر میشود و یا پیوند آب و آتش در برخی از اساطیر، مانند ارتباط «اگنی» (agni) و «تریتهآپتیه»1(trita-āptiya) در اساطیر هند؛ بدینصورت که اگنی، خدای آتش، که خود از آب به وجود آمده است و پاکترین فرزند آبهاست؛ برادرش «تریتهآپتیه» را نیز از آب میآفریند و بعدها تریته با دیو خشکی میجنگد و او را شکست میدهد؛(ر.ک:بهار،1351: 48) پس نمادشناسی دانشی است که این پیوندها و تضادها را شناسایی و تفسیر میکند.
برخی نمادها از روزگار کهن شکل گرفته و در تفکرات، اندیشهها و رؤیاهای اقوام گوناگون باقی ماندهاند، بنابراین اندیشهها و معانی رازناکی در نماد گنجانده شده است و میتوان در فراسوی معنای ظاهری یک یا چند نماد، باور، اندیشه و چه بسا اسطورهای کهن را یافت.
نمادهایی که زائیدهی معانی گوناگون و باورهای کهن هستند، با روان یک قوم یا روان مردم یک سرزمین یا فراتر از یک سرزمین پیوند دارند؛ بنابراین، نمیتوان تولد و زایش این قبیل نمادها را در مکان و زمان خاص دانست بلکه چنین نمادهایی به خودی خود اندیشهای هستند با پشتوانهای محکم و کهن.
در بسیاری از آیینها و ادیان، رفتار و اعمال نمادینی وجود داشته که از اعتقادات بنیادین آنها به شمار میآمده است؛ بعدها این رفتار و اعمال نمادین، در ظاهر و جامهای نو و مطابق با الگوهای حاکم بر جامعه، در داستانها، قصهها، حکایتها و حتی در فعالیتهای روزمره ظاهرشدهاند. امروزه نیز بعضی اعمال و رفتارهای مردم، ریشه در باورهای کهن آنها دارد و مردم ناخواسته و ناآگاهانه، به علت پیوند روانی با این قبیل اعمال نمادین، آنها را انجام میدهند.2«گرچه دیگر اصل و علت انجام آنها به دست فراموشی سپرده شده است… اما در ژرفای انسان، در خیالها و رؤیاهایش، در پوششی از كهنالگوها میزید.»(واحددوست،1381: 93).
اسطوره و نماد پیوندی ناگسستنی دارند. «سمبلها تجلی ایدهآل حقایق و ارزشهای مطلق انسانی یک دوره و یا یک قوم از جوامع بشری و اسطورهها انگیزهای برای پیدایش سمبل میباشند و این گونه است که دو مقولهی سمبل و اسطوره در کنار هم معنی پیدا میکنند.»(دادور،1385: 9). بنابراین میتوان ضمن پیوستگی اسطوره و نماد، گذار اسطوره به نماد را نیز پذیرفت. «بعضی گفتهاند واژهی myth از ریشهی mutus میآید که به معنی گنگ و خاموش است و این مفهوم خاموشی در مورد اموری مصداق و معنی پیدا میکند که به اقتضای ذات و سرشتشان جز از راه نماد بیانشدنی نیستند.»(ستاری،1366: 9)
علاوه بر اساطیر، رؤیاها نیززبانی نمادین دارند، میرجلالالدین کزازی درین باره مینویسد:
«اسطورهها و رؤیاها هر دو در قلمرو نمادهایند. هم اسطوره، هم رؤیا به زبانی پیچیده و چند سویه و رازآلود که زبان نمادهاست با ما سخن میگویند و نهفتههایشان را بر ما آشکار میسازند. نمادهای رؤیا بیشتر نمادهایی هستند که ناخودآگاه فردی آنها را میآفریند و نمادهای اسطوره به یکبارگی نمادهایی هستند که از ناخودآگاه تباری و ناخودآگاهی جمعی برمیآیند. برای گزارش اسطوره و رؤیا و گشودن رازهایشان، به ناچار میباید با زبان نمادها آشنا بود.»(کزازی،1372: 163)
بنابراین نمادشناسی دانشی است مربوط به کشف مفاهیم و رموز نهفته، برای شناخت بشر از خودش.
1-3جایگاه حیوانات در اساطیر:
به دلیل ارتباط و پیوستگیای که اقوام کهن در دوران اساطیری با طبیعت داشتند، برخی از عناصر طبیعت در نظر آنها، زنده و جاندار و مقدس و معنادار مینمود و بشر برای بیان مفاهیم، اندیشهها و باورهای خود از عناصر، پدیدهها و موجودات طبیعت مدد میجست. بنابراین شخصیتهای اساطیری و ارتباط آنها با حیوانات، پرندگان، گیاهان و دیگر عناصر طبیعت، همه و همه رسانندهی مفاهیم و باورهای خاصی است كه به ارتباط عمیق انسان با محیط پیرامونش اشاره دارد؛ قابل توجه است که:
«اسطورهها ساخته و پرداختهی انسانهای نخستین هستند و شاید وقتی آنها را میساختند در اندیشهی كاركرد آنها نبودند و شاید خیالپردازیی بیش نبوده كه واقعیتهای دور و بر و پیرامون خود را در آنها شفافیت دادهاند، ولی باید پذیرفت كه آنها در عین نمونه و الگو بودن، بار مینوی و معنویتی را به دوش میكشند كه میتواند برای انسان نیازمند وجدان، كه كردارهای مینوی، نیاز فطری اوست، كارساز بوده، بازتابی گسترده داشته باشد.»(واحددوست،1381: 57)
بیان شد كه زبان اسطوره، زبانی نمادین است. «از گذر همین زبان است كه اسطوره رویه و درونهای دارد. نمادین گشتن اسطوره با گذشت زمان رخ داده است؛ چه انسان هرگز در اندیشهی اینكه پوشیده سخن بگوید، نبود، ولی وقتی هالهی زمان دور آن را فراگرفت، سادهاندیشی كودكانه رخ بربست. اسطورهها، این باورهای مردم آغازین، رازآلود و رمزواره گشت.»(همان: 71)
بدیهی است كه گذر زمان همراه با تحول و دگرگونی، در بافت اساطیر نیز نفوذ كرده و برخی عناصر و شخصیتهای اساطیری، دگرگون و سازگار با اندیشههای نو گشتهاند، شاید بتوان این اساطیر را اساطیری سازشپذیر نامید.
تحول و گذر اسطوره از تنگنای زمان و صافی اندیشهها را در ایران نیز، میتوان، مشاهده كرد. بدین ترتیب كه هرچه ساختار اساطیری داستانها به سمت بافت حماسی پیش میرود، شخصیتها و عناصر طبیعت که در اساطیر بودند نیز وارد دنیای حماسه میشوند و اندیشهها و ارزشهای ملی سرزمین را منعکس میکنند. بعدها که بر اساس شرایط جامعه، اندیشههای عرفانی حاکم میشود، قهرمانان، حیوانات، پرندگان و…که در داستانهای حماسی نقش داشتند در جامهای نو، وارد داستانها و آثار عرفانی شدهاند.(ر.ک:رضی،1381: 398) ناگفته پیداست که این تغییر و تحولات یکباره انجام نشد و عناصر نقشآفرین در اساطیر و حماسهها، به طور کامل پشتوانهی کهن خود را از دست ندادهاند و پذیرش نقش جدید شخصیتها، به معنای نفی مطلق نقش پیشین آنها نیست؛ به عنوان مثال: افراسیاب در داستانهای حماسی، نقشی منفی دارد، او دشمن ایرانیان و روشنی است که در «الهینامه»ی عطار، «افراسیاب نفس» نام میگیرد؛(ر.ک:پورنامداریان،1383: 188) به عبارت دیگر تشبیه نفس به افراسیاب، با گذشتهی اساطیری او مرتبط است. این امر در مورد حیوانات و پرندگان نیز صادق است. سیمرغ پرندهای است که در شاهنامه، شخصیتی رازآمیز و قدسی دارد؛ او حلال مشکلات زال، رستم و به عبارتی ایرانیان است، سیمرغ درمانگری است با قدرت غیببینی و پیشگویی. در آثار عرفانی سیمرغ نماد ذات حق و مطلوب مرغان میشود. شایان توجه است که «تقی پورنامداریان» اشاره میکند که در برخی تأویلهای عرفانی، نقش سیمرغ مانند نقش جبرئیل است؛ او واسطهی فیض واجبالوجود با عالم امکان است و در واقع هم عقل اول و صادره از نورالانوار است و هم عقل دهم.(ر.ک:همان: 199) بنابراین دنیای عرفان نیز دنیای رمز و نماد است؛ تجربههای روحانی و عرفانی عرفا ـ که از طریق کشف و شهود بدانها نائل شدهاند ـ در قالب الفاظ و کلماتی که برای بیان مفاهیم وتجربههای محسوس و عینی کاربرد دارد، نمیگنجد. به عبارت دیگر، تجربههای روحانی با واقعیتها و تجربههای حسی متفاوت است و بر این اساس زبان عرفا نیز زبان خاص خود، یعنی نمادین و رمزگونه است که برای پی بردن به باطن آن باید رمزگشایی شود.
بیان شد که به سبب ارتباط عمیقی که اقوام کهن با طبیعت داشتهاند، حیوانات نیز به عنوان بخشی از طبیعت، نقش بسیار مهمی در دنیای اسطورهها و نمادها دارند. حتی قبل از اینکه بشر اندیشهها و باورهایش را مکتوب کند از روی تصاویر، سنگنگارهها، نقشهای روی مُهرها و ظرفها و … میتوان نوع زندگی، دین، باورها و اندیشههای او را بررسی کرد. در بسیاری از آثار کهن، طرح و نقش حیوانات نیز دیده میشود که نشان از جایگاه ویژهی حیوانات در زندگی و اندیشهی بشر دارد. به عبارتی، بعضی حیوانات که نزد برخی اقوام مقدس شمرده میشدند و مورد پرستش قرار میگرفتند، هنوز جنبهی تقدس آنها در میان اقوام باقی مانده است. گاه یک حیوان در مکان و زمانی خاص مقدس بوده و در زمانهای بعد تقدسش را از دست داده یا در مکانی دیگر همان حیوان جنبهی منفی داشته است. گاه تقدس یک حیوان فراتر از یک سرزمین است مانند تقدس گاو در بسیاری از سرزمینها.(ر.ک:شوالیه،1385: 670 و 675 ذیل واژه گاو) برخی حیوانات مانند مار نیز دارای دو جنبهی متضاد هستند، گاه نافع و حیاتبخش و گاه زیانبار و مرگآور ظاهر میشوند. برخی خدایان هم به شکل حیوان تصویر میشدند، مانند خدایی که در مصر شکل گربه داشت و تندیسهایی از آن میساختند.(ر.ک:وارنر،1387: 507) خدایانی که شکل انسانی داشتند نیز ممکن بود به صورت یک حیوان تجلی کنند مانند تجلی بودا در قالب خرگوش.(ر.ک:ایونس،1373: 245)